ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 23.08.2013, 12:16
گام شجاعانه‌ای که آقای روحانی باید بردارد

فرخ اشراقی

با تنفیذ ۱۵ وزیر از سوی مجلس، سوالی که برای بسیاری از مردم و تحلیل‌گران سیاسی مطرح است این است که در دو زمینه اصلی یعنی سیاست خارجی و حل معضلات اقتصادی، دولت آقای روحانی چه راه‌هایی را در پیش می‌گیرد و پی گیری سیاستهای دولت یازدهم چه نتایجی در بر خواهد داشت.

در زمینه سیاست خارجی دولت آقای روحانی هم در محدوده نیروهای داخل کشور و هم در زمینه روابط بین‌المللی طیفی از نیروهای موافق و مخالف را در کنار و پیش رو دارد. همه می‌دانیم که دست یابی به توافق با کشورهای اروپایی و امریکا در خصوص برنامه هسته‌ای ایران و رفع تحریم‌ها تاثیر مستقیمی بر بهبود وضعیت اقتصادی کشور خواهد داشت.

آنچه هنوز مشخص نیست این است که دولت روحانی چگونه خود را برای مواجهه با نیروهای مخالف و کارشکن چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور تجهیز و آماده خواهد کرد. حقیقت این است که حفظ توازن بین سیاست‌های خارجی و داخلی یکی از بزرگترین چالش‌هایی است که دولت روحانی با آن مواجه خواهد بود. دادن امتیاز به نیروهای مخالف داخلی که عمدتا از نیروهای به اصطلاح اصول گرای انحصارطلب تشکیل شده‌اند، اگرچه به ظاهر کار دولت یازدهم را در رویارویی با مشکلات داخلی آسان‌تر می‌کند ولی کار ایران را در مذاکرات بین‌المللی دشوارتر خواهد کرد. نیروهای انحصارطلب داخلی از هر فرصتی برای تخریب مذاکرات کشورهای ۱+۵ با ایران استفاده خواهند کرد و همه تلاش خود را به خرج خواهند داد تا اجازه ندهند دولت آقای دکتر روحانی در پیشبرد برنامه‌های اصلاحی خود موفق باشد زیرا پیشبرد برنامه‌هائی که به اصلاحات ساختاری در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منجر شود به منزله کوتاه شدن دست این نیروها از مراکز قدرت و پرتاب شدن آن‌ها به حواشی نظام جمهوری اسلامی خواهد بود.

از سوی دیگر نیروهای قابل ملاحظه‌ای در سطح جهانی اصولا با استراتژی توافق با ایران در مورد برنامه‌های اتمی موافق نیستند. هدف این دسته از نیروها سرنگونی جمهوری اسلامی و ایجاد اغتشاش و از بین بردن مرکزیت در ایران است. این نیروها برنامه‌های هسته‌ای ایران را پوششی برای دستیابی به تسلیحات اتمی قلمداد می‌کنند و با ایجاد شک، سو ظن و تشویش میدان عمل نیروهائی را که در صدد دستیابی به تفاهم با ایران هستند را تنگ می‌نمایند. البته نیروهای انحصارطلب و غوغاگر داخلی نیز با طرح شعارها و موضوعات بی پایه مثل اضمحلال اسرائیل و انکار هولوکاست که با گفتمان بین‌المللی و زبان دیپلماسی کاملا بیگانه است آب به آسیاب این دشمنان قسم خورده ایران و مردم منطقه می‌ریزند. این دو طیف نیروهای افراطی در داخل و در خارج از ایران اگرچه در ظاهر درگیر جنگ لفظی و اعتقادی لاینحلی هستند اما عملا در ایجاد جو خصومت و جلوگیری از مذاکراتی که به توافق بی انجامد با هم هم‌دست‌اند. بر آیند عمل مشترک و متعامل آنها جلوگیری از برقراری صلح و آرامش در ایران و منطقه خاورمیانه است. البته این نیروها در لباس‌ها و اونیفورم‌های رنگارنگی ظاهر می‌شوند ولی جدا از ظاهر، هر دو طیف آب به یک آسیاب می‌ریزند! متاسفانه گسترش میدان عمل برای این دسته از نیروهای مخرب به معنای تنگ شدن عرصه برای سیاست‌های واقع‌گرایانه و معتدلی است که آقای روحانی و دولت ایشان در صدد پیشبرد آنها هستند.

همچنین دولت آقای روحانی یکی از ضعیف ترین دولت‌هایی است که از ابتدای جمهوری اسلامی تا به امروز تشکیل شده است و لذا اولا یارای آنکه یک تنه و هم‌زمان با چالش‌های بین‌المللی و داخلی مواجه شود را ندارد و ثانیا دچار تنگی وقت شدیدی است. علی رغم رای بخش وسیعی از نیروهای مردمی که با پشتیبانی خود آقای روحانی را به کاخ ریاست جمهوری فرستادند، این بار حوصله مردم برای تحمل سختی‌ها و وعده‌های برآورده نشده از هر بار کمتر است. مردم با بی‌صبری منتظر نتیجه سیاست “اعتدال” هستند و توقعات عریض و طویلی از آقای روحانی و دولت ایشان دارند. از سوی دیگر صف بندی نیروها در جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری جنبه قشری و گروه‌گرایانه پیدا کرده و هر گروه نیز خرده‌حساب‌های بسیاری با سایر گروه‌ها دارد که در هر فرصتی در صدد تسویه آنها است. خوشبختانه آقای روحانی خود چند بار در سخنانش به مسئله تنگی وقت اشاره کرده که نشانگر آن است که ایشان خود به خطیر بودن این لحظه تاریخی به خوبی واقف است.

به نظر نگارنده دولت آقای روحانی و پشتیبان‌ها و همکاران آن اولا باید مداوماً ماهیت نیروهای داخلی به اصطلاح اصول‌گرا - بخوان انحصارطلب و قهقرایی - را برای مردم بازگو نمایند و این خط مشی را به عنوان یک خط مشی ورشکسته و غیرواقع‌بینانه تحلیل نمایند و اجازه ندهند این نیروها از “تنبیه کنج کلاس” که مردم با آرا خود آنها را به آنجا فرستاده‌اند خارج شوند.

یادآوری تخریب‌هائی که در زمینه سیاست‌های داخلی و بین‌المللی در ۸ سال اخیر صورت گرفته نباید فراموش شود. همچنین در فرصتهای مناسب جلوداران خط مشی به اصطلاح اصول‌گرائی که در زمان خود مداحان سیاستهای آقای احمدی‌نژاد بودند باید به مردم معرفی و حتی از نظر سیاسی رسوا شوند تا زبانهائی که لاجرم برای تخریب باز خواهند شد (و علائم آن از هم اکنون در بحثهای مربوط به تنفیذ کابینه یازدهم مشاهده شد) از همان ابتدا متوقف شوند و فرصت تخریب و کارشکنی تا آنجا که مقدور است از آنان گرفته شود. اهمال با نیروهای انحصارطلبی که مبنای حرکت آنها غوغا و نا آگاهی است جایز نیست.

به نظر نگارنده پیگیری بی‌امان و مداوم گفتمان افشاگرانه از سوی دولت آقای روحانی و حامیان او بایستی جزو ارکان سیاست داخلی دولت یازدهم تلقی شود و بی‌توجهی به هدایت جو سیاسی قطعا بهای بسیار گزافی برای کشور و دولت آقای روحانی در برخواهد داشت. برخی از نیروهای متحد هنوز بر این توهم می‌باشند که می‌توان نیروهائی را که بقای خود را در حذف دیگران می‌بینند و دائما در مسیر کارشکنی و تخریب جو تلاش می‌کنند به راه راست هدایت کرد. ولی حقیقت گفته سعدی که تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است همچنان به قوت خود باقی است و نیز، بر پلنگان تیز دندان نمی‌توان ترحم کرد!

در زمینه بین‌المللی نیز جمهوری اسلامی ایران دشمنان، کارشکنان و مخالفان بسیاری دارد که متاسفانه اقدامات و مواضع بی اساس آقای احمدی‌نژاد و ندانم کاری‌های دولت ایشان در ۸ سال اخیر به تقویت، تجمع و تمرکز این نیروها در صحنه بین‌المللی یاری فراوان رسانیده است و این نیروها در حمله به ایران به موفقیت‌هائی دست یافته‌اند که اکثر قابل پیشگیری بوده است. دولت یازدهم ابتدا باید با یک دیپلماسی فعال روابط منطقه‌ای خود را بهبود بخشد. بهبود روابط با عربستان سعودی از مهمترین اهداف دیپلماتیکی است که دولت روحانی می‌تواند آن را در راس امور خود قرار دهد.

همه می‌دانیم که بهبود روابط با کشورهای اروپائی و برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با امریکا منوط به پیشرفت در مذاکرات هسته‌ای است. گشایش گره مذاکرات مربوط به برنامه‌های هسته‌ای ایران در گرو عملی جسورانه از سوی دولت ایران است. امروز بسیاری از مفسران با خوش بینی به دورهای آتی مذاکرات ۱+۵ با ایران نگاه نمی‌کنند. بسیاری بر این باورند که کفه نیروهای مخرب در هر دو طرف مذاکره (یعنی هم طرف دولتهای ۱+۵ و هم مجموعه حکومت ایران) سنگین‌تر از کفه نیروهای صالحی است که مایل به حل منصفانه و قانونی مشکلات هستند. لذا ضروری است که دولت آقای روحانی تمامی هم خود را متوجه واژگون نمودن معادلات منفی و بوجود آوردن جوی کاملا مثبت برای حل مشکلات نماید. اگر دولت یازدهم بتواند دست به یک اقدام یک جانبه و شجاعانه بزند، می‌تواند ابتکار عمل را در مذاکرات هسته‌ای با هدف رسیدن به توافقی اصولی بدست آورد.

برای مثال ایران می‌تواند برنامه‌های غنی‌سازی خود را برای مدت محدودی (مثلا ۶ ماه) متوقف نماید و پیش از شروع مذاکرات با تبلیغاتی گسترده این موضوع را به گوش مطبوعات غربی و داخلی برساند. نفس این تصمیم به منزله عقب نشینی استراتژیک در مذاکرات هسته‌ای تلقی نمی‌شود و تصمیم مزبور از منطقی قوی برخوردار است:

۱- بر اساس موضع گیری‌های پیشین ایران، برنامه انرژی هسته‌ای اساسا صلح‌طلبانه است و لذا تعویق یک جانبه آن به معنی دست شستن از حقوق ایران در چهارچوب قرارداد منع گسترش (NPT) نیست.

۲- ایران کشوری است با منابع سرشار نفت و گاز. اگرچه تحقیق و تفحص صلح آمیز در زمینه استحصال انرژی اتمی حق مسلم هر ملت و از جمله ایران است ولی تعویقی چند ماهه در برنامه‌های جاری هسته‌ای تاثیری ماهوی در تامین انرژی مورد نیاز کشور ندارد یا حتی پیشبرد و نتیجه این برنامه‌ها ندارد. ولی خسارت‌های ناشی از تحریم‌ها جدی و نیاز به رفع آنها فوری است. اگر تعویق یک جانبه برنامه‌های هسته‌ای ایران به حصول اعتماد و توافق با دول ۱+۵ یاری خواهد رسانید باید با روی باز از این اقدام دفاع و از آن استقبال کرد. در نظر عموم مردم کشور هم تعویق برنامه‌های هسته‌ای به منزله دست شستن از حقوق حقه کشور نیست. اگر چنین بود با در نظر گرفتن اینکه آقای روحانی خود قبلا از این تاکتیک استفاده کرده است مردم نمی‌بایست به ایشان در انتخابات ریاست جمهوری رای می‌دادند.

۳- چنین تصمیمی نیروهای مخرب داخلی را غافلگیر و فرصت انتقاد و جو سازی را از آنها سلب خواهد کرد.

۴- آن دسته از نیروهای کشورهای غربی که تمایل به توافقی پایدار و اصولی با ایران دارند در اثر این موضع گیری به شدت تقویت خواهند شد.

۵- نهایتا با اعلام چنین موضعی برای آغاز مذاکرات دولت آقای روحانی می‌تواند ثابت کند که قدرت مانور و تصمیم‌گیری دارد و جوی مناسب برای حل مشکلات برقرار می‌شود. چنانچه به فرض و احتمال بسیار قلیل مذاکرات هسته‌ای علیرغم این موضع گیری به نتیجه نرسد، مردم که مهم ترین حامیان دولت یازدهم هستند تلاش خود را در حمایت از دولت دو چندان خواهند کرد زیرا به وضوح مشاهده خواهند کرد که دولت فعلی ایران بر خلاف دولتهای نهم و دهم تمامی تلاش خود را برای دستیابی به توافق و برقراری روابط عادی به کار گرفته است.

چنین موضعی نه تنها از روی ضعف اتخاذ نمی‌شود بلکه نشانه قدرت و اعتماد به نفس دولتی است که مایل است مسائل را به سرعت حل کند. اتخاذ چنین موضعی از سوی ایران همچنین زبان مخالفین و کارشکنان داخلی و خارجی را کوتاه خواهد کرد.

بنا بر گفته آلبرت انشتین فیزیک دان معروف آلمانی، ما نمی‌توانیم مشکلات خود را با استفاده از همان روشهای فکری حل کنیم که وقتی که مشکلات را ایجاد می‌کردیم به آنها اتکا داشتیم. بگذارید با جسارت و شجاعت دست به اقداماتی بزنیم که معادلات فعلی را واژگون نماید و راه کارهای جدیدی برای حل معضلات سیاست خارجی باز نماید.