ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 25.04.2006, 12:52
ديوار بلند بی‌اعتنايی

ترجمه احمد سمايی

آوريل ۱۹۸۶. آلکسی يابلوکوف، جانورشناس روس به منظور کشف جزييات بيشتری از زندگی نوعی از خزندگان در کازاخستان به سر می‌برد. او حالا آن روزهای حادثه را به ياد می‌‌آورد، حادثه‌ای که زندگی او را بسان زندگی بسياری از مردم اتحاد شوروی سابق دستخوش تغيير کرد. يابلوکوف:" خبر انفجار را من از راديو شنيدم، فکر کنم دو روز بعد از حادثه ، يعنی روز ۲۸ آوريل بود." در همين روز روزنامه " پروادا" (حقيقت) نيز خبر مختصری از انفجار را به اطلاع خوانندگانش رساند. اما نه خبر راديو، نه خبر پروادا و نه خبر رسانه‌های ديگر شوروی در روزها و هفته‌های نخست پس از حادثه چندان با واقعيت تطابق نداشتند. يابلوکوف می‌گويد:" انفجار چرنوبيل در رسانه‌های مزبور عمدتا به صورت حادثه‌ای جزيی و کم اهميت بازتاب يافت. مدت‌ها بعد بود که من توانستم به عمق و ابعاد اين حادثه پی ببرم."

برای يابلوکوف که در حال حاضر رياست مرکز مطالعات سياست‌های زيست‌محيطی روسيه را به عهده دارد ديگر ترديدی باقی نمانده است که " حادثه چرنوبيل باعث فروپاشی اتحاد شوروی شد. اين يک ادعا نيست، بلکه يک واقعيت علمی است." صرفنظر از اين که مدعای يابلوکوف را بپذيريم يا رد کنيم يک چيز به هر صورت واقعيت دارد: ساعت يک و بيست و چهار دقبقه نيمه شب ۲۶ آوريل ۱۹۸۶ با آزمايش ناموفقی که در نيروگاه اتمی چرنوبيل روی داد و به انفجار سقف چند هزار تنی آن و پخش مقدار متنابعی از مواد راديوآکتيو در فضای اطراف منجر شد عملا شماری از تحولات و رويدادهای سياسی زنجيره‌ای نيز به جريان افتاد.

واسيلی نسترنکو، کارشناس فيريک هسته‌ای از روسيه سفيد از جمله کسانی است که سريعا به خطيربودن پيامدهای ناشی از حادثه چرنوبيل وقوف پيدا کردند. او روز ۲۸ آوريل ۱۹۸۶ در مقام رييس انستيتوی انرژی هسته‌ای روسيه سفيد برای انجام ماموريتی به کرملين فراخوانده شد و در آنجا جزيياتی از حادثه چرنوبيل به اطلاع وی رسيد.نسترنکو بلافاصله با مينسک ( پايتخت روسيه سفيد) تماس تلفنی برقرار کرد و علاوه بر انستيتوی تحت مسئوليت خود و رييس آکادمی علوم روسيه سفيد ، نيکلای سليونکف، رهبرحزب کمونيست اين جمهوری را نيز در جريان جزييات ماجرا قرار داد. نسترنکو به سليونکف اکيدا توصيه کرد که مردم را تا شعاع يک صد کيلومتری نيروگاه تخليه کنند و به محل امنی انتقال دهند. به نوشته نسترنکو در نشريه " اروپای شرقی"، واکنش رهبر محلی حزب کمونيست غير قابل باور بود:" جايی برای نگرانی و سراسيمه شدن نيست، ما از انفجار خبر داريم، ولی خوشبختانه مهار شده است." نسترنکو در ادامه مقاله خود به گونه‌ای تکان دهنده توضيح می‌دهد که چگونه در روزهای اول حادثه همه تلاش‌های او برای اتخاذ تدابير حفاظتی جهت مراقبت از سلامت مردم به "ديوار بلند بی اعتنايی" برخورد کرده است: نه اقدامی برای توزيع يد در ميان مردم به عمل آمد و نه فروش مواد غذايی در هوای آزاد ممنوع اعلام شد. برای محدود کردن حضور بچه‌ها در فضای بيرون نيز اقدامی صورت نگرفت، سهل است که در تظاهرات اول ماه مه نيز حضورشان نمودی برجسته داشت. تنها پيشنهاد من که به مورد اجرا گذاشته شد همانا پخش مواد کاهنده اشعه در خيابان‌ها پيش از شروع تظاهرات روز جهانی کارگر بود. بايد روزها می‌گذشت تا رهبری روسيه سفيد سرانجام به اين تصميم برسد که مردم را از شعاع ۳۰ کيلومتری نيروگاه دور کند.

حکومتی که فرومی‌پاشد
ميخاييل گورباچف، رهبر وقت اتحاد شوروی، اينک حادثه چرنوبيل را "يک نقطه عطف تاريخی" تلقی می‌کند. به گفته او دوران پيش از چرنوبيل و دوران پس از ان دو دوره کاملا متفاوت در دهه‌های متاخر اتحادشوروی بودند. با اين همه برای او کماکان مشکل است که به ناکارآيی اتحاد شوروی در رويارويی با حادثه چرنوبيل اذعان کند. وی در مصاحبه اخير خود با نشريه روسی "ناوايا گازاتا" می‌گوید: " به باور من، تا آنجايی که امکانات اجازه می‌داد در جريان کامل واقعه قرار گرفته بودم. ولی در آن روزهای نخست برای بهترين کارشناسان نيز ممکن نبود که به همه ابعاد حادثه و پيامدهای آن پی ببرند." گورباچف هنوز نيز از اين که تازه سه هفته بعد از حادثه از طريق تلويزيون با مردم شوروی در باره آن سخن گفته است دفاع می‌کند، چرا که قبل از آن " اطلاع دقيقی از ابعاد ماجرا نداشته است." او در توجيه اين تاخير می‌نويسد:" به زلزله اخير پاکستان هم که نگاه کنيد، می‌بينيد که چندين هفته لازم بود تا تخمينی از ابعاد حادثه به دست آيد. در چرنوبيل مسئله از اين هم پيچده تر بود."

چند سالی طول کشيد تا چشمان مردم شوروی بالاخره به روی ابعاد و پيامدهای فاجعه چرنوبيل گشوده شد. در واقع بر بستر سياست مبتنی بر "گلاسنوست" و "پرسترويکا" ‌بود که چنين امکانی فراهم آمد. در سايه شفافيت اطلاع رسانی ناشی از اين سياست‌ها بود که جنبشی برای حفاظت از محيط از زيست در شوروی نيز شکل گرفتن آغاز کرد، جنبشی که آلکسی يابلوکوف از چهره‌های شاخص.آن بود و به تشکيل شاخه‌ای از "صلح سبز" در شوروی منجر شد. يابلوکوف در اين باره می‌گويد:" تازه سه سال بعد ، يعنی سال ۱۹۸۹ بود که من به ابعاد واقعی فاجعه چرنوبيل بيشتر پی بردم." در آن هنگام يابلوکوف به تازگی به نمايندگی شورای عالی (مجلس) اتحاد شوروی انتخاب شده بود. با تلاش وی و شماری ديگر از نمايندگان قانونی به تصويب مجلس رسيد که اسناد و مدارک فاجعه چرنوبيل را از شمول سريت و محرمانگی خارج می‌کرد و انتشار آزادنه آنها را ممکن می‌ساخت. اين گونه بود که شهروندان شوروی سرانجام ورای شايعات و حدس و گمان‌ها از برخی از جنبه‌های فاجعه چرنوبيل اطلاعات بيشتری کسب کردند.

گورباچف درسال‌های آخر زمامداری خود چندين بار انفجار چرنوبيل را در کنار اعزام نيرو به افغانستان و زلزله سال ۱۹۸۸ ارمنستان از جمله عوامل اصلی تضعيف اتحاد شوروی معرفی کرد. واقعيت اين است که هر سه اين رويدادها بار سنگينی را بر بودجه کشور تحميل کردند و در کنار مسائل ساختاری نهايتا به فروپاشی اتحاد شوروی منجر شدند. رهبر سابق شوروی در مصاحبه اخير خود با "ناوايا گازتا" اما ورق را برعکس کرده و نظر ديگری ارائه می‌دهد:" اين انفجار چرنوبيل نبود که در فروپاشی اتحاد شوروی نقش بازی کرد، بلکه بر عکس ، اين فروپاشی بود که تاثيرات و موانعی زيانبار در راه رفع پيامدهای آن حادثه به وجود آورد و جمهوری‌های متاثر از آن فاجعه با مصيبت و بدبختی‌هايشان تنها و بی پناه شدند."