جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 19 April 2024
|
ايران امروز |
مهد کودکی که دخترم در طی این سالها بخش زیادی از اوقات خود را در آن گذراند از حیث کیفیت آموزش و احترام به کرامت انسانی کودکان به طور حتم یکی از مهدهای نمونه کشور است. این مهد توانست تا خاتمه مقطع پیشدبستانی آرامش و امنیت را برای کودکان و خانوادهها ایجاد کند. آموزش مهارتهای زندگی، رشد اجتماعی کودکان، تمرینهای کارگروهی برای کودکان، بهرهگیری از مربیان تحصیل کرده و باتجربه و همچنین برگزاری آموزشهای ضروری برای پدرها و مادرها با اساتید با تجربه از نکات برجستهای است که سبب شده است والدین کودکان با اطمینان خاطر و بدون نگرانی فرزندان خود را به آنجا بسپارند. و به دلیل همین ویژگیهای خاص این مهد است که بسیاری از پدرها و مادرها که اغلب شاغل هستند، آرزو میکنند که کاش این مهد حداقل تا سوم دبستان را پوشش میداد. اغلب والدین از این که فرزندانشان باید این فضا را ترک کنند و به فضای ناشناخته مدرسه بروند نگرانند. نگرانی ما به عنوان والدین کودکان بنا به دلایل بسیار زیاد پر بیراه نیست.
مهد کودکی که وصف آن را نوشتم این اختیار را به والدین میدهد تا حتی به طور سرزده به دفتر مهد مراجعه کنند و از طریق مانیتور نحوه آموزش بچههایشان را ببینند و یا اگر تمایل داشتند موقع سرو غذا به غذاخوری کودکان بروند و کیفیت غذای مهد را امتحان کنند، متاسفانه موارد فوق با این که حق مسلم والدین است در مدارس دولتی همواره جزء موارد ممنوعه است. اداره سنتی وزارت آموزش و پرورش از یک طرف و نیز نگاه ایدئولوژیک به آموزش و پرورش در طی همه این سالها باعث شده است که مدارس از شادابی و طراوت لازم برخوردار نباشند. آموزش مهارتهای زندگی که پایه و اساس کارگروهی و نیز از لوازم اساسی توسعه پایدار است هیچگاه جدی گرفته نشده است، تغییرات پی در پی کتب درسی و نیز تغییر سیستم آموزشی بر اساس نظر کودکان و خانوادهها و حتی معلمان مدارس انجام نشده است. همه این موارد در تضاد آشکار با منافع عالیه کودکان است که پیمان نامه جهانی حقوق کودک به آن تصریح دارد.
آموزش و پرورش ایران در طول تاریخ همواره یک نهاد سیاسی بوده تا یک نهاد اجتماعی متولی «دانایی». چه در زمانی که چوب معلم «دوا» بوده و چه الان که شعارهوشمند سازی مدارس بحث روز این وزارتخانه است، متاسفانه فرایند آموزش و پرورش و اداره مدارس و آن چه برای دانشآموزان اتفاق می افتد در حد اقل ۳ دهه گذشته تغییرات چندانی نداشته است:
۱- تحقیر دانشآموزان به اشکال گوناگون آن ادامه دارد و روابط دانشآموزان در مدارس نه بر پایه مشارکت در کارهای گروهی که بر مبنای فعالیت های فردی به منظور کسب نمره ۲۰ استوار است.
۲- برنامهها و بخشنامههای وزارت آموزش و پرورش همواره دستوری بوده و دانشآموزان و معلمان اجبار به مشارکت در آن ها را دارند. تغییر ناگهانی سیستم آموزشی کشور بدون لحاظ کردن نظرات معلمها و دانشآموزان که سال گذشته اتفاق افتاد از نمونه این تصمیمات است.
۳- محدود بودن تشکلهای دانشآموزی در چند تشکل حکومتی موجود از قبیل مجلس دانشآموزی و بسیج دانشآموزی و... وهمچنین محدودیت فراوان برای تشکلهای صنفی معلمان.
۴- نقش انجمن های اولیا و مربیان بیشتر یک نقش تشریفاتی بوده و اولیای دانشآموزان بر خلاف مدارس کشورهای توسعه یافته نقشی در اداره مدارس ندارند.
۵- سالهاست که هیولای کنکور از بین دانشآموزان قربانی میگیرد، کمرنگ بودن نقش آموزشهای فنی و حرفهای و خلاء حاصل از هنرستانهای موسیقی و تئاتر... واز همه مهمتر ابهام در آینده شغلی فرزندان باعث گرایش بسیار زیاد خانواده ها به کنکور شده است. ظرفیت پایین دانشگاهها و تقاضای بیشمار کنکوری ها باعث گرانی سرسام آور شهریه کلاسهای کنکور شده است، دانشآموزانی که موفق به حضور در دانشگاهها نمیشوند چه بسا به بیماریهای روحی و روانی و افسردگی مبتلا میشوند و آینده مبهمی را انتظار میکشند.
۶- امکانات نابرابر آموزشی در شهها و روستاها باعث شده است تا فرزندان روستایی توفیق چندان در ارتقای تحصیلی نداشته باشند که همین مسئله موجبات سرگردانی فرزندان روستایی در شهرهای بزرگ و اشتغال کاذب را برای آنها فراهم میآورد.
۷- امنیت کودکان در مدارس با حوادث بسیاری که در طی این سالها اتفاق افتاده است در پایینترین سطح ممکن قرار دارد. آتشسوزی متعدد در مدارس، اعزام دانشآموزان به سفرهای مرگبار از جمله این حوادث بوده که قربانیان بسیاری گرفته است. مسئله مهمی که در این حوادث آشکار است عدم الزام به پاسخگویی از طرف مسئولین عالیرتبه وزارت آموزش و پرورش بوده است.
موارد فوق تنها بخشهایی از مشکلات آموزش و پرورش کشور است. به نظر میرسد که وزیر آینده آموزش و پرورش باید بدور از پدیده آمار سازی به جای مانده از دولت قبل، به ارتقای وضعیت مدارس بیاندیشد، بهره گیری از تجارب ارزشمند کشورهای توسعه یافته در آموزش و پرورش، احیاء و گسترش آموزش مهارتهای زندگی به منظور نهادینه کردن روح فعالیت های گروهی در بین دانشآموزان، آزاد گذاشتن دانشآموزان در فعالیتهای گروهی غیر دستوری، توجه به آموزشهای مدرن معلمان و دورکردن نگاه ایدئولوژیک در انتخاب مدیران مدارس و... شاید برای برون رفت از وضعیت فعلی کارساز باشد.
منبع مقاله: انجمن حمایت از حقوق کودکان
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|