سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - Tuesday 16 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 13.01.2010, 9:55

اثرات خشونت خانگى روى اشتغال زنان

داغ هاى نامرئى

سوزان لويد - ترجمه؛ بابك قاسم خانى

اعتماد



اين مقاله برخى از نتايج نظرسنجى انجام شده به صورت تصادفى از چند خانوار را ارائه مى كند كه به بررسى اثرات خشونت خانگى روى مشاركت ۸۲۴ زن ساكن در محله يى فقيرنشين در شيكاگو به عنوان نيروى كار پرداخته است. همچنين از اطلاعات حاصل از ۲۴ مصاحبه طولانى نيز در اين تحقيق بهره برده شده است.

۱۸ درصد از پاسخ دهندگان ذكر كردند در ۱۲ ماه گذشته تعرض جسمى را تجربه كرده اند و ۹/۱۱ درصد خشونت هاى فيزيكى شديدترى را گزارش كرده اند. زنانى كه مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند بيكارى بيشترى را تجربه كرده ضمن اينكه از نظر تعداد، كارهاى بيشترى داشته اند و با مشكلات بهداشتى بيشترى نيز روبه رو بوده اند. در عين حال، ميزان استفاده از زنانى كه مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند تقريباً با زنانى كه اين مورد را گزارش نكرده اند، يكسان است. بنابراين به نظر مى رسد خشونت خانگى در درازمدت بر دستاوردهاى اقتصادى، اجتماعى و حرفه يى زنان اثر مى گذارد اما رابطه مستقيمى با نفس اشتغال آنان ندارد.

نزديك به سه دهه است كه محققان و پزشكان بالينى با علائم سوءاستفاده مردان از زنان در رابطه خصوصى آنها روبه رو هستند. اما به رغم وجود اين شواهد، اثرات خشونت خانگى روى شرايط زندگى آنان، جز از لحاظ امنيت جسمى و روانى، كمتر مورد توجه دقيق قرار گرفته است. به خصوص در مورد اثرات سوءاستفاده از زنان روى مشاركت آنها به عنوان نيروى كار، اطلاعات ناچيزى در دست است.

فريدمن و كوپر (۱۹۸۷) در تحقيقى كه به نظر مى رسد اولين تلاش نظام مند براى جمع آورى اطلاعات و بررسى رابطه بين سوءاستفاده از زنان و اشتغال آنان باشد، به مصاحبه با ۵۰ زن آسيب ديده از خشونت پرداختند كه براى دريافت كمك مشاوره يى به نمايندگى خدمات قربانيان خشونت واقع در منطقه يى وسيع در پايتخت مراجعه كرده بودند.

طبق يافته هاى آنان، ۵۶ درصد از مصاحبه شوندگان حداقل يك شغل را از دست داده بودند و ۵۴ درصد نيز به طور ميانگين در هر ماه، سه روز كارى خود را به خاطر خشونت خانگى از دست داده بودند. تحقيق حاضر قصد دارد فرضيه هاى مختلف و از جمله اين سوال را مطرح كند كه آيا زنانى كه مشكل خشونت خانگى دارند يا در گذشته اين تجربه را داشته اند داراى نرخ اشتغال كمتر يا تفاوت هاى ديگرى نسبت به زنانى هستند كه اين مساله را ندارند يا اينكه چنين تفاوت هايى وجود ندارند؟

متد انجام شده
الف- پاسخ دهندگان


اسخ دهندگان به طور تصادفى انتخاب شدند و ۱۰ دلار به عنوان دستمزد مشاركت در تحقيق به آنها پرداخت شد. تنها زنان بالاى ۱۸ سال ساكن در محدوده جغرافيايى پارك Humboldt در شيكاگو كه اداره سرشمارى امريكا آن را جامعه آمارى شماره ۲۳ مى ناميد واجد شرايط مصاحبه بودند. تمام واحدهاى مسكونى موجود در اين منطقه چارچوب نمونه گيرى آمارى را تشكيل مى داد. پنج نوع تلاش براى بررسى شرايط هر خانوار، شناسايى پاسخ دهنده واجد شرايط و تكميل مصاحبه انجام شد. در خانوارهايى كه بيش از يك زن بالغ اقامت داشتند، فرد جوان تر به عنوان مصاحبه شونده انتخاب مى شد. مصاحبه با در نظر گرفتن تمايل مخاطب، به زبان انگليسى يا اسپانيايى انجام مى شد. چون پرسشنامه با صداى بلند توسط مصاحبه كننده خو انده مى شد، زنانى كه سواد محدودى داشتند نيز توانايى مشاركت در نظرسنجى را داشتند.

مقايسه برخى از مشخصه هاى نمونه آمارى با ويژگى هايى كه براى زنان ساكن اين منطقه در سرشمارى ده سالانه ۱۹۹۰ به دست آمد نشان مى دهد دو جمعيت آمارى مذكور قابل مقايسه بوده و تفاوت هاى حاصل شده به طور منطقى به تغييرات نژادى كه در طول شش سال براى آنها به دست آمده، قابل انتساب است. برخى از شاخص ها بسيار پايدار بودند. مثلاً نرخ ازدواج در سال هاى ۱۹۸۹ و ۱۹۹۵ تقريباً يكسان بود. در سال ۱۹۸۹ ، ۳/۳۹ درصد از زنان ساكن منطقه پارك Humboldt را كسانى تشكيل مى دادند كه هرگز ازدواج نكرده بودند. در سال ۱۹۹۵، اين رقم ۳/۴۰ درصد بود. درصد زنان متاهل هم در سال ۱۹۸۹ و هم در سال ۱۹۹۵، رقم ۸/۳۴ بود. با اين حال، تركيب نژادى جامعه آمارى تا اين حد ثابت نمانده بود. درصد آفريقايى- امريكايى هاى ساكن پارك Humboldt از ۵/۵۲ درصد در سال ۱۹۸۹ به ۵۵ درصد در سال ۱۹۹۵ رسيده بود در حالى كه مقدار اسپانيايى- پرتغالى ها از ۴۱ درصد به ۲/۳۹ درصد رسيده بود. شاخص ها به نژاد و قوميت بسيار حساس بودند اما به تغييرات اقتصادى مانند نرخ تكميل تحصيلات دبيرستانى، كه بين سال هاى ۱۹۸۹ و ۱۹۹۵ تفاوتى در حد انتظار داشتند تا اين حد حساس نبودند. اين رقم در سال ۱۹۸۹ ، ۳/۴۸ درصد بود كه در سال ۱۹۹۵ به ۶/۵۶ درصد رسيد.

ب- شيوه اجراى تحقيق
هر بار، حدود ۱۰ مصاحبه كننده زن كه به صورت پاره وقت اين كار را برعهده داشتند، مصاحبه هايى را با زمان ميانگين ۵۳ دقيقه به صورت خصوصى با زنان به زبان اسپانيايى يا انگليسى انجام دادند.

اگر امكان داشت، تركيب مصاحبه كنندگان از نظر نژاد، قوميت و زبان هماهنگ با افراد ساكن در هر بلوك انتخاب مى شد. حدود دوسوم از ۱۷ مصاحبه كننده كه استخدام شده و براى اين كار آموزش ديدند تجربه انجام تحقيق و نظرسنجى را در گذشته داشتند. براى اين مطالعه، از تمام آنان در مورد تجربه شخصى خشونت خانگى سوال شد. از دو كانديدايى كه شخصاً تجربه خشونت خانگى را داشتند، يك نفر با افزايش مشاهدات از ادامه كار منصرف شد. كانديداى ديگر كه ظاهراً زمان بيشترى از تجربه او گذشته و مساله براى او حل شده بود به كار گرفته شد. تمام مشاركت كنندگان در ۱۲ ساعت كلاس آموزشى عمومى و اختصاصى مربوط به اين پروژه حضور يافتند ضمن آنكه هر هفته ديدارهاى منظمى با سرپرست پروژه كه به طور مداوم به بررسى تصادفى مصاحبه هاى تكميل شده مى پرداخت، داشتند.

پ- معيارهاى طراحى پرسش ها
نويسنده براى طراحى اين نظرسنجى، ضمن مرور حدود ۲۴ پرسشنامه كه در تحقيقات مرتبط با اشتغال و خشونت خانگى و اجتماعى به كار گرفته شده بودند و همچنين مشورت با محققان ديگر و نيز مشاورانى كه روى مساله خشونت خانگى كار مى كردند، سوالات را پس از سه مرحله ويرايش كلى و دقيق انتخاب كرد. طبق روالى كه براى معتبرسازى تحقيقات علوم انسانى به كار مى رود، پس از مرحله آزمايش ميدانى، پيش نويس سوالات نظرسنجى آماده شد. پرسشنامه نهايى كه آماده سازى آن پس از دو مرحله فوق انجام گرفت پس از ترجمه به زبان اسپانيايى توسط كسانى كه به زبان مكزيكى و پورتوريكايى صحبت مى كردند نيز بازنگرى شد. اين پرسشنامه شامل ۵۶ صفحه، ۳۳۶ متغير بسته، هشت متغير شناسايى، چهار متغير باز، هشت متغير مربوط به حرفه و صنعت و هشت متغير با پاسخ هاى ديگر بود.

به اين ترتيب، نظرسنجى سوالاتى در زمينه موقعيت شغلى كنونى و در صورت بيكارى فاصله داشتن شغل قبلى تا زمان پاسخ، تعداد شغل ها، ميانگين ساعات كار در هفته و ميزان مطلوب ساعات كار، شغل فعلى يا جديدترين شغلى كه پاسخ دهندگان داشته اند، نوع شغل اول و سن پاسخ دهنده در آن زمان، تعداد شغل هاى مختلف پس از ترك تحصيل، تعداد دوره هاى بيكارى از زمان ترك تحصيل، نرخ دستمزد و روش پرداخت آن، ميزان درآمد سالانه شخص و متغيرهاى مرتبط را دربر مى گرفت. همچنين سوالاتى در مورد سن و پيشينه قومى و نژادى، موقعيت تاهل، زبان انتخابى براى پاسخ به سوالات، مدارك اقامت و اشتغال، تعداد اعضاى كودك و بزرگسال خانوار، برنامه ها و هزينه هاى نگهدارى از كودكان، برنامه ها و دستاوردهاى آموزشى، برنامه ها و دستاوردهاى حرفه يى، مدارك و گواهينامه هايى كه پاسخ دهندگان به دست آورده اند، موقعيت تحصيلى، شغلى و حرفه يى والدين، ديگر عوامل مربوط به اصليت خانوادگى، در دسترس بودن و نوع ديگر منابع درآمدى و موقعيت و محدوديت هاى بهداشتى در نظرسنجى گنجانده شد. هرگاه كه ممكن بود و به منظور تسهيل مقايسه پاسخ ها، از توالى استاندارد پرسش ها كه در نظرسنجى هاى ديگر به كار رفته بود به جاى استفاده از شاخص هاى جديد بهره برده شد.

نتايج نظرسنجى
در ارائه نتايج مربوط به بروز خشونت خانگى در نمونه آمارى، اين نكته حائز اهميت است كه اغلب محققانى كه روى خشونت خانوادگى تحقيق كرده اند به اين نتيجه رسيدند كه آمارهاى به دست آمده از پاسخ هاى افراد شركت كننده در اين نوع تحقيقات، حداقل ميزان خشونت را نشان مى دهد. از ميان دلايل بسيارى كه براى اين مساله نقل شده مى توان به شرم يا خجالت پاسخ دهندگان، تحريف يا انكار آگاهانه يا ناآگاهانه، تلاش براى مديريت تاثير اين مساله بر ديگران و ارائه پاسخ هاى قابل قبول از نظر جامعه و عدم دقت در به ياد آوردن يا ترس از مجازات اشاره كرد.

اگرچه تمامى اين عوامل مى توانند بر اين نظرسنجى نيز تاثيرگذار باشند، نرخ هاى آمارى به دست آمده از تحقيق حاضر بالاتر از نرخ هاى مطالعات آمارى ديگر هستند كه محتمل ترين علت آن را مى توان گنجاندن شاخص ها بر اساس تجارب شخصى زنان و ديگر تفاوت هاى موجود در روش تحقيق دانست.

تحقيق حاضر كه در آن از مقياس هاى گسترده تر ولى قابل مقايسه استفاده شده و تنها در يك محله از شيكاگو انجام گرفته است نشان داد ۳/۴۰ درصد از ۸۲۴ زن پاسخ دهنده، تجربه تعرض از طرف مردان را داشته اند و ۴/۲۸ درصد نيز خشونت شديد را تجربه كرده اند. حدود يك پنجم از پاسخ دهندگان (۱۸ درصد) در ۱۲ ماه گذشته مورد تعرض جسمى قرار گرفته اند و ۹/۱۱ درصد نيز در همين دوره زمانى خشونت شديد را تجربه كرده اند.

در مورد رفتارهايى كه در ۱۲ ماه گذشته از طرف شوهران يا مردانى انجام شده كه با پاسخ دهندگان زندگى مشترك داشته اند، ۷/۳۸ درصد گفته اند مردان سعى در كنترل آنها داشته اند، ۱/۱۶ درصد ذكر كرده اند كه پول از آنها گرفته شده يا پولى به آنها داده نشده، ۸ درصد از تحصيل يا كار منع شده اند، ۸/۱ درصد هنگامى كه سر كار بودند از طريق تلفن مورد مزاحمت قرار گرفته اند و ۷/۱ درصد در محل كار به صورت حضورى مورد اذيت شوهران قرار گرفته اند. تنها حدود ۱۵ درصد (۳/۱۵ درصد) از پاسخ دهندگان آزار به صورت هل داده شدن و چنگ زدن را گزارش كرده اند. ۶/۸ درصد تجربه خوردن سيلى، لگد و مشت را داشته اند و ۱/۶ درصد به نحوى مجروح شده اند كه نياز به درمان پزشكى داشته اند. حدود ۴ درصد (۸/۳ درصد) در ۱۲ ماه گذشته مورد تجاوز جنسى مردانى قرار گرفته اند كه با آنها زندگى مى كردند و ۵/۲ درصد نيز از آنها كتك خورده اند.

پاسخ دهندگانى كه تجربه خشونت از طرف مردان را در زندگى خود داشته اند، اكثراً يك مهاجم را به طور خاص به ياد مى آوردند. بيش از سه چهارم افراد

(۵/۷۶ درصد) به رابطه با يك مرد اشاره كردند در حالى كه ۵/۲۳ درصد چند رابطه را ذكر كردند. اغلب پاسخ دهندگانى كه بيش از يك رابطه داشتند ذكر كردند هنگام پاسخ به سوالات مربوط به وجود مردى در زندگى خود به دو نفر فكر مى كردند. بيش از نيمى از بازماندگان خشونت هنگام وقوع اولين سوءاستفاده ۲۰ سال يا كمتر داشتند (ميانگين ۵/۲۱، انحراف معيار

= ۶/۵) كه جوان ترين آنها در زمان اولين سوءاستفاده ۱۳ سال و مسن ترين آنها ۴۳ سال داشته است. نيمى از پاسخ دهندگان كه مورد خشونت مردان واقع شدند (۲/۵۰ درصد)، پليس را در جريان سوءاستفاده قرار داده اند، حدود يك سوم (۱/۳۰ درصد) به دنبال دريافت غرامت بودند، و ۴/۲۹ درصد سعى كردند با حفظ خونسردى از خود خويشتندارى نشان دهند. تعداد كمى از پاسخ دهندگان (۷/۱۰ درصد) از سازمان خدمات اجتماعى درخواست كمك كردند. نتايج اين تحقيق نشان مى دهد اعمال فشار و خشونت از سوى مردان بر زنان، بيشتر از اينكه در كوتاه مدت بر مشاركت زنان به عنوان نيروى كار اثرگذار باشد، در طول زمان بر تجربه و نقش آفرينى آنان در بازار كار اثرگذار خواهد بود.


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024