ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 10.02.2006, 21:40
خوديابی جهان اسلام و مسئوليت غرب

گفتگو با‌هانس كونگ/ ترجمه احمد سمايی


دويچه وله: در بسياری از كشورهای عربی اعتراضات خشونت بار به چاپ كاريكاتورهای پيغمبر اسلام در روزنامه دانماركی ادامه دارد. در اين رابطه دوباره و فزونتر از قبل، به نظريه" نبرد تمدن‌های" ساموئل‌هانتيگتون استناد می‌شود. آيا رويدادهای اخير تاييدی بر اين نظريه هستند؟
هانس كونگ: نه، اين نظريه اشتباه بوده و اشتباه هم باقی خواهد ماند. تمدن‌ها به طور طبيعی زمينه‌ای برای درگيری با يكديگر ندارند. اين سياست‌های اشتباه هستند كه می‌توانند نظريه‌هانتيكتون را به واقعيت مشهود بدل كنند و از آن يك پيش بينی خودتحقق بخش بسازند. مادام كه غرب سياستی را دنبال می‌كند كه به غليان خشم و تعصب در ميان مسلمان‌ها كمك می‌كند، ما پيوسته با چنين تحركات خشونت باری در جهان اسلام سروكار خواهيم داشت.

دويچه وله: يعنی می‌خواهيد بگوييد كه غرب هم در بالاگرفتن و تشديد خشونت كنونی سهيم است؟
هانس كونگ: ابتدائا بگويم كه بروز خشونت كنونی از نظر من محكوم است و اظهارات شرم آور محمود احمدی نژاد ، رييس جمهور ايران را هم مطلقا مردود می‌دانم. ولی در عين حال ضروری است كه غرب نيز به تامل و درنگ بنشيند و بپذيرد كه اشتباهات بسياری را مرتكب شده است.

دويچه وله: مثلا چه اشتباهاتی؟
هانس كونگ: مثلا به جای توسل به اقدامات جاسوسی و پليسی عليه عاملان ١١ سپتامبر، كل افغانستان به صحنه جنگی قابل اجنتاب بدل می‌شود. در عراق ما با جنگی سروكار داريم كه نه با حقوق بين الملل و نه با مبانی اخلاق سازگاری و همخوانی ندارد. در چچن كماكان روسيه به رژيمی سركوبگر متكی است و در مورد فلسطين هم كه دهه‌هاست تشكيل يك كشور مستقل، يكپارچه و قادر به حفظ موجوديت خويش در محاق تعويق و تاخير افتاده است. با مشاهده همه اين موارد جای تعجب نيست كه امروز در جهان اسلام سرخوردگی‌های بی حد و حصرو خشم و خشونت تبارز پيدا كرده و حالتی انفجاری به خود گرفته است.

دويچه وله: آنچه كه باعث بروز خشونت‌های اخير شده كاريكاتورهای پيغمبر اسلام بودند. آيا طراحان اين كاريكاتورها زيادی تند رفته اند؟
هانس كونگ: من مايل نيستم كه انتقادی فله‌ای را متوجه رسانه‌ها كنم. تفسيرهای خوبی در اين رابطه در خود مطبوعات نوشته شده كه قسما حاوی انتقاد از خود دست اندركاران مطبوعات هستند. با اين همه ، لازم می‌دانم به اين موضوع توجه دهم كه آزادی مطبوعات مسئوليت آنها را هم شامل می‌شود. من برای شورای موسوم به InterAction Council كه از رييس جمهوران و روسای سابق دولت‌ها تحت رياست هلموت اشميت تشكيل شده بود بيانيه‌ای را در خصوص تعهد مطبوعات تحرير و تدوين كردم. در ماده ١٤ اين بيانيه آمده است:" آزادی مطبوعات اين مسئوليت ويژه را نيز برای دست اندركاران رسانه‌ها ايجاد می‌كند كه اخبار وگزارشاتی دقيق ومبتنی بر واقعيت‌ها به افكار عمومی ارائه كنند. از تهيه و انتشار خبرها و گزارش‌های جنجال برانگيزی كه مايه تحقير شخصيت و حرمت انسانی فرد يا افراد جامعه شوند بايد پيوسته اجتناب گردد." در آن زمان بسياری از انجمن‌های خبرنگاری و مطبوعاتی عليه اين بيانيه دست به اعتراض زدند. اينك اما آشكار شده است كه ضروری است همراه با آزادی مطبوعات بر مسئوليت آنها نيز تاكيد شود.

دويچه وله: آيا معتقديد كه كاريكاتوريست‌های روزنامه دانماركی يولان پسنن مسئوليت خود را درك نكرده اند؟
هانس كونگ: آنها در آن واحد چند تابو را با هم شكسته‌اند. اسلام مخالف به تصوير درآوردن چهره انسان‌هاست و كشيدن تصوير از چهره محمد را هم مردود می‌شمرد تا مانع هرگونه الوهيت يافتن و بت وارگی او شود. حال وقتی كه اين پيغمبر در شكل كاريكاتور و با نشانه‌هايی از تروريسم و سلاح‌های معاصر به تصوير در می‌آيد يعنی كه تندروی و افراط ميدان دار شده است.زمانی كه بتوان نفی و انكار اين شخص يا آن سازمان عليه مثلا‌هالوكاوست را به لحاظ قضايی مورد تعقيب و مجازات قرار داد، پس انسان مجاز هم نيست كه نشانه‌ها و نمادهای مذهبی را به دلخواه مورد سوء استفاده و اهانت قرار دهد. اين نظر نه تنها در مورد محمد ، بلكه در برخورد با مسيح نيز صادق است. من اغلب از نوع برخورد ساده انگارانه و بی شرم و آزرمی كه در رسانه‌ها با حضرت مسيح می‌شود ناراحت و عصبانی می‌شوم. چنين برخوردهايی تندروانه و غيرمسئولانه است و ضروری است كه مورد تامل و وارسی قرار گيرند.

دويچه وله: در خود كشورهای عربی تا چه حد لازم است كه چنين مقررات و هنجارهايی رواج و اشاعه يابند؟
هانس كونگ: خود جهان اسلام نيز به شدت نيازمند تامل و درنگ در رفتارها و هنجارهای خويش است. چنين روندی هم اينك به جريان افتاده است. برای مثال نگاه كنيد به تركيه. در آنجا ظرف سال‌های اخير تحولات مثبتی روی داده است. با اين همه مسئله اصلی در اين كشورها خشونت است، صرفنظر از نوع نگاه قرآن به اين پديده ، بايد جهان اسلام به گونه‌ای بديهی و مداوم در باره آن در درون خود به بحث و گفتگو بپردازد. من بسياری از صفحات كتاب خود را به مسئله خشونت در جهان اسلام اختصاص داده ام. اما گفتگو و بحث روشنگرانه با جهان اسلام زمانی به بار خواهد نشست كه غرب نيز به دوگانگی در سياست‌های خود پايان دهد. زمانی كه با گروه‌های تندرو در جهان اسلام در مورد خشونت بحث می‌شود،حرف اول آنها اين است:" شما خودتان در افغانستان و عراق و فلسطين و چچن دست اندركار اعمال خشونتيد، حالا می‌خواهيد به ما درس پرهيز از خشونت بدهيد؟"

دويچه وله: غرب با گروه‌های تندرو اسلامی مثل حماس بايد چه برخوردی داشته باشد؟ به رغم پيروزی انتخاباتی اين گروه آمريكا و اسراييل از گفتگوی با آن امتناع می‌كنند.
هانس كونگ: نمی‌توان از يك سو خواهان انتخابات دمكراتيك در كشورهای عربی شد، و از سوی ديگر لب به شكايت گشود كه اكثريت در جريان چنين انتخابی به كسانی رای داده است كه مطلوب ما نيست. اين قضيه در مورد عراق هم صادق است. در آنجا هم بايد نتيجه انتخابات را به رسميت شناخت و پيشاپيش نگفت كه ما با پيروز انتخابات چون مطلوب ما نيست گفتگويی نداريم.

دويچه وله: بنابراين بايد با حماس مذاكره كرد
هانس كونگ: با حماس هم نهايتا بايد مذاكره كرد، همانگونه كه در مورد عرفات هم جز اين نشد. در اين زمينه بايد مواظب و منتظر ماند و از همان ابتدا دست به تبليغات منفی نزد. در وهله اول بايد مشخص شود كه با چه كسانی سروكار داريم و اين گروه اينك چه اهدافی را دنبال می‌كند.كسی كه پيشاپيش از نفی گفتگو و مذاكره دم می‌زند تنها خود را در موقعيتی ضعيف قرار می‌دهد، چرا كه دير يا زود بايد با اين گروه‌ها مذاكره كرد.

دويچه وله: سخنگوی وزارت خارجه آلمان، مارتين يگر، گفته است كه غرب شاهد و ناظر " پروسه دشوار خوديابی جهان اسلام" خواهد بود. آيا به نظر شما می‌توان اين ارزيابی را تاييد كرد؟
هانس كونگ: او درست می‌گويد. اسلام در فرآيندی سخت و دشوار قرار گرفته است.اين مذهب از بسياری جهات در گفتمان و نظرات قرون وسطی باقی مانده و اينك بايد خود را همزمان هم در معرض اصلاحات و هم در مسير روشنگری قرار دهد. غرب خطای فاحشی مرتكب خواهد شد اگر انگشت تهديد به سوی جهان اسلام دراز كند، برای آن شرط و شروط بگذارد و تحكم گونه از آن بخواهد كه بجنبد و سريعا وارد قرن بيست و يكم شود. چنين برخوردی سودی به حال مسلمانان نخواهد داشت. در اين رابطه بيش از هر چيز همكاری لازم است. دراين زمينه ، يعنی در به راه انداختن روند ديالوگ با جهان اسلام آلمان گام‌هايی هم برداشته، منتهی همزمان سياست‌های دولت بوش به ضرر نيروهای ميانه رو در اين مناطق تمام شده است. برای مثال دولت محمد خاتمی كه من به اتفاق يوهانس رائو، رييس جمهور وقت آلمان و پرفسور ژوزف وان اس در شهر وايمار ديالوگی را با آن شروع كرديم از سوی دولت بوش جزء محور شرارت به حساب آمد و ادعا شد كه خاتمی هم بهتر از ديگر عناصر رژيم ايران نيست. و حالا واشنگتن و غرب انگشت حيرت به دهان گرفته‌اند كه چرا بنيادگرايی مثل احمدی نژاد بر جای وی تكيه زده است.

دويچه وله:در قبال موقعيت كنونی جهان اسلام غرب بايد چه اقدامی انجام دهد؟
هانس كونگ: حفظ آرامش و درنگ و تامل. بايد بيش از پيش در ريشه خشونتی كه در كشورهای اسلامی سرريز كرده دقيق شد. به لحاظ عملی هم ، ضروری ترين اقدام همانا حل مسئله فلسطين است.