ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 16.09.2008, 7:47
ایران باید بمب اتمی بسازد

عبدالعلی پارسا

پس از فروپاشی شوروی، انقلاب ایران که منجر به حکومت حجتیه در ایران شده است، حکومت جدید و بنیادگرائی اسلامی بهترین بهانه‌ی امریکا برای حضور و مداخله در خاور میانه است. حمله و گرفتن سفارت امریکا، جنگ ایران و عراق، فروپاشی شوروی، حمله‌ی امریکا به عراق و سرانجام مبادرت به ساخت سلاح اتمی- و البته حمایت امریکا از اسرائیل- ابزارهای پی در پی و مهمی است که به نگهداری امریکا در خاورمیانه کمک کرده است.

با توجه به این که امریکا دلیل مهمی برای انتخاب دست راستی ترین حکومت، پس از جنگ سرد و فروپاشی نداشته، وضعیت موجود در خاورمیانه، مهمترین و بهترین دلیل برای حضور نظامی امریکا در این منطقه است. البته احتیاط حکم می‌کند که طالبان ریشه کن نشود و جلو رشد بنیادگرائی هم در این منطقه گرفته نشود تا اگر یک گزینه (مثلا ایران) از میان رفت، گزینه‌ی دیگر، ارتش امریکا را در خاور میانه نگه دارد و در داخل امریکا هم میدان وسیعتر و متعددتری برای تبلیغ به نفع جنگ طلبان وجود داشته باشد. اگر روزی یکی دو عاقل در حکومت ایران پیدا شوند و بگویند بمب اتم نمی‌خواهیم، آن وقت امریکا واقعا چه فکری به حال خود بکند؟

اما ایران بدون بمب اتمی روزی اهمیت خود را برای امریکا از دست می‌دهد و بویژه با توجه به این که اکنون دست راستی ترین بخش حکومت اسلامی مسلط بر کارها است، به طوری که حتی خامنه‌ای را مجبور به اطاعت از خود می‌کند، و این حکومت از علاقمندان امریکا است و اعضای آن (هواداران مؤتلفه) از پیش از انقلاب با امریکا در برابر کمونیسم و امروزه مردم به پا خاسته‌ی ایران، روابط حسنه داشته‌اند، روشن است که بزودی مذاکره میان ایران و امریکا باید آغاز شود، مگر این که امریکا وزنه‌ی مخالف قابل توجیهی در خاورمیانه نداشته باشد و بخواهد همچنان ایران را به عنوان مهمترین علت حضور خود در خاورمیانه معرفی کند.

برای تامین چنین مقصودی ایران باید چیزی بیش از‌هاله‌ی نور رئیس جمهور در سازمان ملل داشته باشد، زیرا چنان چیزهائی تنها مصرف داخلی دارد و بدتر این که رنگ مؤتلفه‌ای حکومت را بر آفتاب می‌اندازد. قویترین عوامل مذهبی جز برای ملل عقب مانده‌ی جهان – که در جائی به حساب نمی‌آیند- چیزی نیستند و این چیزی نیست که امریکا در تشویق مذهب انتظار داشته باشد. مذهب باید خطرناک باشد تا به درد سیاست و از جمله سیاست امریکا بیاید.

مردم ایران در زمان شاه هم مسلمان بودند و حتی مسلمانتر از امروز، زیرا در آن روزگار آیت الله‌ها با دوز و کلک صاحب کارخانه‌های دولتی نمی‌شدند، امتیاز ورود شکر و صدها امتیاز مالی دیگر نداشتند، منابع طبیعی ایران را غارت نمی‌کردند و اعضای دولت هم به کمک دین و با جعل مدارک تقلبی از دانشگاه‌های خارج به قدرت نمی‌رسیدند ، در آمد‌های ملی را نابود نمی‌کردند و در مجلس شورا نور خدا را نمی‌دیدند. اما آن مذهب به درد در کوزه هم نمی‌خورد، زیرا از امریکا دعوت به حضور در منطقه نمی‌کرد.

اینک و پس از گذشت سی سال و تسلط بلامنازع مؤتلفه بر حکومت ایران که ذاتا طرفدار امریکا و نسبت به رشد جریانات ملی و اجتماعی شدیدا بدگمان است، نمی‌توان جریان امور را کاملا به دست ایشان داد و راحت سر میز مذاکره نشست. برای حفظ وضعیت موجود و حتی داغتر کردن آن چیزی مهم لازم است که گمان نمی‌رود بهتر از سلاح اتمی باشد. سلاح اتمی نه تنها امریکا را سر جا و در موضع سیاسیش نگه می‌دارد، بلکه روسیه را هم خوشحال و دل عده‌ی بسیاری از مسلمانان را در خارج از ایران هم خوش می‌کند.

خیلی بهتر است که مسلمانان مصر ، مراکش، اوزبکستان و مانند آن ایران را ضد امریکا بدانند و سرشان به امید پیروزی نهائی ایران گرم باشد تا مبادا برای بدبختی‌های خود به فکری اصولی بیفتند. همه چیز در گرو حفظ وضعیت فعلی و اندک اندک رفتن به سوی ساخت بمب اتمی است.

از آن سو چون جریان ایران (مؤتلفه) به شدت شیعی و ضد اهل تسنن است (برای نمونه به تخریب مدرسه‌ی اهل سنت در بلوچستان و کوشش‌های بی‌شمار دولت در شهرهای سنی نشین توجه کنید)، هرگز نخواهد توانست جز در عراق و در میان شیعیان لبنان طرفداری بیابد. حتی چنان که از رفتار برخی از مفتیان عربستان پیداست، ممکن است دشمنی شدیدی را میان ایرانیان و کشورهای همسایه شان که همگی اهل سنت هستند، بر انگیزد و این چیزی است که هر امریکائی عاقل یا طرفدار عاقل مؤتلفه به آن فکر می‌کند. نتیجه‌ی این وضع به وجود آمدن دمل چرکینی در میان کشورهای اسلامی است که وجودش از هم اکنون حس می‌شود. مذهب این دمل چرکین، گلی است که با سبزه‌ی سلاح اتمی می‌توان آن را آراست.

به این ترتیب سلاح اتمی از بهترین وسائل تثبیت وضع امریکا در خاور میانه است. حوادث چند ماه آینده آن را روشن تر خواهد کرد.