ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 06.11.2016, 8:24
روایتی دیگر از جامعه کوتاه‌مدت

مهران صولتی

دکتر همایون کاتوزیان واضع نظریه جامعه کوتاه مدت است. نظریه‌ای که مدعی است می‌تواند بخش مهمی از تاریخ ایران و تحولات آن را تبیین کند. دکتر کاتوزیان ایران را از آن‌رو جامعه کوتاه مدت می‌نامد که در آن دولت نماینده هیچ طبقه‌ای (بر خلاف اروپا) نبوده و بنابراین حدود اختیارات آن توسط هیچ قانونی محدود نمی‌شده است. بر این اساس چون همه حقوق در انحصار دولت بوده است، همه وظایف نیز بر عهده دولت قرار می‌گرفته است.

به باور کاتوزیان سقوط چنین دولتی به تغییر ماهیت استبدادی آن منجر نمی‌شد چون هیچ مکانیسمی برای انتقال مسالمت‌آمیز قدرت وجود نداشت، و لذا ما همواره شاهد تکرار سیکل معیوب آزادی، هرج و مرج و استبداد بودیم. نظریه جامعه کوتاه‌مدت، نظریه‌ای قابل اعتنا برای تحولات ایران محسوب می‌شود بنابراین می‌کوشم در ادامه، روایتی از سایر ویژگی‌های چنین جامعه‌ای بدست دهم.

ایران جامعه‌ای کوتاه مدت است چون آرمان‌ها و ارزش‌های جمعی به آسانی در مسیر رقابت‌های سیاسی و با هدف حذف مخالفین فکری خرج می‌شوند. فرجام چنین وضعیتی تهی شدن فضای زیست جمعی از هر گونه معیاری است که می‌تواند به وفاقی پایدار در جامعه بینجامد. بی‌تردید خالی شدن عرصه از ارزش‌های عام و قابل‌احترام برای اکثریت، می‌تواند فرصت مناسبی برای ظهور خشونت باشد. هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند در چنین شرایطی به تداوم بلندمدت خود امیدوار باشد.

ایران یک جامعه کوتاه‌مدت است چون در آن به جای «سیاست واقع‌گرایانه» با «سیاست رمانتیک» روبرو هستیم. سیاستی که مدام دل در گرو نوستالوژی یک گذشته مبهم و پرافتخار دارد. نوستالوژی «ایران پیش از اسلام»، یا «اسلام بعد از ایران»! در هر صورت تفاوتی نمی‌کند. مهم این است که ما همواره بیش از سهم واقعی‌مان در فرهنگ و اقتصاد جهان، انتظار داشته‌ایم و همین امر منجر به اتخاذ تصمیمات نادرست و تبعات ناگوار و هزینه‌آفرین بسیار شده است.

ایران یک جامعه کوتاه مدت است چون در آن با انباشت مولد روبرو نیستیم. انباشتی که بتواند در عرصه‌های دانش، تجربه، سرمایه و... صورت پذیرد و با نقد یا نظارت‌پذیری، قابلیت حل و فصل مسائل امروزین را دارا باشد. به عکس انباشت غیرمولد توانسته به فراگیر شدن سنت تابو شده، دانش بی ارتباط با زندگی، و سرمایه غیر تولیدی بینجامد. شهروندان نیز خیلی زودی با فرآیند انباشتی که در شکل گیری آن مشارکتی نداشته اند احساس بیگانگی کرده و کوشیده اند تا با برهم زدن بازی، دوران جدیدی را رقم زنند.

ایران یک جامعه کوتاه‌مدت است چون در آن آرمان‌ها زود به واقعیت‌ها گره می‌خورند. آرمان‌هایی از قبیل آزادی، استقلال، عدالت و قانون هنوز در عرصه عمومی به اندازه کافی نقد و بررسی نشده، منجر به یک انقلاب بزرگ یا جنبش عظیم می‌شوند. از همین رو است که با گذشت یکصد سال از انقلاب مشروطه هنوز هم در پیچ و خم آرمان‌های اولیه باقی مانده و به ورطه تکرار افتاده ایم. امری که البته برای مردم کم هزینه نبوده است.

تکمله: تقدیر ایران نیست که همواره یک جامعه کوتاه‌مدت بماند. توسعه سیاسی، مناسبات اجتماعی عادلانه و زنده نگه داشتن جوانه‌های امید در سایه اصلاحات می‌تواند نویدبخش حرکت به سوی جامعه بلند مدت باشد.