پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - Thursday 28 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 16.05.2005, 12:39

مرکز افکار سنجی دانشجويان ايران اعلام کرد:

“مشارکت ۵۵ درصدی مردم در انتخابات”

اميد معماريان/روزنامه شرق

دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۸۴
نتايج آخرين نظرسنجی ها از انتخابات پيش روی ايران نشان می دهد بين ۴۵ تا ۵۵ درصد مردم در انتخابات ۲۷ خرداد شرکت می کنند.مدير گروه رفتار انتخاباتی مرکز افکارسنجی دانشجويان ايران در اعلام آخرين افکارسنجی درخصوص رفتار انتخاباتی مردم گفت: رفتارهای انتخاباتی ايرانيان نشان داده به هيچ عنوان تعداد رای دهندگان از ۳۵ درصد کمتر نخواهد بود. اقشار خيلی راضی و راضی مجموعاً ۳۵ درصد آرا را به خود اختصاص می دهند. يک گروه ۲۲ درصدی بينابينی و يک گروه ۴۲ درصدی نيز وجود دارند که به صورت زياد و خيلی زياد نسبت به شاخص های هفت گانه (رضايت از عملکرد نظام، مشروعيت قائل شدن برای نظام، اميدواری به آينده، رضايت از زندگی، احساس عدالت رويه ای، احساس کارآمدی سياسی و آگاهی سياسی) ناراضی هستند. از اين تعداد ۲۱ درصد کاملاً نارضايتی خود را نسبت به شاخص های ياد شده ابراز می کنند. بنابراين می توان انتظار داشت که حدود ۲۱ درصد از مردم اساساً در انتخابات شرکت نکنند. ۲۱ درصد گروه بينابينی نيز امکان شرکت در انتخابات را می توانند داشته باشند. به اين ترتيب می توان انتظار داشت که کف و سقف تعداد شرکت کنندگان در انتخابات بين ۴۵ و ۵۵ درصد متغير باشد.تحليل های اين نظرسنجی نشان می دهد هر چه به سمت آدم های راضی و بسيار راضی جامعه می رويم شاخص پايگاه اجتماعی کاهش پيدا می کند. در واقع بالادستی های جامعه بيشترين ناراضی های جامعه هستند. در عين حال افراد ناراضی به صورت متوسط زير دو بار در انتخابات ۸ سال گذشته شرکت کرده اند. در حالی که افراد راضی و خيلی راضی درخصوص شاخص های ياد شده بيش از سه بار در انتخابات سال های گذشته شرکت کرده اند.محمد فاضلی می افزايد: «تحصيلکرده ها و قشرهای بالادستی جامعه درخصوص بهتر شدن وضعيت بعد از دوره آقای خاتمی ديدگاه مثبتی ندارند.»

چه افرادی به چه کسی رای می دهند
مرکز افکارسنجی دانشجويان ايران با تقسيم بندی پنج تن از کانديداها به کانديدهای A ،B، C، D وE به اين پرسش پرداخته است که مردم به چه کسی رای می دهند؟ در بين اين کانديداها کانديدای A، ۴۵ درصد آرای مردم را به خود اختصاص می دهد. افراد رای دهنده از نظر شاخص پايگاه اجتماعی جزء طبقات پايين جامعه محسوب می شوند، جزء گروه خيلی راضی ها و راضی ها نسبت به شاخص های هفت گانه ياد شده هستند. بنابراين می توان انتظار داشت کسی در انتخابات می تواند انتظار موفقيت داشته باشد که نيازها و خواست های اين قشر را مورد توجه قرار دهد. کانديدای B، ۲۲ درصد و کانديدای C، ۲۰ درصد و کانديداهای ديگر ۶ و۵ درصد آرا را در اين افکارسنجی به خود اختصاص می دهند. آنچه از نتايج آرای مردم برمی آيد، اين است که تفاوت معنی داری بين کانديدای A،B، DوE وجود ندارد. در حالی که تفاوت معنی داری بين کسانی که به کانديدای A وC رای می دهند وجود دارد. کسانی که به کانديدای C رای می دهند، از بالاترين پايگاه اجتماعی برخوردارند، کمترين رضايت را از عملکرد نظام دارند، آگاهی سياسی بالايی دارند و به صورت کلی جزء گروه های ناراضی و کاملاً ناراضی هستند.

مردم الگومند رای می دهند
دکتر فاضلی عضو هيات علمی دانشگاه می گويد: «داده های فوق نشان می دهد برخلاف آنچه پيش تر از اين انتظار می رفت جامعه ايرانی درخصوص رفتار رای دهی، جامعه ای بی نظم است که آدم ها به يک باره برای شرکت يا عدم شرکت در انتخابات تصميم گيری می کنند، مردم ايران به صورت الگو مند در انتخابات شرکت می کنند. به نظر می رسد با توجه به ساختاری بودن شاخص های هفت گانه، تغيير آن در کوتاه مدت امکان پذير نباشد.»براساس اين يافته ها اگر گروه بينابينی (۲۲درصد) به تعداد کسانی که در انتخابات شرکت می کنند اضافه شود، اتفاقی رخ خواهد داد که در انتخابات سال ۷۶ و سال ۸۰ رخ داد.از بين رای دهندگان ايرانی، ۱۹ درصد جامعه در عمرشان تنها يک بار رای داده اند و از طبقه متوسط جامعه به حساب می آيند که هشت سال گذشته تنها يک بار رای داده اند. اين افراد در واقع حتی تا سال ۸۰ هم اعتمادشان پا برجا نمانده است و تنها ۱۲ درصد در ۸ سال گذشته تنها يک بار رای داده اند. اين تعداد از افراد جامعه همان هايی هستند که در سال ۷۶ با اعتماد به يک کانديدای رياست جمهوری به پای صندوق های رای آمدند.افرادی که درخصوص هفت متغير يادشده ناراضی و خيلی ناراضی هستند، از پايگاه اجتماعی متوسط و بالايی برخوردارند، آگاهی سياسی بالايی دارند، به لحاظ تحصيلاتی از اقشار بالادستی به شمار می روند، در انتخابات گذشته کمتر شرکت کرده اند و در مقايسه با گروه های راضی و خيلی راضی، نسبت به عدم شرکت افراد ديگر در انتخابات کمترين ميزان ناراحتی را نسبت به عدم مشارکت ديگر افراد جامعه دارند. اين افراد که حدود ۴۰ درصد جامعه را به خود اختصاص می دهند نسبت به اين که دولت بعد از آقای خاتمی بتواند از او کارآمدتر باشد بدبين هستند و بيشترين نااميدی را از وضعيت موجود از خود بروز می دهند. اين گروه کمترين برآورد را نسبت به مشارکت ديگر افراد جامعه دارند. در واقع اين گروه گمان می کند که مشارکت ديگر اقشار جامعه نيز زياد نخواهد بود.

۴۴ درصد بی تفاوت
دکتر فاضلی استاد دانشگاه می افزايد: «۴۴ درصد مردم نسبت به مشارکت در جامعه بی تفاوت هستند. گروهی که به اصلاحات تدريجی معتقد است و به تعبيری احساس می کنند در يک راه فرو بسته افتاده اند.»براساس بخشی از يافته های اين افکارسنجی تعداد افرادی که معتقدند مردم در انتخابات شرکت نمی کنند حدود ۱۴ درصد است. وقتی از مردم پرسيده می شود که آيا از عدم شرکت مردم در انتخابات خوشحال می شويد، تنها ۶ درصد ابراز خوشحالی کرده و ۴۴ درصد نسبت به اين وضعيت بی تفاوت بوده اند.دکتر فاضلی می افزايد: «برای اين افراد بازی سياست مجموعه اش برای اين افراد صفر است. از نظر اين عده با مشارکت و يا عدم مشارکتشان تغييری ايجاد نمی شود. برای حرکت دادن اين قشر به سوی مشارکت و رای دادن بايد به صورت ساختاری هفت شاخص رضايت از عملکرد نظام، مشروعيت قائل شدن برای نظام، اميدواری به آينده، رضايت از زندگی، احساس عدالت رويه ای، احساس کارآمدی سياسی و آگاهی سياسی افزايش يابد. براساس تحليلی که از اين يافته ها می شود ارائه کرد تنها عاملی که می تواند به جز اراده برای تغيير ساختاری به اضافه کردن تعداد رای دهندگان بينجامد، حضور کانديدايی کاريزما است.» دکتر فاضلی می گويد: «فراتحليل های مبتنی بر يافته ها نشان می دهد از آنجا که مردم تجربه زنده ای از کاريزمای قبلی دارند به سختی به کاريزمای ديگری اعتماد خواهند کرد. کانديدای کاريزما بايد بتواند نشان دهد که توانايی تغيير شرايط ساختاری ياد شده را دارد. آنها به کاريزمايی که از ناتوانی در انجام کار شکايت کند، بی اعتماد هستند و به دنبال شاخص های عينی هستند.» به گفته اين استاد دانشگاه چنين رويکردی به معنای ناديده گرفتن و نفی گذشته نيست بلکه به معنای اين است که مردم به دنبال شاخص های واقعی هستند.

ساختار خواسته ها
در بين گروه های پنج گانه (افراد خيلی ناراضی، ناراضی، بينابين، راضی و خيلی راضی)، ۵۵ درصد گفته اند که حتماً در انتخابات شرکت می کنند. بر همين اساس می توان گفت سقف شرکت کنندگان در انتخابات ۵۵ درصد و کف آن ۴۵ درصد است. در اين افکارسنجی ساختار خواسته های اين گروه ها ترسيم شده است. ۱۵ خواسته عمومی ۸۰ درصد خواسته های آنان را تشکيل می دهد؛ حدود ۲۲۰ خواسته نيز ۲۰ درصد بقيه خواسته ها را به خود اختصاص می دهد. در بين گروه های خيلی راضی چهار خواسته اول، اقتصادی است (توجه به وضع معيشتی، جلوگيری از تورم، رسيدگی به امور مردم و رسيدگی به آبادانی کشور). در اين ۱۵ خواسته اجرای کامل قانون اساسی، خواست ۱۵ به شمار می رود. موضوع مبارزه با تهاجم فرهنگی خواست هشتم است. در گروه راضی نيز چهار خواست اول اقتصادی است با اين تفاوت که مبارزه با تهاجم فرهنگی از هشتم به دهم می رسد. در گروه ناراضی به خواست های ۱۵ گانه، آزادی بيشتر و اصلاح وضع جامعه هم اضافه شده و اولويت مبارزه با تهاجم فرهنگی به رده ۱۵ تنزل پيدا می کند.

رفتار انتخاباتی مردم ناشناخته است
مدير گروه رفتار انتخاباتی مرکز افکارسنجی دانشجويان ايران با انتقاد از نظرسنجی های به عمل آمده در کشور می گويد: «متاسفانه به دليل انجام ندادن پژوهش بنيادی، يا انجام نظرسنجی بدون پشتوانه نظری، ماهيت رفتار رأی دادن در ايران ناشناخته باقی مانده است.» وی با شرح پيامدهای اين ناشناختگی افزود: «از آن جا که شناخت نظری قابل اتکا وجود ندارد، رفتار مردم در انتخابات مختلف، برای بسياری از جمله سياستمداران غافلگير کننده است. به همين جهت در اغلب موارد فاقد توان لازم برای پيش بينی و واکنش هستند.» اين استاد دانشگاه توهم سياسی را از ديگر پيامدهای فقدان تحليل درخصوص رفتارهای انتخاباتی مردم ناميد و گفت: «از آن جا که مکانيسم های رفتار رأی دهی مردم شناخته شده نيست و حتی نظريه روشنی درباره دلايل مردم _ و اقشار مختلف مردم _ در انتخابات وجود ندارد، برخی به اين توهم که اگر کانديدا شوند آرای مردم را به خود جلب می کنند، دچار می شوند. اين موضوع باعث می شود از آن جا که شناخت درستی از رفتار رأی دادن وجود ندارد، سياستمداران در نهايت به سياست بازی مبتنی بر بصيرت سياسی خويش يا تحليل های ناشی از تجربه زيسته خود روی آورند؛ و سياست ورزی به معنای تدبير عاقلانه و مبتنی بر واقعيت، فراموش می شود و طبيعی است که بدون فهم نظری، دانش اجتماعی نيز رشد نمی کند.»

شاخص های تاثيرگذار برای رای دادن ايرانيان
براساس يافته های مرکز افکارسنجی دانشجويان ايران که روز گذشته توسط دکتر فاضلی بيان شد متغيرهای مؤثر بر رفتار انتخاباتی مردم شامل عناصر زير است:منافع رأی دادن: برداشت فرد از تجربه مشارکت های انتخاباتی پيشين، نقشی که رأی دادن در فضای سياسی موجود ايفا می کند، کارآمدی دولت منتخب در برآوردن منافع فرد و چشم انداز ميزان موفقيت احتمالی نظام سياسی برای ايجاد جامعه و کشوری که در درازمدت رو به سوی تأمين منافع افراد داشته باشد، منافع رأی دادن را مشخص می کند. رضايت از زندگی نيز شاخصی از برداشت فرد از ميزان تحقق منافع است.آگاهی سياسی: اين متغير تا اندازه زيادی تعيين کننده طرح واره افراد درباره نظام سياسی و همچنين در مواردی تعيين کننده محتوای توجيهات ايدئولوژيک برای رأی دادن است. ابراز خود و احساس کارآمدی اجتماعی و سياسی: ابراز خود، پيامد مستقيم احساس قدرت و توانايی در تأثيرگذاردن بر سرنوشت سياسی و اجتماعی و کنترل داشتن بر جريان زندگی است.مشروعيت: اين متغير شاخص طرح واره افراد از نظام سياسی است.فشار هنجاری: شاخصی از منفعت ناشی از هم نوايی با جمع است.تجربه انباشته سياسی: ناشی از زندگی تحت يک نظام سياسی و مشاهده عملکردها و نتايج مشارکت های قبلی است.طرح واره از نظام سياسی: مجموعه ای از برداشت ها درباره نظام سياسی و بالاخص ماهيت و توان دولت است. در انتخابات، برداشت از دولت بعدی اهميت دارد.و در نهايت ويژگی های شخصی، جنسيت، سن، وضع تأهل، تحصيلات، وضع اشتغال، هزينه و درآمد ماهيانه خانوار، پايگاه اقتصادی و اجتماعی، قوميت و دين و مذهب افراد در تعيين رفتار رأی دهی نقش دارند.رضايت از عملکرد نظام، مشروعيت قائل شدن برای نظام، آگاهی سياسی، اميدواری به آينده، احساس عدالت رويه ای و احساس کارآمدی سياسی ۷ شاخصی است که مردم در رای دادن خود لحاظ می کنند. در واقع خودآگاه و ناخودآگاه اين عوامل در رای دادن آنها تاثيرگذار است. نتايج تحليل ها نشان می دهد در بررسی رفتارهای انتخاباتی مردم در انتخابات های گذشته و انتخابات پيش رو آنها را می توان به سه دسته کلی تقسيم بندی کرد. ۳۵ درصد از مردم درخصوص اين ۷ شاخص رضايت کامل و نسبی دارند. ۴۲ درصد از جامعه آماری درخصوص شاخص های ياد شده مخالف و ناراضی به شمار می روند. در اين ميان ۲/۲۲ درصد مردم نيز در حالت بينابينی قرار دارند.

مردم چرا رای می دهند
تحقيقات مرکز افکارسنجی دانشجويان ايران نشان می دهد مردم براساس چارچوب های نظری، رفتار انتخاباتی از خود بروز می دهند و اين گونه نيست که يک شبه به تصميمی درخصوص کانديداها برسند و براساس شاخص های ظاهری، افراد را برای رای دادن انتخاب کنند. اولين ديدگاه انتخاب عاقلانه است. آن چه باعث رأی دادن می شود، برداشتی از ميزان تأمين منافع با مشارکت در انتخابات است. از سوی ديگر در جايی که مردم نتوانند منافع خود، ديدگاه های گروه های سياسی يا هر دو را تشخيص دهند يا در تطبيق دادن آنها با يکديگر مشکل داشته باشند از توجيهات ايدئولوژيک برای توجيه رفتار خود استفاده می کنند. ديدگاه سوم ديدگاه لازارسفلد است که تاکيد می کند رأی دهی کنشی شبيه به تصميم به خريدن کالا است و بنابراين تبليغات نقش اساسی دارد. ديدگاه چهارم انتخاب عاقلانه اصلاح شده است. برداشتی از ميزان تحقق منافع و ابراز خود (Self expression) باعث رأی دادن می شود. از ديد مکتب شيکاگو ويژگی های رأی دهنده، گروهی که بدان تعلق دارد، ويژگی هايی که فرد به افراد و گروه های سياسی حاضر در ميدان سياست منسوب می کند و انباشته ای از تجربه گذشته فرد در ميدان سياسی تعيين کننده رفتار رأی دهی است. به اين ترتيب، تجربه شرکت در انتخابات قبلی و احساسی که از نتيجه اين مشارکت ها حاصل شده است، به علاوه ارزيابی نگرشی ای که درباره نظام سياسی و عملکرد آن و نخبگان آن دارند، رفتار رأی دهی را تعين می بخشد. براساس ديدگاه شناختی نيز هر کنشگر رأی دهنده دارای سه طرح واره است: طرح واره از احزاب و گروه های سياسی، طرح واره از کل نظام و طرح واره ايدئولوژيک. ديدگاه اينگلهارت نيز می گويد رفتار رأی دهی افراد بر مبنای اين که در کجای سلسله مراتب نيازها قرار داشته باشند تعيين می شود. به اين ترتيب اقشار مرفه تر بايد به گروه های سياسی دارای اهداف فرهنگی و گروه های کم درآمد بايد به گروه هايی با اهداف اقتصادی رأی دهند.دکتر فاضلی عضو هيات علمی دانشگاه نيز می گويد: «با توجه به نقطه نظرات مردم درخصوص شاخص های هفت گانه، در انتخابات جاری نمی توان انتظار داشت که افراد بتوانند با موج سواری و حرف های کلی به موفقيت دست يابند. چرا که تا تغييری در شاخص های ياد شده در نظر مردم ايجاد نشود، انتظار تغيير در درصد های ياد شده امکان پذير نيست.»


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024