ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 10.06.2005, 14:53
نگاهی دوباره به وضعيت کار کودکان

شهرام فرزانه‌فر
جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۸۴
سازمان‌های غیردولتی (N.G.Oها) نیاز حكومت‌ها را به اتخاذ سیاست‌های همگرایانه و مردم‌سالار افزایش داده، حركت به سوی جامعه مدنی را سرعت می‌بخشند. زیرا N.G.Oها این فرصت را فراهم می‌آورند كه دولتیان حركت‌های خود را همپای سازمان‌های بین‌المللی، منطقه‌ای و ملی پایه‌ریزی كرده، ارتباط كاری نزدیك با كشورهای هم‌طراز و نیز جامعه‌ بین‌المللی را سازمان بخشند. سازمان‌های غیردولتی به‌عنوان تشكل‌هایی مستقل در تمام كشورها با امكانات فراوان مردمی علاوه بر ارائه خدمات مختلف داوطلبانه به مردم كشور خود، به‌عنوان بازوی توانای جوامع مدنی و سازمان‌های بین‌المللی خدمت می‌كنند. انجمن حمايت از حقوق کودکان يکی از اين سازمان‌های غیردولتی‌ست که در قالب کميته کودکان کار و خيابان و با آموزش کودکان شوش و دروازه غار، کودکانی که بنابه تعريف علی اکبر اسماعيل پور همچنان در کارگاه‌ها استثمار می‌شوند، فلج می‌شوند، کودکی‌شان تباه می‌شود، بازی‌ها و شادی‌های کودکانه را فراموش کرده‌اند و در دوران کودکی پير و فرسوده شده‌اند، فعاليت خود را آغاز کرد.
با دکتر شيوا دولت آبادی و علی اکبر اسماعيل پور از مسؤلين انجمن حمايت از حقوق کودکان گفتگويی انجام داده‌ايم و از ايشان در باره انجمن حمايت از حقوق کودکان و سمينار نگاهی دوباره به وضعيت کار کودکان که به همت اين انجمن برگزار شد پرسيديم.



ضمن سپاس از اينکه دعوت ما را پذيرفتيد ابتدا می خواستم خواهش کنم که اگر اجازه بدهيد گفتگويمان را با سمينار "نگاهی دوباره به وضعيت کار کودکان در ايران" آغاز کنيم. استقبال از اين سمينار چگونه بود؟
اسماعيل‌پور: استقبال نسبتاً خوب بود، حدود ۲۷۰ نفر شرکت کننده داشتيم، البته با توجه به اينکه در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايی برگزارشد، انتظار می‌رفت دانشجويان استقبال بيشتری داشته باشند ولی متاسفانه استقبال از طرف دانشجويان بسيار کم بود و اين به انفعال عمومی دانشجويان در عرصه اجتماعی بر می‌گردد که دلايل خاص خودش را دارد و از حوصله اين بحث خارج است.

حاصل کار از برگزاری اين سمينار چه بود؟
اسماعيل‌پور: هدف انجمن از برگزاری چنين سمينارهايی تلنگر وارد کردن به افکار عمومی و نيز الزام متوليان امور به پاسخگويی است. به فرض در بحث سازمان بهزيستی هدف اين است که وزارت رفاه به ناکارآمدی سياست‌های اعمال شده پی ببرد و...
در مجموع هدف، احقاق حقوق پايمال شده بخش زيادی از کودکان است که از ابتدايی‌ترين امکانات آموزشی و رفاهی بی بهره‌اند که اميدواريم تغييراتی ايجاد شود.

چرا مسئله‌ای با اين اهميت در رسانه‌ها آنگونه که بايد مورد بازتاب قرار نگرفت؟
اسماعيل‌پور: متاسفانه با توجه به اينکه سايت‌های خبری ايرنا و ايسنا خيلی خوب کار کردند، اما روزنامه‌ها بجز خانم بنفشه سام گيس (روزنامه شرق) که البته ايشان هميشه به مسائل کودکان علاقمندی زيادی نشان دادند، به آن صورت پرداخته نشد که يک دليل آن می‌تواند بحث روز که مربوط به انتخابات است باشد، دليل ديگر آن محدود بودن وسعت ديد دبيران سرويس اجتماعی روزنامه‌های موجود و نيز نبود يک روزنامه واقعاً مستقل و علاقمند به مسائل اجتماعی است.

انجمن حمايت از حقوق کودکان چرا، از چه زمانی و چگونه شروع به فعاليت کرد؟
دکتر شيوا دولت آبادی: انجمن از سال ۱۳۷۳ بلافاصله پس از تصويب پيمان جهانی حقوق کودک از سوی مجلس شورای اسلامی با تلاش عده‌ای از دوستداران پراکنده کودکان و به ويژه با پيگيری اوليه خانم دکتر مهدخت صنعتی پا گرفت و به تدريج اساسنامه آن تنظيم شد ولی تصويب رسمی و ثبت آن چهار سال بعد ميسر گرديد.

کميته‌های انجمن شامل؛ جنوب خراسان، صدای يارا، کودکان کار و خيابان، کودکان کار، کودکان بم، فرهنگی، آموزشی، مددکاری، حقوقی، شهرستان، پژوهشی، ارتباطات، آموزش حقوق کودک و کانون اصلاح و تربيت... چگونه هماهنگ می‌شوند؟ آيا اساساً همکاری ارگانيکی با هم دارند يا واحدهای مستقلی هستند؟
دکتر دولت آبادی: اين واحدها در زمينه‌های آموزش و پژوهش ارتباط ارگانيکی پيدا می‌کنند در غير اين صورت مستقل عمل می‌کنند.

آيا قصد گسترش اين فعاليت‌ها را داريد؟
دکتر دولت آبادی: در حال حاضر انجمن به يک ضرورت بازنگری، ارزيابی جدی و بالاتر بردن کيفيت‌های کاری خود می‌انديشد و به همين منظور از بازبينی ساختار کلی و ساختارهای جزئی، ارزيابی نيازهای آموزشی برای داوطلبين و نياز سنجی آرمانی و هدف گذاری مشارکتی با اعضاء پرداخته است به همين دلايل انجمن قصد گسترش ندارد، بلکه بيشتر به کيفيت‌ها خواهد پرداخت.

علت اصلی گسترش به اين حد وسيع پديده کودکان کار و خيابان را چه ميدانيد؟
اسماعيل‌پور: کار کودکان دلايل مختلف دارد، توزيع نابرابر بودجه‌های فرهنگی و عمرانی بين شهرهای بزرگ و کوچک و نيز شهر و روستا، اختلاف روزافزون شکاف طبقاتی، وابستگی شديد دولتمردان به نفت و عدم توجه به کارگاه‌ها و صنايع توليدی وابسته در روستاها و شهرهای کوچک، عدم توجه به بخش کشاورزی و دامداری و... همه و همه باعث شده که روستاهای ما خالی از سکنه شود و خانواده‌های بسياری هر روزه در آرزوی يافتن زندگی بهتر به شهرهای بزرگ مهاجرت می‌کنند و با ساکن شدن اين خانواده‌ها در حاشيه شهرهای بزرگ، بالاجبار بخش زيادی از بار تامين درآمد خانواده به عهده کودک خانواده می‌افتد و چه بسا کودک با رانده شدن از چرخه آموزش و پرورش رسمی و ورود زود هنگام به بازار کار، در معرض تهديدها و آسيب‌های جدی هم قرار می‌گيرد.

در تعريف نوع عملکرد انجمن اينگونه آمده است که انجمن؛ "کاملاً غيرانتفاعی و غيرسياسی بوده و دارای سه ديدگاه تقنينی، فرهنگی- اجتماعی و اجرايی است". اگر ممکنه اين سه ديدگاه را کمی بيشتر باز کنيد.
دولت آبادی: قوانين جاری بر هر جامعه از يکسو و نحوه اجرای آن قوانين در عمل هر دو شاخص‌های اصلی وضعيت حقوق بشر در آن جامعه هستند. بسياری از قوانين ما آشکارا و بدون هيچ گونه تعارف و تکلف غير دوستدار کودک هستند، مثلاً مالکيت مطلق پدر بر فرزندان که از هر دو جهت يعنی هم مالکيت و هم يکسويه پدرسالار بودن آن مسائل زيادی برای سلامت جسم و روان کودکان به وجود می‌آورند و بسياری موارد تلخ ديگر. انجمن از اين نظرگاه هم به قوانين موجود نظر دارد هم پيشگام ارائه طرح‌های جديد قانونی (دوستدار کودک) می‌شود مانند قانون حمايت از حقوق کودکان و نوجوانان که اگر چه با محدوديت‌های بسيار ولی باز هم با موفقيت به قانون تبديل شد و از سوی انجمن به مجلس داده شده بود.
از بعد اجرايی انجمن ناظر حساس و روشنگری است که عدم اجرای قوانين را به گوش مسئولين می‌رساند، مثل آموزش رايگان، اجباری برای حداقل ۵ سال اول دوران مدرسه که آن هم متاسفانه در مورد همه کودکان اجراء نمی‌شود و با انتقال حضانت به والد اصلح که اگر چه بالاخره به تصويب رسيد ولی در اجراء بسيار کند پيش می‌رود و آنچه به محور فرهنگ سازی و حضور در جامعه مربوط می‌شود، انجمن توانسته است هم از طريق انواع آموزش، از جمله پيمان نامه و هم از طريق اجرای پروژه‌های عملی کودکان نيازمند الگووار در مسائل جامعه و چاره جويی برای آنها مشارکت فعال داشته باشد.

در رابطه با کار کودکان و کودکان کار هرچند که تاکنون مطالب زيادی نوشته شده و ليکن شواهد حاکی از اين است که سازمان‌های دولتی ذيربط در ايران توانايی رويارويی با اين پديده اجتماعی را ندارند. گفته ميشود که عمده دليل اين امر نيز در ساختار ناهمگون قوانين کار در کشور است. کجای قوانين با ملزومات جامعه خوانايی ندارد؟
اسماعيل‌پور: اما من مشکل قوانين را کمرنگ‌تر می‌بينم يعنی از نظر وضع قوانين مرتبط در خصوص ممنوعيت کار کودکان مشکلی نداريم بلکه مشکل اساسی در نحوه اجرای قوانين است، مشکل آن است که در انتصاب مديران حوزه‌های مربوط به کودکان اصل شايسته سالاری رعايت نمی‌شود. مشکل ما نبود عدالت اجتماعی است، مشکل ما فقر است، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی خانواه‌ها است که کودک معصوم را عليرغم ميل باطنی‌اش به کارگاه‌ها و خيابان می‌کشاند، هيچگاه به توانمندسازی خانواده‌های پايين دست جامعه توجه نشده است. کودکان معصوم اين خانواده‌ها محکوم به کار کردن و جان کندن هستند پس در اينجا مشکل قوانين نيست بلکه طبق قوانين ما کار کودکان زير ۱۵ سال ممنوع است، اما تا شرايط اقتصادی، اجتماعی اين چنين باشد کار کودکان اجتناب ناپذير است.

در مورد کار کودکان، چه محدويت سنى براى کار کودکان تعريف شده است؟
اسماعيل‌پور: طبق قانون کار جمهوری اسلامی، کار کودکان زير ۱۵ سال ممنوع است و پيمان نامه جهانی حقوق کودک را که کشور ما در سال ۷۳ آن را پذيرفته و ملزم به اجرای مفاد آن شده است هم بر ممنوعيت کار کودکان تاکيد دارد و نيز مقاوله نامه ۱۳۵ سازمان جهانی کار(ILO) به ممنوعيت کار کودکان زير ۱۵ سال و مقاوله نامه ۱۸۲ (منع اشتغال کودکان و تلاش برای محو بدترين اشکال کار کودک) را کشور ما پذيرفته و متعهد به اجرای مفاد آن شده است پس از نظر قوانين موجود مشکلی نداريم، اما هيچ مرجعی خود را پاسخگوی موارد ذکر شده و نيز پاسخگوی مسائل و مشکلات بی شمار کودکان شاغل در کارگاه‌ها نمی‌داند، کودکان ما در شرايط بسيار اسفباری به کارهای سخت و جانفرسا اشتغال دارند در حال حاضر شورای هماهنگی طرح به اين نتيجه رسيد که پس از آموزش يک تيم تخصصی از داوطلبان، از منطقه شوش و دروازه غاز شروع کند، اين تيم تخصصی يک فرم آماری از شرايط بهداشتی، آموزشی، تفريحی و... را خانه به خانه در اين محله تکميل می‌کنند و بر اساس آن يک پژوهش جدی را انجام می‌دهند و بر اساس اين کار تحقيقی و پژوهشی الويت‌های مشکلات کودکان منطقه را اعلام می‌کنند و آن وقت مسئولين امر بايد پاسخگو باشند. اين يک کار علمی است که اگر تحقق پيدا کند می‌تواند به مناطق ديگر ايران تعميم داده شود. پس بعد از ۵ سال فعاليت اجرايی، داوطلبان انجمن ضمن اعتقاد به ادامه کار، الويت را بر کار پژوهشی قرار دادند که البته نيازمند شديد حمايت مالی هموطنانی هستيم که قلبشان برای کودکان اين سرزمين می‌تپد.

علی‌رقم ميل و تلاش درخور ستايش برخی NGOها در ايران، آنها از موقعيتی که بايد برخوردار نيستند. گزارش‌ها و درخواست‌های سازمان‌های جهانی هم تاکنون و در عمل راه به جايی نبرده‌اند، مسؤلان هم توجه کافی و نگاهی درست به اهميت و ابعاد موضوع ندارند، آيا شما آينده‌ای روشن را در اين مورد پيشبينی می‌کنيد؟
دکتر دولت آبادی: NGO‌ها نماد اعلام حضور مردمی در تلاش برای طرح و تعديل مسائل جامعه هستند. پی‌ريزی و شکل‌گيری آنها، آن هم در جامعه ديوان سالار ما کار سختی است، ولی وقتی به وجود می‌آيند نوعی آرمان جمعی قوی ايجاد می‌شود. خوشبختانه فرهنگ تعلق اجتماعی رو به رشد است و اگر چه ما هنوز و هنوزها بايد تمرين دموکراسی بکنيم ولی همين نهادها روح و جان جامعه شده‌اند، ترديد نداريم که آينده روشنی در انتظار NGO‌ها است.

اگر بخواهيم کمی بلندپروازانه‌تر صحبت کنيم، از کنوانسيون حقوق کودک که خود هنوز در بسياری از کشورهايی که آن را پذيرفته‌اند نيز، بخوبی اجرا نميشود هم انتقاداتی می‌شود و عده‌ای معتقدند که دارای کاستی‌هايی هست. بطور مثال در رابطه با ممنوعيت کار خانگى کودکان دختر، ممنوعيت حجاب اجبارى و يا هرگونه محدوديت که مانع شرکت آزادانه و فعال کودکان دختر در فعاليت‌هاى اجتماعى، هنرى و ورزشى ميشود، ممنوعيت هر نوع برخورد تحقيرآميز، مردسالارانه، پدرسالانه و نابرابر با دختران در نهادها و مؤسسات، ادارات و يا اعمال مجازات سنگين براى هر نوع آزار، تحقير و خشونت عليه دختران در خانواده و از اين قبيل. آيا انجمن پيشنهادهايی عملی در اين باره به مجامع بين‌المللی ارائه کرده است؟
دکتر دولت آبادی: همان‌طور که کشورهايی که به کنوانسيون می‌پيوندند بر اساس نوعی تعهد اخلاقی (و نه قانونی) موظف می‌شوند تا از پيشرفت خود در زمينه مفاد پيمان نامه به ارگان‌های مسئول وابسته به سازمان ملل پاسخ‌های مرتب بدهند، بعضی NGO‌ها از جمله NGO ما نيز مخاطب بعضی مجامع بين المللی است تا در راستای اهداف خود وضعيت کودکان را ارزيابی و در صورت تمايل گزارش کند و ما نيز رسما اين کار را انجام می‌دهيم.

در باره آسيب‌های اجتماعی و قوانين مربوط به آن طرح‌ها و حتا پايان نامه‌های بسياری نوشته شده است. از نظرات اين کارشناسان چگونه می‌توان استفاده کرد؟
اسماعيل‌پور: خوشبختانه در حال حاضر توجه به مسائل اجتماعی در پايان نامه‌های دانشجويی رو به افزايش است اما پايان نامه‌های مذکور اغلب در پستوی کتابخانه‌های دانشگاهها می‌ماند و توجه‌ای به آنان نمی‌شود. مثلا يکی از کارشناسان ارشد جامعه شناسی که داوطلب طرح است دو سال بر روی پايان نامه‌ای که در خصوص کودکان خيابانی است کار کرد، شب و روز ما شاهد تلاش بی وقفه و همراه با علاقه ايشان بوديم، پايان نامه ايشان به جرات می‌گويم يکی از سندهای ماندگار در خصوص کودکان در وضعيت دشوار است اما نمی‌تواند به کتاب تبديل کند چون دولت توجهی به اين مباحث ندارد و بودجه‌ای هم اختصاص نمی‌دهد.

انجمن سالهاست که در خصوص کودکان کار و خيابان فعاليت دارد، به نظر شما انجمن در طی اين سالها چه دستاوردهايی داشته است؟
اسماعيل‌پور: بدون شک تلاش خالصانه داوطلبان در طی اين سالها دستاوردهای بی شماری داشته است که از سه منظر بررسی می‌کنيم:
۱. در خصوص افکار عمومی و متوليان امور، اگر تا قبل از سال ۷۹ (شروع فعاليت انجمن در حوزه کودکان کار و خيابان) به روزنامه‌های وقت مراجعه کنيد کمتر نامی از کودکان کار و خيابان برده می‌شد، فعاليت چندين ساله انجمن باعث شد که در حال حاضر افکار عمومی و نشريات گوناگون پی گير مطالبات به حق کودکان کار و خيابان هستند و متوليان امور مجبور به پذيرش اين مسئله اجتماعی شدند هر چند به نحوه عملکرد آنان انتقادات زيادی وارد است.
۲. در خصوص کودکان: حداقل هزار کودک در دو مرکز شوش و ناصرخسرو از آموزش‌های مختلف بهره می‌گيرند، متخصصان روانشناسی با مشاهده رنگ‌های بکار رفته در نقاشی‌های اوليه و حال حاضر کودکان به اين نتيجه رسيدند که ميل به زندگی و اميد و نشاط در اين کودکان به نحو چشمگيری افزايش يافته است، کودکان مجموعه نشريه چرخ دستی را منتشر می‌کنند، دو نفر از کودکان در مسابقه هانس کريستين‌اندرسن رتبه نخست را در شعر و مقاله کسب کردند، کتاب قصه کودکان (قصه‌های برج غار) که به قلم کودکان نوشته شده زير چاپ است.
۳. داوطلبان بسياری در دو پروژه انجمن ضمن ارائه خدمات به کودکان، کار جمعی را تمرين می‌کنند، هر چند تمرين دموکراسی در کشور ما مسائل خاص خودش را دارد اما آنچه مهم است با گامهای استوار به سوی دموکراسی واقعی و تمرين اصول دموکراسی (نقدپذيری، پذيرش حضور ديگری، بهره گيری از خرد جمعی و...) به پيش می‌روند.

از اينکه دعوت ما را پذيرفتيد بسيار سپاسگزاريم و برای شما و ساير همکارانتان آرزوی موفقيت می کنيم.

عکسها: دکتر شيوا دولت آبادی، علی اکبر اسماعيل پور و کودکان دروازه غار
آدرس سايت انجمن حمايت از حقوق کودکان http://www.irsprc.org

منبع: سايت کميته حمايت از کودکان خيابانی ايران - سوئد
http://www.iranstreetchildren.com