ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 25.08.2010, 7:03
بزرگ‌ترین جلاد جهان

حسین باقرزاده
سه‌شنبه ۲ شهریور ۱۳۸۹ – 24 اوت 2010
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

موج اعدام باز در ایران بالا گرفته است. در چند سال اخیر آمار اعدام‌ها مرتبا رو به افزایش بوده و موارد متعددی از اعدام‌های گروهی گزارش شده است. اکنون خبر می‌رسد که خصوصیت «مخفیانه» نیز به این اعدام‌ها اضافه شده است. تعداد کسانی که در زندان‌های جمهوری اسلامی در خطر مرگ به سر می‌برند عددی چند هزار نفره را تشکیل می‌دهد. جمهوری اسلامی ظاهرا عطش سیری‌ناپذیری برای کشتن دارد و در برابر اعتراضات جامعه جهانی راه‌های تازه‌ای برای ادامه کشتار خود پیدا کرده است: قتل مخفی و گروهی. گزارش‌های تأیید نشده حاکی از آن است که تنها در یک روز ۶۸ نفر مخفیانه در مشهد اعدام شده‌اند[۱] - اعدام‌هایی که بنا به نقل از منابع حقوق بشری محلی در چند ماه گذشته بیش از سی‌سد قربانی داشته است و گفته شده که این اعدام‌ها قرار است در ماه‌های آینده نیز ادامه پیدا کند[۲]. جمهوری اسلامی اکنون بدون تردید لقب بزرگ‌ترین جلاد جهان را به خود اختصاص داده است.

ما اکنون در سالگرد قتل عام سال ۶۷، بزرگترین جنایت ضد بشری تاریخ معاصر ایران، به سر می‌بریم. یکی از خصوصیات وحشتناک آن جنایت، مخفی بودن آن بود. مقامات جمهوری اسلامی که ظاهرا به عمق جنایت خود آگاه بودند تلاش کردند همانند هر جنایت‌کار دیگری تا آن جا که ممکن است کار خود را در خفا صورت دهند تا شاید از پاسخگویی آن در امان مانند. از این رو طی یک برنامه حساب شده از هفته‌ها قبل همه وسایل ارتباطی زندان با خارج را قطع کردند. ملاقات‌ها لغو شد. تلفن‌ها از کار افتاد. روزنامه و رادیو و تلویزیون برچیده شد. تماس‌های زندانیان با یک دیگر محدود گردید. و سرانجام، کمیته‌های سه نفره مرگ در خفا به کار خود پرداختند و گروه گروه اسیران و گروگان‌های سیاسی و عقیدتی را به کام مرگ فرستادند. از کشته‌ها پشته ساختند و پشته‌ها را در گورهای بی نام و نشان پنهان کردند. و ۲۲ سال پس از این جنایت هولناک که هزاران قربانی از خود به جای گذاشته است هنوز هم دست اندرکاران آن (در هر دو جناح غالب و مغلوب حکومت) از ادای شهادت در باره آن و یا توضیح نقش خود در آن سر باز می‌زنند.

مخفیانه بودن قتل عام ۶۷ البته به دلیل خصوصیت بلاتردید جنایی آن قابل فهم است. کمتر جنایت کاری حاضر است در روز روشن و در ملأ عام دست به جنایت بزند. به عکس، دزدان و قاتلان و متجاوزان و تروریست‌ها و جانیان دیگر سعی بر آن دارند تا آن جا که توان دارند جنایت خود را در خفا انجام دهند و اثری از آن بر جای نگذارند. سردمداران جمهوری اسلامی نیز بدون تردید به خصوصیت جنایت‌کارانه عمل خویش آشنا بودند و تلاش کردند تا آن را در خفا به انجام برسانند. به همین دلیل نیز بیش از دو دهه است که در باره آن سکوت پیشه کرده‌اند و در باره آن سخنی نمی‌گویند. این همه قابل فهم است. ولی در مورد اعدام‌های مخفیانه اخیر در زندان وکیل‌آباد مشهد چه می‌توان گفت؟ در این جا نیز این اعدام‌ها با قطع ملاقات‌ها و ارتباط زندانیان با خارج از زندان همراه بوده و بنا به گزارش‌ها برخی از محکومان تا آخرین لحظات از سرنوشت مرگبار خود بی‌خبر بوده‌اند. آیا در این جا نیز عملی جنایت‌کارانه از سوی رژیم صورت گرفته است که دلیلی بر اجرای پنهانی آن باشد؟ و یا انگیزه‌های دیگری باعث مخفی‌کاری بوده است؟

باید اشاره کرد که بسیاری از احکام قضایی جمهوری اسلامی به دلیل عدم رعایت موازین عادلانه قضا، نقض اصول اولیه دادرسی بی‌طرفانه، محرومیت متهمان از مشاوره حقوقی مستقل در جریان دادرسی، کاربرد تهدید و شکنجه در اخذ اعتراف، و صدور حکم مبتنی بر مدارک و شواهد نامعتبر یا اعترافات اخذ شده در زیر شکنجه، اعتبار حقوقی و قضایی ندارد، و مجازات افراد بر اساس این احکام خلاف قانون و جرم بشمار می‌آید. علاوه بر این، کاربرد مجازات‌های خشن و ناانسانی (از شلاق و قطع دست و پا گرفته تا سنگسار و قصاص عضو) و اعدام بزهکاران خردسال با تعهدات حقوقی بین‌المللی ایران در تضاد است و بر اساس این قوانین جرم محسوب می‌شوند. از این رو، بدون تردید بسیاری از احکام اعدام که در ایران صادر می‌شود نیز توجیه حقوقی و قانونی ندارد و این اعدام‌ها در حکم قتل عمد است. به عبارت دیگر، دست اندرکاران نظام قضایی ایران به دلیل نادیده گرفتن تعمدانه موازین حقوقی و تعهدات بین المللی این کشور در مورد محاکمات عادلانه و مجازات‌های انسانی، مستمرا به عمل مجرمانه دست می‌زنند، عملی که در مورد اعدام از مقوله قتل عمد بشمار می‌رود و قابل تعقیب جزایی است.

ولی ظاهرا این امر انگیزه اصلی اجرای مخفیانه اعدام‌های گروهی در مشهد نبوده است. پرونده جمهوری اسلامی اجرای هزاران قتل و اعدام علنی، اعم از سیاسی و عادی، را در حیات بیش از سه دهه این رژیم ثبت کرده است و افزودن چند سد قربانی دیگر آن هم از میان محکومان غالبا بی سر و پا و کسانی که در چنبره فقر و اعتیاد و خشونت گرفتار شده‌اند وزن زیادی به سنگینی این پرونده نمی‌افزاید. البته کشتن هر یک انسان جنایت بزرگی است که نباید از کنار آن به سادگی گذشت. ولی برای رژیمی که در مقیاس هزارانه آدم‌ها را به دلایل سیاسی و عقیدتی کشته و ضیافت خون برپا کرده است، قتل عام‌های این چنینی به صورت علنی و باز نباید کار مشکلی باشد. مگر آمار اعدام‌های اعلام شده رژیم جمهوری اسلامی، بدون محاسبه قتل عام بزرگ سال ۶۷، سر به هزاران نمی‌زند، و آیا رژیمی که هزاران مخالف سیاسی و عقیدتی خود را علنا سر به نیست کرده در کشتن ده‌ها یا حتا سدها زندانی عادی چه مشکلی داشته که به مخفی کاری در باره آن پرداخته است؟

پاسخ را ظاهرا باید در فشار جامعه جهانی و به خصوص نهادهای حقوق بشری بر رژیم ایران جستجو کرد. رژیم جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر بیش از هر زمان دیگر به دلیل نقض حقوق بشر زیر فشار جامعه جهانی قرار گرفته است. این امر به خصوص در مورد آمار بسیار بالای اعدام در ایران صادق است. جامعه جهانی در چند دهه اخیر به سرعت به سوی کاهش یا لغو اعدام پیش رفته است. هم اکنون اکثریت بسیار بزرگی از کشورهای جهان از اجرای اعدام عملا دست کشیده‌اند. بیش از نود در سد اعدام‌های جهان تنها در معدودی از کشورها اجرا می‌شود. در میان آنان دو کشور چین و ایران در مرتبه اول قرار دارند. در عین این که چین به لحاظ عددی بیشترین اعدام‌ها را به ثبت رسانده، ولی جمهوری اسلامی به صورت سرانه بیش از هر کشور دیگری مرتکب اعدام شده است. مهمتر از همه، در حالی که آمار اعدام در سطح جهانی و حتا در چین در سال‌های اخیر رو به کاهش بوده در ایران این آمار روند افزایشی داشته است. در شرایطی که جهان به سوی جامعه‌ای بدون اعدام پیش می‌رود عطش جمهوری اسلامی برای اعدام و قتل بیشتر شده است.

فاجعه‌بار است که درست در روزهایی که از چین خبر می‌رسد که مجازات اعدام از بسیاری از جرایم اقتصادی حذف شده است، نهادهای حقوق بشری از افزایش اعدام در مقیاس سدها نفر در ایران آن هم به صورت پنهانی گزارش می‌دهند. نظام جمهوری اسلامی چنان با قتل و اعدام عجین شده است که گویی بدون ارتکاب مستمر آن نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد. ایران اکنون تنها کشوری است که بر خلاف روند جهانی و مصوبه‌های سازمان ملل مرتبا به آمار اعدام‌های خود در سال‌های اخیر افزوده است. چندی پیش سازمان عفو بین الملل از جمهوری اسلامی ایران، به دلیل ادامه اعدام بزهکاران خردسال، به عنوان «آخرین جلاد کودکان» در جهان یاد کرد. اکنون با توجه به این که این رژیم ، پس از دهه خونین اول انقلاب، در سال‌های اخیر به طور سرانه بیش از هر کشور دیگری به قتل و اعدام دست می‌زند باید لقب «بزرگ‌ترین جلاد جهان» را نیز به آن اضافه کرد. جمهوری اسلامی سعی دارد که با اجرای مخفی اعدام‌ها جامعه جهانی را از عملکرد خود بی‌خبر نگه دارد تا بتواند با خیال راحت‌تر به کشتار خود ادامه دهد. نباید اجازه داد که رژیم در این سیاست موفق شود - و این وظیفه‌ای است که بر دوش همه ما سنگینی می‌کند.


--------------
[1] http://persian.iranhumanrights.org/1389/06/vakilabad_prison_mashad_1/
[2] http://persian.iranhumanrights.org/1389/06/mashad_vakilabad_executions_3/