ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 20.01.2016, 22:12
در مدح مذاکره، در ستایش از گفت‌وگو

محمد ارسی

.(JavaScript must be enabled to view this email address)

ملت ایران از جنبش مشروطه‌خواهی تا به امروز هر پیروزی بزرگ ملی و بین‌المللی ماندگاری کسب کرده فقط از طریق مذاکرات دیپلماتیک یا دیالوگ و گفتگوی سازنده بوده نه از راه قهر و جنگ و نفرت پراکنی.

برای تأیید این ادعا نگاهی به وقایع صد سال اخیر ایران و دقت در آن‌ها کافیست تا درستی این گفته را دریابیم بعنوان نمونه:

١- در سال ١٩۴١ میلادی سه کشور بزرگ دنیا شوروی، انگلستان و آمریکا با حمله نظامی به ایران بی‌دفاع کشور ما را در عرض چند روز با قهر و غلبه تصرف کردند و به سلطنت رضا شاه پهلوی به زور پایان دادند.

در آن شرایط دردناک حضور نظامی و سلطه خارجی که ایران نه از ثروت و قدرت نظامی یا استقلالی بر خوردار بود و نه از ایستادگی ملی خبری وجود داشت، دولت ضعیف وقت، تحت رهبری دولتمرد دانشمند، نخست وزیر نامی یعنی محمد علی فروغی به مذاکره و گفتگوی صمیمانه با اشغالگران نشست و متعهدشان کرد که ان‌ها استقلال و آزادی و تمامیت ارضی ایران را محترم بشمارند و شش ماه پس از جنگ عالمگیر ایران را ترک کنند و بروند.

گفتنی ست که اگر این پیوند اساسی نبود، قوام السلطنه هم در حل مسئله آذربایجان آنگونه سریع و ساده توفیق نمی‌یافت. یعنی بازگشت آذربایجان ایران به دامن میهن به این سادگی‌ها ممکن نمی‌گردید!

٢- در ماجرای آذربایجان هم که صفحه درخشانی از کار دیپلماتیک در حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران محسوب می‌شود، ایرانی‌ها با آن مذاکره و گفتگوی ماهرانه بود که شوروی را به خروج از آذربایجان و عدم دخالت در امور داخلی ایران وادار کردند و از یک رویارویی خطرناک بین‌المللی آنگونه مدبرانه جلوگیری نمودند. البته بعد از بیرون رفتن نیروهای شوروی از آذربایجان و پایان آن بحران ملی و بین‌المللی، ارتش محمد رضا شاهی با بی‌ارزش نشان دادن نقش مذاکرات دیپلماتیک تیم قوام‌السلطنه کوشید تا آن توفیق ملی را به رهبری داهیانه شاهنشاه و دلیری امیران ارتش شاه نسبت دهد و به قول «خودشان» نجات آذربایجان را یک پیروزی نظامی جلوه دهد.

از طرفی رئیس جمهوری آمریکا ترومن هم مدعی شد که گویا با اولتیماتوم او بوده که استالین عقب کشیده و «بحران» حل شده. اما معلوم همه است که نه با تهدید ارتش شاهنشاهی بود که شوروی عقب نشست و نه اولتیماتومی در کار بوده.*

حمایت‌های آمریکا البته که مؤثر بود ولی در اصل، آن نخست‌وزیر نامدار ایران، قوام و تیم مذاکره کننده او بود که با جلب اعتماد طرف روسی، خواست‌های ایران را به استالین و سران شوروی قبولاند.

٣- ملی شدن صنعت نفت ایران هم که جایگاهی بس بلند و بی‌مانند در کسب استقلال اقتصادی و ملی داشته، با مذاکرات دیپلماتیک و گفت‌وگو در دادگاه لاهه و محافل بین‌المللی ممکن گردید. این پیروزی عظیم ملی که وضع ایران و غرب آسیا را تغییر داد با آتش‌افروزی و قهر و غلبه انقلابی بدست نیامد بل با منطق مذاکره و گفتگو بود که مصدق رهبر ملی ما حقانیت ملت ایران را در نهادهای بین‌المللی به ثبوت رسانید و قدرت استعماری را به عقب راند...
۴- یکی دیگر از پیروزیهای ملی و بین‌المللی ما که با مذاکره اقتصادی بدست آمد، افزایش چشمگیر قیمت نفت اوپک در اوایل دهه ١٩٧٠ میلادی بود که محمدرضا شاه در آن نقشی تعیین کننده داشت. پیش از این پیروزی اقتصادی، نظر غالب و دیسکورس روشنفکری حاکم این بود که: «حکومتهای طرفدار غرب و آمریکا مانند ایران، عربستان، کویت و غیره نمی‌خواهند و اگر بخوا هند هم نمی‌توانند دینار و دلاری بر قیمت نفت تولیدی بیفزایند، زیرا این حکومتهای وابسته به کارتل‌های نفتی و آمریکا جز مذاکره و گفتگو ابزار دیگری برای افزایش قیمت نفت ندارند در نتیجه خیالبافی‌ست اگر با مذاکره افزایشی در قیمت نفت صورت بگیرد. اما دیدیم که صورت گرفت و قیمت نفت تولیدی اوپک چندین برابر بالا رفت و در اوضاع اقتصادی دنیا و منطقه تغییرات مهمی بوجود آورد.»

بر این پیروزیهای بزرگ ملی «مذاکرات الجزیره» را هم می‌توان افزود که در سال ١٩٧۵ میلادی با شرکت پادشاه ایران و صدام حسین، و میانجیگری بومدین رهبر الجزایر انجام گرفت، با عقد قرارداد الجزیره به اختلافات تاریخی ایران و عراق با مذاکره پایان داد.

و امروز با پیروزی در مذاکرات هسته‌ای و «برجام» نیک فرجام، مسلم می‌شود که تمامی موفقیت‌های ملی و منطقه‌ای ما همیشه با مذاکره و گفت‌وگوی مدبرانه ممکن گشته نه با ستیزه‌جویی و سازش‌ناپذیری. لذا گفته می‌شود که ارزش جهانی برجام در رفع تحریم‌های اقتصادی و مالی ایران یا تغییر چهره بین‌المللی ملت ما خلاصه نمی‌شود. صد البته نهادن نور امید در دل ایرانیان و رفع تحریم‌ها و مشکلاتی که بر آن‌ها تحمیل شده بود امری حیاتی ست. مهم‌تر اما نفس این «مذاکرات و گفت‌وگوهاست» که می‌تواند الگویی کاری برای حل مناقشاتی باشد که دارد خاورمیانه را به‌سوی تباهی سوق می‌دهد و شاید جهان را...

بنابراین بستاییم اصل مذاکره و گفت‌وگو را که برجام را ممکن کرد، یعنی الگویی را ساخت که پیرو فراوانی در سراسر دنیا خواهدداشت زیرا با نور امیدی که در دل‌ها افکنده، از پیروزی صلح و بازگشت امنیت به خاورمیانه خبر می‌دهد. پیروزی‌هایی که نه با دادن تلفات جانی و مالی یا لگدکوب حیثیت انسانی، بلکه با حفظ کرامت انسانی و گفتگوی صلح به‌دست خواهدآمد.

باری با همه جنگ‌ها و درد و رنجهای امروزی با آن «شاعر بزرگ» می‌توان هم نظر بود که:

بر آسمان اما سرودی بلند می‌گذرد
با دنباله طنین‌اش برادران
من این را می‌دانم برادران
من این را می‌بینم
بر آسمان اما سرودی بلند می‌گذرد
با دنباله طنین‌اش برادران


تگزاس، ژانویه ٢٠١۶
* محقق ایرانی تورج اتابکی در این باره نوشته ارزشمندی دارد.