ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 14.06.2009, 22:55
تکرار انتخابات با ناظر بی‌طرف

مهدی رجبی
نتایج انتخابات ریاست جمهوری با واگذاشتن ۲۴ میلیون رای به احمدی نژاد و حدود نیمی از آن به موسوی چنان حیرت انگیز بود که همه کس منهای حزب الهی‌های طرفدار احمدی نژاد را برانگیخته و خشمگین نمود. باوجود آنکه سران اصلاح طلب از شبکه تدارک تقلب و توطئه پرکردن صندوق‌های سیار بوسیله رای‌های ساختگی خبر داده، و بیم دستکاری گسترده در شمارش آرا را داشتند، ولی ابعاد دستکاری و تقلب وسیعا از حد تقلب‌های گذشته در انتخابات پیشین فراتر رفته است. اگر در گذشته سخن از افزودن دوسه میلیون رای ساختگی به کیسه گشاد طرفداران احمدی نژاد بود، این بار بنظر می‌رسد ابعاد تقلب به شکل‌های گوناگون از مرز ده میلیون می‌گذرد.

اینکه گردانندگان بساط نظارت و شمارش آرا دست به چنین دستکاری گسترده و پردامنه یی زده اند، یادآور مثال معروف است که به مرگ بگیر تا به تب راضی شوند. آنها بخوبی می‌دانستند که در شرایط بسیح بی سابقه آن همه جوان و زن در سرتاسر کشور، نتایح آرای موسوی رکورد حمایت از خاتمی را در دوم خرداد ۷۶ خواهد شکست. این امر که دامنه شرکت در انتخابات و حمایت از موسوی بمراتب بیش از گذشته بوده است، نه تنها از سوی گزارشگران رسمی بلکه از سوی همه کسانی که بصورت انفعالی در این انتخابات شرکت می‌کردند، تایید شده است. احمدی نژاد پیوسته در سخنرانی‌های خود به گوبلز مسئول تبلیغات دروغین نازی‌ها اشاره می‌کرد، و گویا در این ماجرا از او و از کارشناسان تبلیغاتی یی پیروی نموده است که پیرامون بوش و سارکوزی گردآمده بودند، و راهچار‌های مدرن رسانه یی را برای پیشبرد ماشین ریا وتزویر تعبیه می‌نمودند. اصل اساسی راهنمای این گروه از کارشناسان تبلیغاتی چنین است: دروغ و تقلب را چنان بزرگ کن که حریف را بهت زده ساخته و بدین صورت او را آچمز نمود. آنها برای عملی کردن این تقلب بزرگ نه تنها به چندین برابر کردن صندوق‌های سیار دست زدند، بلکه ترفند‌هایی دیگر مانند اخراج طرفداران موسوی و کروبی از مراکز شمارش آرا را در پیش گرفتند.

گردانندگان این دروغ و تقلب بزرگ بی‌تردید خود را برای واکنش حیرت زده مخالفان آماده کرده بودند. آنها می‌دانستند که حیرت به خشم تبدیل خواهد، و زبانه‌های آن بالا خواهد گرفت. آنها آماده بودند تا دراینصورت و برای خنثی کردن اعتراض مخالفانی که به «مرگ» یعنی این دروغ بزرگ تن نمی‌دهند، بطور محدود واپس نشینی نمایند، و مخالفان را وارد بازی بازنگری احتمالی در شمارش رای‌ها نموده، و درنتیجه به تب راضی شان کرد. آن هم بکمک کدخدامنشی برخی از دست اندرکاران رژیم و دعوت نمودن مردم به آرامش. ناگفته نماند که آنها خود را آماده رویارویی با اعتراض فعال مردم کرده بودند، و دراین راه، نیروهای سرکوب و تحریک کننده را بطرز گسترده تدارک دیده بودند. چنانکه برخی خبرها از تهران حکایت از شکستن ویترین بانک‌ها و مغازه‌ها بوسیله نیروهای مشکوک می‌دهند. خبرهای پیش از انتخابات حکایت از این داشتند که جریان حکومتی که از احمدی نژاد حمایت می‌کند، خود را برای سرکوب گسترده مخالفان از راه تحریک شورش‌های خیابانی، و به خون کشیدن آنها آماده کرده بودند، تا براثرآن، برای بساط حکمرانی زور و دروغ خود، فضایی از وحشت و نگرانی از آشوب و هرج و مرج بوجود آورند.

یکی از نشانه‌های اینکه گردانندگان این ماجراجویی شوم خود را برای رویارویی با آشوب و شورش آماده کرده، و حتا شاید ان را تدارک دیده بودند، همانا مضمون نامه رفسنجانی به خامنه‌ای می‌باشد که در آن بروشنی به این امر اشاره شده بود. این امر با توجه به اینکه سران حکومتی اغلب اختلاف‌های خویش را آشکارا به تماشای مردم نمی‌نهادند، و به قول معروف رخت زیر یا رخت چرک خود را در دید همسایه نمی‌آویختند، بیشتر و بهتر قابل فهم می‌شود.

ار دیروز نشانه‌های مختلف تدارک این سیاست شوم را در اخباری که از ایران می‌رسد، می‌بینیم. از دستگیری برخی از سران اصلاح طلب تا نشان دادن فیلم‌های ساختگی در دفاع از نتایج انتخابات، از ریختن گروه‌های سرکوب موتور سوار به جان مردم بی‌دفاع تا آتش زدن اتوبوس‌ها، ماشین‌ها، مغازه‌ها و غیره و بویژه نشان دادن فیلم آنها با کیفیت بسیار خوب، همگی حکایت از این می‌کنند که حکومت احمدی نژاد از مدتها پیش خود را برای این ماجراجویی شوم و خطرناک آماده کرده بود.

جریانی که همواره سیاست «هرچه خرابتر بهتر» را دنبال می‌کرد، تا زمینه اجتماعی را برای بروز معجزه از چاه جمکران آماده نماید، بیمی از بهم ریختن سامان اقتصادی جامعه و بوجود آمادن فضای ناکامی و دلزدگی نداشته، و حتا ان را به فال نیک می‌نگرد. آنها همین برخورد را در سیاست بین المللی نیز دنبال می‌کردند و می‌کنند، و از گسترش فضای تشنج و کشاکش با نیروهای خارجی ابراز خوشحالی می‌نمایند.

در چنین شرایطی، هشیاری اصلاح طلبان و نیروهای دمکرات ایجاب می‌کند که بیش از هرچیز به جوانب پیچیده سیاست شوم و توطئه آمیز گروه احمدی نژاد آگاهی داشته، و با هشیاری لازم دراین باره، مردم را در جریان اعتراض‌های بحق خود راهنمایی نمایند، و آنها را به ادامه طنین افکن کردن فریاد خشم خود البته بصورتی مسالمت آمیز دعوت نمایند. همه هنرمندی سیاسی نیروهای اصلاح طلب، پیشرو و دمکرات در این خلاصه می‌شود که بتوانند کوره خشم مردم را بصورتی آرام، متین و مسالمت آمیز فروزان نگهدارند.

درصورت رعایت آنچه گفته شد آنها موفق خواهند شد تا با داشتن پشتیبانی مردم، بویژه کسانی که نگران بی نظمی، آشوب و هرج و مرج اند، بر طبل باطل بودن نتایج انتخابات بکوبند، و با صدای آن گوش حکومتیان را کر نموده، و سرانجام وادارشان نمایند تا دررابطه با انتخابات و نتایج آن تجدید نظر کنند. تنها با ادامه حرکت مردم می‌توان حکومت را واداشت تا واپس بنشیند، واپس نشینی برسر اینکه انتخابات باید زیر کنترل مخالفان باشد. این امر نیازمند آن است که کنترل انحصاری شورای نگهبان ازمیان برداشته شود، و انتخابات دوباره زیر نظر بازرسان بی طرف و با حضور مداوم نمایندگان غیر حکومتی برگزار شود. با توجه به تجربه گذشته، هرگونه انتخاباتی که زیر کنترل شورای نگهبان باشد، به چنین سیرک دمکراتیکی تبدیل شده، و به مسخره نمودن نیت پاک مردم خواهد انجامید.

باری، با توجه به اینکه مردم نتایج انتخابات کنونی را نخواهند پذیرفت، راه برون رفت از بن بست کنونی آن نیست که به سیاست توطئه و تحریک حکومت میدان داد، یعنی باید جوانان را دعوت نمود که به حرکت‌های اعتراضی خود بدون دست زدن به خشونت ادامه دهند، از سوی دیگر بخشی از حکومت را که احتمالا در پی سیاست «هرچه خرابتر بهتر» نیست به برگزار کردن دوباره انتخابات، انتخاباتی بیرون از کنترل شورای نگهبان دعوت نمود.

آری، انتخابات دوباره بی‌شورای نگهبان

یکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۸
مهدی رجبی