iran-emrooz.net | Thu, 18.01.2007, 9:20
رکورد دار فرسايش خاک
منابع طبيعی - همشهری
پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
در نخستين نشست مشترک صاحبنظران محيطزيست و منابع طبيعی کشور که با پيگيری جامعه جنگلبانی ايران تشکيل شده بود وضعيت بحرانی محيطزيست و عرصههای منابع طبيعی کشور بويژه تخريب پارکهای ملی بررسی شد. مهندس کاظم نصرتی نصرآبادی، رئيس جامعه جنگلبانی ايران، در آغاز نشست گفت: آنچه امروز در منابع طبيعی و محيطزيست کشور در حال وقوع است اتفاقات ناخوشايندی است که به رغم بيش از ۵۰ سال سابقه سازمان جنگلها، در نهايت بيلان منابع طبيعی منفی است و اين ناشی از سياستگذاریهاست، چرا که تخصيص اعتبارات به سبک و سياقی است که در نهايت اين بيلان را ترسيم میکند.
وی افزود: منابع طبيعی و محيطزيست دچار وضعيتی بسيار بحرانی است. از يکسو، تا نوک کوه شخم زده میشود و از سوی ديگر، تمام طرحها، بدون مطالعه و بررسیهای کارشناسانه است.
براين اساس ضروری است با کمک رسانهها با طرح مسائل در مطبوعات فرهنگسازی شود تا نگرش دولتمردان و مسئولان نسبت به منابع طبيعی و محيطزيست تغيير کند؛ چرا که در حال حاضر، در مواردی وضعيت و نگاه به منابع طبيعی به گونهای است که حتی مناطق حفاظت شده در امان نيست؛ وقتی اين مناطق حفظ نشود، تکليف بقيه عرصهها مشخص است.
از همينرو با توجه به وضعيت موجود اين نشست برگزار شد با اين اميد که اين نشست ادامه داشته باشد تا از اين طريق نظرات کارشناسان و صاحبنظران محيطزيست و منابع طبيعی که دغدغهای جز حفظ و صيانت از ميراث طبيعی کشور ندارند، منعکس شود تا بيش از اين شاهد تخريب منابع طبيعی و محيطزيست کشور نباشيم.
در کشور ما توسعه پايدار جايی ندارد
دکتر تقی شامخی، رئيس هیأت مديره انجمن علمی جنگلبانی ايران، در اين نشست گفت: آنچه امروز مايه نگرانی به شمار میرود، نوع برخورد با مسائل محيطزيست و منابع طبيعی است که شاخص آن، برخورد با پارکهای ملی است.
وی در ريشهيابی اين برخورد گفت: مسئلهای که وجود دارد چالش بين محيطزيست و توسعه است. به عبارت ديگر اصلیترين چالش که در زمان ما وجود دارد، بحث توسعه و رابطه آن با محيطزيست است. ما معتقديم که توسعه بايد وجود داشته باشد، اما بايد در کنار اين توسعه محيطزيست حفظ شود.
شامخی با تاکيد بر ضرورت توسعه تصريح کرد: آنچه صاحبنظران و استادان محيطزيست و منابع طبيعی را از ديگر گروههای اجتماعی متمايز میکند، نوع نگاه اين افراد به مقوله توسعه است، چرا که اين افراد معتقدند توسعه بايد در بستر طبيعت انجام شود؛ يعنی دغدغه ما (صاحبنظران محيطزيست و منابع طبيعی) آن است که توسعه بايد به گونهای باشد که زمينی برای زيستن داشته باشيم.
اگر قرار باشد اين توسعه «بر سر شاخ نشستن و بن بريدن» باشد، توسعه نخواهد بود. نکتهای که وجود دارد، اين است که در کشور ما فقط به توسعه میانديشند و اين موضوع که اين توسعه چگونه بايد صورت بپذيرد، ديگر مطرح نيست.
بويژه در دولت نهم که علاقهمند به پيشرفت و توسعه کشور است و ما هم صددرصد با آن موافقيم، به مسائل جانبی و اين که توسعه بايد مبتنیبر چه ضوابطی باشد، کمتر توجه میشود و به نظر میرسد درباره زمينی که میخواهد اين توسعه روی آن اتفاق بيفتد يا اطلاعات محدودی دارند و يا توجه آنها به زمين اندک است و همين توجه اندک، اين نگرانی را به وجود میآورد که روند توسعه با اين سبک و سياق، خساراتی را پديد آورد که جبران آن دشوار يا غيرممکن باشد.
در حالی که بايد به اين واقعيت معتقد باشيم که اين زمينی که ما روی آن زندگی میکنيم، بعد از تحولات ۴ ميليارد ساله شکل گرفته و به ما سپرده شده است و از همينرو، بايد برای نسلهای آينده آن را حفظ کنيم.
اين استاد دانشگاه افزود: شايد در بحث توسعه يادآوری اين نکته خالی از لطف نباشد که جامعه جهانی بعد از برگزاری کنفرانس ۱۹۷۲ در استکهلم، نسبت به در مخاطره قرار گرفتن زمين هشدار داد. پس از اين هشدار، بسياری از کشورهای در حال توسعه، اين هشدار را طنز تلقی کردند.
اين طرز تلقی ناشی از آن بود که کشورهای در حال توسعه معتقد بودند چون کشورهای توسعه يافته مشکل غذا ندارند و به عبارتی سير هستند، چنين مسائلی را طرح میکنند، اما اين مسائل برای ما که با کمبود غذا مواجهيم، معنايی ندارد. ولی به فاصله زمانی کوتاهی همين کشورها دريافتند که اين مسئله يک مسئله جهانی است و چه در کشور غنی و چه در کشور فقير زندگی کنيم، نمیتوانيم آن را ناديده بگيريم.
شامخی خاطر نشان کرد: آنچه امروز در کشور ما جاری است يادآور نگاه کشورهای در حال توسعه بعد از کنفرانس ۱۹۷۲ است و اين ضرورت توجه دادن مسئولان به مسائل زيست محيطی را نشان میدهد.
براين اساس بدون ورود به مسائل سياسی و صرفاً به خاطر حفظ ميراث طبيعی و محيطزيست و ضمن احترام گذاشتن به اين ايده مسئولان اجرايی که میخواهند باعث توسعه و پيشرفت کشور شوند، بايد عواقب و پيامدهای زيانبار توسعه بدون رعايت ضوابط زيستمحيطی را متذکر شد، چرا که توسعه يک امر مشروط است يعنی بايد حريم طبيعت به شدت حفظ و رعايت شود.
حال وقتی میشنويم به رغم وجود همه قوانين ظرف مدت کوتاهی در شش پارک ملی تصرفاتی صورت میگيرد که مغاير با مبانی و اصول است، حق داريم برخود بلرزيم و دچار اين نگرانی عميق شويم که نکند کسانی که دستاندرکار امر توسعه هستند، واقعاً از اين حقيقت آگاه نباشند که توسعه امروز جهان با چالش حفظ محيط زيست مواجه شده و بر همين اساس است که توسعه پايدار در چارچوبهای معينی پذيرفتنی است.
پارکهای حفاظتشده پشتوانه حيات ماست
دکتر مجيد مخدوم - رئيس انجمن علمی ارزيابی محيطزيست - ضمن ابراز تأسف از وضعيت امروز پارکهای ملی و ديگر عرصههای منابع طبيعی گفت: مشکل اصلی در کشور ما اين است که هم توده مردم و هم دولتمردان، فلسفه وجودی پارک ملی و مناطق حفاظتشده را درک نکردهاند.
وی افزود: ما مخالف توسعه نيستيم، چرا که بدون توسعه، انسان محکوم به فناست اما برای توسعه بايد حد و مرزی قائل باشيم.
وی در خصوص پارکهای ملی گفت: اساساً فلسفه وجودی پارک ملی، اين است که ما در دنيای کنونی برای ادامه زندگی به سه مقوله اساسی «غذا»، «دارو»، «کاغذ و چوب» نياز داريم. اين در حالی است که با وضعيت فعلی، هر محصولی که چه به صورت طبيعی و چه به صورت دستکاشت به دست میآيد، ۳۰ تا ۵۰ درصد آن از زمان کاشت تا زمانی که به انبار برسد، بر اثر آفات از بين میرود. سمپاشی هم برای دفع آفات جواب نداده، چرا که اگر سمپاشی صورت بگيرد، سال بعد بايد ميزان سم را چند برابر افزايش بدهيم.
بهترين راهحلی که در اين زمينه وجود دارد، اين است که ما برای ايجاد پايههای اهلی که نسبت به حمله آفات و بيماریها مقاوم باشد، دورگگيری کنيم. اين فعاليت وقتی در دنيا آغاز شد، دريافتند که با اين شيوه میتوان پايههايی توليد کرد که هم توليد بيشتری را در پی داشته باشد و هم اين پايهها به گونه پاکوتاه باشد و در نتيجه با وسايل ارزانتر قابل برداشت باشد.
اين مدرس دانشگاه تصريح کرد: علم ژنتيک به خاطر سه مقوله توليد بيشتر، استفاده از ماشينآلات ارزانتر و از همه مهمتر مقاومت در برابر آفات و بيماریها پديد آمد. اصل کلی در دورگگيری اين است که دورگگيری بايد بين پايه اهلی و وحشی صورت پذيرد.
حال اگر عرصههای طبيعی را نابود کنيم و پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده را که در واقع ذخيرهگاه اين پايههای وحشی برای توليد کاغذ، چوب، دارو، پوشاک و بسياری اقلام ديگر هستند نابود کنيم، چگونه اين کار(دورگگيری) امکانپذير خواهد بود.
وی ادامه داد: ذخيرهگاه جنگل، پارک جنگلی، جنگلهای دستکاشت، آثار منابع طبيعی ملی، مناطق حفاظتشده، پارکهای ملی و پناهگاه حيات وحش که تقريباً ۸ درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص دادهاند، از آن رو به وجود آمده و حفاظت میشوند که پشتوانهای برای زندگی و حيات باشند.
يعنی در وضعيت ناهنجاری که ممکن است پيش بيايد، اين مناطق میتواند به عنوان صندوق پسانداز عمل کند؛ يعنی پارک ملی يک نقش بيمهای دارد و اين درجه اهميت حفاظت از آن را نشان میدهد.
وی گفت: اخيراً نمونهای دورگگيری صورت گرفته که توليد کاغذ را ۲۴برابر کرده است. اين دورگگيری با يک پايه وحشی که در پارک ملی تبت وجود دارد انجام شده است. حال تصور کنيد اگر اين پارک تخريب شده بود، آيا امکان دستيابی به چنين پايهای وجود داشت؟ بر اين اساس انتظار آن است که حداقل، مناطق حفاظتشده را رها کنند تا اين صندوق پسانداز محفوظ و مصون بماند.
دکتر مخدوم به وضعيت بحرانی محيطزيست در جهان اشاره کرد و گفت: اگر به شماره نوامبر ۲۰۰۶ نشنال جئوگرافی مراجعه کنيد، میبينيد که فاجعه زيست محيطی در آمريکا در حال وقوع است و اين به خاطر آن است که دولتمردان آمريکايی با مقوله محيطزيست بيگانهاند.
وی تصريح کرد: اخيراً جيمز لاک و همکارانش نسبت به روند توسعه در جهان هشدار داده و تاکيد کردهاند روند توسعه فعلی در ۴۰سال آينده به فاجعهای ختم میشود که گرمشدن زمين در قبال آن ناچيز است. به گفته دکتر مخدوم، اين دانشمند هشدار داده است اگر دمای زمين به خاطر افزايش اثر گلخانه ای از ۵/۲درجه بالا برود، تنها يخهای قطب شمال و جنوب ذوب نمیشود؛ فاجعه بدتر از آن، آزادشدن متان توندراست و از آنجا که گرمکنندگی گاز متان بين ۱۲ تا ۳۶ برابر اثر گلخانه ای است، گرمای زمين يکباره ۱۲درجه افزايش پيدا میکند و اين يعنی تبديل زمين به جهنم. اين فجايع ناشی از آن است که دولتمردان جهان با مسائل زيستمحيطی ناآشنايند.
ايستگاههای تحقيقاتی در معرض نابودی
دکتر احمد رحمانی - رئيس هیأت مديره انجمن اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع- گفت: در حال حاضر تخريب، تمام عرصههای منابع طبيعی کشور را فرا گرفته و تا آنجا پيش رفته است که به رغم آن که نبايد در پارکهای ملی کوچکترين تصرفی شود، اين پارکها مصون نمانده و در حال تخريب است و اين بايد به گوش مسئولان برسد.
وی گفت: آمار نشان میدهد که سالانه ۲ميليارد متر مکعب فرسايش خاک در کشور داريم. اين رقم ۶/۷درصد فرسايش کل خاک در جهان را نشان میدهد و بر همين اساس فرسايش خاک در کشور ما ۳برابر آسياست و اين موضوع وحشتناکی است. در مورد جنگلها وضعيت بسيار بدتر است؛ چرا که برخی آمارها حاکی از آن است که سالانه در شمال ۱۵ تا ۲۵تن در هکتار فرسايش خاک وجود دارد، در حالی که نُرم جهانی ۵/۲تن در هکتار است.
اگر اين آمارها واقعی باشد، ما در اين زمينه رکورددار هستيم. از سوی ديگر ميزان سرانه جنگلهای ما ۲دهم هکتار است، در حالی که اين ميزان در جهان ۸دهم هکتار است. دليل اين وضعيت هم مشخص است. وقتی در مناطق جنگلی که بارندگی زياد است، پوشش گياهی بالادست را از بين میبريم، در حقيقت جنگلها را تخريب کردهايم.
رحمانی تصريح کرد: در وضعيت فعلی، اين وظيفه تشکلهای مردمنهاد است که با فرهنگسازی از يک سو مردم را با اين مشکلات و پيامدهای آن آشنا سازند و از سوی ديگر تلاش کنند با ايجاد ارتباط دائم و پيوسته با مسئولان، آنان را متوجه عواقب روند موجود کنند. اين شيوهای است که پيش از اين نيز جواب داده، چرا که بدون شک مسئولان نيز هدفی جز حفظ منابع ندارند و اين وظيفه صاحبنظران است که واقعيت مسائل را برای آنها روشن سازند.
وی گفت: با طرز نگاه و تلقیای که امروزه از منابع طبيعی و محيطزيست وجود دارد، سادهترين راه انتخاب میشود و عمليات اجرايی بدون ارزيابی زيستمحيطی انجام میگيرد و در نتيجه از جنگل و پارک ملی هم عبور میکند. در اينجا انجمنهای علمی بايد برای ارتقای سطح آگاهی عمومی تلاش کنند و مسائل را به مسئولان منعکس کنند، چرا که اگر مطالب به صورت علمی منتقل شود، ثمربخش خواهد بود.
وی ضمن انتقاد از وضعيت موجود در بخش تحقيقات افزود: بخش تحقيقات کشاورزی و منابع طبيعی متأثر از کل تحقيقات در کشور است. بودجهای که امسال به مقوله تحقيقات در کشور اختصاص يافته ۴۵صدم نسبت به درآمد ناخالص ملی بوده، در حالی که در سال گذشته اين ميزان ۷دهم درصد بوده است. مشکل ديگر اين است که بودجهای که به بخش تحقيقات اختصاص میيابد، صرف مسائل جاری میشود؛ به طوری که بنا به گفته معاون آموزش و تحقيقات وزارت جهاد، ۹۶درصد بودجه تحقيقات صرف هزينههای جاری میشود و ۴درصد آن صرف تحقيقات میگردد و اين بودجهای نيست که بتوان با آن در منابع طبيعی تحول ايجاد کرد.
رحمانی گفت: ۳۱۴ ايستگاه تحقيقاتی در بخش کشاورزی و منابع طبيعی وجود دارد که قرار است به ۸۰ ايستگاه تقليل پيدا کند.
افزون بر اين، بسياری از ايستگاههای تحقيقاتی در معرض خطر است، چرا که احتمالاً میخواهند به بخش خصوصی واگذار کنند. در حالی که در شرايط فعلی ايجاد ايستگاه تحقيقاتی تقريباً غيرممکن است. برای نمونه قرار است جادهای از ميان ايستگاه تحقيقاتی نوشهر- باغ گياهشناسی- که قدمت چندين ساله دارد و بسياری از گونههای منحصر به فرد را در خود جای داده عبور کند. وی گفت: نمونه ديگر که در معرض خطر است، ايستگاه تحقيقاتی «سيراچال» در کرج است که به ايستگاه ارس شهرت دارد. اين ايستگاه را نيز میخواهند به عنوان پارک شهری اعلام کنند. اين موضوعات واقعيتهای تلخ امروز منابع طبيعی کشور است.