ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 17.01.2007, 21:54
فوتبال ايران در چمبره فساد مالی

بابک بمی
چهارشنبه ٢٧ دی ١٣٨٥

فدراسيون جهانی فوتبال FIFA قبل از مسابقات آسيايی قطر فوتبال ايران را بطور موقت از شرکت در مسابقات بين المللی محروم کردو به فدراسيون فوتبال ايران صد روز مهلت داد تا اساسنامه غيردمکراتيک خود را بعنوان يک سازمان غير دولتی تغيير دهد و شرايط را برای انتخاب آزاد رئيس جديد فدراسيون مهيا کند.
علی آبادی معاون احمدی‌نژاد رئيس جمهور، پس از انتصابش به رياست سازمان تربيت بدنی ايران گفته بود؛ اجازه نمی‌دهم که فدراسيون فوتبال سفارتخانه نيروهای خارجی (FIFA) گردد.
داريوش مصطفوی که بعد از عزل محمد دادکان رئيس سابق فدراسيون فوتبال، از طرف علی آبادی بعنوان دبير موقت فدراسيون منتصب شده است، در توجيه موضع گيری تربيت بدنی ايران می‌گويد:
" دولت ايران سالانه صد ميليارد تومان خرج فوتبال می‌کند، پس طبيعی است که بخواهد در مسايل فدراسيون فوتبال تصميم گيری کند."
زمان آبادی سخنگوی سابق فدراسيون فوتبال در زمان محمد دادکان اين رقم را نادرست دانسته و رقم واقعی را بين ٣٠٠ تا ٤٠٠ ميليادر تومان تخمين می‌زند.
اين مبلغ معادل بودجه کل کشور در چند دهه قبل است. با وجود تورم سرسام آور در سالهای اخير هنوز هم اين رقم بسيار قابل توجهی است. با وجود چنين بودجه هنگفتی می‌توان انتظار داشت در سراسر کشور زمين‌های ورزشی مناسب برای استفاده عموم ساخته شده شود و باشگاههای شرکت کننده در ليگ برتر و ليگ دسته اول فوتبال که ادعای حرفه‌ای بودن دارند، از امکانات اوليه فوتبال حرفه‌ای مثل استاديوم اختصاصی، زمين تمرين مناسب همراه با سالن‌های بدنسازی، تيم‌های فوتبال در رده‌های مختلف سنی و فوتبال پايه‌ای و غيره برخوردار باشند.
واقعيت فوتبال ايران چيز ديگريست. تنها استاديوم فوتبال کشور منطبق با استانداردهای بين‌المللی، استاديوم آزادی است، که حدود ٣٥ سال قبل ساخته شده است. بجز چند باشگاه وابسته به نيروهای انتظامی و يا صنايع ثروتمند مثل باشگاه پاس و سايپا بقيه باشگاها از زمين تمرين و استاديوم اختصاصی برخوردار نيستند.
بازيکنان دو تيم محبوب پرسپوليس و استقلال در سالهای گذشته بارها از ورود به زمين تمرين اجاره‌ای منع شده اند، چون باشگاه اجاره زمين تمرين را نپرداخته بود. در سراسر استان نفت‌خيز و فوتبال‌خيز خوزستان حتی يک زمين فوتبال مناسب برای برگزاری مسابقات ليگ وجود ندارد. در ماه رمضان در شهرستانها مسابقات بعلت نداشتن نور کافی استاديوم‌ها يا در ساعات قبل از افطار برگزار می‌شوند و يا به بعد از ماه رمضان موکول می‌شوند.
فوتبال پايه‌ای و مدارس تخصصی فوتبال برای استعداديابی و پرورش نوجوانان بااستعداد تنها به شعارها و وعده‌های مسئولان بعد از انتصابشان به پست‌های جديد، خلاصه می‌شود.
بگفته بسياری از کارشناسان، تنها چيزی که در فوتبال ايران حرفه‌ای شده است نرخ دستمزد بازيکنان معروف شرکت کننده در تيمهای ليگ برتر است. سياوش اکبرپور مهاجم تيم استقلال که اخيراً بخاطر فحاشی و کتک کاری مکرر در حين مسابقات، از شرکت در ده مسابقه محروم شده، قبل از محروميتش خواهان قراردادی دوساله به مبلغ ٧٠٠ ميليون تومان با باشگاه استقلال شده بود.
نرخ قراردادهای ١٠٠ تا ٣٠٠ ميليون تومانی در باشگاههای صاحب نام ليگ برتر که تقريبأ تمام بودجه خود را از طريق نهادها و صنايع دولتی دريافت می‌کنند امری عادی است.
علت اين ارقام بسيار بالا را نه سطح بسيار بالای ورزشی بازيکنان، بلکه می‌بايد در شبکه شبه مافيايی و کانالهای آشکار و پنهانی جستجو کرد، که از اين قراردادها نفع می‌برند و در آنها سهيم هستند. اين شبکه که از دلالهای غير رسمی، مديران ورزشی، بعضی مربيان با نفوذ و گروهی از روزنامه‌نگاران ورزشی تشکيل می‌شود، بخش قابل توجهی از مبلغ قرارداد بازيکنان را دريافت می‌کند، و بازيکنان اغلب چاره‌ای جز همکاری با اين دلالهای غير رسمی را ندارند. در صورت عدم همکاری ممکن است، با وجود شايستگی حتی شانس بستن قرارداد و بازی در تيم‌های دست دوم را هم از دست بدهند.
علی دايی چند سال قبل در اوج موفقيت‌اش در تيم ملی، در مصاحبه‌ای تعريف کرد که در هتل محل اردوی تيم ملی يک خبرنگار تلويزيون جمهوری اسلامی به اتاق او آمده و خواهان دريافت صدهزارتومان شده بود، تا برای او در تلويزيون تبليغ کند.
يکی از مربيان قديمی و خوشنام فوتبال اخيراً در مصاحبه‌ای گفته بود؛ اين دلالها برای موفقيت بازيکنان طرف قراردادشان حتی از تهديد و تطميع بازيکنان تيم حريف و داوران هم ابايی ندارند. او در توضيح عدم همکاری‌اش با تيم‌های ليگ و اشتغال به مربيگری تيم‌های محلات شهر گفته بود: وقتی بازيکنم به من می‌گويد؛ اگر امروز خوب بازی کنم و ببريم، بيکار خواهم شد، من ديگر حاضر به کار در اين شرايط نيستم و ترجيح می‌دهم که با بچه‌های محلات کار کنم.
علت عدم برخورد مسئولان قضايی و انتظامی با اين فساد مالی و حيف و ميل غير قانونی بودجه کشور را می‌توان در وجود روابط پشت پرده اين شبکه دلالی و باج خواری با مسئولان صاحب نفوذ ورزشی و غير ورزشی جستجو کرد.
جناح‌های مختلف نظام جمهوری اسلامی سالهاست که به توجه و علاقه عموم به ورزش قهرمانی و بخصوص فوتبال پی برده‌اند. آنها سعی می‌کنند از فوتبال و ورزشکاران محبوب و سرشناس در جهت منافع سياسی خود استفاده کنند.
در همين راستا، علت چشم پوشی دستگاه قضايی و انتظامی بر جو بسيار غير اخلاقی ورزشگاهها که اغلب با فحاشی بازيکنان و تماشاچيان به يکديگر و داور مسابقه و حتی زدوخورد و تخريب استاديوم‌ها همراه است، آشکار است.
ريشه‌های فساد مالی و اخلاقی در فوتبال ايران را نه در ورزش فوتبال، بلکه می‌توان در مجموعه دشواری‌های سياسی ، اجتماعی ايران ديد. راههای مقابله با آن را هم نبايد جدا از راهکارهای حل بحران عمومی کشور باشد.