iran-emrooz.net | Thu, 11.06.2009, 9:04
اتحاديهی آموزشی كارگران سوئد
شهرام فرزانهفر
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
ایران امروز
پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۸
اتحاديهی آموزشی كارگران سوئد (آباف) Arbetarnas bildningsförbund (ABF) قديمیترين و بزرگترين ارگان يا انجمنآموزشی در جنبشكارگری و آموزش كارگران سوئد بهشمار میآيد. اتحاديهى آموزشى كارگران سوئد وابستگى حزبى ندارد، اما به ارزشهاى جنبش كارگرى باورمند است.
اين اتحاديه كه اكنون ۵۹ سازمان و نهاد جزو اعضای اصلی آن هستند و ۵۴ سازمان دیگر نيز با آن قرارداد همكارى دارند. از سال ۱۹۱۲ با تلاش «ريچارد یوهانس ساندلر» Rickard Johannes Sandler و اتحاد هشت سازمان ازجمله سنديكای كارگران راهآهن، سازمان سراسری كارگران سوئد و سازمان جوانان سوسيالدموكرات تأسيس شد.
آ-ب-اف كه سال ۲۰۰۸ حدود ۴۶۹ ميليون كرون از دولت كمكهزينه دريافت كرده است، در زمينههای گوناگونی فعاليت دارد و ايرانیتباران بسياری چه در خود اين سازمان و چه از طريق انجمنهای گوناگون با اين سازمان در ارتباط هستند و همكاری میكنند. برای آشنایی بيشتر با شيوهی كار آ-ب-اف با مسعود مافان در استكهلم گفتگویی انجام دادهايم.
«اسكار اولسن» Oscar Olsson
|
- آقاى مافان ضمن تشكر از اين كه دعوت ما را پذيرفتيد، نخست از تاريخچه آ-ب-اف و دلايل تشكيل اين سازمان بفرماييد؟
- شايد لازم باشد پيش از پرداختن به تاريخچه تشكيل سازمان آ-ب-اف به جنبشهاى «آموزشمردمى» Folkbildning اشاره كنم كه اواخر سال ۱۸۸۰، يعنى بيش از دو دهه قبل از تأسيس سازمان آ-ب-اف در سوئد، آغاز به كار كرده بود و در راهاندازى سازمانهايى نظير آ-ب-اف در سوئد نقش اساسى و زيربنايى داشت. در سوئد آن دوره هم مثل بسيارى از كشورهاى اروپايى، امكان آموزش تنها براى طبقه اشراف فراهم بود. تا اين كه در پى قوتيابى روزافزون جنبشهاى مردمى از سالهاى ۱۸۸۰، نخستين جلوههاى تحقق اهداف اين جنبش به شكل «مدارسعالىمردمى» Folkhögskolan در سوئد متبلور شد. جنبش آموزش مردمى پيشتر در آلمان و دانمارك شكل يافته بود و كمكم دامن آن به سمت سوئد نيز كشيده و گسترده شد. به شكلى كه امروز مىبينيم در سوئد ۱۴۸ «مدرسهیعالىمردمى» وجود دارد كه نقش مهمى را در جنبش «آموزش مردمى» به طور مستقيم و غير مستقيم بازى مىكنند. در نخستين سالهاى بلوغ اين جنبش، يعنى در اواخر دههى ۱۸۹۰ «اسكار اولسن» كه بسيارى او را به خاطر ريشبلندى كه داشت، «مردِ ريشو» مىناميدند، كلاسهايى را كه بعد به عنوان «حلقههاىآموزشى» مطرح شد، راهاندازى كرد. اين كلاسها بين سالهاى ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۲ تشكيل شدند.
اين كه اين كلاسها فكر خود اسكار اولسن بود يا سابقهاى نيز در جامعه داشت يا خير، نميدانم، اما اسكار اولسن بود كه بهطور رسمى نخستين «حلقههاى آموزشى» خود را كه تركيبى از «حلقهىكتابخوانى، دورهىآموزشى و سنت امانتدهى كتاب» بود، آغاز كرد. در تاريخ جنبش آموزشى سوئد بدعت اولسن بهنام «حلقههاىآموزشى شمارهى يك» معروف است. او كه ۵۹ سال پيش درگذشت، از طرف حزب سوسيالدمكراتها بين سالهاى ۱۹۱۳-۱۹۴۸ نمايندهى مجلس هم بود.
Rickard Johannes Sandler «ريچارد یوهانس ساندلر»
|
مدتى پس از فعاليت اسكار السن، فرد ديگرى به نام «ريكارد ساندلر» Rickard Sandler كه او هم نمايندهى مجلس از طرف سوسيالدمكراتها بود شروع به فعاليت كرد. او اولين سازمان اتحاديهى آموزشى كارگران سوئد (آ-ب-اف) را پايهگزارى كرد. ساندلر معلم بود و تجربهى «آموزشمردمى» را با فعاليت در «مدارسعالىمردمى» FOLKHÖGSKOLA كسب كرده بود. ساندلر بين سالهاى ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۶ نماينده مجلس، بين سالهاى ۱۹۲۵ تا ۱۹۲۶ نخستوزير و از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۹ هم وزير امور خارجه در سوئد بود. او علاوه بر فعاليتهاى فرهنگى و سياسى چندين كتاب نيز ترجمه كرده است كه در اين ميان مىتوان از كتاب سرمايه اثر كارل ماركس اشاره كرد.
ساندلر به همراه سنديكاى كارگران راهآهن، سازمان سراسرى كارگران سوئد، سازمان جوانان سوسيالدموكرات، اتحاديهى كارگران و اتحاديهى شركتهاى تعاونى، سازمان آ-ب-اف ABF را تشكيل دادند به اين دليل كه در آن دوره كارگران و طبقات تهيدست امكان آموزش از طريق مدارس وابسته به دولت را نداشتند. تأسيسكنندگان سازمان آ-ب-اف بر اين باور بودند كه بدين وسيلع جنبش كارگرى را از هرگونه وابستگى رها خواهند كرد.
- هدفهاىشان بهطور مشخص چه بود؟
- تا آنجا كه من مىدانم هدف آنها از تأسيس سازمان آ-ب-اف اينها بود:
۱- از جنبشهاى مردمى كه در ميان اتحاديه هاى كارگران با هدف برابرىطلبى در جريان بوده حمايت كند؛
۲- آموزش اعضاى جنبشهاى مردمى را به عهده گيرند، تا با بالا رفتن سطح آگاهى آنها، پايههاى جنبشهاى مردمى براى رسيدن به اهدافشان قوىتر شود.
۳- سطح آموزش را در طبقهى كارگر بالا ببرند.
- انديشهی پشت اين كارها چيست؟
انديشهى پشت اين فعاليتها بر پنج اصل بنيان گذاشته شده است:
۱- ديد انسانى؛ به معناى اين كه انسانها فارغ از قوميت، جنسيت، رنگ و سن برابرند.
۲- ديد علمى؛ يعنى انسانها نسبت به پيشينه، محيط رشدونمو، تحصيلات، نوع كار و ميزان دانش، تجربههاى متفاوتى دارند.
۳- ديد اجتماعى؛ يعنى آينده تغييرپذير است نه سرنوشتى از پيش تعيين شده. با همديگر مىتوان جامعهاى خوب ساخت تا در آن همه از امكانات يكسان براى تحقق آمال خود برخوردار باشند. همه به سهم خود وظايفى دارند تا جامعهاى بهتر بسازند نه اين كه تنها تعداد اندكى بر همگان حكومت كنند.
۴- دمكراسى؛ ايجاد فضايى براى بحث و گفتوگو تا انسانها آزادانه در كنار هم جمع شوند و با همديگر آگاهى و تجربههاى تازه كسب كنند و علاقهمندىهاى خود را بارور كنند. در واقع هدف رسيدن به اجتماعى است كه همه در آن فرصت تجربه، فهم و ارزش يكسان داشته باشند.
۵- تغيير و تحول؛ به اين معنا كه جهان و زندگى تغييرپذير است و به انسانها اميد به آينده مىدهد. رؤيا و تصور ذهنى، انسان، تشكلها و در كل جامعه را به جلو مىكشد تا آنها را از مصرفكننده به بازيگر اجتماعى و كنشگر تبديل كند.
پیشتر از نقش و كوشش اولسن و ساندلر گفتم اما بايد يادآور شوم كه زنان هم در شكلگيرى جنبش مردمى نقش اساسى داشتهاند. بهطور مثال مايا ساندلر، همسر ريكارد ساندلر و يا الين كى كه نقش اساسى درباره تاريخچه و گسترش كتابخانه در سوئد داشت. بحث در باره نقش زنان در جنبش مردمى و شكلگيرى انواع و اقسام «مدارسعالى زنان» خود بحثى طولانى است.
- ساختار اين سازمان چگونه است و از چه بخشهایى تشكيل شده است؟
- سازمان آ-ب-اف امروزه يك دفتر مركزى و هماهنگكننده- كه بنام اتحاديه آ-ب-اف شناحته شده است- در استكهلم دارد و بيش از ۹۰ شعبه در سراسر سوئد. برخى از اين شعبهها بزرگ هستند و دهها پرسنل دارند و برخى كوچك. هركدام نيز براساس اصول پايهاى آ-ب-اف، هيئت مديرهاى مستقل و دمكراتيك دارند كه ساليانه در جلسهاى علنى توسط سازمانهاى عضو آن شعبه انتخاب مىشوند.
هيئتمديره هر شعبه، يك سخنگو دارد و رئيس آن شعبه را انتخاب مىكند. رئيس هر شعبه هم مسئول كل فعاليتهاى آن در برابر هيئتمديره و كنگرهى ساليانه است.
دفترمركزى يا همان اتحاديه آ-ب-اف مسئول همهى شعبههاى آن در سراسر سوئد در برابر «شوراى جنبشهاىمردمى» است. اين شورا پاسخگوى همهی فعاليتهاى «جنبشهاىمردمى» اعم از اتحاديههاى «آموزشمردمى» يا «مدارسعالىمردمى» در برابر دولت است.
هر شعبهى آ-ب-اف بهطور كلى و معمول داراى بخشهاى زير است:
۱- حلقههاى آموزشى كه به گروههاى مختلف مثل گروهكارى بازنشستگان، گروه قومى، گروه موسيقى و اتحاديههاى كارگرى تقسيم مىشود. اين حلقهها بر اساس بررسى منطقه تحت پوشش هر شعبه، و شناخت نيازها و ضرورتهاى آموزشى مردم آن شكل مىگيرد و نه لزوماً بر اساس تقاضايى كه وجود دارد.
۲- بخش سمينار. هدف اين بخش بهطور كلى تأثيرگذارى روى افكار عمومى و جاانداختن اهميت دخالت مردم بر سرنوشت خودشان است.
۳- دورههاى آموزشى كه با توجه به نيازهايى كه متقاضيان دارند از طريق كاتالوگهاى آ-ب-اف اعلام عمومى مىشود و شركت كنندگان براى شركت در اين دورهها پول پرداخت مىكنند. به عنوان مثال دوره آموزشى نوعى از رقص بر اساس تقاضايى كه براى آن وجود دارد برگزار مىشود. متقاضى براى حضور در چنين كلاسهايى شهريه پرداخت مىكند.
اين توضيح را بايد بدهم كه: در واقع سنتى كه اسكار اولسون، به عنوان يك فرد فعال اجتماعى، پايه گذاشت تا امروز به عنوان آموزشى همراه، موازى ولى متفاوت با محتواى آموزشى در مدارس و آموزش بزرگسالان در سوئد ادامه پيدا كرده است. متفاوت از اين حيث كه محتواى آموزشى مدارس و دانشگاهها و يا برنامهريزى براى آموزش بزرگسالان توسط دولت طراحى و تعيين شده است. سياست آموزش بزرگسالان نيز بيشتر به اين سمت و سو معطوف است تا حرفهاى را بر اساس نياز بازار كار به علاقهمندان و متقاضيان آموزش دهد. در صورتى كه «آموزش مردمى» فراتر از اينها قرار دارد و در فكر تقويت و گسترش آگاهى اجتماعى فرد بهعنوان يك موجود اجتماعى و شهروند دمكراتيك است. آموزش مردمى، در جست و جوى دادن آگاهى در درازمدت و براى همه ابعاد زندگى است كه هدف اصلى فعاليتهاى آ-ب-اف در بخش يك، يعنى حلقههاى آموزشى است.
- چنين سازمان بزرگ و نيرومندى احتياج به منابع و امكانات مالى زيادى دارد، اين منابع از كجا تأمين مىشوند؟
- درآمد سازمان آ-ب-اف از چهار شريان تامين مىشود: «كمكهاىدولتى»، «كمكهاى شهردارى»، «كمكهاىاستانى» و «درآمد ناشى از كلاسهاى آموزشى و دريافت شهريه».
دولت، ساليانه پنج ميليارد كرون به «آموزشمردمى» كمك مىكند كه از اين ميزان دو و نيم ميليارد كرون به مدارسى عالى مردمى و دو و نيم ميليارد كرون هم به اتحاديههاى «آموزشمردمى» پرداخت مىشود. در سوئد علاوه بر ۱۴۸ مدرسهى عالى آموزش مردمى، نُه اتحاديهى «آموزشمردمى» وجود دارد كه تفاوتهاى ايدئولوژيك و عملى بسيار زيادى با هم دارند. سازمان آ-ب-اف اولين و بزرگترين اين اتحاديههاست كه ساليانه نسبت به فعاليتهاى خود از اين بودجه استفاده مىكند.
- آ-ب-اف نقش زيادى در توجهدادن، جهتدادن به افكار عمومى opinionsbildning، منعكس كردن نظرات مردم و ارائه راهحل براى برخى مسايل عمومى داشته است، اگر ممكن است برخى از اين موارد را نام ببريد؟
- يكى از شعبههاى آ-ب-اف در مركز استكهلم، روزانه بين ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ مراجعهكننده دارد. بخشى از اين افراد براى شركت و شنيدن سمينارهايى مىآيند كه در آنجا تشكيل مىشود. از محيط زيست تا مسئلهى زنان، از همجنسگرايى تا مذهبستيزى، از فلسفه تا سياست و تاريخ، دامنهى موضوعات اين سمينارها را تشكيل مىدهد.
فقط در استان استكهلم شش شعبه آ-ب-اف وجود دارد كه در شعبه واقع در شهردارى استكهلم، ۳۵۰۰ سمينار در سال ۲۰۰۸ برگزار شده است كه از ۱۰ تا ۳۵۰ نفر در هركدام از آنها شركت كردهاند. با توجه به موضوع هر سمينار، ميزان جمعيت شركتكننده فرق مىكند. بخصوص كه ممكن است در همين شعبه، فقط در طول يك ساعت، شش سمينار برگزار شود. حتا اجتماعهاى بزرگترى مانند فوروم سوسياليستى يا فوروم فمينيستى، ممكن است در يك روز تعداد زيادى سمينار برگزار كنند. مثلاً سال گذشته،۹۰ سمينار براى فوروم سوسياليستى و ۴۵ سمينار براى فوروم فمينيستى در يك روز برگزار شد. سازمان آ-ب-اف مىخواهد از اين طريق به سهم خود در ساختن افكار عمومى سهيم باشد.
- طى دورهى خاصى از تاريخ سوئد، جنبشهاى زيادى عليه مشكلات و معضلات اجتماعى بوجود آمده كه از جمله مهمترين آنها مىتوان از جنبش عليه اعتياد به مشروبات الكلى، جنبشهاى فمينيستى زنان، جنبشهاى برابرىطلبانه، صلح و از اين قبيل را نام برد. آيا آ-ب-اف هم نقشى در اين راستا ايفا كرده است؟ لطفاً توضيح دهيد.
- بايد توجه داشته باشيد كه جنبش عليه الكل يا بادهخوارى در سوئد در اوايل سال ۱۸۰۰ شكل گرفته است. در آن زمان سوئد كشورى فقير بود و كل درآمد مردم از فروش غله و سيبزمينى بود و بخشى از همين درآمد صرف خريد آبجو و مشروب مىشد. حتا برخى از كارفرمايان به جاى پول به كارگرها مشروب مىدادند. به اين ترتيب مصرف الكل در سال ۱۸۲۹ به اوج خود يعنى معادل ۴۶ ليتر براى هر نفر در سال رسيده بود.
قبل از جنبش عليه بادهخوارى در سوئد، بايد از جنبش آزاد كليسايى نام برد كه تأثير زيادى در آزادى مردم براى انتخاب مذهب داشت اما براى اولين بار در سال ۱۹۳۶ «پيتر ويسلگرن» Peter (Per) Wieselgren كه كشيش هم بود، اولين جنبش عليه بادهخوارى را به شكل سازمان يافتهترى راهاندازى كرد. در همان سالهاى دههی سى از جنبش تعاونىها مىتوان به عنوان يك جنبش قدرتمند ديگر نام برد كه هدفش مبارزه با مونوپول سرمايهداران در عرصهى بازار بود.
بنيانگذاران آ-ب-اف در دهههاى بعد در شكلگيرى اين جنبشها و بطور مشخص جنبش عليه بادهخوارى نقش داشت و عضو و فعال آنها بود. بهطور مثال اسكار اولسن، پدر «حلقههاى آموزشى» و «ريكارد ساندلر»، بنيانگزار آ-ب-اف در جنبش عليه بادهخوارى فعال بودند.
در سالهاى بعد از ۱۹۷۱ نيز اتحاديهاى به نام «انبو»، همچون سازمان آ-ب-اف تشكيل شد كه محور اصلى و بنيان فعاليت خود را جنبش عليه بادهخوارى اعلام كرد.
و اما آ-ب-اف : اين اتحاديه علاوه بر اعلام وابستگى و پيوستگى به جنبش كارگرى، خود را يك نهاد فمينيستى و همچنين مدافع جنبش برابرىطلبى نيز مىداند و ساليانه علاوه بر برگزارى صدها سمينار در زمينههاى مختلف، به طور مشخص سمينارهاى مختلف در چهارچوب اهداف جنبشهاى فوق برگزار مىكند.
- چگونه محفلهاى كوچك چندنفره به طور كل در سوئد، بنيانهاى تغييراتى اينچنين عظيم را فراهم ساختهاند؟
- پاسخ دقيق به اين پرسش، نياز به تحقيق و كارشناسى وسيع دارد. من بر اساس تجربيات كارى خودم فقط مىتوانم بگويم كه فعاليت انجمنى و كار گروهى در سوئد روشى استثنايى و منحصر به اين كشور است. همچنان كه تحقيقات نشان مىدهد شايد در هيچ كجاى جهان نتوان جايى را يافت كه مردمش اينقدر فعال و با انگيزه در كار جمعى شركت كنند. فعاليت انجمنى به نوعى به «فرهنگ سوئدى» تبديل شده است؛ و در واقع بخشى جداناپذير از فرهنگ اين كشور است. البته در طول دو دههى گذشته، شكل و فرم فعاليتهاى گروهى دچار تغييراتى شده است. امروزه فعاليتها در شكلهاى نوين و به شكل گستردهاى بين مردم و با شيوههاى گوناگون در جريان است. بسيارى نگران عدم علاقه نسل جوان به فعاليتهاى گروهى هستند اما تجربه نشان داده كه نسل جديد به نوعى ديگر از زندگى انجمنى روى آورده است و در واقع شكل تازهترى از انجمنها در حال پيدايش هستند. فعاليتهايى در قالب شبكههاى گوناگون. اين شبكهها ديگر مرزهاى جغرافيايى را زير پا گذاشتهاند. انجمنهايى كه كمتر چهارچوب ايدئولوژيك دارند. بهطور مثال حول مسايل زنان يا صلح در جهان مىچرخند.
با اين وجود، هنوز محور اصلى فعاليتهاى آباف حلقههاى آموزشى است. بر اساس تحقيقات، محور حلقههاى مختلف آموزشى گفتوگو است؛ از مسايل روزمره تا اخبار سياسى، اجتماعى و مسايل جهانى. در همين گفتوگوهاى خلاق است كه دانش شركتكنندگان بيشتر مىشود تا در برابر نابرابرىهاى اجتماعى خود را موظف به واكنش بدانند. شناخت تأثير چنين محفلهايى ممكن است براى بسيارى از خوانندگان شما كه در ايران يا حتا در كشورهاى غير اسكانديناوى زندگى مىكنند مشكل باشد. به هر حال مدل دموكراسى در كشورهاى اسكانديناوى و دولت رفاه مدل منحصر به فردى است و شناخت آن احتياج به زندگى و مطالعه در چنين بسترى دارد. پيشزمينههاى ذهنى و شخصيتى فرد نيز البته در فهم راستين اين مدل دمكراسى نقش اساسى بازى مىكند.
- احزابى چون حزب سوسيالدموكرات و حزب چپ سوئد نيز از جمله اعضاى اين سازمان هستند. آيا اين عضويت، استقلال اين احزاب را خدشهدار نمىكند و آيا باعث نمىشود كه آنها در تصميمگيرىهايشان مصلحتهاى خاصى را مد نظر قرار دهند؟ يا برعكس احزاب سياسى چه نقش تعيينكنندهاى در تصميمگيرىهاى آ-ب-اف ايفا مىكنند؟
- اگرچه حزب سوسيالدمكراتها و حتا حزب چپ جزو اعضاى مهم و اصلى اين نهاد هستند اما همانطورى كه قبلاً اشاره كردم فعاليت هر شعبه آ-ب-اف مستقل است و فضايى براى اعمال قدرت حزبى وجود ندارد. اگرچه همكارىهاى فراوانى بين حزب سوسيالدمكراتها و حزب چپ و آ-ب-اف وجود دارد اما اين همكارى مانع از استقلال كارى شعبات مختلف آ-ب-اف نمىشود.
- اساساً مسئولين اين سازمان چگونه برگزيده مىشوند و تصميمگيرىها به چه شكلى انجام مىشود؟
- همانطور كه پیشتر اشاره كردم نمايندگان نزديك به۶۰ نهاد در كنگرهى ساليانه آ-ب-اف شركت مىكنند. نمايندگان عضو «حق» انتخاب شدن و انتخاب كردند در هيئت مديرهى شعبههاى اين سازمان دارا هستند. هيئت مديره سپس رئيس شعبه مورد نظر را انتخاب مىكند. رئيس و مسئولان هر بخش همكارانشان را بر اساس آن وظايفى كه هيئت مديره تعيين كرده استخدام مىكند. استخدام در اين مراكز غير سياسى و غير ايدئولوژيك است.
- چه انتقاداتى و از طرف چه جريانهایى بر اين سازمان وارد مىشود؟ كداميك از اين انتقادهاى عمده را آ-ب-اف پذيرفته است؟
- علىرغم اينكه احزاب راست سوئد هر كدام موسسات مشابهى را داير كردهاند اما بهطور كلى جنبشهاى آموزشى و مردمى در سوئد هميشه از سوى آنها مورد حمله قرار گرفتهاند. در عين حال بايد يادآور شد كه به دليل قدمت و نفوذ جنبشهاى مردمى در سوئد، حتا احزاب راستى كه هماكنون قدرت را در دست دارند، از ايده جنبش آموزش مردمى دفاع و صحبت از جامعه رفاه مىكنند. جنبشى كه سوسيالدمكراتها صد سال براى تحقق آن كوشيدهاند.
- چه دورههاى آموزشى را مىتوان از طريق اين سازمان بوجود آورد؟ آيا بطور مثال گروههاى تروريست، نژادپرست، تندرو، پدوفيل و از اين قبيل مىتوانند دورههاى آموزشى خود را راهاندازى كنند؟
- يك انجمن براى همكارى با آ-ب-اف بايد اساسنامهى خود را به اين سازمان ارائه دهد. سازمانهاى غير دمكراتيك امكان همكارى و عضويت در اين نهاد را ندارند. آباف مىكوشد تا در ارتباطى تنگاتنك با انجمنها، رعايت اصول دمكراسى و برقرارى جلسات ساليانه را به انجمنها گوشزد كند.
در بيست سال گذشته تعداد انجمنهاى مهاجرين در سوئد افزايش پيدا كرده است. گروهها و انجمنهايى كه از كشورهاى ديكتاتورى و غير دمكراتيك به سوئد مهاجرت كردهاند، با سنت زندگى انجمنى و احترام و حقمتقابل نيز گاه بيگانه هستند. به همين دليل، در اين سالها طبيعى است كه مشكلات فراوانى بين اتحاديههاى آموزش و انجمنهاى خارجى وجود داشته است. گاهى اين يا آن اتحاديه آموزشى در سوئد مجبور به عدم همكارى با برخى انجمنهاى خارجى شده است بخاطر رعايت نكردن اصول دمكراسى در روش، روابط و مناسبات آنها. آ-ب-اف اما مسئله دمكراسى و اهميت آنرا براى همه انجمنها مدام توضيح مىدهد و در اين زمينه سالانه دورههاى مختلف آموزشى براى انجمنهاى همكار خود برگزار مىكند. از اموزش چگونگى ساختار هيئت مديره در يك انجمن گرفته تا آموزش دمكراسى و برابرىطلبى در روابط اجتماعى. يكى از شرطهاى همكارى آباف با انجمنهاى مختلف تعهد آنها به برگزارى انتخابات دمكراتيك سالانه است.
به اين ترتيب سازمانهاى غير دمكراتيك، و سازمانهايى كه فعاليتهاى نژادپرستانه دارند از امكان استفاده و همكارى با آ-ب-اف محرومند.
- آيا اين با دموكراسى سازگار است؟
- سوئد كشورى است كه دمكراسى حرف آخر را در آن مىزند. با اين وجود نهادها آزادند در برابر سازمانهاى غيردمكراتيك واكنش نشان دهند و همكارى با آنها را نپذيرند. اين عين دمكراسى است.
- يكى از دشمنان دموكراسى و در اينجا سوسيالدموكراسى، بوروكراسى و سازمانهاى عريض و طويل و همچنين افرادى هستند كه بقول معروف دستبردار نيستند و بر صندلىهاى مختلف تكيه زده و همهجا تصميمگيرنده و معمولاً تعيينكننده هستند. افرادى كه به مرور زمان حضورشان با منافع شخصىشان هم گره خورده است. با چنين پديدهاى سازمان آ-ب-اف چگونه برخورد مىكند؟ آيا اساساً برخورد مىكند يا آن را پذيرفته است؟
- متأسفانه زندگى مدرن و ماشينى، بوروكراسى را نيز همراه خود دارد. به اين ترتيب خواهناخواه درون سازمان آ-ب-اف نيز مىتوان افراد بروكرات را پيدا كرد اما دمكراسى مستقيم و نقش كنگرههاى ساليانه و ارائه گزارش و بررسى عملكرد سازمان در هر سال كه مىگذرد، مانع از لانه كردن بروكراتها در اين سازمان مىشود.
- تا آنجايى كه من مىدانم آ-ب-اف فعاليتهايى در ساير كشورها نيز دارد، اگر ممكن است در اين رابطه نيز مقدارى توضيح بدهيد؟
- بله، آ-ب-اف در سطح بينالمللى چندين پروژه را دنبال مىكند. امريكاى لاتين، بلوك شرق، عراق و افريقا از جمله مناطقى هستند كه آ-ب-اف در آنها پروژههاى متفاوتى را پىگيرى مىكند. مثلاً در كردستان عراق، پروژهاى درباره دمكراسى را پىگيرى مىكند.
با سپاس از وقتی که در اختیار ما قرار دادید
وبلاگ شهرام فرزانهفر
http://www.farzanehfar.wordpress.com/
اتحاديهی آموزشی كارگران سوئد (آباف) (ABF)
آدرس اینترنتی:
http://www.abf.se