ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 20.06.2005, 14:39
آيا تحريم به راستی غلط بود؟

علی‌محمد طباطبايی
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
دوشنبه ٣٠ خرداد ١٣٨٤

پس از پايان دور اول انتخابات رياست جمهوری اخير در ايران و نتايج غير قابل پيش بينی آن، مخالفان تحريم و به ويژه طرفداران آقای معين اكنون در مقاله‌های خود چنين نتيجه‌گيری می‌كنند كه با توجه به حاصل نهايی دور اول، می‌توان با قاطعيت گفت كه تحريم انتخابات سياست كاملاً غلطی بوده است و چنانچه تحريميان به آقای معين رای داده بودند اكنون با چنين وضعيت خطرناكی روبرو نمی‌بوديم. وانگهی آنها به نتيجه گيری مهم ديگری نيز رسيده‌اند كه می‌گويد با توجه به شركت ٦٣ در صد مردم در انتخابات اصولاً تحريم كار درستی نبوده و به شكست انجاميده است.
قبل از هر سخنی بايد اشاره شود كه اصولاً انتقاد از مردم و علی الخصوص از روشنفكران به خاطر روی گردانی از انتخابات و يا رای دادن به نامزدهای بخصوص موضوع جديدی در ايران نيست. پيش از اين نيز در انتخابات‌های ديگر با اين گونه برخوردهای عصبی مواجه بوده‌ايم كه تلاش آنها انداختن نتيجه‌ی شكست به گردن كسانی است كه يا از روی اعتقاد و يا بی ميلی و بی توجهی در انتخابات شركت نكرده‌اند.
در درجه‌ی اول لازم به يادآوری است كه اصولاً اخلاق انتخاباتی ما را پس از انجام يك انتخابات و به ويژه به دست آمدن نتايج غير منتظره از بازخواست كردن كسانی كه به هر دليل رای نداده يا به ديگران رای داده‌اند باز می‌دارد. اين عزيزان ظاهراً توجه ندارند كه شركت يا عدم شركت و رای دادن به هر كانديدايی اصولاً بسته به تصميم شركت كننده‌ها است و بايد اصل انتخاب آزاد مردم قبل از هر انتخاباتی و البته به طور جدی پذيرفته شده باشد. در غيراين صورت آزادی شركت به چه معنا خواهد بود؟
مورد دوم اين كه شركت اكثريت مردم در انتخابات فعلی چگونه ممكن است به معنای غلط بودن تحريم كردن انتخابات باشد؟ كسانی كه در انتخابات شركت نكرده يا آن را از پيش تحريم كرده‌اند برای خود دلايلی داشته‌اند كه درست بودن يا نبودن تصميم آنها به بررسی و رد كردن دلايل آنها باز می‌گردد و نه تعداد كم و زياد شركت كننده‌ها. اگر گفته شود كه تحريم آنها نتيجه‌ی مورد نظر را نداشت اين البته مورد ديگری است و در خصوص انتخابات اخير البته تا حدود زيادی صحيح است اما همانگونه كه آمد عدم پيروی اكثريت مردم از تحريم به لحاظ منطقی به معنای غلط بودن شركت نكردن يا تحريم كردن انتخابات نمی‌تواند باشد.
مورد ديگر آن كه پس از يك رويداد غير منتظره، منطقی نيست كه به زمان پيش از آن رويداد و نقطه نظرات افراد بازگشت داده شود و با توجه به نتيجه‌ی غير منتظره‌ی به دست آمده آن نظريه‌ها درست يا غلط ارزيابی شوند. برای مثال طرفداران آقای معين اكنون نمی‌توانند با طعنه به كسانی كه به وی رای نداده‌اند يا اصلاً در انتخابات شركت نكرده‌اند اعتراض كرده و بگويند كه آنها تا حد زيادی مسبب وضعيت بغرنج فعلی هستند زيرا همين ادعا را طرفداران كانديدا‌های ديگر و حتی تحريميان نيز می‌توانند به نوع ديگری بيان كنند.
مورد ديگر و بسيار مهم اين كه كانديدای جبهه‌ی مشاركت كه آقای معين باشد اصولاً بخت زيادی برای پيروزی نداشت. بر خلاف آقای خاتمی، ايشان نه ناطق خيلی خوبی بود، نه جذابيت بخصوصی داشت و نه پيام آور سخنان جديدی بود. پس از روشن شدن نتايج انتخابات اولين واكنش ايشان چه بود؟ آقای معين با كمال ناباوری اظهار نظر كردند كه در دور دوم شركت نكرده و به هيچ يك از دو كانديدا رای نخواهند داد و به طور تلويحی همين را نيز از هواداران خود خواسته و نصيحت كردند كه آنها خودشان را ارزان نفروشند و حتی از آن بدتر اعتراف كردند كه در انتخابات مجلس هفتم نيز شركت نكرده بوده‌اند. به همين خاطر هم آقای ابراهيم نبوی از طرفداران جدی وی كه ابتدا با توجه به نتيجه‌ی انتخابات تحريميان را مورد انتقاد قرار می‌داد، به اين نتيجه گيری رسيد كه آقای معين به هيچ وجه كانديدای مناسبی برای اين مقام نبود و اظهار خوشحالی نمود كه همان به كه معين انتخاب نشد (البته نظر بسياری ديگر از طرفداران ايشان نيز به همين گونه بود) . حقيقتاً هم جای پرسش بسيار است كه شخصی كه خود در انتخابات مجلس هفتم شركت نكرده و قاعدتاً منطقش بايد اين بوده باشد كه در چهارچوب نظام فعلی انتخابات آزاد معنا ندارد چگونه خودش را كانديد يك چنين پست مهمی می‌كند و وعده‌های عجيب می‌دهد و از ايستادگی و مقاومت داد سخن.
اكنون نيز پس از وضعيت به وجود آمده بسياری را كه به نامزد جبهه‌ی مشاركت رای داده بودند می‌بينيم كه شديداً دچار احساس ياس و نااميدی شده‌اند و به هيچ قيمتی حاضر به شركت در دور دوم نيستند. در پايان هشت سال دولت آقای رفسنجانی انتخابات باشكوه ٢ خرداد به وجود آمد، ليكن نتيجه‌ی تمامی وعده‌های آقای خاتمی چه بود جز وضعيت بسيار تاسف بار فعلی؟ نتيجه‌ی آخر آن كه از شركت در انتخاباتی كه از دل آن شخص يا اشخاصی می‌توانند بيرون آيند كه اولين اقدامشان برچيدن بساط انتخابات است يا بايد پرهيز نمود و يا با شرط و شروط بسيار وارد شد و در هر حال نبايد مردم را بيش از حد به نتيجه‌های آن كه هنوز به دست نيامده اميدوار ساخت.