iran-emrooz.net | Tue, 13.10.2009, 7:50
به بهانه ۱۶ مهر، روز جهانى كودك
كوهى از مشكلات كودكى
على اكبر اسماعيلپور
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۸
روزنامه اعتماد
روز جهانى كودك فرا رسيده است و شايد بار ديگر همه نگاهها براى يك روز هم شده معطوف به مسائل و مشكلات كودكان شود هرچند بسيارى از كودكان در كشور ما با حداقلهاى لازم براى كودكى، شادىها و بازىهاى كودكانه و... حتا حداقلهاى لازم براى زندگى فاصله دارند و شايد همين بهانهيى باشد تا به دور از جشنهاى راديويى و تلويزيونى و شوهاى مختلفى كه فقط به اين روز اختصاص دارد در اين نوشتار به برخى از معضلات مهم كودكان در كشور ما پرداخته شود.
يك
در اخبار ۳۰/۲۰ چندی پیش، دوربين اين برنامه، به چند تا از مدارس پايتخت مىرود و با توجه به هشدارهاى مسئولان درخصوص آنفلوآنزاى خوكى به سرويسهاى بهداشتى اين مدارس چراغ مىاندازد. سرويسهاى بهداشتى از حداقلهاى لازم بهداشتى بىبهرهاند و مايع دستشويى ندارند. بلافاصله دوربين به سراغ سرپرست وزارت آموزش و پرورش مىرود اما طبق معمول انكار وزارتخانه كه؛ اگر يك مورد سراغ داريد به ما گزارش دهيد. حتا شماره تلفنى را هم اعلام مىكند كه دانش آموزان با مشاهده هرگونه نارسايى به وزارتخانه اطلاع رسانى كنند، هرچند با پيگيرىهاى خبرنگار تلويزيون اعلام مىشود كه «اين تلفن به علت بدهى قطع مىباشد». اين گزارش مختصرى بود از (بخشی از) آنچه در مدارس اين كشور در حال وقوع است. مدارسى كه در اين برنامه به آن اشاره شده است، همگى در پايتخت بودهاند و حال مىتوان حدس زد كه در مدارس استانهاى حاشيهيى و مناطق دورافتاده چه وضعيتى حاكم است. دلم براى فرزندانمان مىسوزد كه حداقل يك سوم از اوقات زندگىشان در دستان كسانى به امانت است كه هيچگاه در قبال اين مسئوليت سنگين پاسخگو نبودهاند. بخارىهاى نفتى كه از حداقل استانداردها بىبهرهاند تقريباً هر سال قربانى مىگيرد و آب از آب تكان نمىخورد، در بسيارى از مناطق كشور بهرغم اينكه چندبار جشن برچيدهشدن، مدارس كپرى راه انداختهاند، بسيارى از كودكان همچنان در مدارس كپرى سواد مىآموزند. كلوپهاى دانش آموزى در حد مجلس دانش آموزى و بسيج دانش آموزى كه نهادهاى وابسته دانش آموزى هستند، محدود مانده است.
دو
در روزنامه اعتماد چندی پیش اعلام شده است بر اساس اعلام بهزيستى فقط ۳۰ مهد كودك سه ستاره در كلانشهر تهران وجود دارد. در اين ميان هيچگونه بانك اطلاعاتى در خصوص مهدهاى كودك در كشور از طرف سازمان بهزيستى اطلاع رسانى نشده است و دقيقاً مشخص نيست چند درصد از كودكان زير پنج سال كشورمان از مهدهاى كودك استفاده مىكنند! اما آنچه مسلم است، شواهدامر حكايت از آن دارد كه درصد بسيار پايينى از كودكان توانايى استفاده از مهدهاى كودك را دارند؛ مهدهايى كه هيچگونه نظارت كيفى بر آنها اعمال نمىشود.
سه
اوايل مهرماه يكى از مادران از منطقه ۲۲ تهران با "تلفن صداى يارى انجمن حمايت از حقوق كودكان" تماس گرفته و اعلام كرد؛ براى ثبت نام فرزندش در يكى از مدارس دولتى مبلغ ۲۵۰ هزارتومان طلب كردهاند كه به گفته خودش اطلاع به وزارتخانه به منظور شكايت، تاثيرى نداشته است. درحالى كه بودجه بسيارى از نهادها و نيز بودجههاى نظامى و دفاعى ما هر ساله رو به افزايش است، وزارت آموزش و پرورش همواره از كسرى بودجه شكايت داشته و از طرف ديگر هم مواقع ثبت نام دانش آموزان مكرر اعلام مىكنند هيچ مدرسهيى حق دريافت وجه نقد از والدين را ندارد. روند "خصوصىسازى مدارس" به «طبقاتى كردن آموختن و دانايى» در كشور منجر شده است.
چهار
در حوالى ميدان آزادى دختر ۱۷سالهيى را مىبينم كه كودكى حدوداً دو ساله را روى كولش بسته و به تكدىگرى مشغول است. ۹ سال قبل كه از طرف "انجمن حمايت از حقوق كودكان" در دروازهغار تهران و در پارك خواجوى كرمانى، آموزش به كودكان آن منطقه را آغاز كرده بوديم، اين دختر هشت سالش بود و در آن زمان ما با اميد به تغيير در وضعيت اين كودكان، آموزش به آنها را آغاز كرده بوديم. مريم اما مرا شناخت و با يادآورى روزهاى دروازهغار با زبان كودكانهاش به من فهماند که "تلاش شما براى رهايى ما از فقر تاثيرى نداشته است". وقتى در رويارويى با فقر و بدبختى، مريم و برادرانش همواره قربانى بودهاند، آموزش الفباى ما چه تاثيرى مىتواند در دگرگونى فرهنگى و اقتصادى زندگى آنان داشته باشد. وقتى سازمانهاى مرتبط از تشكلهاى غيردولتى به عنوان يك پيمانكار- بخوانيد بازوان اجرايى دولت- انتظار بيگارى دارند، به راستى چه فرصتى براى مطالعه و پژوهش به منظور دستيابى به آمار و ارقام مستدل و تحليل آن براى دستيابى به طرحهاى قابل اتكا براى تغيير بنيادين در زندگى كودكان تحت ستم باقى مىماند؟ همان مسئوليتى كه وظيفه اصلى تشكلهاى غيردولتى بوده، كه همواره از آن غافل ماندهاند.
پنج
چند وقت قبل در بيمارستان ميلاد به خانوادهيى برخوردم كه از كردستان آمده بودند. پدر خانواده با نگرانى از وضعيت فرزندانش مىگفت؛ مبتلا به نرمى استخوان هستند كه وضعيتشان هرروز بدتر مىشود و گلهمند بود كه دو روز است بدون هيچگونه پشتيبان در تهران سرگردان است و كسى پاسخگوى او نيست. اگر گذرتان به بيمارستانهاى تهران خصوصاً بيمارستانهاى ميلاد و امام افتاده باشد، با بسيارى از خانوادههاى نگران مواجه مىشويد كه در آرزوى بهبودى فرزندان بيمار خود از شهرهاى دور و نزديك به تهران آمدهاند و در بلاتكليفى به سر مىبرند يا از عهده هزينه سرسامآور داروهاى كمياب و ناياب براى درمان جگرگوشههاى خود بر نمىآيند. آنچه مسلم است خدمات درمانى و نيز تأميناجتماعى براى بهبودى كودكان بيمار- بخصوص كودكان مناطق محروم كشور- ناكارآمد و غيرپاسخگو است.
موارد فوق تنها بخش كوچكى از بحران كودكى در كشور ما بود. كودكى از حساسترين دوران زندگى براى هر انسانى به شمار مىرود. در كشورهاى توسعهيافته برنامهريزى براى توسعه را از كودكان آغاز كردهاند، آموزش و پرورش نقش مهمى در توسعه براى هر كشور بازى مىكند. كشور ما در سال ۱۳۷۲ پيماننامه جهانى حقوق كودك را پذيرفته و متعهد به اجراى مفاد آن شده است. پيمان نامهاى كه بر حق برخوردارى از تأمين اجتماعى مناسب، بهداشت و درمان رايگان، حق برخوردارى از بازىها و شادىهاى كودكانه و آزادى فعاليت در كلوپهاى كودكانه... و در نهايت "احترام به كرامتانسانىكودكان تاكيد" دارد و در "روزجهانىكودك" متوليانامور درخصوص برآوردهشدن مفاد اين پيماننامه براى كودكانايران بايد پاسخگو باشد.