ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 13.07.2007, 15:27
گرم شدن کره زمین و سوء استفاده‌ها

دکتر مسعود کریم‌نیا
ژوئیه 2007
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

گرم شدن کره زمین و سوء استفاده‌ها

پس از انتشار گزارش سازمان ملل پیرامون گرم شدن کره زمین و خطرات ناشی از افزایش گاز کربنیک در چند ماه قبل، کمتر روزی می‌گذرد که رسانه‌ها پیرامون این مسائل گزارشات مفصلی انتشار ندهند. این گزارشات همراه کنفرانس‌های بین المللی مقامات بلند پایه کشورهای صنعتی عملا گرم شدن کره زمین را به یک هیستری تبدیل کرده و با انتشار تصاویری چون فروریختن یخ‌های قطب شمال و آتش سوزی جنگل‌ها آن را تغذیه می‌کنند، اما به عنوان مثال به ندرت گزارشی پیرامون از بین بردن روزانه هزارها هکتار منابع طبیعی و صدها نوع موجود زنده به دست صنعت به گوش ما می‌رسد!

رسانه‌هائی که تا مدتی پیش عملا آلودگی محیط زیست برایشان مسئله نبود ناگهان تغییر موضع داده و صفحات اول روزنامه‌های خود را با تیتر‌های درشت به این «فاجعه!» اختصاص داده و تا حدی این هیستری را دامن زدند که برخی گفتند ما تا سال 2013 بیشتر قرصت نداریم. البته رسانه‌ها به خاطر فروش بیشتر همواره به دنبال اخبار هیجانی می‌گردند و این بار قرعه فال به نام این موضوع زده شده.

اگر به خاطر بیاورید همین یکی دو سال قبل ناگهان مسئله ذرات معلق در گازهای موتورهای دیزلی موضوع روز شد و بحث آن را تا حدی دامن زدند تا این که قانونی در آلمان به تصویب رسانیده و همه را مجبور به خرید کاتالیزور مربوطه کردند. از آن زمان به بعد دیگر هیچ صحبتی در این زمینه نمی‌شنویم و کسی هم سوال نمی‌کند که کسانی که در جهان سوم قدرت خرید آن را ندارند چه باید بکنند؟ آیا مشاهده می‌کنیم که چگونه فوائد صنعت به ثروتمندان رسیده و مضرات آن سهم مردم فقیر می‌شود؟

حال از زمان عمده کردن گاز کربنیک اما بازار فروش دستگاه‌های تولید انرژی از آفتاب و باد و آب بیش از پیش رونق گرفته و کشور آلمان بیش از همه کشورها از آن سود برده و این فن آوری‌ها عملا در بهبودی وضع اقتصادی این کشور در این اواخر نقش مهمی ایفاء می‌کنند. به این خاطر بی دلیل نیست که بیش از همه کشورها آلمان جنجال گرم شدن کره زمین را دامن می‌زند.

سئوال‌ها

اما آیا واقعا جنجال رایطه مستقیم گرم شدن هوا و افزایش غلظت گاز کربنیک در هوا تا چه میزانی از حقیقیت بر خوردار است؟ آیا این موضوعی است که سیاست‌ورزان عمده کرده‌اند یا کارشناسان محیط زیست؟ و اگر این موضوع سیاسی است و هدف آن بهره برداری اقتصادی است، آیا آلودگی محیط زیست هم موضوعی سیاسی است و یا امری واقعی و راهبردهای واقعی کدام هستند؟

آلودگی محیط زیست و راهبردها

بدون تردید آلودگی محیط زیست موضوعی واقعی و جدی است و کارشناسان از اوائل دهه 60 قرن بیستم (وحتی سازمان ملل) آن را عنوان کرده‌اند و می‌دانیم که سال‌های سال کشورهای صنعتی آن را جدی تلقی نکردند و دولت آمریکا تا همین اواخر مانع امضاء کنوانسیون‌های بین المللی بود. این موضوع تا حدودی سالیان درازی است که تبدیل به فاجعه اکولوژیک شده است. حال چه اتفاقی افتاده که سیاستمداران ناگهان و در عرض چند ماه بیدار شده‌اند؟

این موضوع روشنی است که عامل فاجعه اکولوژیک انسان است، اما انسان‌ها به طور مساوی مقصر نبوده و گناه آن به عهده بخش کوچکی است که با رشد صنعت برخوردار از رفاه ره آورد آن شده اند، در حالی که بسیاری از انسان‌ها حتی به صورت برده قربانی آن شده و اکثر انسان‌ها نه تنها هیچ گاه از این رفاه برخوردار نشده اند، بلکه اینک هم قربانیان اصلی آلودگی‌ها هستند.

از جانب دیگر می‌دانیم که جمعیت کره زمین همواره در سه قرن اخیر در حال رشد بی سابقه بوده و در حال حاضر که 6,6 میلیارد است پیش بینی می‌شود که تا سال 2030 میلادی به 8 میلیارد خواهد رسید. اما این رشد جمعیت نه در کشورهای صنعتی و ثروتمند که در آسیا و آفریقا مشاهده می‌شود. اما کشورهای صنعتی در این مناطق تبلیغ کاهش جمعیت نمی‌کنند بلکه تمام همت خود را معطوف به تبلیغ و دادن وام جهت فروش کالاهای خود می‌کنند.

آیا می‌توان گفت که فن آوری‌ها به موازات این رشد قادر به جلوگیری از بد تر شدن کیفیت محیط زیست خواهند شد؟ جواب این است که شاید وضع برای آن اقلیت مذکور بهتر شود، لیکن به طور قطع وضع اکثریت انسان‌ها بدتر خواهد شد.

با این توضیح چندان مشکل نیست که به این نتیجه برسیم که بهترین و ارزان ترین روش جلوگیری از بد تر شدن شرایط کنترل جمعیت است. و این امر موضوعی نیست که نگارنده مدعی آن باشد، بلکه بسیاری از کارشناسان در این امر اتفاق نظر دارند. حال چرا کشورهای صنعتی این موضوع را عمده نمی‌کنند؟ زیرا که این روش برای این کشورها نه تنها سود و بهره اقتصادی در بر ندارد، بلکه به ضرر آن‌ها تمام می‌شود! زیرا از سوئی قن آوری‌های مدرن فروش نمی‌روند و از سوی دیگر مصرف کننده‌های جدید وارد بازار نمی‌شوند.
کشورهای صنعتی همواره برای هر مشکلی ابتدا به دنبال تولید و فروش کالائی هستند که رشد اقتصادی آن‌ها را تضمین کند. به عبارت دیگر تجربه نشان می‌دهد که علی رغم ادعاها رشد اقتصادی کشور‌های صنعتی در تضاد با مهار فاجعه اکولوژی قرار دارد.

ما هنوز به موضوع اثبات و یا رد رابطه مستقیم گاز کربنیک و گرم شدن هوا نرسیده ایم ولی آن را اینجا اثبات شده فرض کرده و مثال رویکرد به صنعت اتوموبیل را در این زمینه می‌آوریم که غالبا مورد استفاده سیاستمداران قرار دارد.

در این مورد توصیه این است که اتوموموبیل‌هائی درست شوند که مصرف آن کم و در نتیجه گاز کربنیک هم کمتر شود. خوب، این مسئله‌ای نیست که بتوان به آن ایراد گرفت، اما هنگامی که فاکت‌ها عنوان شوند صورت مسئله به صورت زیر تغییر می‌کند.

ما طی سال‌های گذشته مشاهده کرده ایم که همواره اتوموبیل‌هائی با قدرت بیشتر ساخته و وارد بازار می‌شوند. در سال‌های اخیر مصرف اتوموبیل‌هائی که برای بیابان‌ها ساخته شده اند به عنوان کالای لوکس وارد خیابان‌هائی می‌شوند که اساسا نیاز به چنین اتوموبیل‌هائی در آنجا وجود ندارد. اما از مضرات گاز کربنیک و دیگر مواد سمی زیادی که آنها تولید می‌کنند ابتدا اقشار فقیر رنج می‌برند.

نکته دوم این که بیش از دو دهه تحقیقات نشان داده اند که در صورت محدود کردن سرعت به 130 کیلومتر در ساعت در اتوبان‌ها هم مصرف انرژی و هم تعداد تصادفات و کشته شدگان و هم آلودگی هوا کاهش می‌یابد. در مورد این موضوع هیچ کارشناسی نظر دیگری ابراز نکرده و همه سازمان‌ها و احزاب مدافع محیط زیست در آلمان همواره خواهان محدود کردن سرعت شده اند، لیکن دولت آلمان همه آن‌ها را نادیده گرفته و همچنان سرعت در این کشور محدودیت ندارد. در حالی که در این مدت صنعت انواع و اقسام کاتالیزورها را به جبر قانون (فشار سیاسی) به مردم فروخته است. و محدود نکردن سرعت دست کارخانه‌های اتوموبیل سازی را در تولید اتوموبیل‌های پر مصرف و پر سرعت باز گذارده است.

و نکته سوم این که یکی از شاخه‌های مهم اقتصاد و صادرات آلمان صنعت اتوموبیل سازی است و سیاست‌های دولت همواره در این جهت عمل می‌کند که نه تنها کوچک ترین صدمه‌ای به آن نخورد، بلکه هرچه بیشتر گسترش پیدا کند. دولت آلمان برای کارخانه‌های اتوموبیل سازی امتیازات اقتصادی فراوانی در این جهت قائل می‌شود. حال همین کشور پرچم دار کم کردن گاز کربنیک اتوموبیل‌ها شده، آن هم با به بازار آوردن اتوموبیل‌های جدید، یعنی باز هم مصرف بیش تر!

مگر با این سیاست‌های متناقض تا چه اندازه می‌توان تاثیر گذار بود؟ تنها در شهر پکن بر اساس آمار روزانه یک هزار اتوموبیل وارد بازار می‌شود، آن هم در حالی که هنوز اقلیت کوچکی از چینی‌ها قادر به خرید اتوموبیل هستند. حال چنانچه سیاست اصولی دیگری در پیش گرفته نشود و با این رشد اقتصادی چین همه آن‌ها صاحب اتوموبیل شوند، آیا کوشش صنایع در کم کردن گاز کربنیک موثر خواهد بود؟ البته این وضعیت تنها یک کشور است و هنگامی که رشد جمعیت را نیز به آن اضافه کنیم، جواب این سئوال قطعا منفی است!

بیان این سه مورد تنها پیرامون مسئله حمل و نقل آیا بیانگر این واقعیت اسف بار نیست که سیاست کشورهای صنعتی حفظ محیط زیست نیست بلکه رشد اقتصادی هدف است و برایشان وضعیت اقشار ضعیفی که در درجه اول در معرض مضار این صنعت است هیچ اهمیتی ندارد!!

حال ما پس از موضوع کنترل جمعیت به عنوان مهم ترین و ارزان ترین روش بهبودی محیط زیست خواه ناخواه به این موضوع رهنمون می‌شویم که دومین روش موثر جلوگیری از (و یا توقف) فاجعه اکولوژیک کاهش مصرف است. اما این مسئله تا آنجا در تضاد آشتی ناپذیر با رشد نامحدود اقتصادی قرار دارد که کشورهای صنعتی از طریق سوبسید و کمک‌های مادی مستقیم به شرکت‌ها در مردم از طریق تبلیغات ایجاد بیازهای کاذب کرده و فورا محصولات جدیدی جهت ارضای آن‌ها به بازار می‌آید.

مشکلات ویژه محیط زیست در جهان سوم

در کنار مشکلات تحمیلی محیط زیست به این کشورها مشکلات دیگری گریبان این بخش از جهان را گرفته است: گرسنگی و کم آبی و بیماری‌های ناشی از مصرف آب‌های آلوده و مرگ روزانه هزاران کودک و بیماری ایدز که در بعضی از کشورها در آفریقا سی در صد اهالی را مبتلا کرده از جمله مشکلات این قسمت از جهان به شمار می‌روند. اما نابودی جنگل‌ها و آلوده کردن رودخانه‌ها و دریاها و زمین و هوا توسط شرکت‌های انکشاف نفت و مواد کانی دیگر و همچنین صید سرسام آور حیوانات دریائی توسط کشورهای صنعتی حوزه‌های کوچکی هم که مردم این مناطق جهت ادامه حیات در در اختیار داشتند در خطر نابودی قرار داده است.

در این حال کافی است بدانیم که جمع هزینه نظامی کشورها تنها در سال گذشته بالغ بر 950 میلیارد دلار بوده که حدود 450 میلیارد آن مختص آمریکا است، در حالی که کشورهای صنعتی حتی حاضر به دادن داروی ارزان ضد بیماری ایدز به قربانیان فقیر نیستند!. آیا یکی دیگر از مثمر ثمر ترین روش‌های حفظ محیط زیست کاهش تنش‌ها و صرفه جوئی در صنایع نظامی نیست؟

انسان می‌بایست چقدر خوش خیال باشد که بپذیرد کاهش گاز کربنیک در حال حاضر تنها مشکل عمده محیط زیست کره زمین است؟

آیا افزایش گاز کربنیک در هوا رابطه مستقیمی با گرم شدن کره زمین دارد؟

واقعیت امر این است که این یک ادعای سیاسی است نه نظر اجماع کارشناسان و دلیل آن نیز بر اساس نظر برخی از کارشناسان در کنار نکاتی که در بالا اشاره کردیم این است که کشورهای صنعتی می‌خواهند میلیارد‌ها دلاری که در دهه‌های اخیر صرف تحقیقات در زمینه پیش گوئی هوا کرده اند از این طریق باز گردانند.

موضوع این رابطه اول بار توسط مارگارت تاچر نخست وزیر انگلستان و هلموت شمیت صدراعظم پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973 که کشورهای عرب صدور نفت را مدتی قطع کرده و بحران انرژی نفتی را به دنبال داشت عنوان کردند تا از این طریق بتوانند ایجاد نیروگاه‌های هسته‌ای را با آن توجیه کنند و این کار هم عملی شد.

اما تحقیقات علمی در این زمینه در این بین خلاف این موضوع را ثابت کرده اند. مهم ترین تحقیق از طریق حفاری و نمونه برداری از اعماق یخ‌های قطب شمال به انجام رسید تا از این طریق بتوان کیفیت هوا را در دوره‌های قبل ارزیابی کرد. طی این تحقیق کارشناسان توانستند کیفیت هوا و دما و میزان گاز کربنیک و رابطه آن‌ها را با هم تا 400 سال پیش مورد ارزیابی قرار دهند. نتیجه آن این بود که هرچند طی سالیانی کره زمین گرم تر شده، لیکن هیچ گاه رابطه‌ای بین دمای هوا و گرم شدن کره زمین وجود نداشته است.

طی برنامه تحقیقی دیگری که در سال‌های هشتاد میلادی پیرامون پیش بینی هوا انجام می‌شد کارشناسان متوجه شدند که تغییر گاه به گاه دمای کره زمین ناشی از لکه‌های سیاهی است که در خورشید ایجاد می‌شوند.
با وجود این تحقیقات و نتایج مسلم آن، سیاست ورزان همه آن‌ها را نا دیده می‌انگارند و وجود رابطه مستقیم گاز کربنیک و افزایش دمای کره زمین را تبدیل به دگمی کرده اند که هیچ مبنای علمی ندارد.