ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 28.06.2005, 0:20
خشونت روانی شايع‌ترين خشونت عليه زنان است

فرزانه نزاکتی/ شرق
سه شنبه ۷ تير ۱۳۸۴
نتايج پژوهش «عوامل موثر بر خشونت مردان عليه زنان» که توسط رضا همتی کارشناس ارشد پژوهشگری از ميان ۳۲۰ خانوار تهرانی صورت گرفته، نشان می دهد که شايع ترين نوع خشونت خانگی عليه زنان در ايران، خشونت روانی است. براساس نتايج اين تحقيق، ايراد گرفتن از خصوصيات اخلاقی زن با ۸/۷۳ درصد شايع ترين نوع خشونت اعلام شده است. همچنين داد کشيدن بر سر همسر با ۵/۶۳ درصد، بی توجهی به احساسات و عواطف با ۹/۵۶ درصد، مقصر دانستن در مسائل شخصی با ۷/۴۴ درصد، تصميم در امور مالی بدون نظرخواهی از همسر با ۵/۴۳ درصد به ترتيب در رده های بعدی شيوع خشونت های خانگی در تحقيق مذکور قرار دارند. براساس نتايج اين بررسی خشونت های فيزيکی حجم بسيار کمتری از انواع خشونت های خانگی در ايران را به خود اختصاص داده است. هل دادن شديد به منظور آسيب رساندن با ۳/۱۹ درصد، کتک زدن با ۱۸ درصد، پرت کردن اشيا و سيلی زدن با ۹/۱۶ درصد و مشت و لگد زدن با ۷/۸ درصد شايع ترين خشونت های فيزيکی ثبت شده در اين بررسی است. دکتر مصطفی اقليما رئيس انجمن علمی مددکاران ايران و عضو هيات علمی دانشگاه علوم بهزيستی و توانبخشی ايران به شرق گفت: «نتايج بررسی انجمن علمی مددکاران ايران از وضعيت يک هزار زن ساکن در تهران نشان داد که نزديک به ۹۵ درصد خشونت ها عليه زنان روحی و روانی بوده و به ويژه در جهت تحقير و کوچک شمردن زن اعمال شده است.» وی که به مناسبت روز جهانی توانبخشی قربانيان شکنجه در «نشست خشونت های خانگی زنان و کودکان» سخن می گفت، افزود: «بسياری از ازدواج ها در ايران از روی اجبار صورت می گيرد که شامل اجبار در اصل ازدواج، اجبار در انتخاب همسر، اجبار در سن ازدواج و چگونگی ازدواج است که در افزايش خشونت خانگی موثر است.»

تعارض در آمارهای خشونت روانی
نتايج خشونت های روانی عليه زنان که در گزارش «عوامل موثر بر خشونت مردان عليه زنان» ثبت شده است با نتايج آخرين پژوهش رسمی که سال گذشته از سوی مرکز امور مشارکت زنان اعلام شده، منافات دارد. ۴/۳۸ درصد از پرسش شوندگان در طرح های «بررسی خشونت خانگی عليه زنان در ۲۸ استان» بهانه گيری های پی درپی و داد و فرياد و بداخلاقی با زن را به عنوان رايج ترين نوع خشونت روانی نسبت به خود عنوان کرده اند. ۹/۳۷ درصد زنان قهر و صحبت نکردن شوهر و خودداری از ارائه بحث در مورد مسائل فيمابين، ۸/۳۰ درصد محکم کوبيدن به در، به هم زدن سفره و انداختن ميز ناهارخوری را به عنوان شايع ترين رفتارهای خشونت آميز اعمال شده بر خود برشمرده اند. اين در حالی است که جعفر ميرزايی روانشناس بالينی و مشاور خانواده در حاشيه نشست خشونت های خانگی زنان و کودکان در گفت وگو با «شرق» سوءرفتار عاطفی با همسر و کودک را اوج مشکلات خانواده ايرانی دانست و گفت: «در جهت توانمندسازی اين گروه از زنان و کودکان، آموزش مهارت های زندگی در سطح وسيعی از جامعه بايد صورت گيرد.» وی عمده ترين دلايل بروز خشونت های خانگی را تمايلات و خواسته های درونی مانند ترشح بيش از حد برخی هورمون ها، انگيزه بيرونی جهت آسيب رساندن به ديگران مانند فقر و اعتياد و ترکيب شرايط موجود اجتماعی با يادگيری پيشين دانست و گفت: «گروهی از محققان خشونت را حاصل يادگيری عنوان می کنند و برخی آن را نتيجه برداشت های منفی همسران می دانند.» وی همچنين افزود: «خشونت در خانواده بيشتر زمانی استفاده می شود که دسترسی فرد به ساير منابع قدرت از جمله پول و اطلاعات محدود باشد.» از سوی ديگر با توجه به نظريه فمينيستی، در جامعه مبتنی بر پدرسالاری، شوهر نسبت به زن در خانواده از قدرت بيشتری برخوردار بوده و اين نابرابری قدرت خودبه خود باعث ايجاد خشونت در خانواده می شود. اين مشاور خانواده در عين حال با اشاره به اينکه عوامل در ترکيب با يکديگر در ايجاد خشونت در خانواده نقش دارند، گفت: «سطح کلی پرخاشگری مردان به طور مشخص نشان دهنده بدرفتاری نسبت به همسر نيست بلکه در ترکيب با ساير عوامل مانند استرس، عدم دلبستگی به همسر در خشونت نسبت به زن موثر است.»

۷۲ درصد سوءاستفاده جنسی از کودکان در سنين کمتر از ۵ سالگی
جعفر ميرزايی همچنين با تاکيد بر اينکه بدرفتاری های آسيب زننده به کودکان بيشتر توسط والدين آنها صورت می گيرد، گفت: «خشونت عليه کودکان شامل انواع خشونت های جسمی، جنسی و عاطفی است که در تمام سطوح اجتماعی و اقتصادی و ميان اقوام مختلف گزارش شده است.» وی افزود: «۷۵ درصد خشونت عليه کودکان توسط والدين، ۱۵ درصد توسط ساير وابستگان و تنها ۱۰ درصد توسط افراد غريبه صورت گرفته است.» جعفر ميرزايی همچنين در توضيح علل سوء رفتار با کودکان گفت: «والدينی که در کودکی قربانی سوءاستفاده جنسی و جسمی قرار گرفته اند، خشونت در خانواده پدری، زندگی پرفشار، فقر و تعداد زياد فرزندان به عنوان عمده ترين علل ابراز خشونت والدين عليه کودکان شناخته شده است.» وی با اشاره به اينکه آسيب پذيری کودک نسبت به سوءاستفاده جنسی به نوع رفتار خشونت آميز، طول مدت آن و سن کودک بستگی دارد، افزود: «سوءرفتار جنسی با کودک او را در آينده با «اختلال هويت تجزيه ای» مواجه می کند و اين فرد با شخصيت های متعددی زندگی و رفتار می کند و در ضمن با هر تجربه ديگر در بزرگسالی آن تجربه سوءرفتار جنسی زنده می شود.» وی تاکيد کرد: «روی آوردن به مواد مخدر در بين کسانی که در کودکی قربانی خشونت جنسی شده اند، به وفور ديده می شود.»

زنان ۱۶ تا ۲۴ ساله: قربانيان تجاوز
جعفر ميرزايی با اشاره به بحث تجاوز جنسی بين بزرگسالان گفت: «رفتار جنسی ناخواسته در ۹۵ درصد موارد توسط مرد به زن تحميل می شود اما در ۵ درصد موارد نيز اين رفتار به مرد تحميل می شود.» ميرزايی با اشاره به اينکه تجاوز به عنف در روانشناسی به عنوان تخليه تجاوز جنسی و پرخاشگری شناخته می شود و اغلب با هدف آسيب رساندن به قربانی صورت می گيرد، افزود: «طبق گزارش دايره فدرال تحقيقات در آمريکا، بيشتر مردانی که مرتکب تجاوز جنسی می شوند، بين ۲۵ تا ۴۴ سال دارند که معمولاً زنان ۱۶ تا ۲۴ ساله را هدف آزار خود قرار می دهند.»