ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 12.07.2009, 12:42
- فرافکنی‌های “دولت کودتا” -

دکتر مصطفی قهرمانی


روز سه شنبه۱۶تیر ۱۳۸۸ در ساعت ۲۱ نطق تلویزیونی محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور منتخب دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید. البته شاید برای بسیاری از هموطنان ما کاویدن در گفته‌های شخصی‌ که "نماد دروغ در ایران" لقب گرفته است مفید هیچ فایده‌ای نباشد ولی‌ جهت ثبت در تاریخ پاسخ به بعضی‌ از مطالب این سخنرانی‌ می‌‌تواند برای آیندگان نمونه‌ای از هزاران دلیل و بینه در مخالفت ایرانیان با کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ باشد.

آقای احمدی نژاد که از او بعضا" به عنوان "مدیر اجرایی ستاد کودتا" نام برده می‌شود در ابتدای کلام خود به درستی‌ به این مطلب اشاره می‌کند که انتخابات ایران حادثه‌ای عظیم بود که همه مسائل داخلی‌ و خارجی‌ ایران را به طور گسترده تحت تاثیر خود قرار داد و سپس سعی‌ می‌کند ویژگی‌‌های این حادثه مهم را از دید خود برشمارد. او شرکت حدود ۸۵ درصد واجدین شرایط در انتخابات را "بالاترین نصاب دمکراسی" در این انتخابات می‌‌دند. گویا او بالاخره این حقیقت را درک کرده است که ملت ایران به سرنوشت کشور و آرمان‌های خود علاقمند، حساس و پایبند هستند. و دیگر نمی‌‌خواستند با قهر دوباره خود و غیبت در برابر صندوق‌های رای ۴ سال دیگر هزینه‌های سنگین یک دولت ناکارآمد را در عرصه داخلی‌ و بین‌المللی بر گرده خود و نسل‌های آینده این سرزمین تحمیل بگردانند.

به زعم آقای احمدی نژاد "این انتخابات، آزادترین انتخابات در نوع خود بود." این جمله محل مناقشات بسیار دارد. به نظر بسیاری از ایرانیان "این انتخابات همه چیز بود جز آزاد" زیرا که در بستر مناسبات قانون‌مند و دمکراتیک یک جامعه باز و آزاد انجام نمی‌‌گرفت. انتخاباتی که خیل عظیم کاندیداها که از شهروندان خوشنام، سالم، مدیر و مدبر این سرزمین به خاطر وجود و اعمال نظارت استصوابی توسط شورای نگهبان نمی‌ توانند خود را در معرض رای مستقیم رای دهندگان قرار بدهند و به لطایف الحیل از دور خارج می‌‌شوند علی‌ الاصول نمی‌‌تواند آزاد قلمداد شود. اوهمچنین می افز‌‌اید:"... در هیچ جای دنیا اجازه نمی‌‌دهند مبانی استقرار یک حاکمیت در انتخابات به چالش کشیده شود..." بنا بر تعریف, انتخابات در هیچ کجای دنیا مستقیما مبانی استقرار یک حاکمیت را به چالش نمی‌‌کشد و در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران نیز نه مردم و نه رقبای انتخاباتی هیچ کدام حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران را آن چنان که در قانون اساسی‌ تعریف شده است را به چالش و پیکار فرا نخوانده بودند. اتفاقا این مشخصه از نکات مثبت این دوره از انتخابات تلقی‌ می‌‌گردد که بخش گسترده‌ای از ایرانیان با توجه به نقش مدنی خودبا مشارکت در یک "فرآیند تغییر" در پای صندوق‌های رای در این انتخابات شرکت کردند. ۲۲خرداد ۱۳۸۸ را شاید بتوان "روز تولد جامعه مدنی و شهروندی" ایران دانست. اگر حاکمان در ایران این قدر از مردم دور شده‌‌اند و با صرف حضور عظیم و پرشور مردم مبانی استقرار حاکمیت خود را در معرض چالش جدی احساس می‌‌کنند به طوری که اقدام به تقلب بزرگ و سرکوب بیرحمانه مردم را تنها راه نجات خود می‌‌بینند این خود بهترین حجت بر شکاف عظیم و غیرقابل ترمیمی است که بین ملت و دولت سی‌ سال پس از پیروزی انقلاب بوجود آمده است.

ویژگی دیگری که برای این انتخابات از طرف آقای احمدی نژاد بر شمرده می‌‌شود، "سالم بودن آن" است. البته با قدری مسامحه شاید بتوان گفت که تا مرحله اخذ و شمارش آرا این انتخابات با وجود میزان مشارکت بالای آن تقریبا بدون مساله خاصی‌ به لحاظ حضور شرکت کنندگان انتخابات از ضریب سلامت بالایی‌ برخوردار بود ولیکن آنچه از آن به "کودتای انتخاباتی" نام برده می‌‌شود دقیقا مربوط به مرحله پس از اخذ آرا یعنی شمارش واعلآن نتیجه برآمده از تقلب و دستبرد وسیع آرا می‌باشد. دقیقا از همینجا است که سلامت انتخابات به صورت وسیع مخدوش می‌‌گردد حاکمیت و کودتا چیان نمی‌‌توانند حضور هزاران نفر از معتمدین و مردم متعهد و امین و فرهنگیان محترم را مصادره به مطلوب کرده و از آن "آب تطهیری" برای تقلب بزرگ انجام گرفته بسازند.

فرافکنی دیگر محمود احمدی نژاد تحت عنوان "دخالت دشمنان مستکبر" در انتخابات انجام می‌گیرد. صرف این ادعا که اعتراض مسالمت آمیز مردم به نتیجه دستکاری شده این انتخابات توسط دشمنان مستکبر در جهت انجام "انقلاب مخملین" طراحی و سازمان دهی‌ شده بود، خود بزرگترین توهین به میلیونها نفر از هموطنان ما در داخل و خارج از کشور می‌‌باشد که با نظم و درایت بی‌ سابقه خود در این انتخابات شرکت کردند و آنگاه که به آرای برخاسته از اراده آنها دستبرد زده شد با تظاهرات مسالمت آمیز خود اعتراض و مقاومت خود را در برابر این هجمه بزرگ جناح سرکوبگر در انتخابات به جهانیان اعلان کردند. البته شکی‌ نیست که در قاموس استبدادیان مردم علی‌ الاصول نمی‌‌توانند صاحب درک و شعور و رای مستقل از حاکمان باشند.

در ادامه این نطق تلویزیونی رئیس دولت کودتا "آغاز دوران جدیدی" را بشارت می‌‌دهد که البته در این نیز جای هیچ شک و تردیدی نیست. در دورانی که با این "کودتای انتخاباتی" دفتر آن ورق خورده است در حقیقت در عرصه داخلی‌ مسیر ملت روشن تر از گذشته مشخص گردیده است و اینکه "عزت، سربلندی، آبادانی همه جانبه، کرامت انسانی‌ و اجرای بدون ملاحظه عدالت و صیانت از حقوق و اموال ملت" را مادامی که دولت کودتا در ایران مستقر است نمی‌‌توان در دستور کار این دولت سراغ گرفت. دولت غیر قانونی‌، نامشروع و نامقبول و برآمده از یک "کودتای انتخاباتی" نمی‌‌تواند منادی "توسعه، همبستگی‌ ملی‌، مهرورزی و برادری" باشد و با ناکارآمدی برخاسته از عدم مشروعیت قادر نخواهد بود مدیریت توسعه، عزت، عدالت، پیشرفت و آبادانی و اجرای طرح های تحول اقتصادی را برعهده گیرد. همدلی و همراهی اما تنها هنگامی به این وطن باز می‌‌گردد که "دولت کودتا" به اراده میلیون‌ها ایرانی‌ تمکین کرده و راه را برای یک فرایند انتخاباتی سالم، آزاد و دمکراتیک آنچنان که زیبنده ملت بزرگ ایران است باز کند وگرنه تغییرات صوری و روبنایی همانند تغییر در هیأت وزیرن با جابجایی چند وزیر و وعده دادن مخالفت‌ها با برخوردهای پلیسی‌ و متحجرانه در حوزه فرهنگ و هنر منحرف کردن افکار عمومی می‌باشد. چهار سال متمادی بزرگترین دستبردها و قانون شکنی‌ها به طور مستمر در زمینه حقوق مدنی مصرح در بخش سوم قانون اساسی‌ بدون ذره‌ای مخالفت از طرف شخص ایشان در این کشور انجام گرفت و رئیس جمهور به عنوان هماهنگ کننده سه قوا و مجری قانون اساسی‌ در برابر همه آنها سکوت کرده بود و اکنون به یکباره انگار به عنوان پیشقراول حقوق شهروندی تازه به این کشور وارد شده‌. و عزم آن کرده است گوی سبقت را نیز از دیگران برباید.

شنیدن این گزاره که "حل مسائل فرهنگی‌ و اجتماعی فقط از طریق فرهنگی‌ میسر است" از زبان رئیس دولتی که ادامه حکومتش تنها از طریق دستبرد وسیع به آرا عمومی‌ و سرکوب بیرحمانه تظاهرات مسالمت آمیز مردمی لااقل تاکنون امکان پذیر گردیده خود از عجایب تلخ روزگار مردم ما در دوران زمامداری این دولت می‌‌باشد. بله "آزادی‌های اجتماعی یک اصل است" که در عصر و زمانه فعلی‌ برای اکثریت وسیع زنان و مردان این جامعه وجود ندارد چه کسی‌ این تضمین را به این مردم می‌‌دهد که ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی آنان کما فی‌ السابق تحت لوای دنیا طلبی و لاابالی گری افراطی همچون گذشته و از این به بعد نیز توسط دولت کودتا و یگان‌های سرکوبش مورد هجمه و تهاجم قرار نگیرد.

آقای احمدی نژاد! با عرض معذرت شما "نماد تغییر" نیستید. شما مدتهاست که توسط میلیونها ایرانی‌ و غیرایرانی‌ در سرتاسر جهان به مثابه "سمبل دروغ، نفرت و سرکوب" شناخته می‌‌شوید. اگر واقعا در پیام خود صادق هستید استعفا دهید و راه را برای یک انتخابات آزاد، سالم به معنی حقیقی‌ کلمه باز کنید. بیاید یکبار هم که شده حتی اگر به قیمت از دست دادن پست و مقامتان هم که باشد سد راه شکل گیری اراده ملی‌ ایرانیان نشوید. میلیونها ایرانی‌ در داخل و خارج از کشور با همه امکانات قلیل خود و با به خطر انداختن نام، جان، مال و ناموس خود در راه پاسداری و دفاع از کرامت انسانی‌ و هویت ملی‌ و استقلال و تمامیت ارضی کشور در این سی‌ سال پس از انقلاب مایه گذاشتند چه بسیار فرزندان که بی‌ پدر شدند، چه بسیار زنان که همسران خود را در راه مبارزه برای آزادی از دست دادند، چه بسیار مادرانی که هنوز پس از سالها در حسرت دیدار جگرگوشه‌هایشان می‌‌سوزند، چه بسیار شهیدان گمنامی که در برابر دشمن خارجی‌ حافظ وطن شدند و چه بسیار فرهیختگان که در این سالها از جور نامردمان و مسدود شدن آخرین روزانه‌های تنفس مجبور به ترک وطن‌شان شدند و رنج غربت را برجان خریدند تا لااقل در بین بیگانگان هویت ملی‌ و ایرانی‌‌شان را حفظ کنند، زیرا سالهاست در وطن‌شان تحجر، ارتجاع و سرکوب در داربست این کهن دیار همچون موریانه‌ای ویرانگربه سختی آشیانه کرده است.

کار و مشارکت در اصلاح امور احتیاج به "کارت دعوت" آنهم از جانب رئیس دولت کودتا ندارد. ایرانیان آزاده همیشه در هر زمان و مکان و در هر پست و مقامی که باشند بدون چشمداشت به رانت‌های متعدد سیاسی و اقتصادی برای عزت و سربلندی میهن‌شان تلاش کرده ‌اند. تا وقتی‌ عده‌ای قلیل خود قانون بنویسند و خود معیار، ناظر، قاضی و مجری باشند، جایی‌ برای پیشرفت ملت ما نمی‌‌ماند و این منتهی‌ فرافکنی رئیس دولت کودتاست که این را به گردن خارجی‌‌های مستکبر می‌‌اندازد در حالی‌ که کافیست گوش به پیام هزاران انسان شریف هموطن بدهید تا بدانید‌ مشکل کجاست. براستی "ملت ایران ملتی‌ اهل منطق، گفتگو و صلح و عدالت است" و جایگاه حق و شایسته خود را در مناسبت جهانی‌ مطالبه می‌‌کند و از آن نیزکوتاه نخواهد آمد. لیکن این همه حاصل نخواهد شد مگر هنگامی که ما در درون کشور خود پدید آورنده یک مناسبت آزاد و دمکراتیک و برخاسته از آرای عمومی‌ بگردیم. ملت ما نه فقط هنوز خاطره سرکوب اراده ملی‌ خود را توسط خارجی‌‌ها و ایادی داخلی‌ آنها در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از یاد نبرده است، بلکه مسلم بدانید‌ که "کودتای انتخاباتی" شما نیز در اذهان ایرانیان به لحاظ ایجاد خشم و نفرت و برانگیختن حس مقاومت و مبارزه جایگاهی همانند خواهد یافت.

"دوره امپراطوری‌ها و اینکه چند دولت بخواهند برای جهان تصمیم بگیرند به پایان رسیده است" بله دوران زندگی در تحت قیمومیت یک دولت کودتا نیز دیری نخواهد پایید. سیر اصلاح وضعیت مناسبات بین المللی و یافتن راه حل برای چالش‌های جهانی‌ و برقراری امنیت و عدالت و رفاه و حل مشکلات برای همه تنها از طریق مشارکت و تعامل دولت‌های برخاسته از اراده ملت‌هایشان میسر است. وگرنه دولت‌های بریده از مردم دیر یا زود به دامن استیلای خارجی‌ درخواهند غلتید. "استیلای خارجی"‌همواره از معبر "استبداد داخلی"‌ وارد شده است و تاریخ گذشته نزدیک وطن ما خود گواه این حقیقت است.
"دولت کودتا" نمی‌‌تواند منادی مشارکت و برانگیختن شور و شعف ملی‌ باشد. آینده درخشان ملت ایران تنها در سعی‌ آزادی، عدالت اجتماعی و احترام به کرامت انسانی‌ در چارچوب یک نظام مردم سالار میسر می‌‌گردد نه تحت لوای "حاکمیت وحشت" یک دولت کودتا.