ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 15.05.2017, 10:07
چرا فرهنگیان به روحانی رای می‌دهند؟

مردم سالاری

مروری بر نظرات تعدادی از فرهنگیان آموزش و پرورش درباره انتخابات ریاست جمهوری

دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶
انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در پیش است و موج انتخابات در کشور فراگیر شده است. در این میان فرهنگیان اعم از معلمان و بازنشستگان، بیش از پیش به رای به دکتر حسن روحانی مصمم شده‌اند تا بداخلاقی و تهمت و دروغ، فرصت بیشتری پیدا نکند. آنچه می‌خوانید نظرات تعدادی از فرهنگیان درباره انتخابات ۹۶ است.

با امید به تغییر رای می‌دهم
زهرا علی‌اکبری - کارشناس آموزش و پرورش

بیست و نهم اردیبهشت ماه سال یك هزار و سیصد و نود و شش هجری شمسی، من برای آبادانی و سرافرازی میهنم و امید به تغییر، رای خواهم داد. رای می‌دهم به آن كه حقش رای من است، حقش نوشتن نامش بر روی تعرفه‌ها و ورودش به پاستور است. به آن كه می‌داند درد من چیست، دغدغه من را دارد و برای برداشتن گام‌های موثر آموزشی، سیاسی و اقتصادی پا به عرصه گذاشته است. من رای  خواهم داد تا بار دیگر یادآوری كنم اوضاع كنونی نیازمند تغییر است، نیازمند  رییس جمهوری اندیشمند و درد آشنا و وطن‌پرست و آزاده است.
من رای خواهم داد تا آن دیگری – كه از كاندیداشدن تنها فریاد زدن و تهدید و ارعاب را هنر دارد- برای من قانون وضع نكند و برای من تصمیم آموزشی و زندگی و معیشت  نگیرد و به روی كار نیاید. آن كه نمی‌داند و نمی‌خواهد كه بداند با هر بار مخالفت بي‌جا و موافقت بي‌دلیل‌اش در جایگاهی كه تا كنون داشته، چه ضربه‌هایی بر زندگی من و آینده كشورم زده است .
مهم حضور من و دیگران برای هم عهدی با آرمان‌های والای استقلال و آزادی كشورمان است كه به امید خدا به  زیبایی و با شكوه هرچه تمام تر رقم خواهد خورد. مهم این هست كه خواست مردم به  دولت راه پیدا كند.
رای می‌دهم به كسی كه تنگی معشیت، فقر فرهنگی، نظام آموزشی راكد و نبود بینش سیاسی را می‌شناسند. می‌داند و می‌فهمد كه دیگر زمان تغییر است و باید دست به اصلاح و اعتدال بزند. آن كه قرار است چهارسال، هنرمندانه دانش سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را در طبق اخلاص بگذارد و بي‌وقفه برای نام‌آوری میهن‌مان تلاش کند.
چقدر هیجان انگیز خواهد بود - بیست و نهم اردیبهشت ماه -  با وجود تمام اختلافات عقیده، باز هم همین مردم فهیم و با صلابت  كه برخوردها، گفت‌وگوها و حادثه‌ها را به كناری  نهاده‌اند و با وجود زخم‌هایی كه بر دل‌شان هست، با آنكه در عرصه سیاست، غرض‌ورزی برخی را می‌دانند برای اثبات حضور و بصیرتشان دست به حماسه‌ای كم‌سابقه بزنند.
 حس پر‌فهمی ‌خواهد بود كه هموطنانت با شوری وصف‌انگیز در صف‌های طولانی از اشتیاق، بلوغ فكری‌شان را برای انتخاب رییس جمهور منتخب‌شان  به رخ هم كشند. بي‌راه نیست اگر گفته شود، همین رد و بدل‌های جناح من جناح تو، یعنی این مرز و بوم نفس می‌كشد، یعنی این كشور هنوز در خزانه مملكت‌داری‌اش، اعتماد مردم را دارد و خدا كند كه شكوه حضور این مردم فهیم قدر دانسته شود، خداكند. «ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیر الفاتحین (سوره اعراف، آیه ۸۹) پروردگارا دری از رحمت به سوی ما و قوم ما بگشا كه راه تو راه حق است و تو بهترین گشاینده‌ای.» و امید است با اعلام نتایج انتخابات، منتخب مردم به این بیاندیشد كه چگونه می‌تواند قدردان آرای مردمی‌باشد و چه نقشه راهی را باید برای پاسخگویی به این اعتماد حداكثری و عزت ایران عزیز ترسیم کند. 
امیدوارم آن كه با رای اكثریتی مردم منتخب می‌شود، شعارهای تبلیغاتی خودش را به ویژه در حوزه آموزش وپرورش که محور توسعه پایدار است فراموش نكند و قدم در راه تحول گذارد.

فرهنگیان، حق انتخاب خود را پاس دارند
عبدالجلیل کریم پور- معلم و فعال رسانه‌ای

در دو مناظره‌ای که از صدا و سیما پخش شد، منتظر این بودم تا نظر کاندیداها را درباره آموزش و پرورش ببینم، اما صد حیف که این انتظار آب در‌هاون کوفتن شد و هیچکدام از کاندیداها به این مهم نپرداختند و فقط کاندیدای محترم به واردات ۲۰۰ میلیونی پوشاک دختر آقای وزیر آموزش و پرورش اشاره کرده و آن را به اصطلاح خود چون پتکی بر سر دولت زد. کاندیدای محترم به علت فقدان برنامه‌ای عملیاتی از جانب خویش، بیشتر به این موضوع نپرداخت و فقط بحث را به سمت مساله‌ای که ربطی به آموزش نداشت، سوق داد! شعارهای متعدد در مورد جایگاه معلم بدون پرداختن به برنامه‌های عملیاتی نیز مورد توجه قرار گرفت که هیچکدام از آن شعارها نه ربطی به دغدغه‌های فرهنگیان داشت و نه مشکلی از آموزش را رفع می‌کرد که خود این مساله نیز ناشی از بی توجهی به این نهاد موثر بود‌. اگر چه باید پذیرفت که کاندیداها کمتر آموزش و پرورش را در اولویت توجه خود قرار داده‌اند اما با توجه به اشاره‌های کوچک به این موضوع، باید گفت که هنوز هم روحانی رویه ای قابل قبول تر از بقیه در این مورد دارد.
اگر نظری کلی در توجه این دولت به آموزش و پرورش در قیاس با دولت نهم و دهم به این امر داشته باشیم، متوجه می‌شویم که آن انحصارگری، رفتارهای عجولانه و ... را کمتر در این دولت شاهد بوده و هستیم، به گونه‌ای که برنامه‌های قابل پذیرش تری را نیز از جانب ایشان شاهد هستیم .

من به روحانی رای می‌دهم، چون توجه بیشتری به اندیشه‌های متعدد دارد و سعی می‌کند تا حد امکان از ایده‌های متفاوت بهره ببرد. این امر در استفاده از یک موقعیت به عنوان دستیار رئیس جمهور در بحث اقوام و مذاهب، کاملا مشهود است . این جایگاه، نماد توجه به اقوام و مذاهب در کشور است که می‌تواند عاملی برای همدلی‌های متعدد باشد .

توجه به اهل سنت به عنوان مجموعه‌ای قابل توجه و موثر به عنوان شهروندی که حق استفاده از مزایا و موقعیت‌های متعدد را دارد، مولفه‌ای منطقی است که در رفتار و گفتار آقای روحانی حضوری جدی دارد .
البته باید اذعان کرد که ثبات اقتصادی نیز نسبت به دولت گذشته در این دولت حضور فعال‌تری داشته و قابل قبول‌تر بود‌.  همه این عوامل و خیلی از مولفه‌های دیگر باعث شد تا به روحانی رای بدهم .
صحبت از انتخابات مقوله نام‌آشنای فرهنگیان است. فضای مدارس ما مکانی امن برای رأی‌‌گیری است هم  از لحاظ تأمین نیروهایی که تا آخرین لحظه پای صندوق آرا می‌مانند هم از لحاظ فضا و مکانی که در اختیار رأی‌دهندگان قرار می‌گیرد.

حال سوال اساسی این است با توجه به نقش اساسی سازمان آموزش و پرورش در انتخابات ریاست جمهوری، جایگاه این نهاد در برنامه ریزی‌های کلان کشوری کجاست؟
آیا صرف وجود چند تشکل محدود فرهنگی که در بحبوحه انتخابات بروز و ظهور می‌یابند و در پایان انتخابات خاموش می‌شوند کافی است؟

آنچه برهمگان مبرهن است؛ مطالبات مغفول مانده فرهنگیان است که معمولا برای تحقق مطالبات خود به دلایل زیر رأی می‌دهند:

۱-‌ اعتلای فرهنگ  در آموزش و پرورش 

۲-‌ رفع تبعیضات آموزشی

۳- رفع فرهنگ امنیتی و ابقای امنیت فرهنگی

۴- برچیده شدن بساط انحصارطلبی

۵- آزادی بیان وگردش آزاد اطلاعات 

۶- ارتقای سطح معیشت و جایگاه اجتماعی

باید در نظر داشت سازمان آموزش و پرورش ساختاری گسترده و پیچیده دارد و بدیهی است. در تار و پود ساختار آن انتظارات زیادی نهفته باشد. وقتی در بحبوحه انتخابات صحبت از مشارکت حداکثری می‌شود ناخودآگاه نگاه‌ها به آموزش و پرورش معطوف می‌گردد.
آنچه در این برهه زمانی اهمیت می‌یابد ایجاد حس مشارکت‌پذیری در میان فرهنگیان است. حق انتخاب امتیازی است که نمی‌توان به سادگی از آن صرف نظر کرد.

روحانی امنیت روانی را در جامعه افزایش داد 
زیبا عزیزی -  فعال رسانه‌ای و همسر یک معلم

ما به عنوان یک انسان حق انتخاب داریم. انتخابی که در سرنوشت و آینده ما و جامعه و فرزندان ما نقش مهم و اساسی دارد. باید کسی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کنیم که به ما آزادی عمل و بیان بدهد من در بررسی نهایی به روحانی رای می‌دهم.  چرا که در‌ کل از زمان ایشان بیشتر احساس امنیت روانی بر جامعه حاکم شده است و اصولا جامعه تا حدودی به یک آرامش رسیده است. اطرافیانش آدم‌های کار کشته و کاربلدند و توانسته اند در همین چهار سال اول دولتش زمینه‌های لازم برای پیشرفت کشور را فراهم کنند. به نظرم کشورمان نیاز دارد که این دولت به کار خودش ادامه بدهد تا به نتیجه‌های مورد نظرش برسد.

به دولت صددرصدی روحانی رای می‌دهم
حسین صادقی - کارشناس آموزش و پرورش

به راستی در این برهه حساس رأی به كدام كاندیدای ریاست جمهوری، به نجات كشور از انزوای سیاسی و معضلات اقتصادی و اجتماعی كمك خواهد كرد؟ به بیان دیگر، رأی به كدام جریان فكری، به بهبودی اقتصاد بیمار تازه از بستر برخواسته كمك خواهد كرد؟ نه این است كه در گذشته ای نه چندان دور، كشتي‌های كشور اجازه تردد در آب‌های بین‌المللی را از دست داده بودند؟! مگر یادمان رفته است كه اجازه معاملات بانكی از ایران سلب شده بود؟ مگر می‌شود فراموش كرد كه توهمات واهی یك فرد، چگونه كشور را گرفتار تورم ٤٠ درصدی كرده بود؟ به راستی كدام عقل سلیم به ظهور خاوري‌ها، بابك زنجاني‌ها و رحیمي‌ها رای می‌دهد؟ كدام آزاداندیشی به برخوردهای گازانبری و خفقان اندیشه رای می‌دهد؟ هیچگاه یادمان نخواهد رفت كه در دولت قبل، جنبش‌های صنفی معلمان را كه جرمشان جز ندای برابری و فریاد عدالت‌خواهی و برخورداری از منزلت اجتماعی نبود، چگونه سركوب می‌شد.

 آن روز نه سردار و كاپیتانی به یاری معلمان آمد و نه رئیس قضا در صدد دفاع از حقوق ایشان قدمی ‌برداشت. امروز چه شده است كه همگی برای خرید رای شعاری جز معیشت فرهنگیان ندارند؟! به چه كسی، یا بهتر بگویم به چه برنامه ای و چه گفتمانی رای خواهیم داد؟ 

پاسخ روشن است: به حاكمیت عقلانیت، به گفتمان اعتدال، به امید، به برابری حقوق، رای خواهم داد تا وقتی آینده  فرزندانم را می‌بینم، شرمسار انتخابم نباشم، تا در پاسخ به سوال دانش آموزانم، آزادی اندیشه ارمغانم باشد تا در برابر میهنم و در برابر مردمم از غارتگران حمایت نكرده باشم.
آری من به روحانی رای خواهم داد، چرا كه شاهد تلاش‌های شبانه‌روزی تیم مذاكره‌كننده‌اش بوده‌ام، شاهد مظلومیت حضور وزیرش در برابر قضاوت تندروهای مجلس افراطي‌گران بوده‌ام. من با رای به دولت تدبیر و امید، به حضور مجدد وزیری رای خواهم داد كه شاهد حضورش در اتاق‌های عمل و مداوای بیمارانش بوده‌ام. به دستاوردهای دولتی رای خواهم داد كه تدبیرش سایه شوم جنگ را از سر مام وطن دور می‌كند، به اندیشه‌های كسی رای خواهم داد كه فرصت نقد را از اندیشه‌های مخالف نگرفت و بي‌هیچ تهدید و رعب و وحشتی، در مقابل چشمانش عملكرد وزرایش را به نقد نشست.
 به كاندیدایی رای خواهم داد كه دغدغه‌اش سلامت جامعه است و بودجه آموزش، بهداشت و درمان‌اش در اولویت برنامه‌های دولت‌اش باشد.
به هزاران دلیل دیگر به ادامه دولت تدبیر و امید رای خواهم داد كه توانست گل‌های امید را در قهقرا و نا امیدی اقتصادی، به كشور بازگرداند و غره نشود، چه بارها و بارها از نطق‌های وی شنیده‌ام  كه آنچه مطلوب دولت اوست، هنوز اتفاق نیفتاده است. پس بیایم برای اعتلای میهن اسلامی‌ و برای پایان دادن به افكار پوپولیستی، به ادامه اندیشه‌ای رای دهیم كه جز به عزت و سرافرازی ملت‌اش به چیز دیگری نمی‌اندیشد. به اندیشه ای رای دهیم كه قدرتمندترین كشورهای دنیا را به پای میز مذاكره نشاند و در استیفای حقوق ملت،قدمی ‌بازپس ننشست و نتیجه‌اش پایان دادن به اقتصاد صدقه‌ای و  ایجاد اعتماد جهانی و سرمایه‌گذاری مدرن‌ترین كشورهای جهان در بازارهای ایران و رشد بیش از ٣٠٠ درصدی صادرات ایران به اروپا شد.
یادمان نرود، در صورت توقف حركت چرخ اعتدال، دستاوردی جز بروز و ظهور دوباره تورم لجام‌گسیخته نصیب ملت نخواهد . به هوش باشیم كه اگر غفلت كنیم، شاهد حضور مجدد كاسبان تحریم و چپاولگران و غارت كشور به دست فرصت طلبان خواهیم شد.

پس مردم عزیز و فرهنگیان فرهیخته، برای تحقق كامل آرمان‌هایمان، برای سرفرازی و اعتلای كشور عزیزمان و برای اتمام كار نیمه‌تمام دولت در اقتصاد و برای پایان دادن به بد‌اخلاقي‌ها و برای اهمیت به امنیت و تأمین آرامش آینده فرزندان خود، به دولت صد درصدی روحانی رای دهیم نه به دولت ٤ درصدی یا ٩٦ درصدی. زنده‌باد ایران، زنده‌باد دولت تدبیر و امید.

رای به روحانی برای زنده ماندن امید
طیبه سالاری- دبیر بازنشسته آموزش و پرورش

به روحانی رای می‌دهم به خاطر اینکه کورسوی امید در قلب فرزندان جوانم روشن بماند، هرچند از جهت صنفی و حقوقی نقدهای اساسی دارم. زیرا همانطور که آموزش و پرورش از موضوعات کلان کشور هست امید و نشاط جوانان، تنش‌زدایی و مسایلی از این دست هم کمتر از آن اهمیت ندارد. آموزش و پرورش موفق دانش آموز، جوان و معلم بانشاط و امیدوار می‌خواهد. نکته ای که برای من در طی سنوات تدریسم خیلی حایز اهمیت بوده است آزادی بیان در کلاس است. 

در دوره دوم‌ هاشمی‌رفسنجانی سر کلاس خیلی حرفها علیه ایشان می‌زدم ولی کسی کاری با من نداشت اما در دور دوم احمدی نژاد دو بار حراست رفتم. حاضرم نان خالی بخورم ولی آزادی بیان داشته باشم. آنچه برای بنده محسوس است مدیران بسیار کم‌تجربه و بدون اطلاعات دولت دهم، اعم از مدارس و ادارات آموزش و پرورش (حداقل در منطقه‌ای که بنده شاغل بودم) است که امیدوارم این مشکلات هم
 حل شود.

در نیمه راه بر نمی‌گردیم
محمد شیورانی- معلم و فعال صنفی

برمی‌گردم به سال ۱۳۷۵و بهمن واسفند آن. صحبت از پیش‌بینی پیروزی ناطق نوری بود و با حضور خاتمی‌ به عنوان یک نکته مثبت که تنور را داغ کرده ولی باحدود ۳۰درصد آرا کنار خواهد رفت کنار آمده بودند .تعطیلات سال نو که تمام شد پیش‌بینی‌ها چیزدیگری نشان می‌داد همه به راه افتاده بودند که از پیروزی او جلوگیری کنند. انواع تبلیغات منفی برای خاتمی. و دوم خرداد شد و بعد از پایان رای‌گیری و در نیمه شب آن شب که از ستاد مرکزی انتخابات برمی‌گشتم تا خانه را دویدم. تا صبح خوابم نبرد و وقتی خبر کامل شد خیالم راحت شد. اما نه ما ۸ سال خون دل خوردیم و دیدیم که با همه کارهای مثبت او چه بلایی سرش آوردند. و سال ۸۴ می‌ترسیدیم که بعد از خاتمی‌چه خواهد شد و8سال خشکسالی شروع شد و با تمام قوا آنچنان بر زمینمان زدند که توانایی آه کشیدن هم نداشتیم و هر بار از پیروزی‌های ما در همه ابعاد می‌گفتند و ما می‌دانستیم که به قولی این تحریم‌ها هیچ اثری از ملت ما باقی نگذاشته است. جرقه‌ای زده شد و روحانی به میان آمد. با اینکه انتخاب صد در صدیمان نبود اما به اشاره سید کاری کردیم کارستان و کشور را از مهلکه نجات دادیم و نفسی طولانی به اندازه چهار سال ودر راهروهای مذاکرات سخت و طولانی و آمد و رفت‌های بسیار کشیدیم و شش‌هایمان به هوای تازه عادت کرد و به بسیاری از چشم‌اندازها امید پیدا کردیم و آرزوی ادامه راه پیدا کرده‌ایم و هنوز در نیمه راهیم و برنمی‌گردم. حالا چند نفری آمده‌اند و می‌خواهند ما را دوباره به مسیر چالش‌های قبلی و تکراری بکشانند و وعده‌های قشنگ و ظاهرفریب می‌دهند‌. اما باز هم تکرار می‌کنم ما در نیمه راهیم  و برنمی‌گردیم. پس به روحانی رای خواهیم داد .

رای دادن، شرط حداقلی برای تاثیرگذاری است
محمد‌رضا نیک‌نژاد- معلم و فعال صنفی 

بی‌گمان حضور در انتخابات چه از دیدگاه فردی و چه جایگاه اجتماعی و حتی شغلی برای ما بسیار مهم است. برای من به عنوانک شهروند و کسی که تا اندازه‌ای رویدادهایی مانند انقلاب و جنگ و تحریم و ... را دیده و البته آدمی ‌پا به سن گذشته نیز هستم آشکار شده است که مسیر دگرگونی‌های بزرگ از رهگذر دگرگونی‌ها و گام‌های کوچک می‌گذرد و ملت‌ها کامیابی‌های بزرگ را در کوره راه‌های اصلاحات همه جانبه فرهنگی، سیاسی، آموزشی، اجتماعی، خانوادگی، آموزشی و ... و با گام‌های کوچک برداشته اند. از این رو به عنوانک فرد ایرانی همواره بر این باور بوده ام که ما ایرانیان باید از فرصت حداقلی بهره بگیریم و در مسیری برآمده از تجربه‌های تاریخی، جهانی و آزمون و خطا از شیب آرام تپه ماهورهای دگرگونی‌ها بالا برویم و به قله‌های توسعه نزدیک شویم. با این پیش زمینه بر این باورم که شرایط حداقلی برای حضور و تاثیر گذاری بر روندهای اجتماعی- سیاسی از راه رای دادن فراهم هست و بی گمان در انتخابات شرکت می‌کنم.
اما از نظر جایگاه شغلی و به عنوانک فرهنگی نیز حضور در چنین انتخاباتی برایم مهم و تاثیرگذار است. آموزش و پرورش ما دچار گرفتاری‌های پرشماری است. این گرفتاری‌ها از کمبود شدید بودجه آغاز و تا کلاس‌های غیر استاندارد و ساختار و درونمایه‌های آموزشی ناکارآمد و دانش‌آموزان بازمانده و البته گریزان از آموزش و ‌... دامن می‌گستراند. رییس جمهور، دولت و وزیر آموزش و پرورشِ کارآمد بی‌گمان این امیدواری را پدید می‌آورد که اصلاحاتِ گام  به گام و بنیادین و داشتن دیدگاهی نوین به آموزش می‌تواند در میان‌مدت مهمترین نهاد توسعه‌ای را بسامان کند و آن را با توجه به هدف‌های نوین در مسیر پیشرفت رهنمون شود. گرچه در کل دست اندرکاران آموزشی دولت‌های گذشته در بسامان کردن این نهاد کامیابی‌های دلچسبی نداشته اند اما دست کم می‌توان گفت که آرامش و ثبات نسبی که دولت یازدهم-  در برابر شتاب‌زدگی و بی‌برنامگی آموزشی دولت دهم- با خود به همراه آورد، دستاوردی بود که می‌تواند راه را برای رفتن به سوی آموزشی کارآمد و تاثیر گذار فراهم کند. برای من فرهنگی تفاوت در روش و منش و گفتار و کردار وزیران آموزش و پرورش و افراد نزدیک‌شان در دو دولت دهم و یازدهم - که نمایندگی دو جناح در نظام را بر عهده دارند- کاملا هویداست و با مقایسه این دو رویکرد به آسانی می‌توان دریافت که در کدام سو می‌توان به آموزش و پرورش کارآمد و جایگاه تاثیرش در توسعه امیدوار بود.

اما از جایگاه یک کنشگر صنفی – مدنی نیز حضور در چنین انتخاباتی ضروری به نظر می‌رسد. برای آسان‌تر مطرح کردن این ضرورت به یک مثال بسنده می‌کنم. رویکرد حاضر در انتخابات کنونی که همانندی مانند دولت دهم دارد به کنش‌های صنفی - آموزشی انگ‌های سختی می‌زد و در دوره سکانداری‌اش بر نهاد آموزش، راه ارتباطی با کنشگران را نه تنها بست، بلکه فضا را به شدت برای آن‌ها تنگ و نفس‌گیر کرد. وزیر آموزش و پرورش‌اش که در دوره‌ای خود را به کنشگران صنفی نزدیک کرده بود در دوره چیرگی‌اش به نهاد آموزش سرد‌ترین برخوردها را با کنش‌های صنفی کرد و کمترین حمایت را از آسیب‌دیدگان اعتراض‌های معلمان نمود و ... اما در دیدگاه دیگر که تا اندازه‌ای حضور خویش در قدرت را مدیون پشتیبانی و حضور مردم می‌داند، می‌بینیم که درها را به سوی نهادهای مدنی فرهنگیان می‌گشایند و از نقدها و دیدگاه‌های آنها دست کم در گفتار حمایت می‌کند و با آن‌ها نشست می‌گذارند و آنان و دلنگرانی‌های شان را به رسمیت می‌شناسند. از این زاویه نیز من به عنوانک کنشگر صنفی – آموزشی در انتخابات شرکت کرده و به چنین دولتی رای می‌دهم.