ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 08.03.2012, 10:30
«تحریم انتخابات» سنتی لوث‌شده یا تاکتیکی درحال گسترش

معروف عثمانی
انتخابات در جمهوری اسلامی از معیارهای اولیه استانداردهای جهانی "انتخابات"(١) برخوردار نیست و قوانین ناظر بر انتخابات بر اساس شرایط ومعیاهای قوانین دمکراتیک و استانداردهای جهانی انتخابات تنظیم نشده‌اند. بنابر این هر نوع انتخاباتی بدون احتساب درصد شرکت کنندگان در آن، باملاک قرار دادن حقوق مدنی و سیاسی افراد طبق میثاقهای جهانی حقوق مدنی و سیاسی و 'استانداردهای جهانی انتخابات' از مشروعیت قانونی برخوردار نیست.

با وجود این ٣٣ سال است که در جمهوری اسلامی انواع مختلف انتخابات با کیفیتهای متفاوت برگزار می‌شود و استقبال مردم از آنها نیز متفاوت بوده است. گاهی درصد رای دهندگان چنان بالا بوده که باعث تعجب بسیاری از ناظران گشته است و زمانی مردم به تحریمی تقریبن گسترده روی آورده‌اند. ولی نکته‌ای حائز اهمیت اینست که تحریم انتخابات برای جمهوری اسلامی چالشی ایجاد نکرده هیچ، مشروعیت سیاسی نظام را که تحریمیون نشانه گرفته‌اند، هم نخراشیده است. بر عکس زمانی که درصد زیادی از مردم از انتخابات استقبال کرده‌اند جمهوری اسلامی با مشکلات عدیده‌ای روبرو بوده است. برای مثال انتخابات ریاست جمهوری درسال ١٣٨٨ به شدت مشروعیت نظام را ترک داد و چنان آسیبی بر آن وارد کرد که جبران آن برای قدرت سیاسی کاری دشوار است.

پروسه انتخابات در جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی از بدو شکل گیری با پدیده انتخابات مواجه بود و انتخابات گزینه‌ای نبود که سردمداران ج.ا از روی میل و رغبت خویش یا از روی اعتقاد به مشارکت مردم به انتخاب آن دست زده باشند. انتخابات گزینه‌‌ای بود به مثابه میراثی از نظام‌های قبل و راهکاری مورد قبول مردم و گروههای سیاسی داخل و خارج حاکمیتی که دربدو شکل گیری، برای تقسیم قدرت که با مشارکت هم انقلاب را به پیروزی رسانده بودند، بود و حاکمیت را گریزی از قبول آن نبود. شاید دقیقترباشد اگر بگوئیم در ابتدا مراجعه به ارای مردم بعنوان مشروعترین و سهلترین راه ممکن برای بدست گرفتن بدون منازعه قدرت، طریقی بود که معتقدان به جمهوری اسلامی در ابتدا به آن تن دادند ولی استمرار و تداوم آن برایشان چندان اسان و خوشایند و حتا کم مزاحمت نبوده است.

از طرفی شناخت علل تداوم و استمرارانتخابات در نظام ولایت فقیه‌، و ازطرف دیگر بررسی و مطالعه ی تغییرات ماهوی که حکومت درقوانین مربوط به انتخابات انجام داده است یا با تفاسیر عجیب شورای نگهبان به دگرگونی انها دست زده است، برای کسانی که انتخابات را پاشنه اشیل حکومت ولایت فقیه می‌دانند از اهمیت زیادی بر خورداراست. جواب سوالاتی مانند' چرا حاکمیت انتخابات را که تعدادی ازمخالفان آن را مضحکه می‌خوانند وعملن سران حکومت ازان ابراز نگرانی می‌کنند، جمع نمیکند. اینها همه مباحث و کلیدواژه‌های هستند که نشان می‌دهند نظام علارغم میل باطنی خود مجبور به تحمل انست. حاکمیت برای نشان دادن مشرعیت خود به انتخاباتی که خود انجام و بر آن نظارت می‌کند، تمسک می‌جوید و انچه در این پروسه بیش از هرچیزی برای انها مهم است 'نمایش مشروعیت' و استفاده تبلیغاتی از انتخابات است. ولی به وضوح ترس و وحشت خود را هم ازعدم پذیرش نتایج انتخابات از جانب مردم بروزمیدهند. انها نگران خدشه‌دارو ترک خوردگی چهره مردمی نظامشان هستند، که در هر مناسک و جمعی انرا فریاد زده‌اند و مردم حتا هوادارن خویش را نسبت به‌ان شرطی کرده‌اند و توان برچیدن انرا ندارند و کوشش انها برای فرمایشیتر کردن انست.

برای پی بردن به ترس و نگرانی حاکمان از 'انتخابات' جالب است که سخنان رهبری ج.ا. ایران در کرمانشاه را مورد بررسی قرار داد. ایشان چالشهای که ج.ا با آن مواجه بوده برمی‌شمارد. به جنگ هشت ساله‌، عملیات مرساد، تحریمهای اقتصادی و مسئله انتخابات اشاره می‌کند، از زبان خود آیت‌الله خامنه‌ای:" یکی دیگر از چالشها- که البته این چالش پیچیده‌تر بود- چالشهای فتنه‌انگیزی بود که در فتنه‌ای مثل هیجدهم تیر ٧٨ و فتنه‌ی سال ٨٨ با فاصله‌ی ده سال، اینها در تهران راه انداختند."

در ادامه ازعدم پذیرش نتایج انتخابات بعنوان چالش یاد می‌کند. در انتخابات، دو تا مسئله از همه مهمتر است: مسئله‌ى اول، حضور مردم، شركت مردم - كه بايستى وسيع و گسترده باشد - مسئله‌ى دوم، قانون‌گرائى در انتخابات، وفادارى به قانون، احترام به رأى مردم. اينجور نباشد كه اگر چنانچه انتخابات بر طبق نظر و ميل ما انجام گرفت، اين را ما قبول داشته باشيم؛ اگر برخلاف نظر ما بود، اگر حق را به ما دادند، آنى كه ما مي‌خواهيم، سر كار آمد، قانون را قبول داريم؛ اگر آنى كه ما ميخواهيم، سر كار نيامد، ميزنيم زير قانون..." پ.ن. قول. این خودگویای یک ترس واقعی ازانتخابات است که بنظر می‌رسد از جانب اپوزسیون مورد توجه واقع نشده‌است.

شکی نیست که جمهوری اسلامی هرگز حاکمیتی متمرکز و برخوردار و بی‌نیاز از شراکت گروهها و شبکه‌های قدرت درون حاکمیت در تصمیم سازیها و تصمیم گیریها نبوده است ولی در طول استمرار و بقایش خصوصا در دوران زمامداری آیت‌الله خامنه‌ای بصورت ملایم و گاهی با گامهای سریع و در زمانی با عقب‌نشینی‌های اجباری بطرف نوعی از حکومت که دارای هسته‌ی مرکزی تصمیم گیری در دفتر رهبری باشد، حرکت کرده است. در این راه در طول حیات نظام گروههای بسیاری را از دایره قدرت کنار گذاشته و در این وادی با چالشهای هم روبرو بوده است. یکی دیگر از دلایلی که جمهوری اسلامی به استمرار و تداوم انتخابات تن داده‌، تقسیم سیاسی قدرت میان لایه‌های تودرتوی حاکمیت بوده است. به علاوه وجود سازمانهای ونهادهای مدنی، روزنامه‌نگاران، نخبگان، فعالین خرده جنبشها ووجود بروکراتهای دارای نفوذ اندک در بافت قدرت، عناصر دیگری هستند که جمهوری اسلامی را مجبور به پذیرش بقا انتخابات نموده‌اند.

برای اجبار در پذیرش این بقا می‌توان دلایل وموارد دیگری را ذکر نمود اما دراین نوشته مجال پرداختن به انها نیست. تلاش حکومت برای در هم شکستن اخرین مقاومتها در نهادهای انتخابی بسیارجدی است. این نشان می‌دهند که نظام جمهوری اسلامی اعتقادی به انتخابات ندارد هیچ، تمام تلاش و کوشش دفتر رهبری ونهادهای پرقدرت نظامی برچیدن نهادهای انتخابی و جای گزینی نهادی انتصابی یا مجلسی مصلوب الختیارو فرمانبردارهمچون مجلس خبرگان، و گرفتن و کاستن اختیارات ریاست جمهوری و تبدیل آن به فرمانبر دفتر رهبریست. و به تعبیر دیگرفرمانبردارکردن قانونی نهادهای انتخابی و متمرکزکردن بیشتر قدرت سیاسی و تصمیم گیر درنهادهای انتصابی، و حفظ انتخابات تنها برای نمایش مشروعیت. البته این تلاشی بیست ساله است نه کوششی که دیروزو امروزاغاز شده باشد. پاورقی (٢)

آیت الله مصباح یزدی بعنوان تئوریسنی که آیت‌الله خامنه‌‌ای گاهی در خفا و زمانی آشکارا به او عشق می‌ورزد و نوشته‌هایش را می‌ستاید (٥ و ٦ و ٧) از خرداد سال ٦٢ روز بروز و گام به گام به او نزدیکتر شده است، از منتقدان جمهوریت است و به رای گذاشتن نظام توسط آیت‌الله خمینی را به معنای اعتقاد او به جمهوریت و حاکمیت رای مردم ‌و حاکمیت رای مردم نمی‌داند. او در تبیین ولایت فقیه می‌گوید: مردم ناصر،(کمک کننده‌) ولی فقیه هستند، نه ناصب (نصب کننده‌) و مشرع (مشروعیت دهنده‌‌ی) او." از دیدگاه وی فقها در دوران غیبت نایب حجت بن حسن (مهدی موعود به اعتقاد اهل تشیع) و حاکم هستند و نتیجتاً انتخاب حاکم توسط مردم فاقد اعتبار است."

شکی نیست که این تعریف باب میل اقای خامنه‌ای است (٣) وگرنه می‌بایست به سان کسانی که نهادهای استصوابی را زیر سوال می‌برند، مجازات می‌شدند. مگر نه اینست که بعد جمهوریت نظام را زیر سوال برده است، و آیت‌الله خمینی را به عوام فریبی متهم کرده‌است؟ در شرایط برعکس ، یعنی اگرکسی بعد اسلامیت نظام را زیر سوال ببرد مجازاتی بسیار سخت در انتظار اوست. افراد بسیار خوشنامی همچون احمد زیدآبادی به خاطر نقدی بسیار ملایم در نامه‌ای به رهبری متحمل مجازاتی بس طاقت فرسا شده‌اند. نمونه بسیار روشن دیگر از برنتافتن نهادهای انتخابی از جانب نهادهای انتصابی سخنان روشن و صریح آیت‌الله خامنه‌ای در مورد لزوم باز نگری درقوانین مربوط به انتخابات ریاست جمهوری است که واکنشهای بسیاری را بر انگیخت و حتا بعضی ناظران آن را به نفع دمکراتیزه کردن روند جاری کشور ارزیابی کردند، بدون اینکه توجه داشته باشند که بیشتر 'انتخابات ریاست جمهوری' مایه‌ی نگرانی است تا 'نهاد ریاست جمهوری'. سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در کرمانشاه‌: "اگر روزی در آینده احتمالا دور، احساس شود که نظام پارلمانی برای انتخاب مسئولان قوه مجریه بهتر است هیچ اشکالی در تغییر ساز و کار فعلی وجود ندارد." پ.ن.قول.

نکاتی که در بالا به انها اشاره شد، دلیل این نیست که جمهوری اسلامی عرصه انتخابات را کم اهمیت می‌پندارد و از آن سود نمی‌برد. برعکس، از طرفی آن را نقطه امنیتی و چالشی نظام ارزیابی می‌کند و از طرف دیگر نقطه مشروعیت زا و گردنه‌ای که در آن می‌تواند ضربات کاری و جبران ناپذیری به اپوزسیون وارد کند. حکومت با در اختیار داشتن اهرم شورای نگهبان به تفاسیر مختلف وگاه در دو مدت زمان متفاوت، متضاد از قوانین، تلاش نموده که روزنهای راه یابی افراد غیر خودی را تا حد ممکن کاهش دهد و از وجود انتخابات به مثابه نقطه اتکا بهره برد و در نبردی کاملن نابرابر با اتخاذ تاکتیکهای کلاسیک اپوزسیون رامغلوب نماید.

٣٣ سال است که تقریبن تاکتیک جمهوری اسلامی در انتخابات بدین صورت ظهور و بروز یافته است. قبل از انتخابات با صف کردن دشمنانی که قصد تجاوز به کشور،شکستن حرمت مقدسات ، تجزیه کشورو تجاوز به نوامیس ملت را دارند، مردم را بسیج و بعد ازهر انتخاباتی عمومن با مانور گسترده روی تصاویر تلویزیونی و با برجسته کردن آمار و ارقام شرکت کنندگان با القای این فرضیه که کثرت شرکت کننده‌گان نشانه پشتیبانانی واقعی همه انها از نظام است. (درحالی که بسیاری از این رای دهندگان مخالفان سرسخت حاکمیتند ولی به هردلیلی که باشد درانتخابات شرکت کرده‌اند.) سعی در ضعیف و کم اهمیت جلوه دادن مخالفان خود داشته است.

در واقع حاکمیت با بزرگ نمائی کمیت شرکت کنندگان به نوعی تلاش دارد که کیفیت انتخابات را لاپوشانی، یا نرمال و عادی قلمداد کند. درحالی که کیفیت انتخابات در حکومتهای برخوردار از دمکراسی بیشتر از کمیت شرکت کننده‌گان اهمیت دارد. در بسیاری از کشورهای دمکرات اتفاق می‌افتد که تعداد شرکت کننده‌گان در انتخابات زیر پنجاه درصد بوده ولی این برای تشکیل حکومت آنها عدم مشروعیتی ایجاد نکرده است. جالب است که اکثر قریب به اتفاق مخالفان گوئی این تعریف مشروعیت و این وزن کشی را از جانب حاکمیت پذیرفته‌اند و اگر هم نپذیرفته‌اند، بر مبنای آن تاکتیکهای اعتراضی خود را دردوران انتخابات پیش می‌برند.

_______________

پاورقی

١- انتخابات آزاد و منصفانه‌؛ حاكمیت در هر كشور تنها می‌تواند از اراده مردم آن كشور منبعث شود كه در انتخابات واقعی، آزاد، منصفانه و ادواری و مبتنی بر حق رای همگانی، مساوی و مخفی برگزار شده باشد. این یکی از شروطی است که درصدوپنجاه و چهارمین جلسه 'اتحآدیه‌ی بین المجالس ' درپاریس که جمهوری اسلامی هم عضو انست، به تصویب رسیده‌است و به تصویب مجالس ١١٢ کشور از جمله مجلس سورای اسلامی رسیده‌است. ٢- برای اثبات این مدعا که این روندی بیست ساله است، به دونمونه اشاره می‌کنم. سخنان آیت‌الله خمینی (فیلم١ و ٢) در اواخر حیاتش ادعای خوبی است که نشان می‌دهد نظام ولایت فقیه چقدراز مجلس و ریاست جمهوری که باهمه سخت گیریهای که در پالایش، تصفیه و گزینش انها نشان داده‌اند، نگران است. عین این سخنان بصورت نوشته که عین جملات را ازلینک (١) پیاده کرده‌ام. برای پرهیز ازاتهام تغییرمفاهیم هیج اصلاحی در نگارش سخنان انجام نداده‌ام. آیت‌الله خمینی فیلم ١:" ...اگرازیک حزب فاسد جلو بگیریند، میگن‌ ای شد یک حزبی، وشد رستاخیز، ما می‌خواهیم رستاخیز بشویم. ما یک حزب یا چند حزب راکه صحیح عمل می‌کنند می‌گذاریم عمل بکنند و باقی را همه ممنوع اعلام می‌کنیم. همه نوشته‌جاتی که اینها کرده‌اند و برخلاف مسیر اسلام و مسیر مسلمین است، ما همه اینها را از بین خواهیم برد. باید فهموندبه‌اینها که‌شماها دیکتاتور هستید، ما ازادی خواه بودیم و شما نگداشتید، ما ازادی دایم وشمانگذاشتید این ازادی باقی بماند. حالاکه اینطور شد مابا شما انقلابی برخورد می‌کنیم، هرچه می‌خواهندروزنامه‌های خارجی بنویسند، هرچه می‌خواهند توابع سهیونیست وامثال اینها فریادبزنند. اینهاباید منزوی بشن،(اینها) بعدازاین هم ما گرفتاری داریم. فردا قضیه‌ی رئیس جمهوری است، همین بساط و همین خونریزی واینها، درقضیه‌ی مجلس شورا بدتراز این خواهد شد، خیلی بدترازاین خواهد شد. مابایدجلوی مفاسد رابگیریم، ماموظفیم ازطرف اسلام که مصالح مسلمین راحفظ کنیم، ما همه موظفیم. این طوایف دارند ' ' چیز اسلام راازبین می‌برند. بنابرایندرکمال تاسف مادیگه‌نمیتونیم اون ازادی که‌قبلن دادیم دادیم، بدیم و نمیتونیم بگذاریم این احزاب به‌کار خودشون، به فسادهای که‌داشتند می‌کردند ومیکنند، چیزبدن".....

٣_ سال ١٣٦٨ این سخنان ایراد شده‌است_ آیت‌الله خامنه‌ای: "بنده نزديك به چهل سال است كه جناب آقاى مصباح را مى شناسم و به ايشان به عنوان يك فقيه، فيلسوف، متفكر و صاحبنظر در مسايل اساسى اسلام ارادت قلبى دارم."

٦_ آیت‌الله خامنه‌ای: "این مؤسسه خوب، جامع و کامل می‌تواند از لحاظ تلاش پیگیر، خستگی ناپذیر، خالصانه و عالمانه الگویی برای حوزه باشد( منظورشون موسسه امام خمینی تحت مدیریت آیت‌الله مصباح یزدی است)... اقای خامنه‌ای با تجلیل از فضل و اخلاص و تقوای آیت الله مصباح یزدی وجود این کمالات را در مدیریت یک موسسه موجب افزایش برکات الهی خواندند و افزودند: خدمات و تلاشهای این مؤسسه، به شکل صحیح اطلاع رسانی شود.

٧- بعد از تلاش پابوسی اقای خامنه‌ای به وسیله اقای مصباح اقای خامنه‌ای با اشاره به کتاب مصباح می‌گوید: کتاب ...(مفهوم نیست برای من) تقریبن همه‌شو خوندم.....واقعن خیلی مفید، بالاتر از مفید...مطالبی است که مخالفین را عصبانی می‌کن. کمتر وقتی دنیای اسلام این اندازه احتیاج داشته به حرف نو،تنیز، صحیح و اصیل...

معروف عثمانی- اوپسالا ٠٨-٠٣-٢٠١٢