ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 08.05.2007, 8:00
شرم‌الشیخ: کدام “شرم”، کدام “شیخ”؟

بابک جاودان‌خرد
سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۶

کنفرانس شرم‌الشیخ با همه‌ی امید‌هایی که برانگیخته بود، بی دستاوردی ملموس برای پایان دادن، یا دست کم، گشودن چشم‌اندازی واقعی برای پایان دادن به تراژدی عراق، پایان یافت. البته، آمریکا و اروپا و دولت عراق می‌گویند که از نتیجه‌ی کنفرانس تا اندازه‌ای رضایت دارند ، و به هرحال کشورهای شرکت کننده تعهداتی را - هرچند به روی کاغذ- در قبال بهبود اوضاع عراق، بویژه درارتباط با مسایل مالی، پذیرفتند، که باید دید چگونه به آن عمل خواهند کرد. اما مهم‌ترین موضوعی که مورد توجه رسانه‌ها و محافل سیاسی- دیپلماتیک حاضر در شرم‌الشیخ قرار داشت، دیدار احتمالی وزرای خارجه جمهوری اسلامی و سوریه با وزیرخارجه‌ی آمریکا (که از شوربختی جمهوری اسلامی، زن است) بود. این دیدارهای دیپلماتیک در چارچوب پیشنهادهای کمیسیون بیکر- همیلتون برای پایان دادن به جنگ عراق بود که دولت بوش علیرغم مخالفت اولیه بتدریج مفاد آن را به اجرا می‌گذارد تا، یا با این دو دولت سرکش خاورمیانه به توافق برسد، یا به مردم خود و جهان بگوید که ما حاضر به گفتگو شدیم و آن‌ها عقب کشیدند- که در مورد دولت سوریه گزینه‌ی نخست به بار نشست و در مورد دولت جمهوری اسلامی"احمدی نژادی"، دومی جارزده شد.

جمهوری اسلامی که معلوم نیست با چه محاسبات و انتظاراتی وزیرخارجه‌ی عقب‌مانده‌اش را به مصر فرستاده بود، در پایان به مردم ایران و جهان عملا نشان داد که چه رژیم ناهمزمان و درعین‌حال خیره سری است و همه‌گان را یک گام دیگر به رسیدن به اتفاق‌نظر کامل (داخلی و خارجی) برای طرد همیشگی خود نزدیک کرد. اکنون دیگر برای همه تقریبا روشن شده که جمهوری اسلامی هدفی جز تشدید مستقیم و غیرمستقیم خشونت‌ها، تروریسم ، آشوب و ناامنی در منطقه و جهان، و حتا در داخل خود ایران ، ندارد.

رفتار شگفت‌انگیز و ابلهانه‌ی متکی در سر میز شام نمایندگان بلندپایه‌ی نزدیک به 60 کشور جهان، نه فقط مایه‌ی مضحکه و اطهارنظرهای تحقیرآمیز مدعوین و رسانه‌های خبری بین‌المللی شد، که (بار دیگر) عرق شرم برپیشانی ما ساکنان سرزمین بی‌لبخند ایران نشاند. جالب و تاسف باراینکه وزیرخارجه‌ی دولتی که خودرا بیشرمانه میراث‌دار و ادامه دهنده‌ی راه دولت ملی مصدق درحفظ منافع ملی جا میزند و بر صندلی دکتر فاطمی شهید نشسته است، از حضور دو زن برآشفت (یا حالی به حالی شد؟!) و در مقابل چشمان بهت‌زده‌ی میهمانان عالیقدر، مجلس "انس" را ترک کرد، و خجالت هم نکشید که در حضور نماینده‌ی نواده‌ی واقعی پیامبر اسلام (اردن‌ هاشمی)، و نماینده‌ی دولت کلیددار کعبه و سرزمین "وحی" (عربستان)، دیگر دم از "رعایت نشدن موازین اسلامی درمجلس شام" نزند!

اما در مورد آن دو زن (ویولونیست سکسی‌پوش و رایس مشکین پوست) موضوع دراماتیک‌تر و تکان دهنده‌تر بود : عدم اعتماد بنفس عمومی حاکم بر مقامات ریز و درشت جمهوری اسلامی در برخورد با مقامات (بویژه زن) خارجی به دلیل بیسوادی، زبان ندانی، بیم از عقبه‌ی متنفذ "مختلف العقیده"، و در این مورد خاص، دیدگاه شدیدا زن‌ستیز آنها. متکی، این مظهر جمهوری اسلامی، که دولت "مهرورز"ش سخت سرگرم سرکوب زنان قهرمان ایران در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی است و برای آن‌ها طرز لباس پوشیدن " تجویز" می‌کند، به هیچ روی برنمی‌تافت که زنی لباس "خونی" برتن و "آلت حرامی" در دست، در جمع میهمانان بدرخشد و بخرامد و بنوازد، و همزمان زنی از سوی دیگر وارد شود که نه تنها هم‌مقام اوست که مهم‌تر، نماینده‌ی قدرتمندترین کشور جهان نیز هست. اینجاست که درجه‌ی حرارت‌ها بالا می‌رود، ضربان قلب -این جایگاه تمنیات سرکوب شده‌ی نفسانی- بی امان اوج می‌گیرد و کف است که عنقریب از دهان‌ها بیرون ریزد!
وزیر بی"زیر" جمهوری اسلامی باید غیراز این‌ها به بازگشت هم اندیشه می‌کرد که حسین " جناغی" نامی منتظر یک حرکت "خطای" اوست تا آتشبار توپخانه‌ی "کیهان"ی‌اش را که فاصله‌ای با وزارت خارجه ندارد، متوجه وی کند، بویژه که در همان روزها دیپلمات بلند پایه‌ی دیگری بنام حسین موسویان که داناتر و هشیارتر از او هم بود، بدلیل "بلبل زبانی" نا بهنگام سرازبند 209 زندان اوین درآورده بود. بنابراین می‌بینیم که متکی طبق "موازین" جمهوری اسلامی و نیز احساسات درونی و اعتقادی خود عمل کرد و درآن لحظه به واکنش‌های منفی جهانی و داخلی و "فرصت از دست رفته" نمی اندیشید- و اصولا بهایی هم به آن نمی‌داد و نمی‌دهد.

اما ظاهرا خبر این "دسته گل" وزیر به "شیخنا" خاتمی رسید، که در واتیکان به سرمی‌برد و داشت به پاپ "نصیحت" می‌کرد که گفتگوی ادیان خوب است و آزادی چنان است و عدالت چنین، و دنیا نیازمند هر دوی این مقوله‌هاست و اسلام هر دو را به "حد اکمل" دارد (چنانکه در داخل ایران، جمهوری اسلامی مورد تایید او درحال "جاری کردن" آن‌ها در مورد زنان، معلمان، کارگران و دانشجویان و... است!) و... اینجا بود که "شیخ" از افتضاحی که وزیر خارجه‌ی اسلامی در "شرم‌الشیخ"به بار آورده بود "شرم" کرد و کنفرانس مطبوعاتی برنامه‌ریزی شده‌ی خودرا از بیم پرسش‌های سوزناک و توام با ریشخند خبرنگاران لغو کرد و به شرم الشیخ "عینیت کلامی" بخشید!

باری، کنفرانس شرم الشیخ برای دیگران هرچه داشت برای حکومت اسلامی در ایران جز شرم و بدنامی و ریشخند چیزی به ارمغان نیاورد و اگر روزنه‌ی امیدی هم به روی مذاکره‌ی ایران و آمریکا گشوده بود، با اظهارات و رفتار نابسود نماینده‌ی جمهوری اسلامی، روابط دو کشور همچنان درمحاق ماند- تاکی صبح دولت آن دوباره بدمد.


لاریسا آبرامووا، ویولونیست اوکرائینی، به هنگام نواختن در ضیافت وزیران خارجه شرکت کننده در اجلاس شرم الشیخ
http://cnews.canoe.ca/CNEWS/World/2007/05/04/4154568-ap.html