ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 23.01.2006, 11:47
بحران اتمی و وظيفه اپوزيسيون - ٢

دكتر حسين باقرزاده
دوشنبه ٣ بهمن ١٣٨٤ – ٢٣ ژانويه ٢٠٠٦
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

مسئله فعاليت‌های اتمی رژيم جمهوری اسلامی هم‌چنان موضوع روز گزارش‌های سياسی‌ جهان است و تهديدهای سياسی و نظامی از دو سو شدت گرفته است. سردمداران رژيم در تهران مرتبا رجز می‌خوانند و هل من مبارز می‌طلبند و اسراييل و واشنگتن افكار عمومی را برای حمله به ايران آماده می‌كنند. فاجعه‌ای عظيم در راه است، و فاجعه عظيم‌تر اين كه فرهيختگان و رهبران سياسی‌ اپوزيسيون گامی جدی و مؤثر برای‌جلوگيری از اين خطر بر نمی‌دارند. رژيم در داخل كشور توانسته است وانمود كند كه جهان غرب با دستيابی ايران به انرژی اتمی برای‌ مقاصد صلح‌آميز مخالف است تا بدين‌وسيله احساسات ملی ‌مردم را تحريك كند. شواهد حاكی از آن است كه سياست رژيم در اين مورد تا حدی موفق بوده است، و توانسته حتی عده‌ای از ورزشكاران را نيز به ايجاد زنجيره انسانی به دور تاسيسات اتمی‌اصفهان بكشاند.

رژيم تا آن‌جا غره شده است كه از قول لاريجانی ادعا می‌كند: «در دستيابی به فن آوری هسته‌ای و استيفای كامل حقوق ايران ،هيچ كسی ترديدی ندارد. در ميان همه مسئولان نظام و جناح‌های سياسی و احزاب و همچنين ايرانيان داخل و خارج كشور وفاق كامل وجود دارد و اين وفاق و اجماع يك سرمايه بزرگی است كه می‌توانيم در جهت تحقق حقوق هسته‌ای ايران به نحو خوبی از آن بهره برداری و استفاده كنيم». و به واقع ايرانيان خارج كشور كه خطر فاجعه را بهتر و واضح‌تر در رو می‌بينند برای‌ روشنگری هم‌وطنان خود در داخل به طور خاص و جامعه جهانی به طور عام چه كرده‌اند؟ و آيا اگر فاجعه‌ای كه در راه است صورت بگيرد اپوزيسيون جمهوری اسلامی می‌تواند خود را كاملا از مسئوليت در باره آن بری‌ بداند؟

نويسنده اين سطور بارها در باره اين فاجعه هشدار داده است و حتی راه‌هايی‌ عملی برای مقابله با آن پيشنهاد كرده است. در اين جا، به جای تكرار اين هشدارها مقاله‌ای را كه چهارماه پيش به همين مناسبت نوشته و منتشر شده بازنشر می‌دهی. به اميد اين كه تا دير نشده است ايرانيان آزادی‌خواه و دموكرات چاره‌ای بينديشند و پيش از اين كه كاری‌نتوان كرد برای‌ جلوگيری از فاجعه به اقدامی مشترك در سطح ملی دست زنند.



بحران اتمی ‌و وظيفه اپوزيسيون

حسين باقرزاده
سه‌شنبه ٢٩ شهريور ١٣٨٤ – ٢٠ سپتامبر ٢٠٠٥
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

شمارش معكوس برخورد خصمانه ايران با غرب شروع شده است. آقای‌ احمدی‌نژاد در خطابه خود در سازمان ملل عملا به گفتگوهای دوسه ساله رژيم ايران با اتحاديه اروپا و آژانس بين‌المللی انرژی اتمی پايان داد و راه را برای يك مواجهه خطرناك با غرب گشود. حكومت آمريكا و نومحافظه‌كارانی كه شكل‌دهی‌ سياست خارجی‌ آقای بوش را در دست دارند دلايل و بهانه‌های لازم برای اعمال فشارهای اقتصادی و نظامی بر رژيم ايران را به دست آورده‌اند. دولت‌های اروپايی كه بر ادامه گفتگو با رژيم ايران اصرار می‌ورزيدند و از اين طريق راه حلی برای برون‌رفت از اين بحران می‌جستند اكنون آخرين اميدهای خود را از دست داده‌اند و خواهان ارجاع پرونده اتمی ايران به شورای امنيت سازمان ملل شده‌اند. جمهوری اسلامی گام به گام به سوی يك درگيری تمام عيار با غرب پيش می‌رود، و ظاهرا از اين خطر و تشديد آن باكی‌ به خود راه نمی‌دهد.

سخنان احمدی‌نژاد در سازمان ملل نقطه عطفی در جريان تبديل روند گفتگو به مواجهه در روابط ايران با غرب بشمار می‌رود. از هنگام اعلام نتايج انتخابات اخير رياست جمهوری اسلامی ايران، گمانه‌زنی‌های زيادی در محافل سياسی و مطبوعات غربی در مورد جهت‌گيری رژيم ايران در رابطه با فعاليت‌های اتمی‌ آن به چشم می‌خورد. غرب از شروع فعاليت اتمی در تاسيسات اصفهان اظهار نارضايتی می‌كرد و خواهان قطع آن شده بود. گفتگوها موقتا به حال تعليق درآمد تا مقامات جديد جمهوری اسلامی موضع خود را در اين باره رسما اعلام كنند. مقامات اروپايی ‌اظهار اميدواری می‌كردند كه رييس جمهور جديد رژيم در فرصت مناسبی به اين مسئله بپردازد و راه را برای آغاز مجدد گفتگوها باز كند. تشكيل مجمع عمومی سازمان ملل چنين فرصتی را در اختيار نماينده رژيم ايران می‌گذاشت. احمدی‌نژاد با هيئتی سدنفره به نيويورك رفت تا در اين باره سخن بگويد. جامعه جهانی به دقتی به مراتب بيش از آن كه نصيب نماينده يك كشور جهان سومی باشد به او گوش كرد. او می‌توانست پيام‌آور صلح يا جنگ باشد و دنيا به حرف‌های او توجه می‌كرد.

احمدی‌نژاد كه ظاهرا سازمان ملل را با مسجد لرزاده عوضی گرفته بود، در عوض به وعظ و خطابه پرداخت. از مهدی موعود سخن گفت و اين پديده مورد اعتقاد حد اكثر يك شستم مردم جهان را مشكل‌گشای مسايل همه گيتی دانست. پنجاه و چند سال پيش رهبری خردمند، فرهيخته، دموكرات‌منش، و آزادانديش مانند مصدق در سازمان ملل از منافع مردم ايران دفاع می‌كرد، و امروز خرافه‌پرستی بی‌فرهنگ در همان نهاد بين‌المللی منافع مردم ايران را قربانی آمال جاه‌طلبانه اربابان مذهبی و سياسی خود می‌كند. شايد هيچ چيز بهتر از اين، انحطاط وحشتناك چهره خارجی و ديپلماتيك كشور ما را در اين نيم قرن به نمايش نگذارد. زبان و محتوای سخن احمدی‌نژاد به جهانيان می‌گفت كه با نظامی غير عقلانی، خودبزرگ‌بين و خطرناك سر و كار دارند. نظامی كه به قرارهای بين‌المللی وقعی نمی‌نهد، خود را محور جهان می‌شناسد، و بر اساس استوره‌های مذهبی برای حل مشكلات جهان نسخه می‌پيچد.

نتيجه اين برخورد مسخره‌آميز از قبل روشن بود: غرب برای ‌ادامه گفتگو موردی نمی‌بيند و به انديشه ارجاع پرونده ايران به شورای امنيت سازمان ملل می‌افتد. رژيم ايران به تهديد روی می‌آورد و هم‌زمان با آن در جنوب عراق به تحريك دست می‌زند. رژيم ايران در عين حال، اميدوار است كه به كمك روسيه و چين از تحريم اقتصادی در امان بماند. علاوه بر اين رژيم تهديد كرده است كه در صورت تحريم، از سلاح نفت و سلاح‌های ناگفته ديگر عليه غرب كمك خواهد گرفت. به گفته احمدی‌نژاد در مصاحبه با تلويزيون جمهوری اسلامی، «انشاءالله يك شوك عظيم بر آن‌ها وارد می‌شود و بيدار می‌شوند و می‌فهمند كه اين خبرها نيست.» رژيم جمهوری اسلامی حتی گردان‌های «استشهادی» خود را برای ضربه زدن به غرب و «شوك عظيم» بر آن‌ها نيز آماده كرده است.

اكنون اين روند به كار افتاده است، و تهديدهای متقابل غرب و جمهوری اسلامی تنها می‌تواند حركت آن را تسريع كند. سرانجام اين حركت سراشيبی ديوانه‌وار چيزی جز زيان و جنگ و خرابی و مرگ برای مردم ايران نخواهد بود. رژيم البته سعی می‌كند كه مسئله فعاليت‌های اتمی ايران را به يك مسئله ملی تبديل كند و از غرور ملی برای جلب حمايت مردم از مواضع خود بهره بگيرد. علی لاريجانی، سخنگوی احمدی‌نژاد در مسايل اتمی، با دورويی و خودبزرگ‌بينی تمام رژيم حاكم را با حكومت مصدق مقايسه می‌كند و جاه‌طلبی‌های اتمی رژيم را با ملی شدن صنعت نفت برابر می‌شمارد. رژيمی كه نام و ميراث مصدق را به صورت نظام‌يافته و خشونت‌بار پايمال كرده است اكنون برای توجيه ماجراجويی‌های جاه‌طلبانه خود به نام آن بزرگ‌انسان پناه می‌برد. رژيم برای مقابله با تهديدهای سياسی،‌ اقتصادی و نظامی غرب به حمايت مردم نياز دارد، و به اين منظور از هر وسيله‌ای بهره می‌گيرد. جمهوری اسلامی منافع و استقلال كشور و حيثيت و جان و مال مردم ايران را در قمار بزرگی برای تحقق آرمان‌های جاه‌طلبانه خود به بازی‌گرفته است و با فريب‌كاری سعی دارد كه حمايت مردم از اين قمار بزرگ را نيز به دست آورد.

در برابر اين خطر بزرگ و بالقوه بسيار وحشتناك، اپوزيسيون چه می‌تواند بكند؟ آيا می‌توان اجازه داد كه رژيم حاكم غرور ملی مردم ايران را به نفع خود به كار بگيرد و در پناه آن به بازی مرگباری كه شروع كرده است ادامه دهد؟ و آيا می‌توان اجازه داد كه جامعه جهانی، احمدی‌نژاد را نماينده واقعی مردم ايران بشناسد و اظهارات او را مواضع اكثريت مردم ايران قلمداد كند؟ اگر چنين نيست، پس بايد كاری كرد. بايد به مردم ايران توضيح داد كه فريب «ملی‌بازی» رژيم حاكم را نخورند و خطرات بزرگی را كه سياست حاكم رژيم به دنبال می‌آورد درك كنند. هم‌چنين بايد به جهانيان توضيح داد كه رژيم ايران سخنگوی مردم ايران نيست و مردم ايران هيچ سودای مقابله با جهان غرب را ندارند. اكنون وظيفه بزرگی بر دوش اپوزيسيون و همه ايرانيان خواهان آزادی و استقلال كشور سنگينی می‌كند، و بايد پيش از آن كه دير شده باشد برای پيشگيری از اين خطر بزرگ چاره ای انديشيد.

اكنون وقت آن است كه همه اين نيروها حول مواضع مشتركی در اين باره بسيج شوند، و آن را به اطلاع مردم ايران و جهان برسانند. جامعه جهانی بايد صدای ديگری از مردم ايران را بشنود و تنها بر اساس گفته‌های‌ نمايندگان رژيم حاكم سياست خود را تنظيم نكند. اگر اپوزيسيون بتواند مشتركا موضع واحدی را به عنوان صدای مردم ايران عرضه كند می‌توان اميد داشت كه جامعه جهانی بدان توجه كند و آن را در سياست‌های خود ملحوظ دارد. ولی‌ آيا می‌توان در اين باره موضع واحدی اتخاذ كرد، و آيا اپوزيسيون اين توان و رشد سياسی‌ را دارد كه در اين باره هم‌صدا شود و آن را به گوش جهانيان برساند؟ پاسخ سئوال اول ساده‌تر است، و بدين منظور نگارنده متنی را به انگليسی تهيه كرده است كه در زير پيشنهاد می‌كند (همراه با ترجمه تحت‌اللفظی فارسی‌آن) - با اين اميد كه پاسخ مناسبی برای سئوال دوم نيز پيدا شود...

متن پيشنهادی به زبان انگليسی و سپس ترجمه تحت‌اللفظی فارسی‌آن:

The concerns of the international community about the nuclear programs of the Islamic Republic of Iran, and the response by the Iranian regime to these concerns, have resulted in a tense and dangerous situation detrimental to the stability and peace in the Middle East and far beyond.

We as concerned Iranians of diverse political outlooks and tendencies wish to express our common positions on this vital international issue and plead for international understanding and backing of these positions.

1.We firmly believe in the inalienable right of the Iranian people to acquire and exploit nuclear technology and know-how for peaceful purposes.
2. We regard proliferation of nuclear weapons as a major threat to the world peace, and support the international Non-Proliferation Treaty and other peaceful international initiatives for controlling the spread of nuclear weapons.
3. We regard the nuclear weapons as weapons of mass destruction whose use are morally deplorable and legally indefensible, and support all international efforts for nuclear disarmament and the elimination of all nuclear weapons.
4. We condemn the clandestine nuclear activities of the Islamic Republic of Iran in the past, and call for and support full transparency of Iran’s nuclear programs.
5. We are suspicious of the true aims of the Iranian regime in its nuclear program, and share the concerns of the international community in this regard. We are of the opinion that in the absence of a democratic system in Iran, and with the stated aims and intentions of the Islamic Republic, it is incapable of securing the trust of the international community in its nuclear program.
6. We are of the opinion that a halt in the enrichment program in Iran would not harm Iran’s capability in the nuclear industry. Iran has a great pool of expertise and know-how in the nuclear industry both inside and outside Iran, and in a democratic Iran these can be called upon to work on a transparent nuclear program for peaceful purposes.
7. In the circumstances and in order to alleviate the international concerns about Iran’s nuclear program, we support the call by the European Union led by Britain, France and Germany for a complete halt to the enrichment program in Iran in exchange for the supply of all necessary materials and technology for Iran’s nuclear power program.
8. We strongly oppose any military intervention in Iran and regard such action as detrimental to democracy in Iran and peace and security in the region, and plead to the world community to channel all its resources through the Iranian democratic opposition for change in Iran rather than through the military means.
9. We firmly believe that democratic change in Iran is the best guarantor for solving the international impasse over Iran’s nuclear program. We call on the international community to support the Iranian people’s campaign for democracy and human rights as a means to solve the nuclear program issue.

نگرانی‌های جامعه جهانی در مورد برنامه‌های اتمی جمهوری اسلامی، و واكنش رژيم ايران به اين نگرانی‌ها، به وضعيتی تنش‌آور و خطرناك منجر شده است كه ثبات و صلح در خاورميانه و جهان را تهديد می‌كند.
ما، به عنوان ايرانيان مسئول با گرايش‌ها و ديدگاه‌های سياسی مختلف، مايليم مواضع مشترك خود را در باره اين مسئله حياتی بين‌المللی ابراز كنيم و تفاهم بين‌المللی و حمايت از اين مواضع را بخواهيم.
١ - ما قاطعانه به حق انكارناپذير مردم ايران بر دست‌آوری و بهره‌گيری از دانش و فنآوری هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آميز اعتقاد داريم.
٢ - ما گسترش سلا‌ح‌های هسته‌ای را خطر بزرگی برای صلح جهانی‌ می‌دانيم، و از قرارداد منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و ساير ابتكارات بين‌المللی برای كنترل آن حمايت می‌كنيم.
٣ - ما سلاح‌های هسته‌ای را سلاح كشتار جمعی می‌شناسيم كه كاربرد آن‌ها اخلاقا محكوم است و به لحاظ قانونی دفاع‌ناپذير، و از همه تلاش‌های بين‌المللی در جهت خلع سلاح هسته‌ای و نابود كردن همه سلاح‌های هسته‌ای حمايت می‌كنيم.
٤ - ما فعاليت‌های مخفيانه هسته‌ای جمهوری اسلامی در گذشته را محكوم می‌كنيم و خواهان شفافيت كامل برنامه‌های هسته‌ای ايران هستيم و از اين خواسته حمايت می‌كنيم.
٥ - ما نسبت به اهداف واقعی رژيم ايران در برنامه‌های هسته‌ای آن بدگمانيم، و در نگرانی‌های جامعه بين‌المللی در اين مورد شريكيم. ما معتقديم كه در فقدان يك نظام دموكراتيك در ايران، و با توجه به اهداف و مقاصد اعلام‌شده جمهوری اسلامی، رژيم حاكم در جلب اعتماد جامعه بين‌المللی در مورد برنامه‌های اتمی‌اش ناتوان است.
٦ - ما معتقديم كه توقف برنامه غنی‌سازی در ايران به توانايی‌های ايران در صنايع هسته ای صدمه نخواهد زد. ايران ذخاير بزرگی از تخصص و دانش در صنايع هسته‌ای در داخل و خارج كشور دارد، و در يك ايران دموكراتيك می‌توان از اين ذخاير برای كار در يك برنامه شفاف هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آميز بهره گرفت.
٧ - در اين شرايط و برای تخفيف نگرانی‌های‌ بين‌المللی در باره برنامه‌های اتمی ايران، ما از فراخوان اتحاديه اروپا به رهبری بريتانيا، فرانسه و آلمان برای توقف كامل برنامه غنی‌سازی در ايران به ازای تامين همه مواد و فنآوری لازم برای برنامه انرژی هسته ای حمايت می‌كنيم.
٨ - ما قويا با هر نوع دخالت نظامی در ايران مخالفيم و چنين عملی را تهديدی برای دموكراسی‌ در ايران و امنيت منطقه می‌دانيم، و از جامعه جهانی‌ می‌خواهيم كه امكانات خود را به جای كاربرد در راهكارهای‌ نظامی، از طريق اپوزيسيون دموكراسی خواه ايران برای تحول دموكراتيك در ايران به كار گيرند.
٩ - ما قاطعانه معتقديم كه تغيير دموكراتيك در ايران بهترين تضمين‌كننده حل بن‌بست جهانی در مورد برنامه هسته‌ای ايران است. ما جامعه جهانی را به حمايت از مبارزه مردم ايران برای‌دموكراسی و حقوق بشر، به عنوان وسيله حل مسئله برنامه هسته‌ای، فرا می‌خوانيم.