ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 28.11.2020, 12:36
سپاه در دیلمای انتقام‌گیری ترور فخری‌زاده

کاظم علمداری

آیا ترور فخری‌زاده، گسیل بمب‌افکن‌های ب-۵۲، سفر کریستفر میلر، جانشین وزیر دفاع آمریکا به منطقه، خبر ملاقات او با نتانیاهو و محمد بن سلمان، و برگشت ناو هواپیمابر یو اس اس نیمیتز آمریکا به خیلج فارس در همآهنگی با یک طرح است تا دولت بایدن نتواند به مناسبات دیپلماتیک با ایران برگردد؟ به این رخدادها باید اظهارات چند روز قبل دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، مبنی براینکه در این دو ماه باقی مانده از ریاست جمهوری او خیلی مسایل می‌تواند اتفاق بیفتد را اضافه نمود.

آیا خبر افزایش اورانیوم غنی‌شده توسط جمهوری اسلامی به میزان ۱۲ برابرِ حدی که توافق‌نانه برجام مجاز دانسته بود، دولت ترامپ و متحدان آن در منطقه را به این نتیجه رسانده است که تحریم‌های گسترده نتوانسته جمهوری اسلامی را از سیاست سمت‌گیری به سوی ساخت سلاح اتمی بازدارد؟ پس آنها به فکر راه حل نهایی، یعنی تخریب نظامی تأسیسات هسته‌ای ایران هستند؟ آنگونه که اسرائیل در مورد تأسیسات هسته‌ای عراق در سال ۱۹۸۱ و سوریه در سپتامبر ۲۰۰۷ انجام داد؟ اگرچه پراکنده و زیرزمینی بودن تأسیسات اتمی ایران عاملی است که شیوه تخریب به کار برده شده در عراق و سوریه را دشوار و یا غیرعملی می‌کند. آیا پرواز بمب‌افکن‌های ب-۵۲، به منطقه و برگشت ناو نیمیتز با هدف ترساندن جمهوری اسلامی، دلگرمی متحدان آمریکا در منطقه، بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران و یا به منظور مقابله با انتقلام‌گیری احتمالی جمهوری اسلامی علیه آمریکا و متحدان آن در منطقه به خاطر ترور فخری‌زاده انجام گرفته است؟

با نگاهی به توان بمب افکن‌های ب -۵۲ در عملیات استراتژیک متعدد و ظرفیت تخریبی عظیم آنها می‌تواند هریک از این عملیات باشد. این بمب‌افکن‌ها قادرند با سرعت زیاد زیر صوت در ارتفاعات تا ۵۰۰۰۰ فوت پرواز کنند و مهمات هدایت شونده هسته‌ای بسیار دقیق از هر نقطه جهان را با خود حمل و به اهداف تعیین شده شلیک کنند؛ و هم زمان نظارت کامل بر هر حرکتی در اقیانوس داشته باشند و به نیروی مستقر در ناوها کمک برسانند. بطوری که هر یک از این دو فروند بمب افکن ب-۵۲ می‌تواند ۱۴۰،۰۰۰ مایل مربع (۳۶۴،۰۰۰ کیلومتر مربع) سطح اقیانوس را کنترل کند. این هواپیماها در هر شرایط جوی در روز یا شب، می‌توانند تصاویر روشنی از زمین به دست دهند و کار هدف‌گیری را به طور قابل توجهی افزایش ببخشند. این بمب‌افکن‌ها به سلاح لیزری هدایت شونده نیز مجهز هستند. این شامل بمب‌های ثقلی، بمب‌های خوشه‌ای، موشک‌های هدایت شونده دقیق با فن‌آوری مدرن به روز شده‌اند.

ژنرال‌های آمریکایی پیشاپیش اعلام کرده‌اند که هر نوع اقدام نظامی علیه ایران می‌تواند به جنگ بزرگی بدل شود و از ترامپ خواسته‌اند از آن پرهیز کند. اما ترامپ معمولاً به مشاورانش گوش نمی‌کند. از سوی دیگر برکناری مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا و معاون‌های او مسئله را مشکوک جلوه می‌دهد. شاید یکی از دلایل برکناری اسپر همین برنامه عملیات نظامی علیه ایران و مخالفت او با آن بوده باشد.

ترامپ معمولا غیرقابل پیش‌بینی بوده و دکترین روشنی هم نداشته است. سیاست خارجی او تابع دو شعار اصلی او یعنی “اول آمریکا” و “باز سازی عظمت آمریکا” بوده است. این دو شعار در عمل به انزوای آمریکا و گسترش پوپولیسم انجامیده است. او هم جمهوری اسلامی را تهدید می‌کرده و هم پی‌درپی خواستار مذاکره با آنها شده است. او هدف خود از مذاکره را برای کسب امتیاز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز پنهان نکرده است. بطوری که به سران رژیم ایران اعلام داشته بود در پی براندازی جمهوری اسلامی نیست و اگر آنها حاضر باشند قبل از انتخابات مذاکره کنند امتیاز بیشتری خواهند گرفت و او به پیشرفت ایران کمک خواهد کرد. حال این زمان گذشته است. به نظر می‌رسد که ترامپ در فکر ایجاد موانع و مشکلاتی است که بایدن نتواند با جمهوری اسلامی به توافق برسد.

از سوی دیگر، اگرچه آمریکا حدود ۶۰ هزار نیروی نظامی در منطقه دارد، اما برای وارد شدن در جنگی تمام‌عیار علیه ایران، تدارک لجستیکی حداقل چند ماهه لازم است که تا کنون خبری در این باره هم منتشر نشده است. بنابراین در ارتباط با چرایی پرواز دو بمب افکن ب-۵۲ به منطقه که محل فرود آنها هم هنوز مشخص نیست، گمانه قوی‌تر همان امکان بمباران تأسیسات اتمی ایران و یا مقابله با عملیات انتقام‌گیری احتمالی ایران و یا هردو است.

در صورت رخداد این عملیات فرضی، آینده را واکنش جمهوری اسلامی به آن تعیین خواهد کرد که می‌تواند ایران را یا به جنگی تمام عیار بکشاند یا در همان محدوده تخریب تاسیسات اتمی نگهدارد. عراق و سوریه در برابر بمبارات تأسیسات اتمی خود توسط اسرائیل واکنشی نشان ندادند. جمهوری اسلامی چه خواهد کرد؟ جمهوری اسلامی ممکن است با علم به شکنندگی سیاسی و پی‌آمد‌های جنگ برای بقای خود، به عملیات تلافی‌جویانه محدود و نمادین بسنده کند؛ اما در صورت ورود ایران به جنگ، گذشته از آنکه می‌تواند جمهوری اسلامی را از قدرت کنونی‌اش خارج کند، فاجعه‌ای است که مصائب و پی‌آمدهای آن بر دوش مردم ایران خواهد بود، مردمی که خود در کشانده شدن کشورشان به این خصومت و جنگ تصمیم گیرنده نبوده‌اند. بلکه مسئولان اصلی جنگ احتمالی از یک سو، استبداد داخلی و سیاست آمریکاستیزی آن، و از سوی دیگر نا دیده گرفتن معاهده‌های بین‌المللی توسط دولت ترامپ با خروج یک‌جانبه از معاهده برجام است.

۲۸ نوامبر ۲۰۲۰


نظر خوانندگان:


■ جناب علمداری،
به نظر شما، آیا ارسال آنهمه سخت افزار سنگین از جمله هواپیمای ب-۵۲ به منطقه در یک هفته پیش حاکی از اشراف قبلی آمریکا از ترور فخری زاده نبود؟ اسراییلی‌ها به ندرت آمریکا را از عملیات امنیتی خود آگاه می‌کنند. شاید این بار به دلیل احتمال انتقام جویی ایران گسیل آنهمه سلاح یک عمل پیشگیرانه محسوب شد.
مهرداد


■ نوشته جالب و قابل انتظاری از جناب علمداری بود، اما چرا در عنوان مقاله از واژه انگلیسی دیلما(دیله ما) dilemma استفاده کرده و معادل فارسی مناسب آن، “دوراهی”، را به کار نبردند. دشوار می‌توان تصور کرد که ایشان با توجه به سال‌ها اقامت در آمریکا، ندانند که فارسی دیله ما، دوراهی می‌شود!
شاهین خسروی


■ جناب مهرداد گرامی،
من در مقاله، ارسال دو هواپیمای ب-52 در کنار بازگشت ناو هواپیمابرنمیتیز به خلیلج فارس را مرتبط با هدف‌های مشترکی ارزیابی کرده‌ام. از جمله برای مقابله احتمالی با عملیات تلافی جویانه جمهوری اسلامی و یا فراتر از آن بمباران برخی از تأسیسات اتمی؛ که البته اگر عملیات تلافی‌جویانه جمهوری اسلامی نمادین و برای دلخوشی پایگاه اجتماعی‌اش باشد، آمریکا هم واکنشی نشان نخواهد داد. حضور همین اندازه آرایش نظامی آمریکا در کنار متحدان منطقه‌ای‌اش کافی است که جمهوری اسلامی حداقل در این زمان دست به اقدامی جدی نزند. به ویژه آنکه برخلاف ترور قاسم سلیمانی این بار کسی مسئولیت آنرا به عهده نگرفته است.
در پاسخ به نکته جناب خسروی. برای کلمه دیلما معادل های دو راهی، دو راهه، برهان دو وجهی، برهان قاطع دو شق پیشنهاد شده که من با آنها آشنایی دارم، اما به نظر من این معادل ها معنی دقیق کلمه دیلما را نمی‌رساند. احتمالا می‌دانید که دیلما در جامعه‌شناسی اساس یک نظریه شده که در حوزه‌های مختلف از جمله دستگاه قضایی و نهاد آموزشی کاربرد داشته است و صرف دو راهی بازگو کننده آن نظریه ها نیست. به نظر من بهتر آن است که همان کلمه دیلما استفاده شود. خیلی کلمات دیگر هم از زبان‌های خارجی به زبان فارسی وارد شده که ترجمه نشده‌اند و همانگونه استفاده می شوند. به ویژه در حوزه تکنولوژی و علوم دقیقه. ایرادی هم ندارد.
با احترام، کاظم علمداری


■ آقای خسروی و علمداری، دی لما لاتین و یونانی می‌باشد. برگردان راست آن دو‌غیر یا دو- چنگ می‌باشد. ولی‌ این واژه دارای یک کاربرد مجازی شده است با تعریف ویژه خود. به فارسی‌ می‌شود برای آن چنین هم ارز را نوشت: دو- دوش- چنگ یا دو- دشوار، دوش در فارسی منفی‌ کننده است، مانند دوش‌نام، دوش‌من، دشامد (رخداد بد). برای آگاهی‌ بیشتر به این تار‌سیت بنگرید. http://dictionary.obspm.fr/
فریدون


■ با سپاس جناب فریدون برای آگاهی مفیدتان.
نمی خواستم وارد این مباحثه بشوم. زیرا خارج از موضوع مقاله است. من همچنان معتقدم که هنوز معادل دقیق این واژه در فارسی ساخته نشده است و ایرادی هم نیست.
اشاره شما به استفاده مجازی از این واژه در جامعه شناسی، روانشناسی اجتماعی، جرم شناسی و اقتصاد است که زمینه‌ساز چندین “تئوری بازی” یا “گیم تئوری” (نظریه‌های بازی و انتخاب عمومی، همراه با مدل کلی عقلانیت) است.
بارز ترین کاربرد تجربی آنها “دیلمای زندانیان” و “دیلمای دانشجویان” است. کاربرد اولی برای کشف پنهاهکاری مجرمان گرفتار در اداره پلیس برای اعتراف به جرم خود است؛ که از طریق انتخاب میان گزینه‌های مجازات نامطلوب و بسیار نامطلوب، عقلانیت زندانی را وارد یک بازی می کنند تا به جرم خود اعتراف کند و یا همدست خود را لو بدهد. بی‌آنکه شنکنجه و فشاری اعمال کنند. (فرصت توضیح جزئیات این بازی در این جا نیست).
این نظریه در آموزش و پرورش برای کم کردن هزینه دولت و رونق بخشیدن به صنعت بکار رفته و موفق بوده است. یعنی دانشجویان را وارد بازی انتخاب رشته تکنیکی با دوره تحصیلی کوتاه مدت و ضمانت کاری، از یک سو، و انتخاب رشته‌های علوم اجتماعی با دوره طولانی کسب مدرک لیسانس و بالاتر، اما خطر روبرو شدن با مشکل کاریابی کردند. این موضوع بعد از جنگ جهانی دوم معضلی بزرگ برای دولت ها در فرانسه، انگلستان و آمریکا شده بود. این بازی عقلانی به ویژه در فرانسه کار کرد و بسیاری از دانشجویان علوم اجتماعی که سالیان دراز در دانشگاه می ماندند و برای دولت هزینه ایجاد می کردند را حل کرد.
دانشجویان رشته های علوم اجتماعی می‌دانستند در صورت فارغ التحصیل شدن با مشکل کاریابی روبر خواهند بود، پس بهتر است دانشجو بمانند تا از مزایای دانشجویی استفاده کنند. با راه انداختن این بازی عقلانی، توانستند بسیاری را روانه رشته‌های تحصیلی تکنیکی دو ساله کنند و جوانان زودتر شغل و در آمد پیدا کنند. با جذب دانشجویان به رشته‌های دو ساله تکنیکی، صنایع نیز رونق یافتند.
کاربردهای دیگر تئوری دیلما در ائتلاف‌سازی، نرم و هنجارسازی، اعتمادسازی، و استفاده در بازار بورس در عرصه های فروش سهام بُنجُل که به “پنی‌استاک” شناخته می‌شوند، است.
با احترام، علمداری