ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 05.02.2007, 10:30
سخنان اخیر هیلاری کلینتون

مهدی جلالی
دوشنبه ١٦ بهمن ١٣٨٥

آیا سخنان اخیر هیلاری کلینتون سناتور دموکرات و نامزد ریاست جمهوری سال آینده در مورد ایران، و همچنین گواهی جیمز بیکر در مقابل سنا، با سخنان پیشین شان در تضاد است؟
خانم کلینتون در جمع لابی‌گران دست راستی اسرائیل خواهان سیاستی سختگیرانه، واحد و روشن در مورد ایران شده‌است. این درحالی است که وی عمیق ترین اختلافات خود با رئیس جمهور را بر سر عراق، پیش از این به سطح افکار عمومی رسانده است. در همین حال گروه مطالعاتی عراق که پیش از این مذاکره با ایران را توصیه می‌کرد، این بار بر ضرورت انزوای ایران و جداکردن سوریه از این کشور تاکید می‌کند.
البته ساده‌ترین پاسخی که می‌توان فقط به بخش اول پرسش فوق داد، سخن راندن از روابط تاریخی دموکرات‌ها با اسرائیل است. فرض بر این است که اسرائیل دشمن بالفطره‌ی ماست؛ دموکرات‌ها به اسرائیل نزدیک هستند؛ پس دموکرات‌ها به ایران سخت خواهند گرفت. این تحلیل ما را با آقای احمدی‌نژاد در مورد این که اسرائیل مسبب فتنه است موافق می‌کند. اما احتمالا در استراتژی و مصلحت اندیشی برای حل مشکل اختلاف خواهیم داشت.
تحلیل دیگر این است که بحث امنیت جهانی و این که ایران در کانون این نگرانی‌هاست را پیش کشیم. در حالی که دولت‌های غربی با مشکلات امنیتی جدیدی در فرایند جهانی شدن روبرو شده‌اند، ایران بسیاری از این نگرانی‌ها را بخود جلب کرده‌است.

ایران در کانون نگرانی‌های امنیتی
از دید غرب ایران صرف نظر از سیستم حکومتی خود با بسیاری از مسایل امنیت جهانی درگیر و بهمین جهت باعث بی‌ثباتی است. حجم بزرگی از ترافیک قاچاق مواد مخدر، قاچاق سکس، احتمالا اعضای بدن و مهاجرت غیرقانونی از ایران می‌گذرد که این کشورها به آن حساس هستند.
شبکه های متحرک جهانی بویژه شبکه‌های شناخته شده در غرب به عنوان تروریست، در ایران امکان فعالیت دارند. امنیت اینترنت چه درون ایران و چه برای کشورهایی که با ایران در ارتباط اند غیر قابل اعتماد است. امنیت روابط اقتصادی با ایران درهمه‌ی زیر مجموعه‌هایش اعم از سرمایه‌گذاری و داد و ستد بین المللی در پایین سطح ممکن است. میزان پول‌شویی و جابجایی‌های فرامرزی و غیرقانونی دلار و یورو در ایران غیر قابل کنترل است. بطور کلی بسیاری از رژیم های حقوقی بین المللی در مورد ایران ضمانت اجرایی ندارند. اخیرا خود دولت ایران امنیت تعهدهای اقتصادی بین المللی خود با کشور همسایه را نقض می‌کند؛ بر سر عدم محاسبه‌ از میزان مصرف داخلی گاز، ایران قرارداد صدور گاز خود به ترکیه را زیر پا می‌گذارد.
افزون بر موارد فوق اما بسیاری از کشورهای دنیا نظام سیاسی و دولت رادیکال ایران را مسبب مستقیم نگرانی‌های امنیت جهانی و بی‌ثباتی در منطقه می‌دانند. غرب به امنیت حمل و نقل انرژی در خلیج فارس به عنوان یکی از حیاتی ترین منافع خود نگاه می‌کند. این نگرانی کاملا می‌تواند بدون هیچ هزینه‌ای به نفع صادرکننده‌ی نفت هم تمام شود. بنا به این ضرورت آمریکا همراه چند کشور اروپایی، استرالیا و بحرین برای امنیت حمل و نقل اقتصادی در خلیج فارس در آخرین روز ماه اکتبر مانور امنیتی برگذار می‌کند. در حالی که در این مانور یک گلوله شلیک نمی‌شود و اصولا یک مانور نظامی نمی‌باشد، ایران همزمان در یک رزمایش با شکوه به آنها دندان نشان داده و موشک های برد متوسط و چند منظوره‌ی خود را آزمایش می‌کند! خانم رایس در واکنش می‌گوید نگفتم ما باید از ایران نگران باشیم؟
در نوبت دیگری سردار رحیم صفوی فرمانده نیروی نظامی ای که اکنون توجهات دنیا را به خاطر فعالیت‌های گسترده‌ی منطقه‌ای خود جلب کرده در سخنان خود به صراحت امنیت خلیج فارس را قربانی می‌کند تا در صورت لزوم از خلیج فارس جهنمی برای آمریکاییان متجاوز بسازد. گمان نمی‌کنم نه کشورهای عربی و صادر کننده نفت و نه هیچ کدام از کشورهایی که زندگی روزمره‌ی مردم‌شان به این انرژی وابسته است، چنین شجاعتی را تحسین کنند.
یکی دیگر از پدیده‌های جدید امنیت در دوره‌ی جهانی شدن رشد چشمگیر گروه‌های شبه نظامی و چریکی است. این شبه نظامیان نیز در چارچوب هیچ رژیم حقوق بین المللی نمی‌گنجند؛ قابلیت جابجایی سریع و فرامرزی داشته و به صورت شبکه ای و غیر قابل کنترل دولت‌ها، مجهز می‌شوند. بنا به ادعای غرب دولت ایران نقش بزرگی در تجهیز، آموزش و پشتیبانی این شبه نظامیان دارد. سپاه قدس امروز در جهان غرب به عنوان یک نیروی تعلیم یافته فرامرزی و دارای فناوری انفجاری پیشرفته شناخته شده است. ایران بزرگترین نیروی شبه نظامی جهان (بسیج) را در اختیار دارد. ایران تنها کشوری در جهان است که رسما از عملیات استشهادی حمایت می‌کند.
این کشور بعلاوه عمیقا علاقه مند است به غنی‌سازی اورانیوم با هر هزینه‌ای ادامه دهد. بعد از کشف مراکز نظامی فعالیت های اتمی ایران که برای سالیان درازی از دید آژانس مخفی مانده بود، نگرانی‌های امنیتی در مورد ایران دو چندان شد. مسئله‌ی هسته‌ای ایران به این ترتیب در صدر دیگر نگرانی‌های امنیتی قرار گرفت. فاصله‌ی ایران تا دسترسی به سلاح هسته‌ای، هر چند طبق تخمین‌های معتبر، قاعدتا باید مسئله‌ی هسته‌ای این کشور را در رتبه‌های بعدی نگرانی‌های جهانی قرار دهد، ولی در حقیقت تنها موضوعی است که جامعه‌ی بین المللی می‌تواند ایران را توسط شورای امنیت در مقابل آن پاسخ‌گو کند.

امنیت برای آمریکا
در آمریکا هرچند اختلافات میان دو حزب نقش بزرگی در سیاست خارجی بازی می‌کند اما در مورد مسایل امنیت ملی خود به طور تاریخی بسیار حساس‌اند و فراتر از گرایش حزبی خود می‌ایستند. اینک ایران در صدر نگرانی‌های آمریکا در اسناد رسمی امنیتی این کشوراست.
به عبارت دیگر اختلاف خانم کلینتون و یا گروه مطالعاتی عراق با رئیس جمهور در مورد مسایل امنیت ملی آمریکا نیست، بلکه آنان به مدیریت تکروانه‌ی آقای بوش و نگاه ایدئولوژیک وی به موضوع امنیت اعتراض دارند.
از سوی دیگر سیاست‌مداران در این کشور هنگامی که یک سرباز سخن می‌گوید بحث خود را کنار می‌گذارند تا به او گوش دهند. فرمانده‌ی دوم نیروهای آمریکا در عراق می‌گوید سلاح‌های شورشیان سلاح‌های پیشرفته ای‌است که در ایران تولید شده‌است. وی اضافه می‌کند به این ترتیب سرباز آمریکایی توسط سلاح ایرانی کشته می‌شود. در چنین مرحله‌ای عملا این کشور خود را در معرض تهدید مستقیم می‌یابد و سیاست‌مداران نمی‌توانند سخنی بگویند که به مصلحت اندیشی سیاسی در مقابل امنیت شهروندان خود متهم شوند.
بجز مسئله‌ی عراق و لبنان گمان نمی‌کنم ایران در موارد دیگر تهدید عاجل برای آمریکا محسوب شود. به نظر می‌آید تخمین‌ها در توان هسته‌ای ایران با زمان بندی موجود در مسیر تحریم‌های شورای امنیت به نفع آمریکا پیش می‌رود. اکنون که این کشور با یک دیپلماسی فعال دو ساله، بر خلاف موضوع عراق، نسبت به ایران یک اجماع جهانی به دست آورده، بعید به نظر می‌رسد آن را وانهد. در این مرحله هر گونه حرکت یک جانبه‌ی نظامی با تمام ریسک‌های مترتب بر آن، قمار بسیار بزرگی خواهد بود. لیکن فعالیت‌های ایران در عراق می‌تواند تمام صحنه را ناگهان تغییر دهد.
اما در لبنان وضع بگونه‌ی دیگری است. صحنه‌ی لبنان تا چندی پیشتر می‌توانست شاهد قدرت‌نمایی ایران باشد. حزب اله، به گفته‌ی خود پیروز از جنگ با اسرائیل، مردم را فرا می‌خواند تا به خیابان‌ها آمده و سرنگونی دولت سینیوره را طلب کنند. در این جا قدرت نمایی شیعه به اوج خود می‌رسد. لبنان جایی است که ایران می‌تواند فرادستی خود را در آن جا به نمایش بگذارد. لحظات حساسی برای ثبات منطقه و امنیت اسرائیل رقم می‌خورد. همزمان گروه بیکر-همیلتون از مذاکره با ایران سخن می‌گوید.
اما دولت لبنان سقوط نمی‌کند و تظاهرات حزب‌اله رفته رفته مستهلک می‌شود. بنابراین ایران دیگر دست بالا را ندارد و صحنه‌ی بازی عوض شده است. چندی بعد در بیروت بین نوجوانان و جوانان سنی و شیعه درگیری شدیدی با تلفات جانی روی می‌دهد. افکار عمومی حزب‌اله را مسبب اختلاف بین شیعه و سنی می‌شمارد. حزب‌اله که دولت سینیوره را دست نشانده‌ی آمریکا می‌خواند، توسط روحانیون عالی و مستقل شیعه در لبنان به جهت وابستگی به ایران سرزنش می‌شود.

امنیت برای اعراب
برخلاف تصور مقامات ایران، غنی‌سازی اورانیوم، حمایت از حماس و حزب اله و نیز تٱثیر گذاری در عراق بیش از آن که تهدید امنیتی برای آمریکا و یا اسرائیل محسوب شود برای کشورهای عرب منطقه هشدار دهنده است.
مسئله‌ی هسته‌ای صرف نظر از این که موازنه‌ی امنیتی منطقه را دگرگون کرده و بسیاری از دولت‌های عرب را تشویق به برخورداری از سلاح هسته‌ای خواهد کرد، امنیت بهداشتی در منطقه را مورد تهدید قرار خواهد داد. این کشورها با توجه به حادثه‌ی چرنوبیل از تکنولوژی روسی مطمئن نیستند؛ بعلاوه ایران بسیاری از قطعات خود را از بازار سیاه خریداری کرده و ضمانت بهداشتی‌ و امنیتی برای آن ها درکار نیست. کشورهای عربی بارها رسما نگرانی خود را از این بابت به اطلاع ایران رسانیده‌اند.
کشورهای عرب و سنی مذهب فرادستی ایران را در عراق به عنوان یک تهدید امنیتی می‌بینند. عربستان با توجه به شمار قابل توجهی از شیعیان در مناطق نفت خیز خود اعلام کرده‌است که در صورت افزایش بحران به صورت رسمی از اقلیت سنی در عراق حمایت خواهد کرد. این تهدید در میان افکار عمومی دنیای عرب با اعدام صدام و احتمال نفوذ شیعه‌ی مورد حمایت ایران در آن گسترش غیرقابل تصوری یافت.
نظام جمهوری اسلامی که تا آنروز توانسته بود بخش بزرگی از افکار عمومی را درخیابان‌های کشورهای عربی توسط ادبیات ضد اسرائیلی و ضد غربی آقای احمدی‌ نژاد به خود جلب کند، نتوانست در مقابل ناسیونالیزم عربی مقاومت کند. ابزارهای عصر جهانی شدن مانند سایت “youtube” این امکان را در اختیار مردم عرب گذاشت تا هرموقع مایل‌اند قدرت نمایی شیعه‌ی رادیکال را در هنگامه‌ی اعدام صدام حسین بارها تماشا کنند. کشورهای عربی -حتا حماس که به تازگی از ایران وعده‌ی مالی دریافت کرده بود- تصویر صدام حسین را در لباس نظامی هنگام جنگ با ایران، بر روی بیلبردهای خیابان‌های خود آویختند.
دولت‌های عرب که علیرغم سیاست‌های‌شان، با خطر رادیکالیسم در میان مردم و همنوایی با ایران مواجه بودند از این حادثه استفاده کردند تا دوباره افکار عمومی را به خود جلب کنند. آنان دریک حرکت بی‌سابقه کنار آمریکا قرار گرفتند و به ایران برای دخالت در عراق هشدار دادند.
به وضوح روشن است که در این مقطع زمانی اعراب ایران را خطر امنیت ملی خود می‌دانند و در عین حال از اسرائیل احساس خطر نمی‌کنند. آن‌ها هشیارند تا از نفوذ بی‌ثبات کننده‌ی شیعه توسط ایران جلوگیری کنند. استفاده از ابزار شیعه‌گری قدرت نرم ایران را در سطح منطقه و جهان بسیار ضعیف کرده‌است. ما ایرانیان که برای تعاملات منطقه‌ای از جمله تصمیم‌گیری‌های اوپک نیازمند روابط با اعراب بوده و هستیم، عملا برای سال‌ها اعراب را از خطر شیعه‌ی اتمی ترسانده‌ایم. اگر اتم هم مورد مصالحه قرار گیرد، باری خطر طغیان شیعه برای اعراب ماندگار خواهد بود.
اسرائیل در آرایش امنیتی جدید اتفاقا عقب‌تر می‌ایستد. این کشور به اندازه‌ی اعراب مشکل امنیتی عاجلی با ایران ندارد مگر تضمین این که ایران اتمی نشود. موضوع سنی و شیعه اگرچه برای اعراب حیاتی است اما به طور مستقیم امنیت ملی اسرائیل را نشانه نمی‌گیرد. بخاطر داشته باشیم حزب‌اله در دید اسرائیل یک گروه تروریستی و در دید اعراب یک گروه شیعه است. دولت‌های عرب می‌دانند که پیش از اسرائیل، آن‌ها خود قربانی رشد شیعه‌ جهادی، شبه نظامی‌گری و رادیکالیزم در خیابان‌های خود خواهند بود.
برخلاف نظری که در واشنگتن معتقد است ادبیات آقای احمدی نژاد منشٱ اثر نیست، این ادبیات در کنار همخوانی‌های عملیاتی سپاه بهترین بهانه را به همه‌ی کشورها داده است تا در مقابل ایران و درکنار هم قرار بگیرند. شاید خیلی عجیب نباشد که ترس از ایران انگیزه‌ای برای حرکت بسوی صلح خاورمیانه محسوب شود.
ما مردمان کشوری هستیم که امروز دنیا را وحشت‌زده کرده، حال آن که هیچ کشوری در منطقه قابلیت‌های استراتژیک و قدرت نرم ایران را در برقراری امنیت و ثبات پایدار در خاورمیانه ندارد؛ نه اسرائیل، نه عربستان و نه مصر.
در این صورت کاندیدهای ریاست جمهوری آمریکا احتمالا بیشتر مشتاق بودند نظر ایرانیان را جلب کنند و در میان ایرانیان سخن بگویند تا اسرائیلی که نمی‌تواند امنیت خود را حفظ کند.