ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 28.01.2008, 5:30
قتل فاجعه‌بار اسماعیل شمس

اتابک فتح‌اله‌زاده


با کمال تاسف باخبر شدم که جسد اسماعیل شمس در نود سالگی به همراه دخترش در شهر باکو در خانه مسکونی‌اش پیدا شد. پلیس محله صابونچی اعلام کرد کارگری که در خانه اسماعیل شمس به کار مشغول بود به اتهام قتل دستگیر شده است.
اسماعیل شمس عضو حزب توده ایران و سپس یکی از فعالان فرقه دمکرات آذربایجان بود. او در دوره حکومت حزب دمکرات آذربایجان سردبیر و مدیر مسئول روزنامه آذربایجان و یکی از معاونان وزیر فرهنگ بود.

یک سال و نیمی که از فروپاشی فرقه دمکرات آذربایجان می گذشت، اوضاع به گونه‌ای ورق خورد که او به ناگزبر بدون همسر، دختر و پسرش از مرز ترکمنستان به کشور آرمانی خود پناهنده شود. همین مهاجرت اجباری، کانون خانواده‌اش را متلاشی گردد. او سرانجام پس از ۴۵ سال در آستانه فروپاشی شوروی موفق به دیدار پسر و دخترش شد.

اسماعیل شمس به جرم عبور غیر قانونی از مرز به سه سال زندان و کار در اردوگاه محکوم شد. پس از آزادی از اردوگاه چارجو به شهر دوشنبه منتقل گشت و دو سال بعد به سختی از شهر دوشنبه به باکو منتقل شد.

اسماعیل شمس به تدریج به ابعاد فاجعه حکومت فرقه دمکرات آذربایجان که زندگی او و دوستان و مردم آذربایجان را رقم زده بود، پی می‌برد. او به تجربه دریافت که چگونه حکومت شوروی با حزب خود ساخته و بخاطر منافع سیاسی و اقتصادی‌اش ، سرنوشت ملتی را به فلاکت کشاند.

آن بخش از اعضای فرقه دمکرات که خود را وارث و وجدان آگاه مردم آذربایجان می دانستند، در دوران خفقان استالینی بر ترس خود غلبه کردند و با صدای اعتراض‌آمیز علیه سیاست‌های خانمان برانداز انتقاد کردند و بر استقلال اندیشه و عمل خود تاکید ورزیدند. در این حرکت اعترض آمیز اسماعیل شمس نیز جزء کسانی بود که نتوانست وجدان خود را لگد کوب کند. او به همراه دوستان علیه سیاست‌های نادرست و مهره‌های دست نشانده‌ای همچون غلام یحیی‌ها زبان اعتراض گشود.

اما این اعتراضات بر حق او در دوره استالین بی‌جواب نماند. در نتیجه اسماعیل شمس دستگیر و به ده سال زندان و کار در اردوگاه‌های kalima و verkota محکوم شد و به مجمع الجزایر کولاک تبعید گردید.

خوشبختانه، مرگ استالین و بر سر کار آمدن خروشچف، جان او را نجات داد. او در سال ۱۹۵۹ تبرئه و دوباره به شهر باکو بازگشت. در باکو ازدواج مجدد کرد و از این ازدواج صاحب دختری شد. و پس از این سال ها در انستیتوی آثار خطی و دانشکده شرقی به کار تحقیق و تدریس پرداخت.

قتل فاجعه بار شادروان اسماعیل شمس بهانه‌ای شد که یادی از این انسان مبارز و پاک و درستکار داشته باشم و یادش را گرامی بدارم.