ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 30.05.2013, 9:02
«جنگ‌های پلید»

شهلا صمصامی

پرزیدنت اوباما اخیراً در سخنرانی مهمی به تغییرات بزرگی در سیاست خارجی آمریکا اشاره کرد. سخنان وی در مورد پایان جنگ با تروریسم یکی از مهمترین سخنرانی‌های او به شمار می‌آید که در آن اوباما بینش جدیدی از نقش آمریکا در جهان را عرضه کرد. با این امید که بتواند یکی از میراث‌های موفقیت آمیز ریاست جمهوریش باشد.

مفسران سیاسی این را یک بینش بلندپروازانه می‌بینند. زیرا این سیاست خارجی بر اساس سلطه‌ی ارتش و سازمان‌های جاسوسی و انتلیجنسیا، در عین حال بکار بردن دیپلماسی و مذاکرات با انرژی بیشتر، کمک‌های خارجی و دقت بیشتر در پاسخگویی به حملات تروریستی است. ولی پر از ریسک و در گرو عوامل و نیروهای خارج از کنترل است.

دنیای امروز در تلاطم و غیرقابل پیش‌بینی است. از جنگ داخلی مرگبار در سوریه گرفته تا خطرات نیروهای افراطی در یمن و روابط پرتنش و ناپایدار آمریکا با پاکستان. همچنین برنامه خروج از افغانستان بدون هیچ اطمینان خاطری از آنچه پیش خواهد آمد. نابسامانی در کره‌ی شمالی و ادامه خطرات اتمی شدن ایران و عواقب آن.

مفسرین معتقدند هدف پرزیدنت برای پایان دادن به جنگ‌های ابدی، تنها می‌تواند یک هدف باقی بماند. از نظر داخلی ۱۲ سال جنگ، بوروکراسی جنگی ویژه‌ای بوجود آورده است، همراه با نیروها و لابیست‌های پر قدرتی که برخی از اعضای مهم کنگره را در اختیار خود دارند. پایان دادن و حتا کاستن از آنچه یک سیاست خارجی میلیتاریستی شده است مشکل بنظر می‌رسد.

پایان جنگ با تروریسم

سخنرانی اوباما شامل چند بخش مهم بود که شاید با اهمیت‌ترین و مرکزی‌ترین آنها اعلان پایان جنگ با تروریسم باشد.

جنگ با تروریسم که از سال ۲۰۰۱ پس از واقعه ۱۱ سپتامبر و تصویب کنگره مبنی بر حمله‌ی به افغانستان و ریشه کن کردن القاعده شروع شد، یکی از گستاخانه‌ترین سیاست‌های خارجی بود که عملیاتی مانند شروع جنگ، شکنجه و زندانی کردن افرادی که حتا محاکمه نشده بودند ولی تروریست شناخته می‌شدند را توجیه می‌کند.

بطور سنتی هر نوع عملیات جنگی تنها با تصویب کنگره‌ی آمریکا می‌توانست باشد. ولی در ۲۰۰۱ کنگره عملاً اختیارات بی‌حد و خطرناکی را در جنگ با تروریسم به رئیس جمهور داد.

حملات آمریکا توسط هواپیماهای بدون خلبان معروف به «درون»  (Dron) که از زمان جرج بوش آغاز شد با ریاست جمهوری اوباما افزایش یافت. این حملات که به «جنگ‌های پلید» معروف شده است تروریست‌های بنام و همچنین مردم بیگناه را به قتل رسانده است.

این حملات بویژه از جانب گروه‌های ضد جنگ مورد انتقاد شدید قرار گرفت و سکوت اوباما در این زمینه به اعتبار و ادعای وی برای طرفداری از حقوق بشر صدمه وارد آورد.

یکی از مهمترین وعده‌های پرزیدنت اوباما بستن بازداشتگاه «گوانتانامو» بوده است ولی با مخالفت شدید بویژه راست افراطی و جمهوریخواهان در کنگره این برنامه عملی نشد. با اعتصاب غذای زندانیان که اخیراً سر و صدای زیادی پیدا کرد و اینکه بزور به زندانیان غذا و آب می‌دادند، بار دیگر این سیاست یعنی جنگ ابدی با تروریسم مورد سئوال قرار گرفت.

کشته شدن «انوار ال ایواکی» یک شهروند آمریکایی که چند سال پیش به یمن بازگشت و از آنجا اقدامات تروریستی علیه امریکا را آغاز کرد، مسئله مهم ادامه سیاست جنگ‌های به اصطلاح «پلید» را بیشتر مطرح کرد. فشار‌هایی که از سوی نیروهای ضد جنگ و مخالف ادامه این سیاست خارجی آمریکا وارد آمد در نهایت اوباما را مجبور کرد در این زمینه آشکارا سخن گفته و سیاست جدیدی را ارائه دهد.

اوباما با قاطعیت گفت: «جنگی که ۱۲ سال پیش آغاز شد برای یک دموکراسی قابل ادامه نیست». وی تاکید کرد که «از بین بردن گروه‌های تروریستی باید ادامه یابد، ولی این جنگ مانند تمام جنگ‌های دیگر باید خاتمه یابد. این یک درس تاریخی است، چیزی که دموکراسی خواهان آنست».

اوباما با اشاره به قانونی که پس از ۱۱ سپتامبر آمریکا را در حال «جنگ دائمی» قرار داد گفت: «چنانچه ما به طرز فکر و طرز رفتار خود نظم جدید ندهیم، می‌توانیم بسوی جنگ‌های بیشتری که نیاز نداریم کشیده شویم».

اوباما در اشاره مستقیم به حملات توسط هواپیماهای بدون خلبان گفت: «اینها علاج برای مقابله با همه نوع تروریسم نیست و همیشه عاقلانه و یا مطابق اصول اخلاقی نیز نمی‌‌باشد.»

قتل‌های نشانه‌گیری شده

برای نخستین بار «اوباما» اعتراف کرد که دستور قتل یک شهروند آمریکایی «انوار آل آلواکی» «Anwr al Alwaki» و قتل غیر عمدی ۳ نفر دیگر از جمله پسر ۱۶ ساله‌ی او را داده است.

همچنین برای نخستین بار به فعالیت‌های این شهروند آمریکایی اشاره کرد که وی تنها در اینترنت جهاد را تعلیم نمی‌‌داده بلکه نقشه‌ها و برنامه‌های معینی برای حملات تروریستی داشته است.

سیاست‌های جدید به این گونه اعلام شد که از این پس کشتن شهروندان کشورهای دیگر در محدوده‌ی مستقل آنها بدون نظارت بخش قضایی و یا کنگره نباید صورت گیرد.

برای آنچه که به «قتل‌های نشانه‌گیری شده» معروف است اکنون همان شرایطی که در مورد شهروندان آمریکایی وجود دارد گذاشته شده است. به این معنی که باید ثابت شود خطر جدی و فوری وجود داشته و جان آمریکائیان در خطر است.

اوباما همچنین اعلام کرد که وی معتقد است کشتن شهروندان آمریکایی توسط دولت چه با تفنگ و یا هواپیماهای بدون خلبان مغایر قانون اساسی است. این بخش از سخنان وی در پاسخ ادعای برخی از جمهوریخواهان از جمله سناتور «راند پال» است که تئوری‌های توطئه را باور داشته و به آن دامن می‌زنند. بر اساس این تئوری‌ها دولت اوباما می‌خواهد تمام اسلحه‌ها را از مردم بگیرد و آنگاه با هواپیماهای بدون خلبان به مردم بویژه مخالفان حمله کند.

این تئوری‌ها با جنجال اخیر در مورد اقدامات اداره مالیاتی آمریکا علیه گروه‌های متعلق به «حزب چای» بالا گرفته است.

اداره مالیاتی «سینسیناتی» مطالعه و تصمیم گیری در مورد تقاضای برخی از گروه‌های «حزب چای» را که می‌خواستند به عنوان یک گروه «خدمات اجتماعی» معافیت مالیاتی بگیرند را به تأخیر انداخته است. این یک تبعیض علیه گروه‌های دست راستی و مخالف اوباما محسوس می‌شود. ادعا می‌شود که این تبعیض صرفاً علیه گروه‌های «حزب چای» بوده و به این گونه به اعتبار اداره مالیاتی صدمه می‌زند.

همچنین از این پس سازمان «سیا» و ارتش نمی‌‌توانند افراد را در «کشورهایی مانند پاکستان صرفاً به این دلیل که در لیست مشکوک به تروریست و یا وابسته‌ی به القاعده و سایر گروها هستند» هدف قرار دهند.

«اریک هولدر» وزیر دادگستری در نامه‌ای به کنگره نوشت و توضیح داد که «روش‌های کشنده تنها در صورتی باید بکار رود که دستگیری امکان پذیر نیست و هیچ راه حلی منطقی دیگری برای مقابله با خطر وجود ندارد».

در گذشته افراد و گروه‌های بسیاری به این نوع قتل‌ها اعتراض کرده و آن را مغایر با قوانین دموکراتیک اعلام کردند. سخنان «اوباما» مبنی بر ایجاد نوعی دادگاهها و یا ناظرین مستقل در داخل قوه‌ی اجرائیه، در پاسخ به اعتراضات شهروندان آمریکایی است.

از سوی دیگر هنوز افرادی هستند که می‌خواهند این جنگ‌های ابدی و پلید ادامه یابد. در کنگره عناصر راست افراطی جنگ با تروریسم را صرفنظر از اینکه تا چه زمانی ادامه یابد پشتیبانی می‌کنند.

زندان «گوانتانامو»

اوباما از کنگره آمریکا خواست که محدودیت‌هایی را که صرفاً دلیل سیاسی دارد کنار گذاشته تا بتوان زندانیان را از گوانتانامو خارج کرده و در‌های این زندان را برای همیشه بست.

وی پیشنهاد کرد که برخی از کسانیکه شواهد واقعی تروریستی برای آنها وجود دارد، می‌توانند در دادگاه‌های ارتشی محاکمه شوند و بقیه که در تروریست بودن آنان تردید زیادی هست به محلی در داخل آمریکا منتقل شوند. اوباما معتقد است که حتا کسانی که تروریست هستند می‌توانند در دادگاه‌های فدرال که قابلیت کافی برای اجرای عدالت دارند، محاکمه شوند.

اوباما در این زمینه گفت: «دولت من بطور خستگی ناپذیر به دنبال رهبران القاعده رفته است و هیچ نوع دلیلی به غیر از بازیهای سیاسی وجود ندارد که کنگره از بستن زندان «گوانتانامو» جلوگیری می‌کند. بازداشتگاهی که نمی‌‌بایست بوجود می‌آمد.

از موانع مهم بسته شدن «گوانتانامو» اطلاعاتی است که از طریق شکنجه و بطور غیر قانونی در زمان «بوش» از این زندانیان گرفته شده است. این اطلاعات لکه دار اجرای قانون را مشکل کرده است.

اوباما گفت: «زمانیکه تعهدی برای بستن «گوانتانامو» بوجود آید من مطمئن هستم این مشکل بر اساس روش حکومت قانون قابل حل است». وی همچنین گفت: «تاریخ قضاوت سختی در این بخش از جنگ علیه تروریسم و آنهایی که در پایان دادن به آن غفلت کردند خواهد داشت».

آزادی‌های مدنی

اوباما هم چنین وعده داد که برای برقراری تعادلی بین حفاظت از آزادی‌های مدنی و امنیت ملی یک هئیت مشاوره مستقل بوجود خواهد آمد.

این بخش از سخنان وی در پاسخ این بود که وزارت دادگستری بطور مخفی تلفن‌های برخی از خبرنگاران «آسوشیتد پرس» را بازرسی کرده بود. این یک عمل غیر قانونی و قابل مجازات است.

این وقایع سال پیش و زمانی رخ داده بود که یکی از مأموران جاسوسی سیا توانسته بود در یکی از گروه‌های تروریستی رخنه کرده و بمبی را که قرار بود در هواپیمای مسافری که از اروپا به آمریکا می‌آمد منفجر شود بدست آورده و این توطئه مهم تروریستی را خنثی کند. آسوشیتد پرس پیش از آن که این خبر توسط مقامات دولتی اعلام شود آن را گزارش داده بود. متعاقب آن، وزارت دادگستری کوشید بداند این اطلاعات سری از چه راهی به خبرنگاران ویژه آسوشیتد پرس رخنه کرده است.

اوباما در سخنرانی خود تأکید کرد که مطبوعات آزاد یک عامل اساسی برای دموکراسی هستند.

بخش دیگری از سیاست خارجی امریکا اینست که به حوزه‌ی قدرت وزارت خارجه افزوده شده و سازمان سیا به وظایف سنتی‌اش که بدست آوردن اطلاعات بود باز گردد در نتیجه پنتاگون مسئولیت عملیات خطرناک را بر عهده داشته باشد.

کماندوهای برگزیده ارتش حملات یورشی و یا حملات توسط هواپیماهای بدون خلبان را انجام خواهند داد. برای مقابله با ملیشیا و گروه‌های تروریستی افراد ویژه‌ای تعلیم می‌یابند تا در آینده نیازی به اینکه ارتش بزرگ آمریکا به خاک کشور بیگانه‌ای حمله کند نباشد.

«مایکل شی هان» مأمور عالیرتبه ضد تروریسم پنتاگون می‌گوید: «هدف اینست که از نیروهای ویژه آمریکا و کشوری که تروریست‌ها در آن هستند کمک گرفت. این یک برنامه مهم آینده برای مبارزه با تروریسم است.

یکی از تغییرات بسیار مهم اینست که حوزه‌ی اختیار اقدامات هواپیماهای بدون خلبان از سازمان سیا به ارتش منتقل می‌شود.

از سال ۲۰۰۸ تحت عنوان «جنگ‌های سری» نزدیک به ۴۰۰ حمله در پاکستان و یمن با هواپیماهای بدون خلبان انجام شده است. این حملات در حقیقت یکی از پایه‌های مهم سیاست خارجی پرزیدنت اوباما بوده است.

ولی منافع کوتاه مدت این نوع «جنگ سری» که در دراز مدت دیگر مخفی باقی نماند، و با بالا رفتن تعداد کشته شدگان افراد بیگناه، صدای اعتراض کشورهای مورد حمله و همچنین گروه‌های ضد جنگ و برخی از دستگاه‌های ارتباط جمعی در آمریکا بلند شد، بویژه که این عملیات از جانب سازمان «سیا» انجام می‌شد و قدرت بیش از اندازه قوه‌ی اجرائیه را زیر سئوال می‌برد.

اوباما مجبور بود در زمینه سیاست خارجی آمریکا تجدید نظر کند. واقعیت اینست که خطر تروریسم همچنانکه اخیراً در «بوُستون» و حتا در «لندن» دیده شد، یک خطر ماندنی است ولی جنگ ابدی هم غیر قابل ادامه است.

«بنیامین رادز» (Benjamin Rhodes) یکی از مشاوران امنیتی که در اتخاذ سیاست جدید خارجی مؤثر بوده است می‌گوید: «از میان تمام این خطرات چیزی که کاخ سفید بیش از همه نگران آن بود، ایجاد یک موج افراطی پس از «بهار عربی» است. ولی خونین‌ترین این جنگ‌ها که در سوریه است نشان داد که پرزیدنت اوباما بدنبال دخالت در این اختلافات نیست.»

در سوریه واقعیت اینست که جنگ داخلی تنها بین گروه‌های به اصطلاح شیعه و سنی طرفدار و مخالف اسد نیست. امروز نیروهای مخالف سنی توسط عربستان سعودی و قطر پشتیبانی شده و رژیم اسد از حمایت همه جانبه روسیه، ایران و حزب‌الله لبنان برخوردار است.

اوباما از این بیم دارد که سوریه سرنوشت عراق را پیدا کند. فشارهای زیادی بویژه از جانب جمهوریخواهان برای نوعی دخالت در امور سوریه و دادن اسلحه به بخشی از مخالفان اسد وجود دارد.

ملاقات«جان مک کین» سناتور باسابقه جمهوریخواه با سران مخالف در سوریه در حالی که «جان کری» با وزیر خارجه روسیه برای یافتن راه حل‌های صلح آمیز در حال مذاکرات است، کمکی به اوباما و برنامه‌های جدید سیاست خارجی وی نمی‌‌کند. مشکلات سوریه پیچیده و بی‌شمار است و درگیری نظامی امریکا تنها می‌تواند به یک جنگ طولانی دیگر بیانجامد.

یکی از مفسرین می‌گوید، آنچه که اوباما در سخنرانی‌اش به آن اشاره نکرد هدف وی برای یک استراتژی و سیاست جدید است و آن خواسته‌ای است که نیرو و انرژی مالی و نظامی را از خاور میانه بیرون آورده و متوجه منطقه آسیای شرقی نماید. جایی که با سرعت در حال پیشرفت است. این ایده‌ای است که ذهن رؤسای جمهور آمریکا را در چند دهه اخیر بخود مشغول کرده است.

بنا بگفته‌ی «بنیامین رادز» مشاور امنیتی، «هدف اینست که پرزیدنت در پایان دوره‌اش بداند بی‌جهت و بدون استفاده وقت خود را برای کنترل ملیشیا در یک منطقه‌ی بیابانی صرف نکرده است.» با نوسازی، نوآوری و پیشرفت در آسیای شرقی توازن قدرت به آن سو کشیده می‌شود، مشکلات خاورمیانه دراز مدت و درگیری‌ها در این منطقه برای آمریکا از جهات گوناگون بهای گزافی داشته است.

بنا به گفته یکی از مفسرین سیاسی، امریکا باید به جنگ‌های پلید و دائمی خاتمه داده و افسار خاور میانه را رها کند. چنانچه این سیاست بطور واقعی و عاقلانه به مرحله‌ی اجرا در آید، شاید در نهایت بنفع هم آمریکا و هم خاور میانه باشد.