ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 24.01.2021, 14:31
همدستانِ (درجه دوم) نظام‌های توتالیتر چه کسانی هستند؟

آذرخش ایرانی

در زبان آلمانی واژه‌ای هست به‌عنوان ‏Helfershelfer‏ که معنی واژه به واژه‌ی آن می‌شود: “کمک‌کننده‌ی کمک‌کننده” و ‏در فارسی به همدست یا همدستانِ (درجه دوم) معنی شده است، اما در اصطلاح، بیشتر در معنی منفی به کار می‌رود، ‏یعنی همدست یا همدستانِ (درجه دومِ) تبهکاران. این واژه به این مفهوم می‌تواند در هر موردی یا حوزه‌ای به کار رود: ‏از همدستی در یک کار خلاف در زندگی روزمره گرفته تا قتل و دزدی و خلافکاری‌های بزرگ‌تر و تا تبهکاری‌های ‏سیاسی و اجتماعی.‏

این اصطلاح به‌ویژه در ارتباط با رژیم توتالیتر و فاشیستی هیتلر در آلمان بیشترین کاربرد را پیدا کرد. هیتلر مانند ‏همه‌ی دیکتاتورها و نظام‌های تمامیت‌گرا و اقتدارگرا افزون بر همدستانِ مستقیم و درجه‌ی اول، یعنی فرماندهان نظامی، ‏وزرا و نمایندگان مجلس، مدیران ارشد و رؤسای نهادهای دولتی، همدستانِ غیرمستقیم و درجه‌ی دوم هم داشت که بدون ‏این همدستان، همدستان درجه‌ی اول به هیچ نمی‌توانستند اهداف و برنامه‌هایی نظام را پیش ببرند.

بسیاری از این ‏همدستانِ درجه‌ی دوم برخلاف همدستانِ درجه‌ی اول نه شناخته‌شده بودند و نه انگشت‌شمار. این‌ها در همه‌ی حوزه‌ها ‏حضور داشتند و مهم‌تر از همه، برخلاف همدستانِ درجه‌ی اول، در میان مردم زندگی می‌کردند. این‌ها کسانی بودند که یا ‏از سرِ ایمان و اعتقاد به حقانیتِ نظام حاکم و یا برای کسب موقعیت و جایگاه شغلی و اجتماعی بالاتر و یا حتی برای ‏حفظ موقعیت شغلی خود، پروژه‌ها و برنامه‌های تعیین‌شده‌ی اتاق فکر نظام را در میان مردم اجرا می‌کردند. در میان ‏آن‌ها از افراد گمنام گرفته تا کارمندان و مسئولان رده پایین مانند مربی‌ها و معلم‌ها، مدیران مدارس و آموزشگاه‌ها و ‏ادارات و سازمان‌های دولتی تا سربازان و نیروهای انتظامی و تا چهره‌ها و شخصیت‌های برجسته مانند نویسندگان و ‏هنرمندان و پزشکان و مهندسان و روحانیون و جز آن دیده می‌شدند. حتی کسانی هم بودند که به‌عنوان “نیکوکاران” و ‏‏”خادمان مردم” و به نام “نیکوکاری” و “خدمت به مردم” در تحکیم رژیم هیتلری نقش ایفا می‌کردند.

این‌گونه همدستانِ درجه‌ی دوم با شدت و ضعف‌هایی در همه‌ی گونه‌های نظام‌های توتالیتر و ایدئولوژیک، چه ‏ناسیونالیستی و چه سوسیالیستی، چه دینی و چه غیردینی نیز وجود داشته و دارند، با این تفاوت که در این‌گونه نظام‌ها ‏در مراحل نخستینِ پایه‌گذاری آن، بیشتر این افراد بر پایه‌ی اعتقاد و ایمان به حقانیتِ نظام حاکم عمل می‌کردند و می‌کنند ‏و بعدها که رژیم تحکیم یافته و انسان‌های صادق و سالم غربال و یا نابود شدند، راه برای ورود کسانی که هدفشان کسب ‏موقعیت و جایگاه شغلی و اجتماعی بالاتر است، هموار می‌شود.‏

استفاده از همدستانِ درجه‌ی دوم در نظام‌های ایدئولوژیک در روزگار ما، به‌ویژه در نظام‌های دین‌بنیاد، شکل سامانمند‏تر، مدون‌تر و پیچیده‌تری به خود گرفته است. برخی از اهداف و برنامه‌های این نظام‌ها به قانون و وظیفه‌ی کاری ‏تبدیل‌شده، مانند نظارت بر اجرای برخی مقررات انضباطی و موازین دینی که مسئولان در پایین‌ترین سطح مأمور ‏اجرای آن‌اند. ساده‌ترین و ظاهراً عادی‌ترین شکل آن، آماده کردن و هدایت دانش آموزان، دانشجویان، کارگران و ‏کارمندان برای شرکت در مراسم و تظاهرات رسمی و دیدارهای مقامات و یا رهبر نظام است.

این نظام‌ها حتی بودجه‌های هنگفتی را برای اجرای انواع پروژه‌ها و برنامه‌ها اختصاص می‌دهند و حتی به‌اصطلاح ‏شخصیت‌ها را مستقیم یا غیرمستقیم “می‌خرند”. برای مثال درحالی‌که فیلم‌سازان “غیرخودی” را از همه‌ی امکانات ‏محروم و کار را بر آن‌ها سخت می‌کنند، برای ساختن یک مجموعه‌ی تلویزیونی یا فیلم سینمایی از سوی تهیه‌کنندگان و ‏کارگردانان “خودی”، بودجه‌ی هنگفتی در اختیار آن‌ها می‌گذارند. و یا به گونه‌ی سازمان‌یافته و هدفمند، دست “خودی‌ها” ‏را در تأسیس انواع نهادها و بنیادهای اجتماعی و فرهنگی باز می‌گذارند و با در اختیار گذاشتن تسهیلات گسترده و ‏متنوع از آن‌ها حمایت همه‌جانبه می‌کنند.‏

یک مورد بسیار ویژه، حمایت و همراهی شخصیت‌های برجسته‌ی ملی و محلی مانند نویسندگان، هنرمندان و پزشکان و ‏مانند آنان در مناسبت‌های ملی و مذهبی، رویدادهای خاص و یا انتخابات سیاسی با انگیزه‌های متفاوت است و گاه حتی ‏این شخصیت‌ها در پوشش برنامه‌های فرهنگی، بی‌آنکه خودآگاه باشند، مورد سوءاستفاده‌ی سیاسی قرار می‌گیرند.‏

از دیگر عرصه‌های فعالیت و همراهیِ همدستانِ درجه‌ی دوم رسانه‌های گروهی و شبکه‌های اجتماعی هستند. انواع ‏بی‌شمار شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی ریزودرشت تبلیغی، دینی و سیاسی و حتی فرهنگیِ به‌اصطلاح بخش ‏خصوصی بدون حمایت مالی و سیاسی نظام‌های حاکم، توان راه‌اندازی و پیشبرد برنامه‌هایشان را نخواهند داشت. با ‏گسترش خواسته یا ناخواسته‌ی شبکه‌های اجتماعی اینترنتی در میان مردم، توجه نظام‌های توتالیتر به این شبکه‌ها بیشتر ‏شد و نفوذ خود را در آن‌ها گسترش دادند.

همدستانِ درجه‌ی دوم نظام در این شبکه‌ها چند دسته‌اند: نخست کسانی هستند ‏که همکاری مستقیم با نظام دارند و درواقع به جزیی از دستگاه نظام بدل شده‌اند. این گروه، در عمل، چشم و گوش نظام ‏هستند و حتی با نفوذ در شبکه‌های مستقل، سعی می‌کنند آن‌ها را بپایند و در صورت امکان با ایجاد فضای رعب و ‏وحشت، اعضای گروه را به سکوت وادارند و یا در بهترین حالت، با در دست گرفتن ابتکار عمل و ارسال انبوهِ مطالبِ ‏گزینشی و آماده، آن‌ها را از اهداف واقعی‌شان منحرف و دور سازند. دوم عده‌ای هستند که از حمایت‌ها و تسهیلات ‏غیرمستقیم نظام برخوردارند. این دسته برای به دست آوردن هر چه بیشتر امتیازات و امکانات در رقابت با دسته‌ی ‏نخست عمل می‌کنند و گاه از آن‌ها هم تندتر و “انقلابی” ترند. سوم گروهی هستند که ازنظر سیاسی و اعتقادی در ‏دودلی‌اند و میان مردم و نظام در نوسان. این عده گاه برای حفظ موقعیت خود، دانسته و گاه  ناآگاهانه به ابزار تبلیغی ‏نظام بدل می‌شوند. چهارم دسته‌ای هستند که برای منافع آنی و آتی و یا درخطر قرار نگرفتن و یا حتی فرصت طلبانه، در ‏مناسبت‌ها و رویدادهای سیاسی و اجتماعی مختلف خودشیرینی و فضای اجتماعی و فرهنگی را آلوده می‌کنند و بر ‏ابهامات و توهمات مردم درباره‌ی ماهیت واقعی نظام دامن می‌زنند.‏

سخن کوتاه: با یک نگاه سریع و کلی می‌بینیم که همدستانِ درجه دوم نظام‌های توتالیتر در میان خودمان هستند. از ‏خودمان هستند و شاید هم خودمان باشیم، بی‌آنکه بدانیم یا بخواهیم.‏

بهمن ۱۳۹۹‏