ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 17.09.2011, 7:58
آزادی، تجزیه‌طلبی، گروههای مسلح و تجربیات قرن بیستم

د. کامران امین آوە

تاملی بر نوشتە آقای محسن قائم مقام در رابطە با
تآملی بر بیانیه «حزب دمکرات کردستان»
آزادی، تجزیه‌طلبی، گروههای مسلح و تجربیات قرن بیستم"


در سایت ایران امروز نوشتەیی از آقای محسن قائم مقام تحت عنوان "تآملی بر بیانیه «حزب دمکرات کردستان» آزادی، تجزیه‌طلبی، گروههای مسلح و تجربیات قرن بیستم" منتشر شدە است کە تنها در چارچوب بە اصطلاح انتقاد از "حزب دمکرات کوردستان" نماندە، حوزە فراتری را در برگرفتە است. نوشتە مزبور حاوی اطلاعاتی بغایت نادرست و تحریف شدە در رابطە با شخیصت‌های تاریخی کورد و وقایع کوردستان است. اگر نوشتە ایشان تنها منحصر بە "حزب دمکرات کوردستان" می‌بود بی‌گمان نگارندە این سطور در پی پاسخگویی آن برنیامدە، این امر را بعهدە حزب مربوطە می‌نهاد.

اما متاسفانە آقای قائم مقام بە تکرار مکررات همفکران و دکترین سیاسی دو نظام شاهی و اسلامی و بە اصطلاح اپوزیسیون تمامیت ارضی خواە ایران پرداختە است، با این تفاوت کە ایشان حداقل زحمت مطالعە در رابطە با تاریخ و شخصیتهای کورد را نیز بە خود ندادە، آگاهی ناقص خود را ملاک ارزیابی و نتیجەگیریهایشان قرار دادەاند. برای اینکە سخن بە گزاف نگفتە باشیم اشارەای بە دو مورد از آنها می‌کنیم.

آقای قائم مقام نوشتەاند کە: .... پس از رضا شاه و ظلم او درمنطقه، مردم را به پشتیبانی از خانها و بزرگ مالکین کرد و در نقاط دیگر سایر خانها و بزرگ مالکان کشاند. ملا مصطفی بارزانی از خانهای همانگونه ایلات بود. که با استفاده از ضعف و بی‌عدالتی‌های حکومت مرکزی در ایران و با کمک روسها همزمان با حکومت تحت حمایت روسهای "فرقه دمکرات" در آذربایجان، در زمان حضور ارتش سرخ در ایران، اعلام خود مختاری نمودند و لباس ارتشی‌هایشان هم را شبیه ارتشیان روسها دوختند. بدنبال آن، در کشتار سبعانه بسیاری از کرد‌ها را کشتند، از جمله بدار آویختن بی‌شرمانه قاضی محمد، از مردان شریف و مورد اعتماد مردم در زمان خویش و پسرانش در مهاباد، در زمانی که از ایران دوستی و دفاع از ایران پشتبانی کردند، نفرت کردها از حکومت مرکزی را بیشتر از پیش ساخت.

ایشان در جایی دیگر از نوشتە خود چنین می‌نویسند:" ... در این زمان حزب دمکرات کردستان از شهری‌های کرد در برابر خانها و سران ایلها بوجود آمد. مردان شریف و ایران دوستی همچون زنده یاد دکترعبدالرحمن قاسملو و زنده یاد دکترمحمد صادق شرفکندی، که اولی در جوانی از هواداران دکتر مصدق بود و دومی از دانشوران دلسوز ایران بشمار میرفت، از جمله رهبران این حزب گردیدند. و استبداد مذهبی وجود هر دوی این رهبران ایران دوست را بر نتابید و با بیرحمی هر دو را بقتل رساند. [تاکید از من است].

نظری اجمالی بە نکات فوق نشان می‌دهد کە ایشان متاسفانە حداقل اطلاعات لازمە را در رابطە با مسالەیی کە بە آن پرداختەاند، ندارند. جهت اطلاع آقای قائم مقام باید گفت جمهوری کوردستان در دوم بهمن ١٣٢٤ نە توسط ملا مصطفی بارزانی بلکە توسط همان قاضی محمدی کە بنا بە اعتراف ایشان از مردان شریف و مورد اعتماد مردم در زمان خویش بود تشکیل شد. در دهم فروردین ماە ١٣٢٦قاضی محمد همراە با برادر کوچک خود صدر قاضی کە نمایندە مردم کورد در مجلس شورای ملی ایران بود و پسر عمویش سیف قاضی [نە پسران قاضی] توسط نظامیان ایران محاکمە و در مهاباد اعدام شد. در ضمن، دکترعبدالرحمان قاسملو در جوانی نە از هواداران دکتر مصدق بلکە از اعضای حزب تودە ایران بود کە دیرتر با جدا شدن از حزب نامبردە در بازسازیی حزب دمکرات کوردستان نقش اساسی ایفا کردە و در راە رسیدن کوردها بە خودمختاری سر خود را در همان راهی نهاد کە رهبر و بانی حزب دمکرات کوردستان شهید قاضی محمد جان خود را بر سر آن گذاشتە بود.

آقای قائم مقام در نوشتە خود از سویی کوردها را مفتخر بە سرحدداری از مرز پرگهر ایران در مقابل حملە اسکندرو ... می‌نماید و از سوی دیگر با تجزیە طلب خواندن احزاب کورد، عملا مبارزە ملت کورد را در خدمت استعمار و استبداد می‌داند. اگر آقای قائم مقام نظری اجمالی بە برنامە احزابی کە مورد تهاجم خود قراد دادەاند، بکنند، متوجە خواهند شد کە خط مشی و فعالیت احزاب نامبردە در راستای حفظ همان تمامیت ارضی ایران مورد علاقە ایشان است. در حال حاضر هیچیک از احزاب نامبردە ایشان پا از برقراری یک سیستم فدرال در چارچوب ایران فرا ننهادە، بە درست یا غلط حل مسالە ملی کورد را در گرو ایجاد حکومت فدرال می‌بینند. چیزی کە با توجە بە انبوە تفکرات شوینیستی در میان اپوزیسیون ایرانی نیازمند بە تجدید نظر اساسی و ابراز شفاف خواستەهای مردم کورد در رابطە با دولت آیندە ایران بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی دارد. لازم بە توجە است اگر زمانی مبارزە مردم کورد در تمام کوردستان رنگی رهایبخش بە خود بگیرد بی شک این مبارزە در راستای وحدت، یگانگی و بهم پیویستن مردم سرزمینی خواهد بود کە خاک آن در میان چهار کشور تقسیم شدە و با نفوسی بیش از ٤٠ میلیون برای رسیدن بە آزادی، دمکراسی و رسیدن بە حقوق ملی خود مبارزە می‌کند.

آقای قائم مقام خرسند از نتیجەگیریهای خود در رابطە با تاثیر منفی و دیکتاتوری زای اعتماد مردم بە گروهای مسلح در مبارزات رهائی بخش ملل در بند در قرن بیستم، تحلیل اوضاع کوردستان ایران و عراق، خواب و خیال خواندن جمع نمودن کوردها در یک کشور و شک و تردید بە تقسیم احتمالی نفت کرکوک از سوی کوردهای عراق با کوردهای کشورهای همجوارو در نهایت خاتمە دادن بە "رشد علفهای هرزە [بخوان هرز] تجزیەطلبی را در مبارزە با استبداد مذهبی در ایران" و فریب نخوردن از جدایی طلبان را در پرتو "بودن یک حکومت دمکرات و آزاد" می‌دانند. اگر آقای قائم مقام کوچکترین اعتقادی بە واژە "دمکرات" یا 'آزاد" میداشتند، می‌بایست آزادی و حق انتخاب یک ملت در تعیین سرنوشت خود را، چون ستون اساسی یک جامعە آزاد پاس داشتە، از جملەهای تحقیر آمیزی چون "گوش بفرمان رهبران تفنگدار در خدمت دولت‌های بیگانە" در آمدن کوردها و "ناآگاە خواندن" جوانانی کە آگاە بە حقوق ملی خود پا بە صحنە نبرد با جمهوری اسلامی می‌نهند، پرهیز می‌کردند. آقای قائم مقام مطمئن باشند کە شیوە پولیمیک ایشان نمی‌تواند تاثیری در اهداف سیاسی مردم کورد یا نمایندگان فکری آنها با دیدگاەهای مختلف داشتە باشد.

در رابطە با تغییرمرزهای جغرافیایی سیاسی نیز فراموش نکنیم کە مرزها تحت تاثیر تغییرات داخلی و خارجی و وضعیت ژئوپلیتیک منطقە بسی شکنندە می‌باشند. قبل از سال ١٩٩١ احتمالا هیچگاە بە فکر خیلی‌ها خطور نمی‌کرد کە روزی سرزمین پهناوراتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با آن قدرت اقتصادی – نظامی و تاثیر گذاریش در سیاستهای بین المللی، بە این سادگی تجزیە شدە، از درون آن این همە کشورهای مستقل برآید و ....

امید است آقای قائم مقام و پاسداران اندیشەهای مشابە ایشان واقعیت‌ها را آن چنان کە هست ببیند نە آنگونە کە می‌پسندند. "تاریخ درس‌های بسیار مفید و خردمندانەیی بە انسان می‌دهد" تنها هنر ممکن توانایی فهم و درک این حقیقت و آموختن از آن است.


نظر کاربران:


من نمیدانم آقای امین آوه و امثال ایشان با مطرح کردن مدام حق تعین سرنوشت ملتها؟! منظورشان دقیقا چیست ! ولی این را با توجه به تاریخ ایران و ملت ایران میدانم که دادن اینگونه شعارها تحت پوشش دفاع از ملتها! را در یوگسلاوی سابق دیده ایم و تنها کسی که از اینگونه بیانات به وجد میاید بارگاه ولایت میباشد زیرا که این دربار ولایت حیات خویش را در تفرقه انداختن بین ملت ایران زیر نام آذری ، فارس ، بلوچ ، کرد وووو میبیند.
امثال شما با راه انداختن اینگونه مباحث انحرافی فقط دانسته یا ندانسته تیشه به وحدت سراسری ملت ایران زده و نوعی اندیشه قبیله گرائی را به صحنه میاورید بدون کوچکترین دستاوردی در زمینه ملی. کلمه شوینیزم فارس و ستم فارس هم یک شعار تو خالی و نخ نما شده‌ای میباشد که با صدها دلیل و مدرک تاریخی پوچ بودن و دورغ بودن آنرا میتوان در یک بحث آزاد به اثبات رساند. و اگر از نظر روانشناسی خوب به این شعار ملیتها و حق تعین سرنوشت دقت شود در واقع چیزی جز به نمایش گذاردن ترس از وارد شدن به میدان مبارزه پشت آن دیده نمیشود و توجیهی برای تنبلی و بی برنامگی عده ای میباشد که منتظرند مثلا مردم دیگر نقاط ایران وارد نبرد شده و پس از دادن تلفات فراوان و پیروزی آنوقت به این جماعت بگوید بفرمائیید و هر طور میل دارید این کشور را تکه تکه کنید و یک قطعه به عثمانیهای مدرن بدهید و قطعه دیگر را به باکو و ....
نه آقای محترم در اروپا نشستن و در جای نرم و گرم و نسخه برای ملیتها؟! پیچیدن بیشتر در جهت منافع دربار ولایت و کنسرنهای چند ملیتی و گلوبالیزم رسوا میباشد! بنظر من تاکید میکنم نظر خودم تنها راه نجات و خوشبختی فرزندان کردستان و تمام استانهای ایران فقط با هم بودن و در کنار هم بودن است باقیش وعده سر خرمن است و بدبختی بیشتر و جنگهای خانمان برانداز و...

*

آقای امین اوه، به عنوان یک خواننده، انتظار داشتم که در نقد آقای قایم مقام که یکی از معتمدان آزادی و دموکراسی هستند، مستدل تر و دقیق تر از این بخوانم. پاراگراف سوم شما از آخر به هیچ رو روشن نمی کند که شما چه دیدگاهی دارید. آیا باید کردهای ایران با کردهای ترکیه و عراق کشور مستقل تشکیل دهند؟ آیا این، حکمی ناروا در مورد سرزمینی که همهء مردم باید دربارهء آن تصمیم بگیرند نیست؟ اگر مرزها به خودی خود شکننده هستند، آیا ما نیز مجوز پیدا می کنیم که بخشی حاصلخیز را از ایران جدا کنیم و فراموش کنیم که چنین کاری مجوز به تجزیهء بخش های دیگر می دهد تا جایی که ایران بماند و چند کویر که هیچ کس منفعتی در آن نمی بیند؟ شما که بینش تاریخی قایم مقام را بدون دلیل کافی ناقص می دانید، چرا خود، بر این واقعیت تاریخی چشم می بندید که تجزیه ها و تبدیل به دولت های ضعیف در دنیایی که غول های سیاسی و اقتصادی حرف آخر را می زنند، هرگز به نفع ملت ها نبوده است. اطمینان دارم که اگر در نگارش بیشتر تامل می کردید، من و دیگر خوانندگان استفادهء بیشتری از زاویهء دید شما می بردیم. امیدوارم این جانب را متهم به دشمنی با کردها نفرمایید، زیرا برعکس، همبستگی کردها با ملت ایران را ضریب اطمینانی برای تحقق دمکراسی می دانم که فواید آن در درجهء اول به ملیت های محروم ایران بزرگ خواهد رسید.
با احترام
شیرین دخت دقیقیان.