ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 25.06.2009, 14:18
انتفاضه ایران، راهبردی به فراسوی استبداد

جمعی از دانشجویان و فعالین سیاسی مقیم سنگاپور
امروز در حالی در سوگ شهادت فرزندان ایران زمین و تماشای روزهای خون و سرکوب نشسته‌ایم که دموکراسی نوپای ایران می‌رفت نمایشی افتخارآمیز را در منطقه‌ی استبدادزده خاورمیانه به تصویر کشد.
تمام شواهد نشان از آن دارد که کودتایی تمام عیار، آرای آشکار مردم را به سخره گرفته و شبانه نقشه شوم کودتا را اجرا کرده، رییس جمهور منتخب را به زیر کشیده، فعالین سیاسی و دانشجویی را سرکوب کرده، مطبوعات و جریان آزاد اطلاعات و کلیه کانالهای ارتباطی مردم را مسدود کرده، فضای رعب و وحشت و سرکوب را بر جامعه حاکم نموده و به نام مانور نظامی اقتدار، نمایش خون و سرکوب را به راه انداخته است و صدا و سیما و رسانه‌های حامی را به بزک کردن چهره کریه اقدامات خود فراخوانده و این همه از آن روست که خلق خدا عریانی پادشاه را نبیند.

انتخابات اخیر و حوادث پیش و پس از آن و سرکوبی و به خاک و خون کشیده شدن هم میهنانمان، بیش از پیش نقاب از چهره مدعیان عدالت ورزی و مهرگستری برداشت و عمق فساد اخلاقی و فریب و دروغ و خودکامگی را نمایان ساخت.

از ابتدا نیز معلوم بود که موج شور وشعور مردم، نتیجه برآمده از ماشین کودتا و سرکوب را نمی‌پذیرد و دستکاری در آرا، اعتراضات گسترده مردم را به همراه خواهد داشت. معلوم نیست که این مهندسی ناشیانه آرا و این خیانت ملی بر مبنای کدام تحلیل کوته بینانه و تنگ نظرانه انجام گرفته است و بر اساس چه دیدگاهی، شیرینی این مشارکت باشکوه و بی سابقه را به تلخی یک نمایش مفتضحانه تقلیل داده اند؟ و آیا جز این است که حذف گسترده‌ی نیروهای شایسته از تمامی ارکان نظام و یکدستی و همدستی دستگاه نظارت و اجرا، راه را بر این تقلب گسترده و ملی هموار کرده است؟

متاسفانه روندی که سالهای اخیر در جمهوری اسلامی پی گرفته می‌شود، به دنبال حذف جمهوریت نیم بند نظام و نشاندن خلافت به جای جمهوریت است. این جریان مشکوک، مشروعیت حکومت را به جای زمین در آسمان می‌جوید و اینچنین است که خدا و مردم را در مقابل هم قرار داده، به استفاده ابزاری از دین پرداخته و دین را وسیله‌ای برای توجیه اقدامات غیر انسانی و غیردمکراتیک خود تبدیل کرده است. نفوذ این جریان در ارکان نظام تا بدانجا پیش رفته است که این تقلب و دروغ بزرگ در انتخابات و سرکوب مردم برای اجرای حکم خدا، به فتوای همین متحجرین روا گشته است.

و براستی در این بحبوحه به کجا شکایت بریم؟ مجلس دست نشانده و مجیز گوی قدرت که در بازستاندن حق خود از دولت برای اجرای مصوباتش بازمانده است و دستگاه نظارت هم که خود از عاملان این خیانت در آراست و قوه قضاییه نیز که سالهاست در مقابل مردم ایستاده و در برابر تضییع منافع ملی سکوت کرده است و لذا هیچ کدام ملجا مردم نمی‌توانند باشند. در مورد رهبری نیز که می‌توانست در نقش یک مرجع حل بحران عمل نماید، اکنون مدتهاست که خود در یک سوی مجادلات سیاسی قرار گرفته و به دلیل ایفای نقش جانبدارانه و عدم استفاده مدبرانه از ظرفیت‌های فراقانونی که در اختیار ایشان قرارگرفته است، عملا امکان ارجاع به این نهاد نیز سلب گردیده است و به خصوص اینکه ایشان علیرغم مواد صریح قانونی، قبل از آنکه انتخابات به تایید دستگاه نظارت منصوب خود ایشان برسد، و علیرغم هشدار ناصحان دلسوز، بصورت شتابزده و زودهنگام به تایید غیرقانونی این انتخابات مخدوش پرداخته و اکنون با سخنرانی‌های اخیر و متعاقبا سرکوب و کشتار مردم بی دفاع، یافتن هر گونه رهیافتی برای برون رفت از این بحران پیچیده تر گردیده و متاسفانه باید گفت که فضای سیاسی کشور دچار انسداد سیاسی شده است.

این انسداد سیاسی ناشی از تغییر ماهیت قانون اساسی و حذف تدریجی معدود مکانیسم‌های دمکراتیک تعبیه شده در آن و فشل کردن نهادهای انتخابی مانند مجلس و پررنگ نمودن نقش نهادهای انتصابی است. نتیجه قهری این انسداد سیاسی ایجاد دیوار بلند بی اعتمادی و شکاف عمیق دولت-ملت خواهد بود . متاسفانه این شکاف آنقدر عمیق گشته است، که در بحرانهای امروز یافتن هر گونه راه حل عملی که مورد اعتماد مردم باشد را غیر ممکن ساخته است.

لذا ضمن حمایت از اعتراضات به حق مردم، و محق دانستن آنها در به رسمیت نشناختن نتایج این انتصابات، اعلام می‌دارد:

۱. تنها راه برون رفت از بحران فعلی، ابطال انتخابات و برگزاری مجدد انتخاباتی آزاد و با نظارت کامل احزاب، نمایندگان کاندیداها و رسانه‌ها است. طرح هر گونه گزینه دیگری نظیر ایجاد کمیته حقیقت یاب و یا بازشماری آرای مخدوش به دلیل عدم نظارت در مراحل قبلی انتخابات، گزینه‌ای انحرافی بوده و موجب تحلیل رفتن پتانسیل اجتماعی شکل گرفته در این فرایند می‌گردد.

۲. بدیهی است که دولت فعلی به دلیل هدایت و مدیریت این تقلب بزرگ، و همچنین به دلیل آغشته بودن دستهایش به خون هموطنانمان، صلاحیت حضور در انتخابات جدید را ندارد. علیرغم این، کماکان از انتخاباتی مجدد حتی با حضور این دولت استقبال نموده و اعلام می‌دارد این انتخابات را به رفراندومی برای نفی خشونت، تحجر و فریب و دروغ تبدیل نموده و عدم صلاحیت این دولت و این جریانات متحجر را با رای مردم اثبات خواهیم کرد. بدیهی است که انتظار می‌رود در اولین فرصت ممکن، نسبت به مجازات عاملین جنایات اخیر و تکریم خانواده‌ی شهدای این حوادث و همچنین نسبت به جبران خساراتی که گماشتگان اقتدارگرایان بی اخلاق به اموال عمومی و اموال مردم وارد نموده‌اند اقدام گردد.

۳. ایستادگی آقایان موسوی و کروبی بر حقوق مردم قابل تقدیر بوده و مادامیکه اینچنین بر دفاع از آرای مردم ایستاده‌اند می‌بایست از طرف کلیه نیروها و جریانهای فعال مورد حمایت قرار گیرند. همچنین از ایشان انتظار می‌رود که ضمن خروج از وضعیت انفعال موجود با یک برنامه مدون، اجازه ندهند عدم سازماندهی باعث شکست این جنبش و تبدیل آن به شورشی کور شود. و نیز نسبت به ورود به مذاکرات بی حاصل با خودکامگان بی اخلاق که باعث از دست رفتن اعتماد مردم به عنوان سرمایه بزرگ این جنبش می‌شود هشدار می‌دهیم.

۴. از همه علما و مراجع عظام عاجزانه می‌خواهیم که در این شرایط بحرانی، یار و پناه مردم بوده و سکوت خود را در برابر این ظلم آشکار بشکنند. بدیهی است که در صورت عدم حمایت آنان از مردم مظلوم ایران در برار دستگاه جور، سرمایه اعتماد مردم را از دست خواهند داد و این امر خسرانی عظیم خواهد بود. و کلام علی(ع) را یادآور می‌شویم که "بزرگترین خیانت، خیانت به امت است و رسواترین تقلب، تقلب حاکمان ".

۵. از همه دلسوزان ایران عزیز می‌خواهیم که آگاهانه و پیگیرانه و بدون آنکه در دام سناریوهای ساخته و پرداخته کودتاگرایان گرفتار آیند و بدون آنکه دچار دلسردی و انفعال سیاسی شوند، تا حصول به نتیجه قطعی، راهکارهای مقاومت منفی مدنی، راهپیمایی‌ها، تحصن‌ها، و اعتصابات را با حداقل هزینه و حداکثر جدیت به پیش برند. اگرچه به استقبال هزینه‌های بیشتر نباید رفت، اما چنانچه ناگزیر آید می‌بایست آمادگی پرداخت هزینه‌های بیشتر را هم در این مسیر ناهموار داشته باشیم چرا که اگر قدرت حاکمه این آخرین پرده نمایش را قهارانه اجرا کند، استبداد کبیر با تمامی مختصاتش بر این ملک مسلط خواهد شد و کشور را در سایه بزرگترین تهدیدها نظیر فروپاشی و یا حمله خارجی قرار خواهد داد. و هم از این روست که با درک عمق خطرات آینده، تحمل رنج هزینه‌های امروز بر ما هموار می‌گردد.

۶. به همه مردم عزیز یادآور می‌شویم که با توجه به عمق خودکامگی نظام حاکم و تصمیم جزمی آن، راهی طولانی و پرفراز و نشیبی در پیش داریم. در این مسیر ناهموار سلاح مان آگاهی، صبر و استقامت است و میثاقمان پاسداشت "ندای" شهدایی است که آزادی را فریاد برآورده‌اند. آمده ایم که شیرینی بزم بی شکوه این بی مایگان مستبد را بر کامشان تلخ نماییم، آمده ایم که که روندهای ناصواب و تنگ نظرانه رامتوقف سازیم و باید ایمان داشته باشیم که می‌توانیم و تمام تلاشمان این باشد که مبادا لحظه‌ای ناامیدی بر این جنبش ملی مستولی گردد. فریاد الله اکبرتان بر بام ایران قطع نشود که سلاحی موثر است و هر شب لرزه بر اندام استبداد می‌اندازد و بدانها می‌فهماند که هرگز خاموش نخواهیم شد. باشد که "انتفاضه" ایران به سرانجامی مطلوب رسد.

۷. به جریان حاکم هشدار می‌دهیم که رهبران جنبش امروز آخرین گروهی هستند که با زبان قانون و به شیوه مسالمت آمیز با شما سخن می‌گویند. با محکوم و سرکوب کردن این جنبش، ملت خاموش نمی‌شوند، بلکه با زبانی دیگر با شما سخن خواهند گفت. لذا جریان حاکم هشدار می‌دهیم که پیش از آنکه دیر شود، صدای انقلاب سبز/سفید مردم را بشنود، از خونریزی و سرکوب دست بشوید، به جای تکیه بر ساختارهای شکننده اطلاعاتی و امنیتی سرکوبگر، به آغوش مردم بازگشته و با آزادی فعالین سیاسی و دانشجویان و مردم بازداشت شده برای ایجاد اعتماد از دست رفته تلاش نماید که " الملک لا یبقی مع الظلم" .

جمعی از دانشجویان و فعالین سیاسی مقیم سنگاپور