ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 18.10.2010, 9:43
تبعيض جنسيتى در كسب دانايى

دكتر شيوا دولت آبادى
چكيده مقاله: مناسبت هاى ويژه، انسان را به تامل هايى وا مى دارد و اين فرصت را براى نظم دهى و جمع بندى از بسيارى از انديشه ها و دغدغه هاى پراكنده، فرصت مغتنمى است. هر سال در حول و حوش روز جهانى كودك، از خودمان مى پرسيم كه براى كودكانمان چه مى توانيم بكنيم و يا اينكه نگاهمان به سالى كه سپرى شده است، چگونه است؟... بديهى است كه كودكان اولين قربانيان هر گونه آسيب و نابسامانى در هر جامعه هستند و نيز بديهى است كه كودكان اولين قربانيان فقرهاى اقتصادى و فرهنگى هستند كه البته كمترين و كوچك ترين توجه به آن ها، سرمايه گذارى عظيمى براى آينده هر جامعه است.

متن كامل مقاله:
مناسبت هاى ويژه، انسان را به تامل هايى وا مى دارد و اين فرصت را براى نظم دهى و جمع بندى از بسيارى از انديشه ها و دغدغه هاى پراكنده، فرصت مغتنمى است. هر سال در حول و حوش روز جهانى كودك، از خودمان مى پرسيم كه براى كودكانمان چه مى توانيم بكنيم و يا اينكه نگاهمان به سالى كه سپرى شده است، چگونه است؟... بديهى است كه كودكان اولين قربانيان هر گونه آسيب و نابسامانى در هر جامعه هستند و نيز بديهى است كه كودكان اولين قربانيان فقرهاى اقتصادى و فرهنگى هستند كه البته كمترين و كوچك ترين توجه به آن ها، سرمايه گذارى عظيمى براى آينده هر جامعه است. آمارهاى سال تحصيلى جديد به بركت استفاده از اينترنت نسبتا دقيق و در نتيجه قابل استفاده هستند؛ در روزنامه شرق در تاريخ اول مهر ماه گزارش روشنگرانه اى از پاره اى مشاهدات و ملاحظات، ملاحظه مى شود. بر مبناى ثبت نام ها، پسربچه هاى بيشترى نسبت به دختر بچه ها وارد سامانه بيش از ۹۸ درصدى سال اول ابتدايى مى شوند. نسبت اعلام شده ۴۸ درصد دختران و ۵۲ درصد پسران را نشان مى دهد. تا اينجا مسئله عجيبى وجود ندارد و مى تواند نشان دهنده سال هاى به اصطلاح پر پسرترى باشد. ولى وقتى به آمارهاى ورود به دبيرستان مى رسيم ناگهان از ۴۷ درصد دختران مشغول به تحصيل در دوره راهنمايى، ۶۲ درصد جمعيت دبيرستان ها را دختران تشكيل مى دهند؛ پس پسران زيادى در مسير راهنمايى به متوسطه از تحصيل باز مى مانند. از سوى ديگر در مطبوعات مى خوانيم كه طرح بومى گزينى دانشگاهى فقط براى دختران مطرح مى شود و احتمال بخشنامه شدن ناگهانى آن بسيار بالا است. پس ۱۲ درصد پسران در راه دبيرستان جا مى مانند، ولى دخترانى كه با برترى ۱۴ درصدى مسير دانشگاه را طى مى كنند بايد خود را در دانشگاه هاى با كيفيت پايين تر و صرفا نزديك به محل سكونت اوليه وفق بدهند. اين تبعيض آشكار در جاى خود يعنى تفاوت در جذب در مراكز آموزش عالى تحليل هاى عميقى را نياز دارد كه از حوصله بحث فعلى ما خارج است، ولى چشم پوشيدن از آن هم اشتباه بزرگى است! اگر بومى گزينى خوب است، اين بايد شامل هر دو جنس شود و اگر لطمه اى به استعدادها مى زند دختر ها خلاف آن را ثابت مى كنند كه استعداد و مسئوليت پذيرى كمترى داشته باشند. علاوه بر اين، سخنان يك نماينده مجلس در خصوص محروميت از تحصيل دختران روستا قابل توجه است؛ داريوش قنبرى در شهريور ماه ۱۳۸۹ اعلام كرد: «متاسفانه تعداد كودكان خارج از چرخه تحصيل در روستاها و عشاير بيشتر بوده و همه ساله تعداد زيادى از اين كودكان از ادامه تحصيل باز مى‌مانند». وى در ادامه تصريح كرد: «مشكلات اقتصادى خانواده‌هاى روستايى و فقير، در كنار ضعف سياست‌هاى دولت، امكان تحصيل را از بسيارى از كودكان و به خصوص فرزندان عشاير مى‌گيرد، اما در عين حال دختران اولين قربانيان چنين محدوديت‌هايى هستند». هر چند اين نماينده مجلس آمارى ارائه نكرده است، اما اين نگرانى هاى وى از حوزه انتخابه خودش (ايلام) حاكى از آن است كه نابرابرى در دستيابى به تحصيل در روستا ها گريبان دختران را گرفته است. اين اصل كه پس از دوره دبستان كه در روستاهاى كم جمعيت به صورت مختلط (چه از نظر جنسيتى و چه از نظر حتى پايه هاى تحصيلى) اداره مى شوند در عمل در روستاها هرگاه با رسيدن به آمارهاى جمعيتى كافى، ضرورت ايجاد مدارس راهنمايى بوجود مى آيد، اول مدارس راهنمايى پسرانه تاسيس مى كنند. انجمن حمايت از حقوق كودكان با سابقه بيش از ده ساله خود و بيش از توان اندك خود دست به ايجاد برخى خوابگاه هاى دخترانه در سطح راهمايى و دبيرستان زده است تا موانع دسترسى بخشى از دختران روستايى در جنوب خراسان را به تحصيل در پايه هاى بالاتر كاهش دهد. ناگفته پيداست كه اين اقدام كوچك به هيچ وجه نمى تواند جوابگوى نابرابرى سراسرى اين معضل باشد.
سال ها پيش مقاله اى از يك محقق آفريقاى جنوبى با عنوان «انواع محروميت ها بر سر راه با سواد شدن» مطالعه كردم كه نويسنده اين مقاله تاكيد مى كرد: «داشتن مادر بى سواد نه فقط راه را براى آماده شدن بديهى براى تعلق به با سوادان دشوار مى كند بلكه خود نيز يك محروميت است». كشور ما سرمايه گذارى بر روى دختر بچه هاى مشتاق كه با در نظر گرفتن حداقل اثر بخشى مى توانند مادران با سواد نسل هاى بعد باشند، ذخيره بالقوه عظيمى از آينده سازى را دارد. چرخه محروميت از تحصيل و محروم سازى از تحصيل به سادگى قابل نفوذ و شكستن است. دختران روستاها اگر به درستى بر روى آن ها سرمايه گذارى شده و اگر اين مغزهاى آماده يادگيرى و اثربخشى در هياهوى ابعاد وسيع مسائل آموزشى و پرورشى ۱۴ ميليون كودك واجب التعليم فراموش نشوند، دانشمندان و تلاشگران آينده و مادران فهيم نسل هاى آينده هستند. آينده از آن همه فرزندان اين سرزمين است و دسترسى به حق بديهى تحصيل ديگر دغدغه روزگار ما نخواهد شد.

نويسنده: دكتر شيوا دولت آبادى
منبع (وب سايت انجمن حمايت از حقوق كودكان)