iran-emrooz.net | Mon, 05.02.2007, 10:53
اسکله در قلب جنگلهای حرا
اسدالله افلاکی/همشهری
روزی نيست که خبر تازهای از تخريب محيط زيست نشنويم.
يک روز پارکی به بهانه احداث جاده به دو نيم میشود؛ و يک روز به بهانه توسعه صنعت گردشگری بخشی از تالابی واگذار میشود و اينگونه است که هر کجا صحبت از توسعه میشود تخريب دامنگير طبيعت و محيط زيست میشود، گويی در کشور ما سنگ بنای توسعه با تخريب محيطزيست گره خورده است.
آبان ماه همين امسال بود که جمعی از خبرنگاران به دعوت منابع طبيعی به بوشهر رفتند تا از جنگلهای حرا بازديد کنند؛ جنگلهايی که قربانی توسعه پارس جنوبی شده بود، خيلج نايبند را میگويم که با وسعت ۴۰۰ هکتاری خود در ميان آن همه ساخت و سازهای منطقه ويژه اقتصادی پارس جنوبی رنگ باخته بود. حتی فنسهای حفاظ مانگروها هم در امان نمانده بود.
هر چه بود پارس جنوبی نفس طبيعت را گرفته بود، تا آنجا که تنفس هم در آن محيط دشوار بود، بويژه به هنگام بارندگی، گاز متصاعد شده از گوگردهای دپو شده، نفس کارکنان و ساکنان منطقه را میبريد و با اين همه مسئولان محيطزيست و منابع طبيعی در آنجا دم فروبسته بودند تا منطقه ويژه اقتصادی کار خودش را بکند.
و از همينرو بود که دکتر يوسفی – مدير کل جنگلهای خارج از شمال- در جمع خبرنگاران چنان برآشفته شد و تا آنجا پيش رفت که حتی منابع طبيعی يعنی سازمان متبوع خودش را هم به کوتاهی در نگاهداشت مانگروها متهم ساخت و انگشت اتهامش را متوجه مسئولان منابع طبيعی استان کرد و- در نشست مطبوعاتی که بنا به رسم معمول در پايان هر سفر به ميزبانی مدير کل منابع طبيعی استان برگزار میشود- خطاب به مديران منابع طبيعی استان گفتهيچ عذر و بهانهای پذيرفته نيست. وی در همان نشست فرياد برآورد که ارزش جنگلهای حرا صدها برابر يک پالايشگاه نفتی است، همچنان که ارزش يک درخت را بيش از ۲۰۰ هزار دلار عنوان کرد. اين سخنان بیپروای دکتر يوسفی هر چند جانی به گزارشهای خبرنگاران اعزامی به بوشهر داد اما چندان خوشايند مسئولان سازمان جنگلها و مراتع نبود، چنانکه بعدها شنيده شد برخی مديران ارشد اين سازمان، او را متهم به تندروی کردند؛ اما همين سخنان جسورانه وی و گزارشهای انتقادی خبرنگاران سبب شد، تا مسئولان ارشد حفاظت محيطزيست به بوشهر سفر کنند و در پی آن بود که رئيس سازمان حفاظت محيطزيست اعلام کرد، خليج نايبند از پارس جنوبی پس گرفته و حفاظت میشود، اقدامی که انتظار میرود بهسرعت عملی شود چرا که تاخير در آن نوشداروی بعد از مرگ سهراب خواهد بود.
اما، مدير کل جنگلهای خارج از شمال نمیدانست که درست ۳ ماه پس از آن نشست مطبوعاتی پر هيجان در بوشهر بايد خبر تخريب مانگروهای منحصر به فرد در منطقه خورآذينی در استان هرمزگان را بدهد. اين بار، متهم اصلی سازمان شيلات است که به بهانه احداث اسکله هشت هزار هکتار رويشگاه گونه بینظير مانگروها – چندل – را نشانه رفته است.
تخريب چندل ها
يوسفی اما اينبار در گفتوگوی اختصاصی با همشهری تلاش کرد با لحن ملايمتری سخن گويد. او ابتدا گفت: به خاطر اهميت اکوسيستم بینظير مانگروها، امسال بيش از يکونيم ميليون اصله نهال مانگرو با مشارکت مردم محلی در بندرعباس توليد شده تا در مناطق پيشبينی شده کاشته شود، هر چند که سازمان شيلات با ساخت اسکلهای در تنها رويشگاه چندل ايران که در منطقه خورآذينی در هرمزگان واقع شده، اين اکوسيستم بینظير را در معرض نابودی کامل قرارداده است.
وی ضمن ابراز تاسف از اين اقدام سازمان شيلات افزود: ما در جنوب کشور در استان هرمزگان بيش از ۸۰۰ کيلومتر مرز مشترک با خليجفارس داريم، آيا فقط بايد در همين ۸ هزار هکتار که رويشگاه چندل است اسکله احداث کنيم، در حالی که اين ۸ هزار هکتار که در خورآذينی واقع شده يکی از بینظيرترين اکوسيستمها و غنیترين ماندابی کشور محسوب میشود.
يوسفی افزود:حال اين پرسش مطرح است که آيا در ساحل به اين بزرگی جای ديگری برای احداث اسکله وجود ندارد که بايد تنها رويشگاه چندل کشور را تخريب کنيم تا اسکله احداث شود. آيا مطالعات مديريت سرزمين در اين پروژه انجام گرفته است؟ آنچه مسلم است هيچ منطقی نمیپذيرد که در تنها رويشگاه جنگلهای زيبای چندل چنين اسکلهای ساخته شود چرا که اين کار به معنای نابودی کامل اين جنگلهای بینظير است.
مدير کل جنگلهای خارج از شمال تصريح کرد: عمليات اجرايی چنين اسکلهای با چه توجيهی آغاز شده است. واقعا دستاندرکاران طراحی و ساخت اين اسکله به چه میانديشند. جز اينکه در احداث اين اسکله تنها زيبايی منظر آن را در نظر گرفته باشند.
وی در پاسخ به اين پرسش که برای ايجاد جنگلی با وضعيت موجود چه مدت زمانی نياز است؟ گفت: استقرار چنين اکوسيستمی به سالها و قرنها زمان نياز دارد. اما آنچه مهم است اين که اين اکوسيستم جزو نادرترين اکوسيستمهای جهان است. وقتی میگوييم نادرترين اکوسيستم يعنی اينکه اهميت آن بيش از گونههای نادر است، چرا که نابودی گونههای نادر نسبت به نابودی اکوسيستمهای نادر نگرانی کمتری را برمیانگيزد، زيرا جبران و بازسازی اکوسيستمهای نادر غيرممکن است. يعنی با تخريب يک اکوسيستم نادر، در حقيقت خيل عظيمی از زنجيرههای حيات نابود میشود. براين اساس حفاظت از اين اکوسيستم به عنوان ذخيرگاههای ژنتيکی و به عنوان ذخيرگاه بيوسفر بسيار حائز اهميت است. اين اکوسيستم ارزش زيستمحيطی بسيار بالايی دارد، چرا که تنوع زيستی فوقالعادهای از پرندگان، وحوش، حياتوحش، ماهیها و گياهان و فلور گياهان در منطقه در آن وجود دارد.
يوسفی گفت: بهرغم همه اين ويژگیهای منحصر بهفرد در اين منطقه جنگلی، اسکلهای در حال ساخت است. واقعاً براساس چه مطالعهای و با چه رويکردی به اين نتيجه رسيدهاند که در اين منطقه اسکله بسازند، آيا فکر نکردهاند که اين کار چه آسيبی را متوجه محيطزيست منطقه میسازد. نکته قابل توجه اينکه اسکله درست در منطقه ورودی رودخانه آب شيرين به رويشگاه در حال ساخت است. اين ساخت و ساز باعث تغيير در پهنهبندی رسوب اينجا خواهد شد و از آنجا که حيات مانگروها به اين رسوبات وابسته است حيات مانگروها بشدت تحت تاثير قرار خواهد گرفت. از سوی ديگر رژيم آبی تغيير میکند. افزون بر اينها راهاندازی اين اسکله، تردد کشتیهای بزرگ را در پی خواهد داشت. کما اينکه در حال حاضر هم تردد لنچهای بزرگ با موجهايی که ايجاد میکند اين رويشگاه و اکوسيستم را تهديد میکند. بديهی است راهاندازی اين اسکله جايی برای ادامه حيات چندلها باقی نمیگذارد. در حالی که براساس ضوابط و مقررات محيطزيست، در هيچ کجای دنيا در چنين جنگلهايی اجازه تردد قايق موتوری هم نمیدهند چه برسد به لنچ.
طرحی مغاير با اصول زيست محيطی
به گفته وی در چنين اکوسيستمهايی براساس معيارهای آیيوسی ان، تنها ورود به اين مناطق با قايقهای پارويی آزاد است و توريستها میتوانند به منظور بازديد از مناظر زيبای مانگروها به اين مناطق وارد شوند. بنابراين چه براساس معيارهای آیيوسیان و از نظر تنوع زيستی و بيولوژيکی، زيبايی منظر، و چه ديگر ضوابط زيستمحيطی حفاظت از اين منطقه ضروری است و برعهده سازمانهای ذيربط است که اجازه ندهند اين منطقه دستخوش ساخت و ساز شود. لذا پرسشی که در اينجا مطرح میشود اين است که سازمان حفاظت محيطزيست طبق چه معياری اجازه احداث چنين اسکلهای در چنين منطقه حساس آن هم درست در ورودی رويشگاه را صادر کرده است. حال آنکه ساخت اين اسکله باعث نابودی مطلق اين رويشگاه براثر تردد دريايی میشود و قطع رژيم رسوبگذاری و رژيم رودخانهای را در پی دارد و مانع ورود آب از بالادست به اين منطقه میشود. واقعا محيطزيست روشن کند براساس کدام توجيه اين مجوز را صادر کرده است.
وی گفت: خوشبختانه رئيس سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداری دستوری مبنی بر حل و فصل موضوع در جلسهای مشترک با شيلات را صادر کرده است. هر چند که مشخص نيست با هزينهای که شيلات تاکنون برای ساخت و ساز اين اسکله متحمل شده به سهولت بپذيرد که پروژه را متوقف کند، اما اين برعهده مسئولان امر است که شيلات را نسبت به زيانهای ناشی از ساخت اسکله آگاه سازند تا از ادامه پروژه جلوگيری شود.
وی تصريح کرد:مغاير بودن احداث اين اسکله با ضوابط زيستمحيطی در چنين منطقهای آنقدر مشخص است که نياز به مطالعه و ارزيابی زيستمحيطی ندارد، آنچه هست اينکه ما در اين منطقه ۸ هزار هکتار رويشگاه چندل داريم که میتواند منبعی برای تحقيقات و اکوتوريسم باشد که بهترين تنوع زيستی را در خود قرار داده است؛ اکوسيستمی که منظر بینظيری را بهوجود آورده، منظری که نه در کشور ما که در کشورهای خليج فارس هم مشابه آن وجود ندارد. حال سزاوار است بخواهيم اين همه ارزش را فدای يک اسکله بکنيم.