ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 22.01.2011, 22:58
استراتژی جنبش سبز در برخورد با انتخابات

مزدک ليماکشی

استراتژی جنبش سبز در بر خورد با انتخابات مجلس آينده و انتخابات رياست جمهوری

پس از طرح سه شرط برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس در سال آينده، در صفوف نيروهای حاکم در گيری‌ها بيشتر شده و بحث‌ها در بين آن‌ها کماکان ادامه دارد. اما هرچند اين بر خورد تاکتيکی و به قول برخی از مفسرين سياسی، استراتژيکی آقای خاتمی موجب تقويت صفوف جنبش سبز شده اما هنوز استراتژی جنبش سبز در بر خورد به استبداد حاکم و امر انتخابت کاملا روشن و دقيق نيست و به همين دليل هم هست که برخی از اصول گرايان می‌خواهند با بازی دادن جناح‌هايی از اصلاح‌طلبان و جلب آن‌ها برای شرکت در انتخابات و آن هم با اعلام انزجار از جنبش سبز، در صفوف جنبش سبز تفرقه بياندازند.

حکام می‌خواهند که نمايش ديگری به نام انتخابات را سازمان دهند و با دستچين کردن گروه‌هايی با نظارت استصوابی شورای نگهبان بساط فريب را دو باره پهن کنند و درست در چنين شرايطی است که جنبش سبز و همه گرایش‌های داخل آن بايد از هم اکنون استراتژی جديد و واحدی را برای تحميل يک انتخابات آزاد به حاکميت پی‌ريزی کنند.

آغاز دوره سازش در پائين

گروه‌های سياسی طرفدار جنبش سبز در ايران که هوادار دمکراسی و مخالف کاربرد خشونت و طرفدار پيدا کردن راهی مسالمت آميز برای بحران‌های کشور ما هستند و به همراه سازمان‌ها و جنبش‌های مدنی در بوجود آوردن جنبش سبز از طريق شرکت در انتخابات رياست جمهوری بيشترين نقش را داشته اند، اکنون بايد در يک گفتگوی ملی برای تدوين يک استراتژی جديد با يکديگر به گفتگو بنشينند. اين گفتگوها بايد در فرم‌های مختلف سازمان داده شود و همه آن‌هايی را که از جنبش سبز با شرايط گفته شده در بالا حمايت می‌کنند را در بر بگيرد. سازش و گفتگوی اين نيروها شرط اول امکان تبديل شدن به يک آلترناتيو در مقابله با مستبدين و ديکتاتوری در کشور است. سازش با همه سرکوب شدگان از جنبش‌های اجتمايی گرفته تا جنبش‌های قومی، مذهبی بايد در دستور کار قرار گيرد.

پايان دوران اميد بستن يک طرفه به سازش در بالا

اصلاح طلبان همه تلاش خود را بکار گرفتند که به حاکميت بقبولانند که برای حل بحران‌های کشور با مردم از در سازش در آيند و همان آزادی‌های نيم بند مندرج در قانون اساسی را محترم بشمارند و در مراودات جهانی نيز با سازش و گفتگو بحران در سياست خارجی و مشکلات هسته‌ای را حل نمايند، اما آن‌ها با ايجاد بحران، به قول خاتمی هر نه روز يک بحران، مانع از اين کار گرديدند. دستگاه اداری خامنه‌ای که قدر قدرت حاکميت کنونی است با دست زدن به کودتای انتخاباتی، بختک، احمدی نژاد را به رياست جمهوری نشانده و برای سرکوب جنبش سبز و کشتار جوانان و مردم دستش به خون ملت آغشته شده است او به جای عبرت گرفتن و از در سازش در آمدن، هر چه بيشتر در منجلاب ديکتاتوری و خود رايی فرو می‌رود، ديگر گوش شنوايی ندارد و برای اينکه صدای مردم را مثل شاه و بن علی تونسی قبل از اينکه شيرازه مملکت کاملا از هم بپاشد، بشنود نياز به نوشيدن جام زهری دارد که آن هم با حضور قدرتمند يک جنبش همگانی مردمی سبز امکان پذير است.

اميد بستن به اينکه آقای خامنه‌ای با اراده خود با مردم ايران سازش کند، گرد پاشيدن به چشم مردم و سبب تقويت او و دسته جات ضد مردمی و قاتلين مردم ايران از هر قشر و گروهی می‌شود

انتخابات آزاد بدون نظارت استصوابی هم استراتژی هم تاکتيک جنبش سبز

بدون يک سازش همگانی در بين همه نحله‌های جنبش سبز و بدون قبول اين مساله که سازش از بالا با توجه به تجربيات گذشته کار آيی خود را از دست داده و حاکمان کر و کور لال شده‌اند و بايد با فشار از پائين بيدار شان کرد و نا چار به سازش شان نمود که قدرت را به مردم بسپارسند، کار جنبش به جايی نخواهد رسيد و در بر همان پاشنه خواهد چرخيد و سرکوب و کشتار و زندان هم چون ۳۰ سال گذشته ادامه پيدا خواهد کرد و شايد هم بدتر از گذشته خواهد شد.

از آن جا که جنبش سبز دمکراسی خواهانه مردم ايران جنبشی مسالمت آميز است، مسلما خواهان آن است که همه ايرانيان از هر گروه و قشری از حکومتی تا غير حکومتی از مخالف تا موافق بتوانند از طريق صندوق رای سرنوشت کشور خود را تائين کنند و لذا هر ايرانی بايد طبق کنوانسيون حقوق بشر از از حق رای دادن و حق کانديد شدن و انتخاب شدن بر خوردار باشد. حاکميت کنونی با تصويب قانون من در آوردی نظارت استصوابی شورای نگهبان مردم ايران را از تعين سرنوشت خود منع کرده است. به گمان من جنبش سبز بايستی هم استراتژی و هم تاکتيکش تحميل يک انتخابات آزاد بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان بر حاکميت باشد. اگر همه گرايش‌های داخل جنبش سبز ايده انتخابات آزاد، بدون نظارت استصوابی را تائيد کنند از هم اکنون می‌توانيم کار تبليغ و ترويج اين ايده را آغاز کنيم و در سراسر کشور گروه‌هايی بنام، برای انخابات آزاد تشکيل دهيم و در صورتی که رژيم حاضر به پذيرش خواست جنبش سبز نشود حرکت‌های اعتراضی را در سراسر کشور در ماه‌ها و هفته‌های قبل از انتخابات سازمان دهيم و رژيم را ناچار به پذيرش انتخابات آزاد بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان کنيم.

مزدک ليماکشی
شنبه 22.01.2011



نظر کاربران:


نيروهای نظامی هر چند برای کسب قدرت بيشتر در تلاش هستند اما دارای پايه های سياسی ضعيفی هستند و ما نمی توانيم احزابی با شناسنامه را نام ببريم که وابسته به نظاميان باشند. نظاميان سعی می کنند با تکيه بر خامنه ای و نهاد های نظامی و انتضامی برای خود جای پای بيشتری در قدرت کسب کنند. و شما بدرسیتی می گوئيد که آن ها تلاش شان برای به حاشيه کشاندن انتخابات است و از جمله به همين دليل هم که شده جنبش سبز بايد مبارزه برای بر گزاری يک انتخابات آزاد بدون نظارت استصوابی را به عنوان استراتژی اين مرحله خود بر گزيند. با تشکر از انتقاد شما
مزدک ليماکشی

*

پایه‌های مادی هیرارشی قدرت در ایران از نظر دوست مان به شدت پنهان شده است. بیشک نیروی نظامی در ساختار بلا منازع قدرت حرف آخر را می‌زند که هم اینک داده ها حاکی از ان است که اساسا تمایل حداکثری در این طیف به حاشیه کشاندن جریان انتخابات است. و از حیظ انتفاع ساقط کردن آن به بهای حتی بخشی از قدرت که مهمترین و عاجلترین چالش پیش رو برای نیروی
نظامی (بخوان بورژوازی نظامی) کاهش قدرت اصولگرایان به عنوان تنها بدیل به ارث مانده از نظام جمهوری ست.