ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 03.04.2008, 21:16
آذربایجان- پایگاهی نظامی علیه ایران؟

مجله آلمانی اوراسیا
نویسندگان: بهروز عبدالوند، میشائیل لیزنر، نیما فیضی شاندی
برگردان: مصطفی ملکان

http://www.eurasischesmagazin.de

در منطقه‌ی ناآرام میان ارمنستان و آذربایجان باردیگر خون جاری است. یک علت آن اعلام استقلال کوزوو، استان جنوبی صربستان در تاریخ ۱۷ فوریه‌ی ۲۰۰۸ است. از آن هنگام به بعد در قره‌باغ کوهستانی، منطقه‌ای که اکثریت ساکنان آن ارمنی، اما جزو خاک آذربایجان محسوب می‌شود، اغلب میان نیروهای نظامی آذربایجان و ارمنستان تبادل آتش صورت می‌گیرد. تا کنون ده‌ها نفر در این درگیری‌ها جان خود را از دست داده‌اند. در مرز ایران و آذربایجان نیز تیراندازی روی داده است. در این منطقه و در کل منطقه‌ی قفقاز، روسیه و آمریکا مدتهاست که در حال بازآرایی کارت‌های خود برای «بازی بزرگ» هستند. اکنون بازیگران تازه‌ای نیز‌ وارد این بازی شده‌اند: حکومت دینی حاکم در ایران و گروه‌های اسلامی بنیادگرا.

۲۱ فوریه‌ی گذشته رادیو بی‌بی‌سی از یک درگیری مسلحانه در مرزهای ایران و جمهوری آذربایجان خبر داد. در این حادثه نگهبانان مرزی آذربایجان از سوی یک گروه شبه‌نظامی، که از خاک ایران به داخل مرزهای آذربایجان نفوذ کرده بودند، هدف تیراندازی قرار می‌گیرند. در اثر این تیراندازی یک افسر جوان آذربایجانی کشته و یک سرباز نیز زخمی می‌شود.

تقریبا حدود یک سال پیش، در اوایل ماه مارس ۲۰۰۷، خبرگزاری‌های ایران از دیدار وزیر دفاع جمهوری آذربایجان از تهران خبر دادند. آن موقع این سفر نشانه‌ی مناسبات شکوفان و برادرانه‌ میان دو ملت توصیف شد. با این حال، این نمایش دوستی و هم‌آهنگی میان دو کشور نتوانست تفاوت منافع عمیق میان آنها را از نظرها پنهان کند، چنانکه امروز بار دیگر به طرزی کاملا آشکار چهره نموده است.

دست گروه‌های وهابی در کار است؟

درگیری نظامیان آذربایجانی با گروه‌های تروریستی تنها به یک مورد خاص منحصر نبوده است. در ۲۷ اکتبر ۲۰۰۷ واحدهای ویژه‌ی امنیتی آذربایجان در یک خانه‌گردی در شهرک‌های «ماشتاگا» و «اسماعیلی» در حومه‌ی باکو، به دو انبار اسلحه دست یافتند. در جریان این عملیات یک تروریست نیز کشته شد.

مقام‌های امنیتی آذربایجان پس از پایان عملیات اعلام کردند سلاح‌ها متعلق به یک «گروه ترور وهابی» بوده است که طرح‌هایی را برای حمله به سفارتخانه‌ها و شرکت‌های نفتی غربی و نیز تاسیسات و اماکن دولتی آذربایجان آماده کرده بودند. به‌گفته‌ی مقام‌های امنیتی، فعالیت‌‌های موفقیت‌آمیز نیروهای امنیتی مانع از عملی شدن این طرح‌ها شده است. آن‌طور که عارف بابایف، سخنگوی سازمان امنیتی آذربایجان آن موقع اعلام کرد، شمار زیادی از اعضای این گروه تروریستی بازداشت شده‌اند. براساس شناسایی صورت گرفته از سوی منابع اطلاعاتی، افراد رهبری‌کننده‌ی این گروه، از نظامیان آذربایجان بوده‌اند: کامران اسدوف، فرید جباروف و بختیار اروج‌اف که هر سه افسر نظامی بودند. این گروه پیشتر در یک عملیاتی جداگانه، به یکی از پمپ بنزین‌های «لوک‌اویل» (یک کنسرن بزرگ نفتی روسیه) حمله کرده و موجودی نقدی پمپ بنزین را جهت تامین نیازهای مالی فعالیت‌های آتی خود مصادره کرده بودند.

براساس دانسته‌های وزارت امنیت ملی آذربایجان، ستوان کامران اسدوف در یک عملیات شبانه سلاح‌های واحد نظامی خود را، از جمله شامل ۴ مسلسل، خمپاره انداز و ۲۰ عدد نارنجک دستی ربوده تا «گروه وهابی» خود را به سلاح‌های ضرور مجهز نماید.

علاوه‌براین، شبکه‌ی تلویزیونی ANS گزارش داده که حدود ۱۰ افسر و درجه‌دار در یک دانشکده افسری آذربایجان در مظان اتهام عضویت در گروه شبه‌نظامی وهابی قرار دارند، که در ارتباط با حادثه‌ی یاد شده، تحت بازجویی قرار گرفته‌اند. امور مطبوعات وزارت دفاع آذربایجان نیز احتمالا در روابط میان اسدوف و دانشجویان دانشکده افسری نقشی بازی می‌کرده است. در هرحال مقام‌های قضایی آذربایجان تاکید می‌کنند که اسدوف با افسران و درجه‌داران بازداشت شده ارتباط داشته است.

حامیان بنیادگرایان در میان مردم و ارتش

در جمهوری آذربایجان با جمعیت اکثراً شیعه‌ی آن، تاکنون خشونتی از سوی شبه‌نظامیان اسلامگرا علیه خارجی‌ها صورت نگرفته است. با این‌حال روندهای تازه نشان می‌دهند که بنیادگرایان خشونت‌گرا و مذهبی نه تنها در جامعه و در میان مردم حامیانی پیدا کرده‌اند، بلکه در حال نفوذ در صفوف ارتش آذربایجان نیز هستند.

اما این که این گروه‌های شبه‌نظامی، آنچناکه مقام‌های امنیتی آذربایجان گاه و بی‌گاه ادعا می‌کنند، واقعاً با وهابیت ارتباط باشند، مورد تردید جدی است. وهابیت قرائتی بسیار سختگیرانه از اسلام است که در میان سنی‌ها و طبقه‌ی حاکمه‌ی عربستان سعودی ریشه دارد. به این ترتیب شرط عضویت در یک گروه وهابی، سنی بودن و باور به این گرایش از اسلام است. با این همه در بسیاری از کشورهای اتحاد شوروی سابق، واژه‌ی «وهابی» یک اصطلاح عمومیت‌یافته‌ای برای شبه‌نظامیان اسلامگراست، مستقل از این که این گروه‌ها شیعه هستند و یا سنی.

در جمهوری آذربایجان «تالش»‌های فارسی‌زبان در جنوب کشور سنی‌مذهب هستند. این‌ها گروه اجتماعی هستند که به لحاظ تئوریک برای پذیرش وهابیت سنتی آمادگی می‌توانند داشته باشند. اما تاکنون نشانه‌ای از فعالیت‌های بنیادگرایانه و یا نظامی در میان تالش‌ها دیده نشده است. تالش‌ها هر از گاهی ادعاهای قومی – سیاسی نسبت به دولت آذربایجان مطرح می‌کنند، اما این ادعاها فاقد هرگونه گرایش مذهبی و بنیادگرایانه است.

شیعه، مذهب رسمی در ایران و اکثریت آذری‌ها شیعه

از زمان صفوی‌ها (یک سلسله قدیمی آذربایجانی) شیعه، مذهب رسمی ایران محسوب می‌شود. اکثر روحانیون ایران، که در حال حاضر در این کشور اسلام سیاسی را نمایندگی می‌کنند، برخاسته از آذربایجان هستند. برای نمونه به اسامی فقط چند تن از آنها اشاره می‌شود: خامنه‌ای، رهبر سیاسی کشور، آیت‌الله لنکرانی، خلخالی، اردبیلی، مشکینی، حسنی، خوئی، تبریزی و دیگران.

به‌خاطر اینکه اکثریت آذری‌ها شیعه هستند و از نظر مذهبی به ایران گرایش دارند، پس چندان جای تعجب‌ نیست اگر مقام‌های رسمی آذربایجان از سال‌ها پیش همواره ایران را متهم می‌کنند که از سازمان‌های دینی استفاده می‌کند تا آذربایجان را بی‌ثبات سازد و یا اساسا در کار آن است که حکومت کنونی آذربایجان را سرنگون سازد. با وجود آنکه دولت آذربایجان خود آگاه است که ایران نفوذ زیادی بر گروه‌های بنیادگرا در آذربایجان دارد، مدت‌هاست که تلاش می‌کند وهابیت را به عنوان تصویری از دشمن ارائه دهد تا مجبور نشود اعتراف کند که روحانیون ایران به‌طرز گسترده‌ای در جامعه آذربایجان اعمال نفوذ می‌کنند. البته مدت‌هاست که باکو رسما اعلام می‌کند که ایران امکانات مالی گسترده‌ای به کار گرفته تا از رهبران مذهبی و سیاستمداران طرفدار ایران در آذربایجان حمایت کند، مسجد بسازد و ...

به‌ویژه در ناحیه دوه‌چی، گروه‌های مهاجر مذهبی به کررات از سوی دولت آذربایجان متهم شده‌اند که با محافل بنیادگرای ایران ارتباط دارند. منطقه دوه‌چی در جمهوری آذربایجان از هنگام فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان دژ شیعیان مطرح است که در سال‌های اخیر موارد متعددی از فعالیت‌های بنیادگرایانه در آنجا ثبت شده است.

سوءظن نسبت به ساکنان منطقه‌ی دوه‌چی – اطلاعات از سیا

پس از عملیات پلیس در ۲۷ اکتبر ۲۰۰۷ ، مقام‌های امنیتی آذربایجان در داخل و اطراف باکو دست به کنترل‌های امنیتی زدند که در جریان آن دستکم ۱۷ نفر بازداشت شدند. در منطقه‌ی دوه‌چی نیز میرزا علی‌بکف که مظنون به فعالیت‌‌های افراطی بود بازادشت شد. وی پیشتر نیز چندین بار به‌خاطر تماس‌هایش با ایران بازداشت شده بود. نیروهای امنیتی برای چندمین‌بار در محل سکونت او کتاب‌های دینی رادیکال و نیز نوشتجات تبلیغاتی علیه حکومت آذربایجان یافتند.

ایلغار ممدوف، کارشناس علوم سیاسی و عضو هیات رهبری بنیاد Open Society Institute Assistance Foundation در باکو، که از سوی بنیاد جورج سوروس حمایت مالی می‌شود، این اقدام‌های مقام‌های آذربایجان را با دیدار اخیر مایکل هیدن، رئیس سازمان سیا از باکو در ارتباط می‌بیند. ممدوف این احتمال را می‌دهد که ایالات متحده‌ی آمریکا اطلاعات لازم برای عملیات علیه تروریست‌ها را در اختیار دولت آذربایجان قرار داده است. ایلغار ممدوف می‌گوید: به احتمال زیاد در دیدار رئیس سیا اطلاعات درباره‌ی گروه‌های افراطی به مقام‌های امنیتی آذربایجان ارائه شده است.

ممدوف به این واقعیت اشاره می‌کند که سفر هیدن به باکو اندکی پیش از شروع اقدام‌های قضایی علیه یکی دیگر از گروه‌های افراطی طرفدار ایران انجام شد. این گروه خواهان ایجاد یک حکومت دینی براساس احکام شریعت در آذربایجان است. در واقع مقام‌های امنیتی آذربایجان نخست در ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۷ یک روحانی جوان به‌همراه طرفدارانش بازداشت کردند. نخستین دادگاه این گروه پانزده نفره، که به نام رهبرش سعید داداش‌بیلی مشهور بود، در پایان ماه سپتامبر در باکو برگزار شد. بنا به گزارش بی‌بی‌سی، اعضای گروه به خاطر خیانت به وطن، داشتن غیرقانونی اسلحه، تماس‌های غیرقانونی با سازمان مخفی اطلاعاتی ایران، دزدی و سایر جرائم مورد محاکمه قرار گرفتند.

طرح حکومت دینی و «ارتش شمالی مهدی»

وزارت امنیت ملی آذربایجان بر این نظر است، که داداش‌بیلی، اهل جمهوری آذربایجان، با یک گروه رادیکال‌ اسلامی که نام آن هنوز اعلام نشده و جاسوسان وزارت اطلاعات ایران همکاری می‌کند، تا در جمهوری آذربایجان یک حکومت دینی ایجاد کنند. اعضای این گروه از سوی دادستان متهم شده‌اند یک گروه نظامی با نام «ارتش شمالی مهدی» تشکیل داده‌اند. علاوه‌براین دادستانی جمهوری آذربایجان ادعا می‌کند، یکی از اعضای گروه به‌نام «جیحون علی‌اف» به شهر قم مسافرت کرده و در آنجا ماموران مخفی ایران پول و اسلحه در اختیار وی قرار داده‌اند. بنا به گزارش بی‌بی‌سی (۲۹ سپتامبر ۲۰۰۷)، پول‌ها می‌بایست صرف تبلیغات برای مقابله با نفوذ غرب و اسرائیل در جمهوری آذربایجان می‌شد.

تحقیقات نشان می‌دهد اعضای گروه در ایران آموزش نظامی دیده‌اند. آنها در باکو به‌صورت جداگانه در مرکز ورزشی وزارت کشور آذربایجان تمرین می‌کردند و به‌گفته رسانه‌ها، برای مجروحان جنگ قره‌باغ بحث‌های مذهبی درباره‌ی مسائل اجتماعی راه می‌انداختند. علاوه‌براین مقام‌های آذربایجان داداش‌بیلی را متهم می‌کنند همچون ‌مافیا قتل‌های سفارشی انجام داده تا برای فعالیت گروه خود پول جمع‌آوری کند.

بنا به گزارش‌ها، این نخستین بار نبود که گروه‌هایی متهم می‌شدند که جاسوسی کرده و به عنوان دستان دراز حکومت ایران در جمهوری آذربایجان عمل می‌کرده‌اند. در ۱۸ ژانویه ۲۰۰۷ نیز یک گروه ۱۶ نفره به اتهام‌های مشابه بازداشت شدند. در سال ۲۰۰۵ نیز ۱۲ نفر به اتهام تلاش برای کودتا گرفتار شدند. به‌عقیده‌ی برخی ناظران و گروه‌های طرفدار حقوق بشر، الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان اتهام شرکت در فعالیت‌های تروریستی را به عنوان ابزاری علیه مخالفان سیاسی خود استفاده می‌کند.

محاکمه در پشت درهای بسته

نه اعضای گروه‌های متهم و نه حکومت ایران تاکنون درباره‌ی اتهام‌های وارده به آنها اظهارنظر نکرده‌اند. محاکمه‌ی گروه در پشت درهای بسته انجام شده است. ریاست دادگاه علت غیرعلنی بودن محاکمه را جلوگیری از آسیب‌رسیدن به مناسبات آذربایجان با کشورهای همسایه اعلام کرده و به این ترتیب از انتقاد علنی علیه ایران اجتناب کرده است.

اما چنین پیداست که دولت ایران برای این‌گونه حفظ ظاهرها چندان اهمیتی قائل نیست. «تابناک»، یکی از سایت‌های نزدیک به محافل امنیتی ایران، اخیرا از ابراز همبستگی یک گروه مستقر در جمهوری آذربایجان به نام «جنبش اسلامی شمال ایران» به رهبری علی‌اکرم علیف خبر داده است. این شخص پس از قتل عماد مغنیه، که احتمال داده می‌شود کار سرویس مخفی اسرائیل باشد، به‌صراحت از دولت آذربایجان خواست مناسبات دیپلماتیک خود را با اسرائیل قطع کند و موسسات اسرائیلی را که هنوز در باکو فعال هستند به عنوان اهداف عملیات تروریستی اعلام کرد.

حمایت واشینگتن از دولت آذربایجان – محاصره ایران

بنا به گفته کارشناس سیاسی، ایلغار ممدوف، دولت آذربایجان در مبارزه با تروریسم هدایت شده از سوی ایران، از حمایت قدرتمندانه‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا برخوردار است. در این ارتباط او می‌گوید، معمولا این گونه مسائل - مسائل امنیتی، مبارزه علیه گروه‌های افراط‌گرا و تروریستی – در سطوح بالا میان دولت‌های آذربایجان و آمریکا مورد بحث قرار می‌گیرد. از این‌رو ممکن است که سفر هیدن به باکو همچنین به‌نحوی با اقدام علیه گروه‌های مذهبی در ارتباط باشد. به گفته ممدوف، امکان دارد ایران در حال انجام فعالیت‌های مخفی علیه آذربایجان است و هیدن، رئیس سازمان سیا در این باره صحبت کرده است.

تنش‌ها میان ایران و آذربایجان به‌طور یک‌طرفه و تنها به فعالیت‌های مخفی ایران در آذربایجان خلاصه نمی‌شود. آذربایجان از طریق نزدیکی حساب شده به ایالات متحده‌ی آمریکا و از این طریق مشارکت در محاصره‌ی جمهوری اسلامی، سهم بزرگتری در این کشمکش دارد. به عنوان مثال، رسانه‌های آذربایجان و تحلیل‌گران سیاسی مدت‌هاست که ادعا می‌کنند آذربایجان می‌تواند به عنوان پایگاه در عملیات نظامی احتمالی علیه ایران عمل کند. دولت آمریکا بارها از اظهارنظر درباره چنین احتمالی خودداری کرده است.

دستکم مقام‌های رسمی آذربایجان تاکید کرده‌اند که هیچ نفعی در این امر ندارند که بخشی از عملیات نظامی علیه ایران باشند، کشوری که روابط عمیق فرهنگی و دینی با جمهوری آذربایجان دارد. جهت تاکید بر این امر، روسای جمهوری دو کشور سال گذشته در جریان اجلاس سران کشورهای حاشیه دریای خزر قراردادی را امضا کردند که براساس آن از حضور نظامی هیچ قدرت بیگانه در منطقه حمایت نخواهد شد.

آیا سیا تلاشی برای جلب حمایت آذربایجان به عنوان پایگاه نظامی علیه ایران کرده است؟

اما این تکذیب و انکارها همه‌ی تحلیل‌گران را قانع نمی‌کند. موسی‌بکف (یک تحلیل‌گر سیاسی) منتفی نمی‌داند که ژنرال هیدن از جمله به این خاطر به آذربایجان سفر کرده بود که با ارائه اطلاعات سری جدید، دولت باکو را در ارتباط با عملیات نظامی احتمالی علیه ایران به بازاندیشی وادار سازد.

این شایعات اما از سوی سیاستمداران نزدیک به دولت باکو رد شده است. پس از سفر مایکل هیدن، آیدن میرزازاده، نماینده پارلمان و عضو حزب حاکم «ینی آذربایجان» گفت، او حاضر نیست در این‌گونه شایعه‌پردازی‌ها شرکت کند. این که این خبرها شایعه هستند و یا حقیقت را بیان می‌کنند، اکنون در تهران واکنش‌هایی را برانگیخته‌اند.

ایران از دشمن دشمن‌اش حمایت می‌کند: ارمنستان

ایران بنیادگرا، بدون توجه به این که هم ایران و هم آذربایجان دارای اکثریت جمعیت شیعه هستند، به خاطر مسائل موجود میان دو کشور، به‌طور کاملا پراگماتیک از دشمن آذربایجان، ارمنستان حمایت می‌کند. ایران مایل است حضور آمریکا در حوزه‌ی دریاچه‌ی خزر به حداقل ممکن برسد، به همین دلیل مناسبات خوب آذربایجان با امریکا و اسرائیل را غیرقابل قبول ارزیابی می‌کند و این کشور را متهم می‌کند که می‌خواهد پای ناتو را به منطقه بکشاند.

به همین‌خاطر تعجب‌آور نیست که ایران همکاری نظامی خود با ارمنستان را برخلاف میل اعلام شده‌ی آذربایجان، تعمیق می‌بخشد. اواخر سال ۲۰۰۷ مصطفی محمد نجار، وزیر دفاع ایران در ایروان، پایتخت ارمنستان بود. در جریان این دیدار، ایران و ارمنستان قراردادی را امضا کردند که براساس آن ایران متعهد شده به‌طور کامل تدارکات ارتش ارمنستان را برعهده گیرد. این امر به این معناست که ایران یک سیاست پراگماتیک و کاملا غیرمذهبی دنبال می‌کند.

تاسیسات رادار گاباله و نقش روسیه

همچنین در جریان سفر اخیر محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور ایران به آذربایجان، یک سری اختلاف‌ها مطرح شد که می‌توانند توضیح‌دهنده‌ی رفتار سیاسی ایران باشند. یکی از این اختلاف‌های اساسی که توسط سفیر ایران مطرح شد، تاسیسات رادار گاباله است. این تاسیسات رادار که به عنوان میراث ارتش اتحاد شوروی سابق در آذربایجان باقی مانده است، برای تحت‌نظر گرفتن فعالیت‌های موشکی در خاورنزدیک و شمال آفریقا، از سوی واحدهای کنترل موشکی روسیه مورد استفاده قرار می‌گیرد. اخیر روسیه در چهارچوب مناقشه‌ پیرامون استقرار سپر دفاع موشکی در لهستان و جمهوری چک، به امریکا پیشنهاد کرد که از تاسیسات گاباله به‌طور مشترک استفاده کنند.

در همین ارتباط، سفیر ایران در باکو در مصاحبه‌ای با یکی از خبرنگاران رادیوی آزادی (آزادلیق) در باکو در پاسخ به این سئوال که آیا همکاری میان روسیه و آمریکا در تاسیسات گاباله برای ایران مشکل‌زاست؟ گفت، در واقع این همکاری می‌بایست برای آذربایجان مشکل‌زا باشد. چرا که آمریکا و روسیه کاری می‌کند که گویی آذربایجان یک کشور مستقل نیست. اگر آذربایجان به استقلال خودش توجه دارد، باید درباره‌ی پیامدهای سیاسی چنین کارهایی از سوی آمریکا و روسیه فکر کند. سفیر ایران افزود، تاریخ مناسبات دو کشور، همواره دارای فراز و نشیب بوده است. ما مسئله تاسیسات رادار را با حساسیت تمام زیر نظر داریم، زیر ما خواهان حفظ آرامش در آذربایجان و ایران هستیم. ما معتقدیم که نه دولت آذربایجان و نه ملت آذربایجان اجازه نخواهند داد که به نام امنیت، آنها را فریب دهند.

حمایت از مخالفان خشونت‌گرا

سفیر ایران در باکو با این اظهارات آن‌سوی چهره‌ی ناخوشایند سیاست دولت خود را در شکلی کاملا دیپلوماتیک بیان کرد. اما در چنین مواردی دیپلوماسی فقط به عنوان پوششی برای اقدام‌های با ماهیت نظامی مورد توجه قرار می‌گیرد. دولت ایران سال‌هاست که در کنار حمایت از بنیادگرایان، از دیگر مخالفان خشونت‌گرای آذربایجان را نیز حمایت می‌کند. به عنوان مثال «جوادوف – کلان» که در اوایل اکتبر ۱۹۹۴ برای انجام کودتایی در باکو تلاش کرده بود، سال‌هاست که از داخل ایران بر علیه علیف فعالیت می‌کند و حتی در داخل ایران تشکیلات مسلح خاص خود را دارد. بنا به گزارش مجله‌ی نظامی اتریشی، این گروه از سال ۲۰۰۱ از سوی نظامیان ایران آموزش داده و برای روز مبادا نگهداری می‌شوند.

سیاست ایران در برابر جمهوری آذربایجان قبل از هر چیز متاثر از اختلاف‌های میان ایران و آمریکاست. این سیاست بخشی از سیاست ایران در برابر ایالات متحده‌ی آمریکا و مکمل همان رویکردی است که ایران در افغانستان و عراق دارد. به همین خاطر دور از انتظار نیست که تنش میان ایران و آذربایجان همچنان افزایش یابد.