ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 28.12.2009, 23:33
عاشورا، یک فرصت! یک خطر!

محسن حیدریان
کشتار بیرحمانه معترضین در ایام عاشورا نه تنها در تاریخ معاصر ایران بکله در تاریخ اسلام بی‌سابقه است. این رفتار لباس مشروعیت الهی و اسلامی را از سیمای ولایت فقیه در اذهان میلیونها عزادار حسینی در یک تکان ناگهانی، درید. اینک بر همگان آشکار شده است که ولی فقیه انگیره‌ای جز غریزه حیوانی حفظ قدرت به هر قیمتی ندارد. اما دستگیری گسترده شخصیت‌های سیاسی کشور، گام بلند دیگری در تکمیل کودتا و تبدیل کردن نظام سیاسی کشور به یک مدل پاکستانی است.

علیرغم روحیه تهاجمی کودتاگران به رهبری خامنه‌ای باید دانست که کودتا گران از درون متزلزل و بشدت سراسیمه ‌اند. واقعیت این است که کودتا گران نه تنها از نظر اخلاقی و روحی بلکه از نظر پایگاه اجتماعی نیز در میان نخبگان، سیاست ورزان، روشنفکران و نیز روحانیون سرشناس و چهره‌های محبوب ورزشی و فکری ایران، پس از عاشورا، به نازل ترین سطح ممکن سقوط کرده‌اند. بدنۀ سپاه و ارتش در مقابل مردم نیستند.

با فروریزی اعتماد به آینده رژیم نه تنها در میان مردم بلکه در رهبران نظام، اینک ایران در برابر یک خطر و نیز یک فرصت قرار گرفته است.

پس از عاشورا اما جنبش سبز با خطربزرگ چند پاره گی، رادیکالیسم و شورش و انتقام کور در برابر تحریکات نیروهای امنیتی دست به گریبان است. این خواست غریزی کودتاگران و برگ برنده آنها در تبدیل ایران به یک مدل پاکستانی است. کودتاگران که در یک بن‌بستِ هولناکی گیر افتاده‌اند، در جنگهای خیابانی، تظاهرات شورشی و انتقام جویانه جوانان عاصی، هم برنده این نبردهای نابرابر خواهند بود و هم بعنوان حامیان امنیت ، رفتار وحشیانه خود را پوشش خواهند داد. خطر آنجا است که جوانان خشمگین و سرخورده در مبارزه با نظام فاسد بی‌اخلاق و برای مقابله با حاکمان، استفاده از هر وسیله‌ای را مجاز بدانند.

اما از سوی دیگر با از میان رفتن مشروعیت دینی ، فقهی و قانونی و اخلاقی سید علی خامنه‌ای پس از حادثه خونین عاشورا، فرصتی پدید آمده است که رهبران سیاسی ، بجای خانه نشینی یا دنباله روی از حوادث و احساسات، راه حل وافعی بازگردندان آرامش به فضای سیاسی کشور را پیش روی جامعه قرار دهند. این یک فرصت بی‌مانند است که رهبران و شخصیت‌های سیاسی درون نظام وضع موجود را بشکنند و دگرگون کنند. اینک بخش مهمی از اصول گرایان معتدل و نیز روحانیت کشور در برابر انتخاب تازه‌ای قرار گرفته اند: مدیریت ایران با یک دولت آبرو باخته و یک حاکمیت بی‌اعتبار یا خواست تغییرات قانونی در حاکمیت.

با بی‌اعتبار شدن ولایت فقیه و دیگر نهادهای اقتدار گرای درون نظام و با به صحنه آمدن مردم، زمینه و دورنمای تازه‌ای برای به رفراندوم گذاری مشروعیت دولت و ایجاد یک دگوگونی مهم در روبنای سیاسی جامعه فراهم آمده است. این یک راه حل تجربه شده و سابقه دار در جمهوری اسلامی است. طی سی سال گذشته در ایران، سه بار همه پرسی برگزار شده که در دو مورد آن آیت الله خمینی نقش مستقیم داشته و در یک مورد دیگر که بعد از درگذشت او انجام شد، نقشی غیر مستقیم داشته است.بنابراین یک همه پرسی آزاد در باره مشروعیت دولت، می‌تواند مسیر جدید حرکت ایران را تعیین کند. اما شرط برگزاری همه پرسی در ایران از جمله موافقت رهبری با آنست. مدیریت این مشکل کلیدی اعلان با فروریزی اعتماد به آینده رژیم نه تنها در میان مردم بلکه در رهبران نظام، اینک ایران در برابر یک خطر و نیز یک فرصت قرار گرفته است. تشکیل یک شورای رهبری تازه از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام با مشارکت نظارتی شخص ولی فقیه است. این خواستی شدنی است که درچارچوب همین قانون اساسی وازراه‌های سیاسی ومسالمت آمیز، قابل تحقق است.

رشد تاریخی ایران امروز و موج نیرومند جنبش سبز می‌تواند همه پرسی درباره مشروعیت دولت را به نقطه اتصال تازه حاکمیت با مردم در یك فضای عمومی باز و با مشاركت عمومی مردم، برای بازسازی اعتماد مردم به نظام سیاسی تبدیل کند. نباید ازنظردورداشت که رسیدن به این توافق، خود کارو پیکارِ بزرگی است. بدون اینکه هدف رفراندم آن باشد که بود ونبود همه نظام را زیرسوال ببرد.