ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 18.03.2019, 20:45
برباد رفتن یک‌شبه اعتبارهای سیاسی

حمید آقایی

عنوان اصلی مقاله:
‏سیستم اعتباری سیاسی‎ و برباد رفتن یک‌شبه اعتبارهای سیاسی

«سیستم اعتباری اجتماعی» زمانی به عنوان یک سیستم جدی و با برنامه، مورد توجه قرار گرفت که دولت چین اجرای ‏آزمایشی این سیستم را در برنامه کار خود قرار داد، که ظاهرا در سطح محدودی نیز پیاده کرده است. این سیستم ‏جدید که مجهز به پیشرفته‌ترین تکنولوژی شناسایی شهروندان چینی است، می‌تواند نقض قوانین شهری، از جمله ‏عبور از چراغ قرمز را همراه با مشخصات کامل فردِ خاطی ضبط نماید. مکانیزم‌هایی در این سیستم کنترل و اعتبار‏دهیِ اجتماعی تعبیه شده‌اند که فرد خاطی در صورت تکرار یک خطا نمره اعتباری منفی دریافت می‌کند. این ‏امتیازی منفی می‌تواند بعد‌ها در هنگام تقاضای کار یا نقل مکان به شهر دیگر و یا ورود به دانشگاه مشکل‌ساز ‏باشد.

در گذشته تصور وجود چنین سیستمی فقط از طریق داستان‌ها و فیلم‌های تخیلی امکان‌پذیر بود. برای مثال در یکی از ‏مجموعه‌های سریال آینه سیاه (‏black mirror‏) جامعه‌ای به تصویر کشیده می‌شود که شهروندان آن می‌توانند از ‏طریق یک برنامه کامپیوتری، که روی تلفن‌های همراهشان نصب شده است، به یکدیگر امتیاز منفی یا مثبت دهند. ‏امتیازی که فقط بر اساس سلیقه امتیاز دهنده تعیین می‌شود، که آیا او از برخورد شما راضی بوده است یا خیر. در ‏این جامعۀ فرضی، هر اندازه شهروندان امتیازهای مثبت بیشتری دریافت کنند از امکانات اجتماعی و شهری بهتری ‏برخوردار می‌شوند. جامعه‌ای که حتی تصور تحقق آن بسیار ترس‌آور و وحشتناک است.

این سیستم، به جز دولت چین که ظاهرا طرح آزمایشی سیستم اعتباری اجتماعی را آغاز کرده است، خوشبختانه در ‏هیچ کشوری پیاده نشده است، مضاف بر اینکه سیستم مزبور اساسا در کشورهای دمکراتیک امکان اجرا ندارد، و ‏همچنین، دولت‌های استبدادی مانند جمهوری اسلامی نیز به‌طور کلی فاقد توانایی‌های تکنولوژیک لازم برای اجرای ‏این طرح هستند.

اما در عین حال باید به این واقعیت توجه داشت که وسایل ارتباط جمعی اینترنتی مانند فیس‌بوک، توئیتر، تلگرام و ‏ایستاگرام، امروزه علاوه بر انتشار اخبار، تصاویر و شرح‌حال‌های فردی و جمعی، در نقش یک سیستم اعتباری و ‏امتیازدهی نیز ظاهر می‌شوند، که می‌توان آن را «سیستم اعتباری عمومی» نامید. با این تفاوت که کنترل این سیستم ‏در دست یک دولت و حکومت خاص نیست؛ البته اگرچه دولت‌ها و قدرت‌های سیاسی و اقتصادی نیز سعی می‌کنند ‏با تبلیغات و پخش اخبار موردنظر خود و یا حتی جعل خبر، از مکانیزم اعتباردهی و اعتباربخشی این وسایل ‏ارتباطی حداکثر بهره را ببرند.

این یک واقعیت غیرقابل تردید است که در دنیای امروز، اینترنت و رسانه‌های جمعیِ آن، بخش جدایی‌ناپذیر از ‏فضای عمومی جوامع بشری، که سیاست یکی از موضوعات مهم آن است، شده‌اند. به طوری که که می‌توان گفت، ‏به‌ویژه در کشورهایی که از اینترنت و تلفن‌های همراه هوشمند به‌نحو گسترده و همه‌گیر استفاده می‌شوند، این ‏وسایل ارتباط جمعی، فضای عمومی و سیاسی جامعه را، بسیار بیشتر از رسانه‌های رسمی، تحت تاثیر جدی خود ‏قرار می‌دهند و حتی کنترل می‌کنند و به دنبال خود می‌کشانند.

تاثیرگذاری و کنترل رسانه‌های اینترنتی اما معمولا از دو طریق صورت می‌گیرد. یا از طریق اخباری که پخش‏کنندگان آن مدعی واقعی بودن آنها هستند؛ و یا از طریق انتشار نظرات و عقاید فردی و یا جمعی و گروهی. نظرات و ‏عقایدی که معمولا به عنوان ایده‌های علمی، متکی بر فاکت‌ها و بنابراین قابل‌قابل بحث ارائه نمی‌شوند، بلکه ‏به عنوان یک حقیقت مطلق اعلام می‌گردند.‏‎ ‎اخبار و نظراتی که امتیاز و یا به زبان فیس‌بوکی لایک نیز می‌گیرند.

در این سیستم که می‌توان آن را «سیستم اعتباری سیاسی» نامید، هر اندازه تعداد امتیازها و لایک‌ها بیشتر باشند ‏احتمال حقیقی و قابل‌باور بودن اخبار و عقاید و شرح حال نیز بالاتر می‌روند. اما آیا میزان بالای امتیازها می‌تواند ‏دال بر حقیقی بودن یک خبر یا نظر و شرح حال باشد؟ می‌دانیم که تجربیات گوناگون بارها خلاف این ادعا را نشان ‏داده‌اند، به طوری که برخی دوران و فضای عمومی جدیدی را که توسط رسانه‌های اینترنتی بوجود آمده‌اند، دوران ‏پسا-حقیقت می‌نامند. دورانی که یک نظر و عقیدۀ بدون پشتوانۀ لازم علمی، لباس حقیقتِ مطلق بخود می‌پوشاند. ‏دوران و فضایی که به همین دلیل، اصول اخلاقی مانند شفافیت، آزادی و استقلال اندیشه را می‌تواند در معرض خطر ‏جدی قرار دهد و تشخیص دروغ و حقیقت را دشوار سازد.

سیستم اعتباری سیاسی اما بر خلاف سیستم اعتباری اجتماعی، که دولت چین قصد پیاده کردن آن را دارد، به دلیل اینکه ‏مالکیت‌ناپذیر است، آنتی تز و پادزهر درونی خود را نیز در اختیار دارد. نبود یک مالکیت یگانه بر دنیای اینترنت و ‏رسانه‌های اینترنتی موجب می‌شود که، علی رغم پخش بسیار گسترده اخبار و نظرات غیر واقعی و یا دروغ، به دلیل ‏باز بودن و ماهیت دموکراتیک و پلورال اینترنت، سرانجام و در نهایت، غیرواقعی و دروغ و نادرست بودن این اخبار ‏و نظرات برملا شوند. در واقع همین مکانیزم است که سرانجام، حتی با وجود امتیازات بالا به یک نفر که مدعی یک ‏نظریه خاص است، انگیزه و ماهیت اصلی نظرات وی را کشف و برملا می‌کند و صحت و درستی آنها را با وجود ‏امتیازهای بالای اولیه به مردم نشان دهد.

برای نمونه می‌توان به اخبار منتشر شده پیرامون اختلاس و دزدی در پرونده پتروشیمی اشاره کرد که یکی از ‏متهمین آن مرجان شیخ الاسلامی همسر مهدی خلجی است. با توجه به اینکه صحت اختلاس‌هایی که تا کنون توسط ‏کارگزاران و مدیران جمهوری اسلامی صورت گرفته است کاملا ثابت شده‌اند، می‌توان حدس قریب به یقین زد که ‏اختلاس اخیر و نقش ایشان نیز داستانی است واقعی، به‌ویژه با سوابق و مسئولیت‌هایی که نامبرده در جمهوری ‏اسلامی داشته است.

موضوع مورد بحث اما مرجان شیخ الاسلامی نیست، بلکه همسر ایشان است که در سالهای اخیر یکی از نظریه‏پردازان مطرح در بین اپوزیسیون جمهوری اسلامی بوده است. نظریه‌پرداز و فعال سیاسی که عقاید و گفته‌هایش ‏وسیعا پخش می‌شدند و امتیازهای نسبتا بالایی نیز می‌گرفتند. به‌ویژه موضع سیاسی وی مبنی بر حمایت از تحریم‌های اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی توسط آمریکا، تحریم‌هایی که اگر برای مردم ایران نتیجه‌ای جز رنج و ‏ملالت اقتصادی به‌دنبال نداشته‌اند، برای شرکت‌هایی که تخصص اصلی‌شان دور زدن تحریم‌ها است، آب و نان ‏فراوان داشته و دارند.

اینجاست که شفافیت و مالکیت ناپذیری و جریان آزاد اینترنت سرانجام ماهیت اصلی نظریات سیاسی چنین افرادی را ‏آشکار می‌کنند و در یک لحظه همه امتیازهای مثبت و لایک‌ها که سرمایه سیاسی این افراد بودند را بر باد می‌‏دهند. جالب اما واکنش مهدی خلجی به اخبار اختلاس همسرش می‌باشد که اتفاقا نشان‌دهنده همان روش سوخته و ‏معمول در ارائه یک نظر و عقیده از طریق یک یادداشت کوتاه است که قصد دارد دیدگاه خود را به عنوان حقیقت مطلق ‏تحمیل نماید. این روش، که به جای پاسخ‌گوییِ شفاف و ارائه فاکت، صرفا به تحلیل و انگیزه‌یابی مخالفین خود پرداخته ‏است، نه تنها کمکی به شفافیت بیشتر نمی‌کند بلکه بر بی‌اعتمادی بیشتر و پروسه تبدیل شدن ایشان به یک مهره ‏سوخته سیاسی در نزد ایرانیان شدت می‌بخشد.

https://haghaei.blogspot.com