ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 29.02.2016, 21:17
یک پیروزی استثنایی

محسن حیدریان

در تاریخ انتخابات سیاسی جهان تنها چند نمونه انگشت شمار می‌توان یافت که قوای سیاسی «مظلوم» بر «ظالم» آن هم در یک رقابت سیاسی مسالمت‌آمیز به‌شدت نابرابر و نا‌عادلانه چیره شده باشند. درست به همین دلیل است که پیروزی خیره کننده همه منتقدین قدرت حاکم که علیرغم کودتای انتخاباتی شورای نگهبان و رهبر جمهوری اسلامی، به شیوه‌ای تمیز و باورناکردنی به دست آمد، یک پیروزی استثنایی به شمار می‌آید. وگرنه هرکس می‌داند که نیروهای استبدادی و تاریک‌اندیش هرگز قادر به یک رقابت شرافتمدانه و دمکراتیک در برابر آزادیخواهان ایران نیستند.

اما استثنایی بودن پیروزی منتقدین قدرت استبدادی به این دلایل اهمیت دارد که:
اولا این پیروزی در یک نبرد نابرابر اما به گونه‌ای درخشان حاصل شد. یک پیروزی که نشانه برتری معنوی و اخلاقی منتقدین قدرت است که در عالم سیاست و فرهنگ یادآور معدود کسانی نظیر گاندی و نلسون ماندلاست که از طریق مقاومت آرام و مسالمت‌آمیز موفق به پیروزی معنوی بر زورگویی در نبردی به‌شدت نابرابر شدند. ماندگاری و جاودانگی این چهره‌های استثنایی تاریخ به دلیل برتری معنوی و اخلاقی آن‌ها بر زورگویی بود.

دوما در این رقابت کاملا نابرابر دو قطب اصلی نبرد از نگاه رای‌دهندگان به نمادهای ارزش و ضد ارزش تبدیل شدند. از یکسو لیست اکثرا ناشناخته مشترک پیروزمند، به مرجع یگانه همه منتقدین قدرت از خاتمی و رفسنجانی و ملی و مذهبی و نهضت آزادی گرفته تا بخش مهمی از اپوزیسیون خارج از کشور تبدیل شد. اما از سوی دیگر لیست اصول‌گرایان سنتی که کلیدی‌ترین شریان‌های حکومتی را در دست دارند، همچون تابلوی مشترک رهبری، شورای نگهبان، دلواپسان و «قدرت پنهان» در نظر رای دهندگان ظاهر شد و به سختی شکست خورد.

سوما در بطن این پیروزی خیره کننده می‌توان بر آمد همه حیات جامعه از فرهنگ سیاسی، ذهنیت جامعه و مطالبات مردم و چرخش افکار عمومی و وزن نیروهای سیاسی کشور را بازخوانی کرد. این بدان معناست که مینیاتور جامعه ایران امروز از نظر افکار عمومی و قوام یافتگی بازیگران سیاسی به اندازه‌ای شکل و توان یافته که به‌طور بالقوه از امکان تبدیل رای خود به واقعیت برخوردار است. در حالیکه جای تردیدی باقی نیست که میزان واقعی پایگاه جناح راست به شمول همه نهادهای کلیدی قدرت به استثنای قوه مجریه به پایین حد آن در تمام انتخابات پس از انقلاب رسیده است. به گونه‌ای که قدرت حاکم چنان به سراشیب زوال غلطیده که یا باید دست به یک بازسازی فکری زند یا دیر یا زود بدست خود از صحنه سیاسی کشور پاک می‌شود. این انتخابات به رفرندامی بدل شد که در آن مردم با رای خود، یک نه بزرگ به اصولگرایان و سیاست‌های تاکنونی گفتند.

و سرانجام اینکه انتخابات هفتم اسفندماه نشان داد که تغییر و اصلاحات و دستیابی به خواست‌های به‌حق مردم؛ از طریق راه‌های مسالمت‌آمیز و شیوه‌های مبارزاتی آرام و گام به گام، در نظام جمهوری اسلامی امکان‌پذیر است؛ و می‌توان حاکمیّت را نیز به تمکین واداشت. از آن فرا‌تر، مردم نیز همین را خواهانند و به صندوق‌های رای، دلبسته و امیدوارند. انتخابات باردیگر، چیرگی راهبرد سیاسی اصلاح‌طلبانه، گام به گام و اعتدال‌جویانه بااستفاده از راه‌های قانونی و عمل‌گرایانه را در برابر گزینه‌هایی همچون نافرمانی مدنی، لشکر‌کشی وشورش‌هایِ خیابانی و یا مبارزه قهرآمیز و یا راه حل‌های آرمانگرایانه و واقعیت گریز، به نمایش گذاشت.
در حقیقت امید به تغییر و پیروزی از طریقِ اصلاحات و تغییرات آرام و تدریجی، طّیِ سالیان دراز در اعماق ذهنیت جامعه زندگی کرده بود و اینک در فرصت انتخابات به کنشی ملی تبدیل شد که به روشنی زمامداران را به چالش کشید. در این تحرک ملی مردم ایران با رای خود، به‌روشنی، خواهان مقابله و خنثی کردنِ تشبثات حاکمیّت برای برگذاریِ انتخاباتی مهندسی شده بودند. مردم اعتراض قدرتمند خود به ردصلاحیّت نامزدهای مورد گزینش خود را، به گوش حاکمان رساندند.

اکنون باید امیدوار بود که رئیس جمهور منتخب ملت، که از پشتیبانی قاطبۀ شهروندان و نیز مجلس شورا برخوردار است؛ بتواند گام‌های عملی و کارسازی در راستای تامین «مصلحت عمومی جامعه» بردارد. همانگونه که وعده داده است، در آزادی همۀ زندانیان سیاسی بویژه آقایان موسوی وکروبی و خانم زهرا رهنورد، با درایت و پیگیری، که از فضیلت‌های ایشان است، هرچه سریع‌تر، توفیق حاصل کند. و همزمان همچنانکه وعده داده است برای تحقق «برجام داخلی» با قدرت و اعتماد به‌نفس بیشتری در مهار افراطیون و گشایش فضای سیاسی و مطبوعاتی وارد عمل شود.