ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 27.02.2009, 23:52
خاتمی و میوه ممنوع پیروزی مجدد

دکتر رضا تقی‌زاده
شانزده سال پس از کنار رفتن از ریاست جمهوری در نیکاراگوا، دانیل اورتگا در ماه نوامبر سال ۲۰۰۶ بار دیگر با رای مردم به قدرت باز گشت. نمونه اورتگا در جهان معاصر بسیار معدود و شانس باز گشت موفق "سیاستمداران سابق" به قدرت از راه صندوق رای، همواره اندک است. شانس بازگشت خاتمی به قدرت نیز مستثنی از این قاعده نیست.

یک تفاوت عمده مابین خاتمی و اورتگا ناشی از ترکیب قدرت سیاسی در دو کشور مورد مثال است. در ایران، خاتمی - و هر رییس جمهور دیگری - تنها رییس ستاد اجرائی است و در عمل فرمانبردار رییس بالاتری. حال آنکه در نیکاراگوا ، اورتگا رییس قدرت اجرائی و شخص اول کشوراست. در ایران، نظر موافق شخص اول کشور در انتخاب نهایی رییس جمهور، کارساز تراز رای بقیه مردم است. در نیکاراگوا، رای مردم، حرف نهایی است.

به این ترتیب خاتمی می‌باید هم نظر موافق رییس کشور را جلب کند و هم از مردم بیعت بگیرد. در شرایط موجود، استقبال مردم از بازگشت خاتمی به سکوت معنی دار و محترمانه شبیه تر است تا گریبان دریدن هایی که رای دهندگان امریکایی در حمایت از اوباما از خود نشان میدادند. در مورد ترجیح رییس مافوق نیز، هیچ فردی منجمله شخص آقای خاتمی، بیگانه با گرایش او به داشتن یک رییس جمهور اصولگرا در ستاد اجرایی خود نیست.

طی سه سال گذشته نسبت به ۲۷ سال پیش از آن، با وجود اختلاف سلیقه‌های زرگری در درون دولت و یا مابین دولت و مجلس اسلامی، هماهنگی نظام و هیات حاکمه آن در امور اصلی، بیشتر از هر زمان دیگری بوده است. دور از عقل است که گردانندگان نظام از بازگشت به دوران تشتت اصلاحات و دامن زدن دوباره به مطالبات مردم استقبال کنند.

با این وجود چرا خاتمی بار دیگر پا به راه شده است؟ به این سئوال یک بار محمد حسین بهشتی که او هم در شرایطی داوطلب رییس جمهوری بود، پاسخ گفت : " ما تشنه خدمت ایم و نه شیفته قدرت ". البته با تغییر جای" تشنه" و "شیفته" و "خدمت" و "قدرت" شاید بتوان به مفاهیمی نزدیکتر به واقع در پاسخ آقای بهشتی رسید. قدرت در ذات خود دارای جاذبه ایست نا متقارن با هر جذبه دیگر. چشیدن لذت قرار گرفتن در اوج، ستایش شدن، بر سر دست رفتن، در روزنامه و تلویزیون ترسیم شدن، مطرح بودن، با سایر صاحبان قدرت در اقصی نقاط جهان محشور شدن، اهمیت یافتن، نیاز دیگران را برآوردن، در مقام دادن قرار گرفتن تا داشتن دست دراز برای گرفتن، تنها بخشی از تبعات قدرت سیاسی است. چشیدن طعم بخشی از این لذّت ها، اشتیاق تجربه دوباره آنرا همیشه شعله ور نگاه میدارد. عشق به قدرت از تب "عاشقی در نگاه اول " سوزان تراست.

در مورد آقای خاتمی، شانسهای وصال دوباره با قدرت، برغم وجود تمامی نشانه های رغبت نزد او برای یافتن فرصت دوباره خدمت، بیشر از سایر روسای باز نشسته دولت در دنیا نیست. از میان بیش از ۲۵۰ کشور دنیا، طی یک سال گذشته دو رییس جمهوری سابق با کودتا در افریقا به قدرت باز گشتند، نخست وزیر تایلند برای باز گشت به قدرت با مقابله مردم روبرو شد، پوتین نیز بعد از ناکامی در تغییر قانون اساسی روسیه بمنظور فراهم ساختن زمینه تجدید انتخاب، با گماردن مدودف در مقام رییس جمهوری، خود موقتا به داشتن پست نخست وزیری رضایت داده تا در فاصله انجام انتخابات بعدی از صحنه دور نماند. نتان یاهو نخست وزیر منتخب اسراییل که طی ماه جاری برای بار دوم مامور تشکیل دولت شد، در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ نخست وزیر اسراییل بوده.

بازگشت این گروه از روسای دولت به قدرت و یا منتظر خدمتی مانند ولادیمیر پوتین، شاید برای آقای خاتمی نشانه های خوبی بشمار میروند. نشانه بد، معدود بودن شماره کسانی است که پس از ترک صحنه دوباره به قدرت بازگشت اند. آقای خاتمی نه شبیه به پاپادوپولوس یونان است و نه قابل مقایسه با چرچیل در بریتانیا. آقای خاتمی اورتگا نیست که با انقلاب به قدرت رسید و با رای مردم کنار رفت. رای دهندگان نیکاراگوا از احترام اورتگا به آزادی های عمومی اطمینان داشتند که بعد از یک دوران ۱۶ ساله دوباره به او لبیک گفتند .

ایران و اسراییل از جمله معدود کشورهای جهان اند که سیاستمداران آن خود را داوطلبانه باز نشسته نمیکنند. عاشقان به خدمت سیاسی در اسراییل بعد از کنار گذاشته شدن از یک پست به شغل کوچکتری هم رضایت میدهند. نتان یاهو بعد از دور اول نخست وزیری که در سال ۱۹۹۹ پایان یافت در سال ۲۰۰۵ وزیر دارایی در دولت اریل شارون شد. یهود برک بعد از دوران نخست وزیری خود وزیر دفا ع در کابینه المرت شد و چنین تجاربی را شیمون پرز رییس جمهور کنونی اسراییل هم در گذشته داشته است.

در راس قدرت سیاسی ایران نیز هنوز پس از سی سال، چهره های زنده دوران اولیه انقلاب سکانداران اصلی اند. از این لحاظ شاید میل به بازگشت نزد آقای خاتمی برای رفع عطش خدمت دوباره به " انقلاب و مردم " ناشی از تاثیر گذاری فرهنگ سیاسی نظام انقلاب اسلامی ایران است که در آن ادامه خدمت سیاسی وظیفه ای الهی قلمداد میشود!

برای باز گشت آقای خاتمی به قدرت، ظاهرا همه چیز آماده شده اما تنها در ذهن مصمم خود ایشان. برای فراهم آمدن سایر زمینه ها، می‌باید تدارکات دیگری را نیزانتظار داشت منجمله: فائق آمدن بر رقیبی که بسیاری از اهرمهای موثر قدرت مانند پول، نیروی انسانی و تشکیلات دولتی را در دست دارد- بالاتر از آن، ضرورت هماهنگ کردن رهبری نظام با خود در رقابت با نماینده اصولگرایان که بسیار خودی تر از او بشمار میروند –همچنین گذشتن از سد نیروهای ایثار گر بسیجی و فرماندهان ارشد تر آنها که "ضد انقلابی های اصلاح طلب نما " را خطری جدی در راه ادامه حکومت الهی - انقلابی خود میبینند نیز. در کنار این عوامل بیرونی، ایجاد یکپارچگی در درون محافل اصلاح طلبان نیز که این روزها از همه موهبتی برخوردار ند بجز هماهنگی و اتحاد، ضرورتی است که از کنار آن بی اعتنا نمیتوان گذشت. و در آخر البته میزان رغبت رای دهندگانی که هر چهار سال یکبار برای گرم کردن صحنه به حضور و همکاری و مشارکت دعوت میشوند به حمایت از او بی تاثیر نخواهد بود .

پرداختن به این عوامل تنها مربوط به آراستن داخلی صحنه است. حکایت صحنه خارجی و شرایط مطلوب آن، علیرغم بسیاری از تمایلات اعلام شده یا اعلام نشده ولی قابل درک خارجی ها برای "حمایت از نامزد معتدل رییس جمهوری در ایران، ساده تر از مسایل داخلی نیست.

با این وجود در قمار سیاست هر دستی دارای شانسی برای بردن است مشروط بر آنکه آن دست خوب بازی شود. برای برنده شدن دست آقای خاتمی در انتخابات آینده، فراتر از مهارت شخصی، باید در انتظار معجزه بود. در انتظار این معجزه آقای هاشمی چهار سال پیش خود را در شرایطی مشابه قرار داد ولی در مقابله با همین آقای احمدی نژاد از گردونه کنار گذاشته شد. فراموش نکنیم که در آن زمان آقای احمدی نژاد هیچ یک از اهرمهایی را که امروز در اختیار دارد هنوز در اختیار نداشت.