چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Wednesday 24 April 2024
|
ايران امروز |
پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۳
اليور، کودکی يتيم و بينواست که از دست ارباب ستمگرش فرار میکند. او خود را در شهر بزرگ و پر خطر «لندن» تنها میيابد. اليور زير آسمان کبود، نه خانوادهای دارد و نه حتی دوستی. بسياری از ما داستان اوليور توئيست را خوانده ايم يا حداقل يکی از آن فيلمها و کارتونهايی که با اقتباس از اين اثر چارلز ديکنز نويسنده مشهور انگليسی ساخته شده را ديده ايم. همين که اين داستان برای ما آشناست شايد به ساختن کليشههای ذهنی ما در مورد کودک کار انجاميده باشد. با اين وجود، وقتی به پديده کار کودکان فکر میکنيم نمیتوانيم دقيقا شباهتهايی ميان اوليور توئيست و ميليونها کودکی که روزانه مثل بزرگترها سر کار میروند و حتی در مواردی کارهای شاقتری انجام میدهند، پيدا کنيم. همين، شايد ابعادی افسانهای به اوليور توئيستها و کار کودکان داده باشد اما، واقعيت اين است که زير پوست شهر، کودکان زيادی هستند که به دلايل مختلف از جمله فقر فرهنگی و اقتصادی، کودکی کردن را فراموش کرده و بزرگ شدهاند. آمار دقيقی از تعداد کودکان ايران در دست نيست اما، به بهانه روز مبارزه با کار کودکان (۲۲ خرداد) میتوان در گام اول شفاف سازی آماری در اين حوزه را مطالبه کرد و از طرف ديگر، برنامههايی را که در راستای مبارزه با کار کودکان انجام میشود، مورد نقد و ارزيابی قرار داد. فاطمه دانشور رئيس کميسيون اجتماعی شورای شهر تهران که پيش از آنکه به عنوان منتخب مردم پايتخت به اين نهاد برود فعاليتهايی در راستای حمايت از کودکان کار داشته است، درباره پديده کودکان کار به ويژه در تهران با آرمان به گفت و گو نشسته است.
چه تعداد کودک کار در تهران وجود دارد؟
اگر چه ما تلاش کرديم تا يک آمار واقعی از وضعيت کودکان کار پيدا کنيم اما، به عدد درست و دقيقی نرسيديم. ما در شورای شهر ساخت۱۰ مرکز سامان دهی و نگهداری از کودکان کار آفرين در سطح شهر تهران را تصويب کرديم و در حال حاضر هم کار جانمايی و طراحی مدل اين مراکز انجام میشود. در حال حاضر کار گروههايی که ما برای طراحی مدل اين مراکز تشکيل داده ايم نياز به آمار دارد و متاسفانه با مطالعهای که بخواهد به صورت پِژوهشی کامل و جامع در اين مورد به روز باشد، برخورد نکردهام. مطالعات و پژوهشهايی که در اين زمينه وجود دارد به سالهای ۸۵ و پيشتر بر میگردد که نمیتوان به آنها چندان استناد کرد. بنابراين، ما در شورای شهر اين مساله را در قالب يک پروپوزال مطرح کرديم تا اداره مطالعات اجتماعی شهرداری تهران بتواند يک پژوهش مجدد و بهروز برای سال ۹۳ انجام دهد تا بتوانيم وضعيت آماری اين کودکان را مشخص کنيم. در حال حاضر، تنها سازمانهای مردم نهاد هستند که به شکل خود انگيخته روی کودکان کار، کارهايی پراکنده انجام میدهند.
شما به نقش سازمانهای مردم نهاد در بحث کودکان کار اشاره کرديد درحالی که، مسئولان اين سازمانها از کم توجهی مسئولان به اين سازمانها ناراضی هستند. در اين مورد شورا چه اقدامی کرده است؟
بله. درست میگوييد. متاسفانه حمايت دولتی صورت نمیگيرد. متاسفانه میتوانم بگويم تنها شهرداری و ارگانهايی همچون سازمان رفاه که مربوط به شهرداری است از سازمانهای مردم نهاد حمايت میکنند به طوری که، فضای بسياری از اين سازمانها را شهرداری در اختيارشان گذاشته است. عمده مشکلاتی که اين سازمانها دارند در بحث تمديد مجوزهاست و اينکه برخورد حمايت گرانه از اين سازمانها به عمل نمیآيد. ما در شورای شهر تلاش میکنيم با هماهنگی بين بخشی با دستگاههای وزارت کار، تامين اجتماعی يا وزارت کشور مشکل تمديد مجوزها را حل کنيم و تا آن جايی که در شورای شهر میتوانيم بودجههايی را برای تامين زير ساختهای مورد نياز اين سازمانها که عمدتا نياز به فضاست، مصوب کنيم. فضا برای آموزش، مددکاری و پزشکی و ارائه خدمات اينچنينی مهمترين دغدغه سازمانهای مردم نهاد کودکان کار و خيابان است.
شما قبل از ورود به شورای شهر هم در حوزه کودکان کار و خيابان فعاليت میکرديد، ممکن است کمی از فعاليت هايتان در اين زمينه بگوييد؟
من موسسه مهر آفرين را ايجاد کردم که کارهای خوبی در حيطه کودکان کار انجام میدهد. يکی از شاخصترين کارهايی که در اين موسسه انجام میدهيم و جزو افتخارات کاری من است تاسيس کانون نخبگان مهرآفرين است که بر اساس اين طرح کودکان کار و خيابان نخبه يابی میشوند. ما هر سال مرداد آزمونهای استعداد يابی را ميان بچههايی که از سوی موسسه مهرآفرين يا ساير سازمانها حمايت میشوند به عمل میآوريم و بچههای نابغه را شناسايی میکنيم. سال گذشته از حدود ۶۰۰ کودک که استعداد يابی شدند ۵۰ کودک را شناسايی و برای آن ۵۰ نفر، کارگاههای تخصصی در حوزههای مختلف برگزار کرديم. کودکان در کارگاه تفکر خلاق و کار آفرينی، نحوه زندگی و مهارت زندگی را آموزش میبينند. امسال هم کارگاه روشهای زندگی اخلاق مدار اضافه شد که در آن سعی میکنيم آموزشهايی از ادبيات خودمان چون شاهنامه فردوسی يا مثنوی معنوی بدهيم. همچنين آموزش قرآن يکی از برنامههای آموزشی موسسه مهر است. تمام سعی ما اين است تا بچههای اخلاق مداری تربيت کنيم و علاوه بر آموزشهايی که در حوزه مهارت حرفهای میبينند کلاسهای درسی را هم طی کنند. برای اين کار، بچهها بايد کار را تعطيل کنند تا در اين کلاسها حضور داشته باشند. ما در قالب طرح مسئوليت پذيری اجتماعی قوههای اقتصادی، بنگاههای اقتصادی را مشارکت میدهيم تا هزينه مستمری اين بچهها را پرداخت کنند تا بتوانند معيشت خود را ادامه دهند و مجبور نباشند برای تامين معيشت در خيابان کار کنند. در اين زمينه احتياج داريم که خانوادههای اين بچهها هم همکاری کنند. تجربه نشان داده است که اگر ما واقعاً يک نهاد حمايتگر داشته باشم اکثر خانوادهها همکاری میکنند تا بچهها به مدرسه برگردند و مشکل معيشت که بچهها را به کار میکشاند و خانوادهها را وادار میکند که بچهها را سر کار بگذارند حل شود. ما چنين نهادی نداريم و يا اگر به صورت قانونی هست وظيفه اش را به درستی انجام نمیدهد. اين مساله در حال حاضر به گردن سازمانهای مردم نهاد انداخته شده است و توان آنها هم محدود است. به طور مثال، من در موسسه مهرآفرين هزار تا بچهها را میتوانم حمايت کنم در حالی که، اگر آمار بچههای کار و خيابان را در کنار بچههای بازمانده از تحصيل در نظر بگيريم با اعداد بزرگی روبهرو میشويم. اعدادی که در سالهای گذشته درباره تعداد اين بچهها در شهر تهران گفتند يک بار ۲۰۰ هزار تا و يک بار هم نزديک به ۱۴۰۰ کودک بوده است. اما اگر بخواهيم بچههای بازمانده از تحصيل را به اين آمار اضافه کنيم عدد بالای ميليون است. تحت اين شرايط است که من معتقدم حمايت و فعاليت سازمانهای دولتی ضروری است.
بر اساس تجربه شما، دليل بروز پديدهای مانند کودکان کار چيست؟
عمده دلايل اين مساله، فقر فرهنگی و مالی خانوادهها است. اين بچهها عمدتا از خانوادههای مهاجری هستند که به شهر تهران مهاجرت میکنند. تهران شهر بزرگ و مهاجرپذيری است. اغلب اين بچهها خانواده دارند و شبها به خانههايشان برمیگردند. میتوانم بگويم ۱۰ درصد اين بچهها، بچههای خيابان اند و شب و روز در خيابان به سر میبرند که طبيعتا با آسيبهای جدیتری مواجه هستند. يک دليل شيوع اين مساله که چندان از سوی نهادهای دولتی مورد توجه قرار نگرفته است، اين نکته است که به برخی از انديشمندان حوزه اجتماعی فضا برای صحبت داده نشده است. خيلی از همايشهايی که سازمانها میخواستند برگزار کنند و از جمله برنامهای که موسسه مهر آفرين تحت عنوان همايش سالانه آسيبهای کودکان کار و خيابان برگزار کند هميشه با مشکل لغو روبهرو بود. مثلاً ما اولين همايش خود را با کمک دانشگاه تهران برگزار کرديم، همايش دو روزه بود. دومين همايش را يکروز قبل از برگزاری همايش لغو کردند و هنوز نمیدانيم دليل لغو اين همايش چه بود. وقتی شما میخواهيد راجع به يک مسالهای صحبت کنيد، علت يابی کنيد و راهحل ارائه دهيد بايد با سازمانها فعالين، انديشمندان و مسئولان اين سازمانها صحبت کنيد ولی وقتی شما اين گردهمايی را بر هم میزنيد تا در مورد اين موضوع صحبت نشود، قطعاً حساس سازی صورت نمیگيرد و وقتی حساس سازی صورت نگيرد مساله سر جای خود باقی میماند. من با حرکتی که در شورای شهر شروع کرديم با توجه به اينکه من اين دغدغه را از قبل داشتم و با همين دغدغه وارد شورای شهر شدم و با بازديدهای پیدرپی که از سازمانهای مردم نهاد و وضعيت کودکان داشتم توانستم اين حساس سازی را در سطح شورای شهر ايجاد کنم حتی اين حساس سازی به نهادهای دولتی هم کشيده شد و در سطح وزارت کار و تامين اجتماعی و شورای مربوط به کودکان کار که هشت سال ساکت بود و بعد از هشت سال شروع به کار کرد با ما هم ارتباط دارند و کسانی که در اين حوزه دردمند هستند و دغدغه دارند دور هم جمع میشوند و توان خود را جمع میکنند تا بتوانند کاری برای اين بچهها انجام دهند. مهمترين خبر خوشی که من میتوانم بدهم همين ۱۰ مرکز سامان دهی کودکان کار است که بودجهاش را در شورای شهر مصوب کرديم و دارد جانمايی میشود که اگر ساخته شود و در اختيار سازمانها قرار گيرد میتواند اتفاق خوبی رقم بزند.
حضور کودکان افغان و پاکستانی هم در سطح شهر چند وقتی است که مشاهده میشود. شورای شهر در اين زمينه چه کاری انجام داده است؟
خوشبختانه رياست شورای شهر تهران، سطح شورای شهر را از سطح شورای شهرداری ارتقا دادند و با دعوت از وزرا به صحن شورا يک نقش مطالبهگر به نمايندگان مردم در شورای شهر دادند. ما در بحث کودکان افغانی و پاکستانی يا مهاجرين سوالهايی از استانداری کرديم و آنها را به صحن شورا دعوت کرديم. وزير کشور را هم میخواهيم دعوت کنيم. بسياری از کشورهای مهاجرپذير مثل کانادا و استراليا برای اين مساله تدابيری دارند و آنها را از حداقل امکانات زندگی محروم نمیکنند و با روشهايی کاملاً کارشناسی و علمی آنها را به کشورهای خود باز میگردانند و موضوع را رها نمیکنند. در کشور ما اين موضوع رهاشده است و کسی بابت اين قضيه فکر و تدبير نمیکند و اين موضوع وقتی به حال خود رها میشود تبديل به يک موضوع بزرگتر میشود. اين بچهها در اين جا مدرسه نمیروند بزرگ میشوند، ازدواج میکنند، فرزندی به دنيا میآورند که فاقد هويت و شناسنامه است لازم است نهادهايی که اين مورد به آنها مرتبط است، استانداری و وزارت کشور و شورای امنيت ملی بيايند و برای اين قضيه راهکار عملی بينديشند.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|