ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 16.12.2017, 18:03
شاخص‌های یک حکومت دموکراتیک

مزدک لیماکشی

این روزها هرکسی خود را هوادار دمکراسی، و آزادی می‌داند. دیدگاه‌های خود را عین دموکراسی می‌پندارد. برای این که یک کشور دموکراتیک باشد به چه پارامتری‌هائی نیاز است و چه ویژه گی‌های لازم است تا یک حکومت را دموکراتیک بنامیم، موضوع این نوشتار است.

وقتی ما می‌گوئیم که چگونه باید دارائی‌های جهان، کشور و جامعه تقسیم شود و مردم چه حقوق و وظایفی در قبال جامعه دارند و چگونه بایست اختلافات بین فرد، جمع و جامعه یا کشورها را حل کرد در واقع داریم در باره سیاست گفت‌وگو می‌کنیم. به خاطر این که مردم اغلب بر سر تقسیم منابع و امکانات حقوق و وظایف، هم زبان و هم رای نیستند وظیفه سیاست این است که روشن کند، چگونه این امکانات باید به همه مردم برسد.

این که چه کسی باید قدرت را در دست داشته باشد و چگونه اعمال قدرت کند و تصمیم‌گیرنده در کشور باشد، نهادهای حکومتی را کنترل کند نیز موضوع سیاست است. اما چگونگی در اختیار داشتن حکومت و چگونگی اعمال قدرت می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد. از این رو حکومت‌ها در جهان به دموکراسی‌ها و دیکتاتوری‌ها تقسیم می‌شوند. در این نوشته موضوع بحث ما بر سر شاخص‌های یک رژیم دموکراتیک است و کسانی که بدان باور دارند دموکرات نامیده می‌شوند و گرنه طرفدار انواع دیکتاتوری‌ها هستند.

در یک رژیم دموکراتیک حاکمیت از آن مردم است و مردم برای اعمال قدرت خود به دموکراسی مستقیم یا دموکراسی نیابتی دست می‌زنند. در دموکراسی مستقیم معمول است که در بسیاری از موارد با همه‌پرسی از مردم، تصمیم‌سازی می‌کنند و برترین نمونه این نوع از رژیم دمکراتیک، کشور سوئیس است که یکی از پیشرفته‌ترین و ثروتمندترین کشورهای جهان است.

اکثر دموکراسی‌های جهان دارای دموکراسی نیابتی یا نمایندگی هستند. دموکراسی نیابتی بدان معنی است که مردم دارای سیاست‌ها و برنامه‌های مشترک دور هم جمع شده و حزب خود را تشکیل می‌دهند. احزاب گوناگون سیاست‌ها و برنامه‌های انتخاباتی خود را ارائه داده و خود را به رای مردم می‌گذارند. حزب یا اتحادی از احزاب که اکثریت را در پارلمان بدست می‌آورند حق دارند که دولت تشکیل دهند. در این جا بحث بر سر ارزش‌گذاری انواع حکومت‌ها نیست بلکه هدف روشن کردن این مسئله است که یک حکومت دموکراتیک بر چه اساسی بنا می‌شود و چه شاخص‌هایی دارد.

چه شروطی برای دموکراتیک بودن یک کشور وجود دارد؟

انتخابات ادواری
می‌بایست انتخابات ادواری و منظم برگزار گردد و احزاب دموکراتیک و رقیب، یا بهتر بگوئیم احزاب همه اقشار و طبقات اجتماعی وجود داشته باشد و در شرایط مساوی با یکدیگر به رقابت بپردازند. در اساس، شرایط آزاد برای ایجاد حزب باید وجود داشته باشد. در بیشتر کشورها هر چهار سال یک بار انتخابات برگزار می‌شود، اما شرط این است که باید حداقل دو حزب وجود داشته باشد که مردم بتوانند یکی از احزاب را انتخاب بکنند. در اکثریت کشورهای دموکراتیک بیش از دو حزب وجود دارد. در کشورهای استبدادی و دیکتاتوری در بهترین حالت یک حزب وجود دارد که مردم عملا باید به نمایندگان حکومت و یا حزب حاکم رای بدهند و مجاز به تشکیل حزب مورد دلخواه خود نیستند.

رای مخفی
همه باید بتوانند آزادنه رای بدهند. رای باید مخفی باشد. هیچ‌کس را نمی‌توان مجبور کرد که بگوید به چه حزبی و به چه کاندیدائی رای داده است. به همین سبب هم هست که در زمان انتخابات و حتی پس از آن از مردم در باره این که به چه کسی رای دادند نباید سئوال کرد زیرا رای دادن یک حق شخصی است.

آزادی بیان و آزادی مطبوعات
باید این امکان فراهم باشد که هر فرد در جامعه دیدگاه‌های خود را داشته باشد و آزادی کامل برای ابراز نظر شخصی وجود داشته باشد و حکومت این حق شهروندان را به رسمیت بشناسد و آن را تضمین کند. آزادی بیان و مطبوعات باید تامین شود. هر کسی حق دارد که دیدگاه‌های خود را به گوش دیگران برساند. هیچ‌کس نباید به‌خاطر نظرات و عقاید سیاسی‌اش مورد تبعیض و آزار قرار بگیرد. فرد باید احساس امنیت کند و به خاطر مواضعش مورد مواخذه و مجازات قرار نگیرد. البته این بدان معنی نیست که می‌توان هر دروغ و تهمتی را پخش کرد. برای بیان نظرات در هر جامعه‌ای یک سری نرم‌ها، اتیک و مورال وجود دارد.

آزادی عقیده و آزادی مذهب
همه محق هستند به هر مذهبی که می‌خواهند تعلق داشته باشند. همچنان حق داشته باشند که به‌هیچ مذهبی تعلق نداشته باشند. هیچ مذهبی نباید بر مذهب دیگر در قانون ترجیح داده شود. آزادی مذهب حق انسان‌ها در یک دموکراسی است. برگشت از یک مذهب و پیوستن به مذهب دیگر نیز یک حق شناخته شده است.

آزادی اجتماعات و تشکل‌های مدنی
مردم باید آزاد باشند به خاطر منافع خودشان اجتماع نموده و دست به اعتراض بزنند. مردم همچنین حق دارند که تشکل‌ها و سازمان‌های مدنی و اتحادیه‌های سراسری خود را بسازند، احزاب خود را تشکیل بدهند و نهادهای مدنی و مذهبی خود را داشته باشند.

حق رای برابر و همگانی
رای باید همگانی و برابر برای همه شهروندان کشور باشد. همه از یک سنی باید حق رای داشته باشند. جنسیت، قوم، مذهب، سابقه نباید نافی حق برابر در رای دهی باشد. همه رای‌ها باید برابر باشند و همه باید حق داشته باشند که در انتخابات عمومی رای بدهند و یا کاندید شوند. حق انتخاب کردن و انتخاب شدن باید تضمین شود و هیچ‌کس نباید حذف شود. همه باید یک رای داشته باشند.

حکومت اکثریت
پرنسیپ باید این باشد که اکثریت برنده است. در واقع حزب و یا آلترناتیوی که بیشترین آرا را از آن خود می‌سازد، قدرت سیاسی را تا انتخابات بعدی در اختیار خواهد داشت. نمایندگان مردم در پارلمان قوانین را وضع می‌کنند و دولت بر آمده از اکثریت موظف به اجرای قوانین مصوب پارلمان است. دولت باید در چهار چوب قوانین موجود کار کند. در واقع پارلمان تصمیم‌گیرنده اصلی قوانین در کشور است. تصمیمات اکثریت را حتی اگر ما مخالف آن باشیم باید قبول کنیم.

امنیت حقوقی شهروندان
حکومت باید عدالت را برای همه شهروندان بر قرار سازد. این بدان معنی است که هیچ‌کس نباید بدون دلایل قانونی زندانی یا جریمه شود. همه حق دارند که از امکانات حقوقی و دادگاه عادلانه در شرایطی که مورد اتهام قرار می‌گیرند، برخوردار شوند. آن کشورهایی که این موارد را رعایت می‌کنند، لیبرال یا آزادیخواه نامیده می‌شوند و این کشورها را دموکراتیک می‌نامند. پلیس، دادگستری و قوه قضائیه، باید قوانینی را که قوه مقننه تصویب می‌کند، پیروی نموده و به اجرا بگذارند و خود سر عمل ننمایند.

آزادی سفر و حق انتخاب محل زندگی
مردم حق دارند آزاد باشند و در هرکجای کشور می‌خواهند زندگی کنند و به دیگر کشور‌ها سفر کنند. حکومت مجاز نیست که این آزادی را از مردم سلب کند و یا آن‌ها را تبعید کند و مانع حرکت آزادشان بشود یا پاسپورت‌شان را ضبط کنند و مانع سفرشان به خارج شوند و یا در صورت خارج شدن بتوانند به کشورشان باز گردند. در کشورهای دیکتاتوری تبعید انسان‌ها و تراشیدن موانع برای سفرشان به دیگر کشورها و انتخاب محل زندگی امری عادی و روزمره است. برخی از دیکتاتوری‌ها برای جلوگیری از خروج مردم به دور کشور دیوار می‌کشند. بدترین نمونه در این زمینه کره شمالی است که ۲۰ میلیون انسان در جغرافیای کره زندانی هستند و حق سفر به دیگر کشورها را ندارند.

حقوق بشر
همه کشورهای دموکراتیک اعلامیه حقوق بشر و دیگر بیانیه‌های مرتبط که توسط سازمان ملل به تصویب رسیده است را امضا کرده و بسته به میزان رشدیافتگی و توسعه دموکراسی به درجاتی به آن پایبند هستند. بر طبق ماده یک این بیانیه همه انسان‌ها آزاد بدنیا آمده و دارای ارزش یکسان و حقوق برابر با دیگر انسان‌ها هستند. بر طبق ماده ۲ همه انسانها بدون توجه به نژاد، رنگ پوست، جنسیت، یا مذهب باید از حق آزادی برخوردار باشند. بر طبق ماده ۵، هیچ‌کس نباید مورد شکنجه، ظلم و آزارها و مجازات‌های غیر انسانی قرار بگیرد. بر طبق ماده ۷، همه انسان‌ها باید در برابر قانون یکسان باشند. بر طبق ماده ۸، همه از حق آزادی عقیده و مذهب برخورداند. بر طبق ماده ۹، همه از آزادی بیان و اظهار نظر برخوردارند. بر طبق ماده ۲۱ اعلامیه حقوق بشر خواست مردم پایه اداره و رهبری جامعه و کشور است و به همین خاطر باید انتخابات آزاد و دموکراتیک به گونه منظم و ادواری برگزار شود.

نتیجه‌گیری
بر اساس موارد بیان شده در بالا این گونه می‌توان نتیجه گرفت که دموکراسی یک متد تصمیم‌سازی برای کشور است. اگر موارد بالا رعایت شود می‌توان گفت تصمیم‌سازی دموکراتیک بوده است. در واقع دموکراسی یک نظم فراایدیولوژیک است و همه سیاست‌ها و نظرات و ارزش‌ها را پوشش می‌دهد. همه ایدیولوژی‌ها از لیبرال، محافظه‌کار، چپ و سوسیالیست در زیر مجموعه این فراایدیولوژی قرار می‌گیرند.

همچنین باید تاکید کرد که با رعایت شاخص‌های دمکراتیک، قدرت در کشور انحصاری نمی‌شود و جا برای رقابت گسترده همه دیدگاه‌ها و سیاست‌های متفاوت بازتر می‌شود و به این می‌گویند پلورالیسم «نظرات متفاوت». در دموکراسی‌ها مردم می‌توانند در مسائل زیادی توافق نداشته باشند اما بر سر پلورالیسم و قبول داشتن وجود دیدگاه‌های مختلف نظر مشترک دارند. در واقع دموکراسی دیدگاه‌های متفاوت، متضاد و کلا وجود اختلاف را مجاز می‌داند. در اساس این نوع نگاه به اپوزیسیون است که دموکراسی و دیکتاتوری را از هم جدا می‌سازد. در یک دموکراسی اپوزیسیون یک ضرورت است و در یک دیکتاتوری اپوزیسیون یک خطر است که باید از سر راه بر داشته شود.

موردی که در همه کشورهای دارنده رژیم دموکراسی مشترک است، انتخابات ادواری و منظم می‌باشد و دیگر موارد به درجاتی، متفاوت از هم هستند. در کشورهائی که همه موارد گفته شده رعایت می‌شود می‌توان گفت که این گونه کشورها دموکراسی‌شان بیشتر، موفق‌تر و حیات اجتماعی‌شان انسانی‌تر است.

باید توضیحا بگویم که دموکراسی‌ها هم به درجات متفاوتی دموکراتیک هستند برخی بدتر و برخی در میانه و برخی هم بد هستند. در دموکراسی‌های اروپای شمالی و برخی دیگر از دموکراسی‌ها در جهان، دموکراسی سیاسی، دموکراسی اقتصادی و اجتماعی به هم پیوند خورده‌اند و به این گونه حکومت‌های دمکراتیک، جامعه رفاه هم می‌گویند. در این کشورها همه مردم سرپناهی برای زیستن دارند، از آموزش و درمان همگانی و رایگان است و کهنسالان از حمایت دولت برخوردار می‌شوند. هیچ‌کس گرسنه سر بر بالین نمی‌گذارد.

کشورهای دمکراتیکی هم هستند که مردم از همه حقوقی که مطرح شده برخوردار نیستند اما آزاد هستند و در برابر قانون با دیگر انسان‌ها برابر هستند. همان طور که نوشتم هدف ارزش‌گذاری نبوده است بلکه قصد من این بوده و هست که با شاخص‌های حکومت دموکراتیک بیشتر آشنا شویم.

در پایان باید بگویم که این نوشته را می‌شود به عنوان جزوه آموزشی برای دانش آموزان ، جوانان و تشکال‌های مدنی استفاده نمود. این نوشتار بر اساس کتب آموزشی زیر تنظیم شده است.

Reflex(plus)- gleerups
Hans Almgren, Stefan höjedid och Erik Nillson

Samhällsvetenskap(kunskap) Interskol
Frank Lundberg och Lars Ollson

Samhällskunskap- Liber
Daniel West