ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 28.06.2009, 0:48
آیا شکست خوردگان راه می‌جویند؟

ملیحه محمدی
اگر چنین باشد این به خودی خود بد نیست که بسیار عاقلانه نیز هست به شرط آنکه مجموعه نظام در این جستجو باشد. زیرا طیف کودتاچیان اگر راه بجویند لابد تنها در صدد اعمال اراده خود از راه و پناه دیگری خواهند بود و این یعنی پیچیدن مبارزه اصلاح‌طلبانه به جاده سنگلاخ ِ کشش و کوشش و مبارزه خشونت آمیزی که سقوط دولت کودتا و کل نظام را با آسیب‌های انسانی و تاریخی مردم ایران نیز توأم کند.

واقعیت این است که عوامل دولت نهم که یک "کودتای مخملی" را به خیال خود برنامه‌ریزی کرده بودند شکست خوردند. انبوه رأی‌دهندگانی که قبل از شنیدن هر دعوتی از جانب موسوی و کروبی به خیابان‌ها ریختند، یک کودتای سیاسی را که هدفش مصادره آرای مردم به قیمت کمی چند و چون با نامزدها بود، به اقدام پر هزینه‌ای بدل کرد که دولت احمدی‌نژاد خوشبختانه بخاطر نبوغ همیشگی‌اش به گوشه‌ای از آن نیز نتوانسته بود بیاندیشد. اما غرورآمیز است که آنچه مردم طی روزهای گذشته انجام دادند بسیار اندیشمندانه‌تر و خردمندانه‌تر از ولنگاری‌های حاکمیت بود! در حالیکه مردم نیز به نوعی غافلگیر شده بودند. آنان نیز انتظار چنین گستاخی غیر منطقی و نسنجیده‌ای را از جانب حاکمان نداشتند. با وجود این با بغض فرو خورده اهانتی که به غرور و اعتماد آنها شده بود پا به عرصه گذاشتند. آنها در چندین حرکت وسیع و پرتوان با قبول هزینه‌های احتمالی شرکت کردند. در وسعت عظیم و باشکوهی شهر و کوچه و خیابان را در اختیار خود گرفتند و اجازه کوچکترین بی‌ترتیبی و بی‌نظمی را نیز ندادند. و این همان تیر خلاصی بود که به قلب کودتا خورد زیرا در این شکست مفتضحانه تنها امری که می‌توانست به یاری آنها بیاید اغتشاش بود که بهانه اعمال قهر را از جانب آنان به جبران شکست سیاسی‌شان فراهم کند. این امکان از آنان دریغ شد. این بود که به بهانه مقابله با اغتشاشی که وجود نداشت، نیروهای خود را، نیروهای ناگزیر و و ناآگاه و معذور را که در هر حکومتی هستند و در رویارویی با مردم خود دیگرگون می‌شوند، به میان مردم آوردند و آن فجایع را آفریدند که جهان همچنان مشغول تماشای آن و لعن و نکوهش نظامی است که سی سال پیش در اثر شکست برخورد‌هایی از همین دست به حکومت رسیده است.

باری مردم در این یورش شرم‌آور‌تر از کودتای سیاسی، به ناچار هزینه‌هایی نیز از جانهای جوان و آرزومند این میهن بلاکشیده پرداختند و عاقلانه کمی فاصله گرفتند در حالیکه هزاران مهر و نشان از خود باقی گذاشته‌اند که می‌گوید نه! دیگر سوء استفاده از حضور و عدم و حضور و مشارکت و تحریم مردم توسط حکومتیان سرآمده است. یعنی توان و نیروی حضور خود را نشان دادند و اینک به مسئولان کشور فرصت داده‌اند که اگر اندک خردی و خردک عاطفه‌ای برای حفظ ایران نزدشان هست، میان ادامه دفاع از کودتاچیان با همه وابستگی‌های معنا دار خویش به آنان، و بازگشت ثبات و آرامش به کشور که بدون آن نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشینان، یکی را انتخاب کنند! دومی را انتخاب کنند. مردم ایران در مسیر پر زحمت و آگاهی بخشی که آمده‌اند به حکومتیان نشان داده‌اند که تمام ترفندهای دیگری که بخواهند و بکار بگیرند از پیش شکست خورده است.

از جمله سلاح دوگانه تهدید و تحبیب! این از بالاترین سطح قدرت و در قلب ستاد اقتدارگرایی یعنی نماز جمعه اعمال شد و از عادی‌ترین افراد جامعه تا چهره‌های شناخته شده‌ای که به نام مورد خطاب قرار گرفته بودند، آن را نشنیده گرفتند.

از جمله دستگیری و بازداشت‌های کور که از نوجوانان مدرسه‌ای تا دهها تن از رهبران احزاب قانونی کشور و دهها اهل قلم و ادب را در بر گرفته است و به راستی روی دستشان مانده است. تا کی و در چه شرایطی می‌خواهند اینهمه چهره‌های سرشناس سیاسی و اجتماعی را در زندان نگاه دارید؟ به همین مجلس وآدم‌هایش که اکثرشان را به دقت دست چین کرده بودید نمی‌توانید پاسخگوباشید به این نسل حاضر در همه جا و هر مقامی چه می‌توانید بگویید؟ به تجربه‌هاتان نگاه کنید چقدر جاسوس و خائن و مرتد اعلام کردید که امروز با آبرو احترام در میان مردم اند؟ هیچ چاره‌ای جز رها کردن همه شان ندارید هر جنایتی هم که در این میان صورت بگیرد، پرونده تان را قطورتر و رسیدگی به آن را عاجل‌تر خواهد کرد.

و ایضاً و بیهوده‌تر از همه، بازی‌های تهوع آور اعتراف گیری که محض ثبت در تاریخ هم نشده است که یکی از معترفینش تاکنون بر اعتراف خود باقی مانده باشد! مقایسه کنید با همین پروسه ننگین در نظام گذشته که امثال "نیکخواه" بودند تا شما اعدام‌شان کردید و "لاشایی"‌ها که هنوز از بازگشت خود دفاع می‌کنند. و ببینید که اعترافاتی را که پس از ماهها و سالها شکنجه سیاه و سفید به دست آوردید چه مضحکه‌ای آفرید و چه امیدی باید داشته باشید به این اعترافات «حین عمل»! واقعاً حین عمل زیرا که می‌بینیم آدم منافع و معاند و خائن و همه کاره‌ای را که گویا به دقت نجومی سالها و ایام را مشغول فساد بوده اما هنوز «عواملش» در خیابانها مشغولند و هنوز سلولش را در زندان تعیین نکرده‌اید پشت دوربین نشسته و همه آزادیخواهان و تحول طلبان و هر رئیس و مرئوسی را به شمول خود افشا و رسوا می‌کند! اینها مگر خدای ناخواسته نفوذی‌های شما در میان مردم بوده‌اند؟ چرا همه می‌فهمند جز شما؟
بنا براین باقی ِ تهدیدهای همه ضد مردمی و ضد ملی خود را، بازداشت‌های کور و بد سابقه و بی‌فرجام خود را، متوقف کنید. هر چند تا مصاحبه تلویزیونی را که گرفته‌اید کنار بگذارید و بقیه را صرفه جویی کنید. ببینید لحن و صدای وفاداران سیاسی و مسلکی شما هم دارد از شرم این مضحکه تغییر می‌کند!

بیایید راه بجویید و ایران را و مردم و آبرو احترام مردمانش را بیش از این ملعبه مردی که با پوشاندن هیچ لباس فاخری نماینده این سرزمین و تاریخ و از همه مهم‌تر غرور جوانانش نیست نکنید. او نا محبوب ترین دولتمرد بعد از انقلاب ایران است همین نقصان برای کنار رفتنش بهترین دلیل برای شماست، حتا اگر‌هاله نور را نیافته باشد و آیت الله جوادی آملی هم شاهد نباشد؛ و ویدئوی مژده ساختن انرژی هسته‌ای در آشپزخانه‌اش موجود نباشد و اصلاً سیصد میلیارد دلار درآمد نفت همه خرج رونق و آبادانی ایران شده باشد و این بیکاری و تورم و گرانی و اعتیاد دروغ باشد.

ملیحه محمدی
هفتم تیر ماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت