ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 15.06.2009, 15:06
رای برای تغییر و آزادی

محمد حسن صفورا


۱- اشاره

جمله بسیار مشهوری از تروستكی نقل كرده‌اند كه می‌گوید: «انقلاب مرد، زنده باد انقلاب»، مفهوم این جمله نشانگر آن عظمت بی پایان تحول طلبی در جهان است. اینك این شعار درخشان تحول‌خواهان ایران كه «اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات» از مدرسه و دانشگاه، از زندان و تبعید، از خانه‌ها به خیابان‌ها و از شهرها به روستاها و از كارخانه‌ها به اداره‌ها چون طوفانی خروشان به راه افتاده است. غرش میرحسین موسوی، پژواك ناله‌ها و نعره‌های میلیون‌ها انسان رنجدیده ایرانی است كه به امید بهبودی از سحرگاهان تا شامگاهان و در صف‌های طولانی به صندوق‌های حكومت اعتماد كردند، كما اینكه پدران آنها با جان خویش به انقلابی اعتماد كردند كه اجدادشان در عصر مشروطه‌خواهی جان بر سرش گذاشته بودند. تمامی یك قرن گذشته در مسیر اصلاح‌طلبی انقلابی و انقلاب اصلاح‌طلبی سپری گشته است. اینك آغازی دیگر در راه است كه آن سلاله جان باختگان با خون و زندان و تبعید و عشق، پایه‌های آن را استحكام بخشیده‌اند.

از «انا لله و انا الیه راجعون» میرحسین موسوی می‌شود فهمید كه آن بیانیه دیگر اصلاح‌طلبی حكومتی نیست، از فریادهای شبانه و روزانه جوانان و پیران در كوچه‌ها و خیابان‌ها و نیز از حضور گارد زرهپوش حكومتیان می‌شود فهمید كه میرحسین موسوی واقعاً اصلاح‌طلب انقلابی و انقلابی اصلاح‌طلب است و جنبشی كه با او پیوستگی ملی یافته، اصلاح‌طلب انقلابی و انقلابی اصلاح‌طلب است.حتی اگر او نخواهد و یانتواند این جنبش را به مقصد برساند، میری دیگر پرچمدار آن خواهد شد، گریزی از تداوم وپیروزی آن نیست. راهی دیگر آغاز شده است. راهی كه همه را بسوی خود می‌خواند، راهی كه بیش از صد سال است، همچنان كوبیده می‌شود. راهی كه صدها صف انقلابی و اصلاح‌طلب در راستای آن گام بر‌می‌دارند، احزاب، سازمان‌ها، نهادهای مدنی، كارگران، كارمندان، زنان، دانشجویان، دانش‌آموزان، روستائیان، اصناف و استادان و معلمان و ... از صف‌های موازی و هم هدف این راه‌اند و میرحسین موسوی در جبهه مقدم این صف تحول‌خواه است، « انا لله و انا الیه راجعون». «لا یغیر به قوماً الا یغیر به انفسهم»، دیگر این ملت تغییركرده است و ایران را آنطور كه می‌خواهد تغییر خواهد داد و در این مبارزه، پایداری و خلاقیت همگانی ابزار مهم پیروزی است.

۲- رای و آبرو

دوستان و شاگردان و جوانان به كرار تماس می‌گیرند و گریه‌كنان می‌گویند كه «كلاه بزرگی بر سرمان رفته است»، اما من به آنها می‌گویم كه آنها(اقتدارگرایان) كلاه گشادی بر سر خود نهاده‌اند، ‌شما یك رای دادید و همه آنها بی‌آبرو شدند كه هرگز و به هیچ قیمتی دیگر نمی‌توانند آنرا بازیابند حتی اگر تسلیم شوند یا دست به كشتار ببرند؛ آنها باخت را با باخت جواب دادند، آنها آتش زیر خاكستر را شعله‌ور كردند، آنها بی اعتبار شدند، آنها باید تغییر كنند و این تغییرات سری دراز و زمانی كوتاه دارد. پیروز این رای بدون شك رای دهندگانند.رستگاری از آن راستی است.

۳- تغییرات

تغییرات جدی و اساسی در راه است، جهان تغییر كرده است، امریكا تغییر كرده است، خاورمیانه تغییر كرده است، لبنان، فلسطین، پاكستان، عراق،‌ افغانستان و پیشتر آسیای میانه و ... تغییر كرده‌اند، ایران راهی به جز تغییر ندارد؛ بی تردید، نظام حكومت و مدیریت سیاسی و اقتصادی و ادارای ایران، بسیار كهنه،‌ از كارافتاده و از بقایای جنگ سرد،‌ جنگ‌های منطقه‌ای و استبداد سیاسی و دینی است، اینك همه مولفه‌های آن دگرگون شده است، پس ایران و جهان آماده تغییر ایران است و ایرانیان نشان دادند كه می‌خواهند تغییر كنند و بدون شك در مسیر این تغییر، ساختارها و موانع تغییر را از سر راه بر‌خواهند داشت.

جانفشانی مردم و همراهی میر حسین موسوی و مهدی کروبی از یک طرف و کوشش‌های بخشی از نظام حقوقی و عرفی حاکم، بویژه رئیس مجلس خبرگان و مراجع تاثیر گذار دینی از طرف دیگر با اشاره و تاکید بر فقدان خصوصیات ممتاز شرایط رهبری (عدالت، امانت‌داری ، پیشگیری از ظلم و فراجناحی بودن) در سیستم رهبری، موضوع تغییر نظام رهبری کشور را در دستور کار گروهی از نخبگان حاكمیت و مردم آسیب‌دیده قرار داده است. شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنه‌ای»، «مرگ بر کوتوله» و ... جملگی از هماهنگی فرآیندهای هشدار دهنده این تغییر است. جناح عقلانی و اصلاح طلبان واقعی حکومت و مرجعیت، ناگزیر از انجام این تغییرات برای رهایی از فروپاشی اجتماعی و سرزمینی است. بدون این تغییرات حل تضاد های اجتماعی ، قومی، دینی – مذهبی و بین المللی غیر ممكن است و به فروپاشی کشور منجر خواهد شد. اینجا ایران است و سپاه پاسداران ، سرهنگان یونان و ژنرال های تركیه نیستند و نیم قرن از آن تاریخ گذشته است. اینجا سرزمین ستارخان و باقرخان و مصدق و... میر حسین موسوی ها است.

۴- واکنش‌های جهانی

همین امروز اخبار واکنش‌های وزارت خارجه آلمان، ایتالیا، امریکا، کانادا ، رئیس مجلس روسیه و ... ، حاکی از علاقه‌مندی غرب و روسیه به تغییرات صلح آمیز در ایران است، در حالیکه تندروهای اسرائیل و تندروهای اسلامی حزب الله لبنان، فلسطین و حتی گروه‌هایی از طالبان عراق و افغانستان، کودتای انتخاباتی را تائید کرده و اظهار امیدواری کرده‌اند که حکومت و دولت آقای احمدی‌نژاد آنان را مورد حمایت قرار دهد، سیاستی که در سالهای طولانی گذشته شکست خورده و هم اكنون مذموم عالم شده است.

ایرانیان مسئول و میهن دوست و دانشجویان ایران در سراسر جهان می‌باید نسبت به جلب توجه جهانیان و جذب حمایت احزاب و دولت‌های آنها به هر روش ممکن اقدام کنند و هر نوع پشتیبانی از ظلم را افشا و رسوا و آزادی را فریاد کنند.
سازمان های سیاسی مسئول از جمله همه جمهوری خواهان ایران می باید با گسترش اطلاع رسانی وسیع و ایجاد كمپین بین المللی در حمایت از جنبش اصلاح طلبی بكوشند و حتی نباید ثانیه ها را از دست بدهند. كودتا در حال شكست است. شكست آن را تسریع باید كرد.

۵- خاتمه

بررسی‌های اجمالی و سریع، و نیز بررسی سوابق تاریخی نشان می‌دهد كه اشكال تغیییرات اجتماعی در ایران همواره در نقطه ای كیفی و در زمان نه چندان زیاد رخ داده است.اینك که شکاف و فاصله مردم با حكومت به حدی فراوان و خانه به خانه آشكار وپدیدار شده است ، اینك كه فشار از پایین به حد اوج خود رسیده است و اینك كه چانه زنی در بالا دست بالا دارد و سرعت تغییرات و تسلیم اقتدارگرایان در برابر خواسته‌های مردم بشدت افزایش یافته است ، اینك كه شرایط امكان‌پذیری پیروزی مردم بر اقتدارگرایان در حال تحقق است ،‌ اینك كه شكاف بین جناح‌های حکومتی در اوج خود به یک کودتا علیه مردم و جناحی دیگر از حکومت منجر شده است،و اینك كه ......تا آخر باید رفت و همه حقوق ممكن را تصاحب كرد و مبانی قانونی وحقوقی آنرا استحكام بخشید و مار زهر آلود را در قفس حبس كرد وگرنه ممكن است آن نیش زهرآگین دوباره و هزار باره در گوشت وجان مردم بماند. امید می رود، بخش عقلانی حکومت و مرجعیت برای حفظ ارشهای خود و در جهت گیری و حمایت از حقانیت مردم و رئیس جمهور منتخب آنها میر‌حسین موسوی به میدان بیاید و در میدان بماند تا هر روز دایره‌ آن وسیع‌تر، چگالی آن متراکم‌تر و فریاد آن رساتر شود وگر نه آنان نیز پاره پاره خواهند شد وهرگز اعتبار از دست رفته را باز نخواهند یافت.

محمد حسن صفورا
تهران 25/3/88