ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 27.06.2020, 17:09
کردها؛ ستم مرکزی و دیکتاتوری محلی

حمید فرخنده

.(JavaScript must be enabled to view this email address)

درباره ستم مضاعفی که سال‌هاست بر قومیت‌های مختلف ایران بویژه کردها می‌رود در مناسبت‌های مختلف بحث و گفت‌وگو می‌شود. موضوعی که اما کمتر به آن پرداخته می‌شود ستم دیگری است که از سوی احزاب مسلح کرد بر اهالی کردستان تحمیل می‌شود. مسلم است که حکومت مرکزی سهم اصلی در ستم مضاعفی که در حق قومیت‌های مختلف و از جمله کردها اعمال می‌شود، دارد. اما مبارزه مسلحانه احزاب کردی نیز محصولی جز جنگ، کشتار، آوارگی و ناامنی برای مردم کردستان به ارمغان نمی‌آورد. به این دلیل عنوان «ستم سه گانه» به‌جای ستم مضاعف شاید عبارت مناسب‌تری باشد برای نشان دادن مصائبی که بر مردم کرد هم از ناحیه حکومت مرکزی و هم از جانب احزاب مسلح خودی وارد می‌شود.

اخیرا اخباری منتشر شد مبنی بر به قتل رسیدن دو نفر از اهالی کردستان به دست نیروهای «پژاک»، یکی اهل روستایی در اطراف مریوان و دیگری از روستایی نزدیک اورامانات. یکی بخاطر خودداری از پرداخت کمک مالی به آنها و دیگری بخاطر قطع همکاری خود با این حزب. حزبی که خود را «حزب حیات آزاد کردستان» می‌نامد اما حیات از هموطن و هم‌زبان تنگدست خود می‌گیرد و حق انتخاب آزاد برای بودن یا نبودن با این حزب برای عضو خود قائل نیست.

احزاب مسلح کرد خود را نماینده خلق کرد می‌نامند و این درحالی است که مردم کردستان هیچ وقت این امکان را در دهه‌های گذشته نداشته‌اند تا نشان دهند واقعا تا چه میزان از این احزاب حمایت می‌کنند و یا اینکه تا چه اندازه اصولا با مبارزه مسلحانه بعنوان روش مبارزه موافقند.

مبارزه مسلحانه یک سازمان چریکی شهری صدمه کمتری به مردم بیگناه می‌زند، اما مبارزه مسلحانه در سطح یک منطقه بزرگ قربانیان زیادی می‌گیرد، ناامنی ایجاد می‌کند و ترمز دیگری، اضافه بر موانع موجود ساختاری، بر توسعه منطقه است.

بدون شک این احزاب در میان کردها طرفدارانی دارند اما شواهد نشان می‌دهد که میزان حمایت مردمی از احزاب مسلح بسیار کمتر از آن چیزی است که این احزاب ادعای آن را دارند. قطعا میزان بالایی از نارضایتی از حکومت در کردستان وجود دارد، اما این نارضایتی به معنای حمایت از مبارزه مسلحانه و جنگ نیست. چنانکه استان کردستان و دیگر مناطق کردنشین در انتخابات ریاست جمهوری دو دوره اخیر علیرغم دعوت احزاب مسلح کرد به تحریم انتخابات، میزان مشارکت بالایی داشتند.

احزاب مسلح کرد با دمیدن بر حس ناسیونالسم ویرانگر و معجونی از مائوئیسم، مارکسیسم، جنگ پارتیزانی و ضد و بند با اسرائیل و عربستان سعودی نه تنها یار شاطر کردها نیستند و صلح، آرامش و توسعه برای مردم این منطقه به ارمغان نمی‌آورند، بلکه بار خاطر آنها نیز هستند.


نظر خوانندگان:


■ بسیار خوشحالم که بالاخره یکی پیدا شد و دل به دریا زد و چهار خط در دفاع از مردم بیچاره کردستان نوشت و جرئت کرد به (دیکتاتوری محلی) عده‌ای خان‌زاده اشاره کند. نویسنده محترم آماده باشد که انگ جاسوسی و عامل جمهوری اسلامی و غیره را به جان بخرد. چون وارد بحث در حوزه‌ای شده است که حتی سازمان‌های سیاسی هم مایل نیستند در باره آن صحبت کنند. زیرا غالبا تصور می‌کنند هر کس تفنگ به دست گرفت و با جمهوری اسلامی مخالفت کرد حتما انقلابی هم هست!!!! در صورتی که چند تا خان و تعدادی متوهم می‌خواهند با بهره برداری از حکومت ارتجاعی جمهوری اسلامی و سوء استفاده از احساسات قومی جوانان آن‌ها را گوشت دم توپ کنند. خودشان هم در اروپا و آمریکا برای نوکری قدرت‌های بزرگ دنبال آمریکا و اسرائیل و عربستان بدوند. دنیا را چه دیدی شاید روزی روزگاری آمریکا در منطقه دست به اقداماتی زد و یک کردستان دیگری مثل عراق درست شد. و چند تا خان مثل طالبانی و بارزانی یک حکومت زپرتی نوکر آمریکا درست کردند. و نام آن را با هیاهو گذاشتند دستیابی به استقلال، آزادی و دموکراسی. (معروف است که عده‌ای حاضر نیستند معاون نخست وزیر باشند ولی برای کدخدا شدن جان هم می‌دهند.) می‌دانم که در این زمینه سخن بسیار است و باید اهل سیاست به آن بپردازند. در اینجا من به سهم خود از نویسنده برای همین اندک سپاسگزارم.
گیتی‌گرا


■ برادر گیتی گرا!! نوشته‌ی حمید فرحنده بر اساس واقعیات نگاشته شده است. کسی هم نمی‌تواند تهمت “جاسوسی و عامل ج. ا” را بزند. منتها ایکاش ذکر می‌کردند: شکل مبارزه‌ی مخالفین را حاکمان تعیین می‌کنند.
اما نوشته‌ی شمابا ادبیات سازمان اطلاعات سپاه و مرتجعین حاکم اصلا مو نمی‌زند!! دقیقا حرف دل “برادران” را زدی.
محمد


■ آقا محمد گرامی
لطفا شما با ادبیات مستقل و انقلابی پاسخ دهید بارزانی و طالبانی جزو کدام بخش از مردم کردستان عراق بوده‌اند؟ آیا آمریکا در ایجاد حکومت کردستان عراق نقش اساسی داشت یا نه؟ آیا بدون دخالت قدرت‌های خارجی و صرفا با درگیری های مسلحانه محدود در کوهپایه‌های کردستان این سازمان‌ها پیروز خواهند شد؟ آیا اگر حاکمان شکل مبارزه را تعیین می‌کنند فکر نمی‌کنید انقلابیون باید به آن تن در ندهند و خود مستقل عمل نمایند؟ آیا پیشنهاد شما این است که در مقابل سرکوب‌های رژیم بقیه سازمان های سیاسی در ایران هم باید تفنگ به دوش بگیرند؟ آیا فکر نمی‌کنید همین مانور های مسلحانه بهترین بهانه را به رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی برای سرکوب عریان مبارزان می دهد؟ آیا سال‌ها مبارزه مسلحانه در زمان شاه و به خاک افتادن بهترین فرزندان میهن به نتیجه مطلوب شما انجامید؟ آیا خبر دارید که دنیا تغییر کرده و جهان به سوی مبارزه مدنی و ضد خشونت که مورد پسند حاکمان نیست پیش می‌رود؟ آیا برای پیشبرد امر مبارزه نباید راه و روشی را انتخاب کرد که کمترین قربانی و کمترین هزینه را داشته باشد؟ آیا ساختار سازمانی پژاک و نگاه حاکم بر آن موجب نشده است که دو شهروند بیگناه کردستان را بکشند؟ آیا به فکر شهروندانی که علیرغم همه دشمنی با جمهوری اسلامی نمی‌خواهند بدون داشتن چشم اندازی روشن قربانی شوند هستید؟ آیا من حتما باید نام رهبرانی را که خان زاده هستند و مرتب در وزارتخانه های خارجی دنبال پول می‌گردند بنویسم؟ آیا نوشته حمید فرخنده نمی‌گوید که عملکرد گروه های مسلح کرد باعث ستم مضاعف در کردستان ایران شده است؟ آیا من که هزارتا سوال دارم و این شیوه از مبارزه را به ضرر مردم ایران به ویژه کردستان می‌دانم عامل رژیم هستم؟
من از پیش می دانستم که امثال شما چون در پاسخ به این همه معضل کم می آورید به امثال من انگ اطلاعات سپاه می زنید.
گیتی گرا