جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 16.11.2021, 20:37

از توطئه برکناری منتظری تا “نصب” رهبری سوم


م. روغنی

آیت‌الله منتظری از نادر فقهایی بود که چه در زمان خمینی و چه در دوره خامنه‌ای از سلب آزادی‌ها و سرکوب گروه‌های مخالف و منتقد نظام انتقاد می‌کرد و در این راه عطای رهبری دوم را به لغایش بخشید و سرانجام در زمان ولایت خامنه‌ای پس از سخنرانی سال ۱۳۷۶علیه روَیکردهای رهبر مطلقه مورد حمله اراذل و اوباش و لباس شخصی‌ها و غارت و تخریب دفترش قرار گرفت و پنج سال در حبس خانگی بسر برد. به روایت موسوی اردبیلی در آنروز مهاجمین قصد داشتند آیت‌الله را به قتل رسانند اما وی با تماس با تهران از این ترور جلوگیری کرده بود.[۱]

آیت‌الله منتظری با وجودی که از مدافعین سرسخت نظریه ولایت فقیه بود و در ورد این نهاد به قانون اساسی جمهوری اسلامی و تصویب آن نقش مهمی ایفا کرد پس از مواجهه با نتایج فاجعه بار تجربه نظام ولایی در سال‌های پایان زندگیش به گونه‌ای به گفتمان جدایی دین از دولت نزدیک شد: “.. فقیه اگر تنها تخصص فقهی دارد از دیدگاه عقل و شرع هیچ گاه مجاز نیست در مسائل پیچیده سیاسی، اقتصادی و بین الملی صاحب تصمیم باشد.”[۲] افزون برین وی ” ولی مطلقه فقیه” را از مصادیق بارز شرک می‌سنجید که “حتی پیامبر اکرم نیز از حق ولایت مطلقه برخوردار نبوده است.”[۳] وی مخالف نظریه ” نصب” ولی فقیه بود و به انتخاب ” ولی” باور داشت که از آرای مردم مشروعیت می‌گرفت و اختیاراتش با نظر انان تغییر می‌یافت.[۴]

خمینی علاقه خاصی نسبت به آیت‌الله منتظری این شاگرد مجتحد‌اش داشت و به گفته بنی صدر، در زمان اقامت در پاریس در نظر داشت در مرجعیت جانشین وی گردد[۵]. وی همچنین در ملاقات با دامادش “هادی‌هاشمی” درسال ۶۷ از وی خواسته بود ” در بیت آیت‌الله منتظری حضور داشته باشد و نگذارد که مخالفان بر علیه ایت‌الله منتظری کاری کنند.”[۶] پس از پیروزی انقلاب، خمینی بسیاری از اختیاراتش از جمله انتخاب قضات دادگاه‌ها را به وی واگذار کرده بود.

در سال ۱۳۶۴ مجلس خبرگان با توجه به بیماری خمینی، آیت‌الله منتظری را به عنوان قایم مقام رهبری برگزید. و از همان زمان توطئه‌ها برای برکناریش آغاز شد.

گروه اول شامل انجمن حجتیه و مصباح یزدی بود، که آیت‌الله را التقاطی می‌سنجید و وی را برای دست و پا کردن مقام و منزلتی در جمهوری دینی مزاحم می‌سنجید.[۷]

به باور احمد منتظری، احمد خمینی نیز می‌کوشید با تخریب پدرش وی را حدف و رهبر انقلاب شود. استناد وی نامه‌ای است که در سال ۵۷ به آیت‌الله منتظری نوشته و گفته بود ” اصلا وقتی امام زنده است شما چرا دفتر تشکیل می‌دهید؟ اصلا شما دفتر می‌خواهید چکار؟ و در نامه سال ۵۹ نوشته بود: “به زور نمی‌شود رهبر و مرجع (تقلید) شد” [۸] وی همچنین در تلاش بوده بر دفتر و شخص وی مسلط شود و آیت‌الله در واکنش به وی گفته بود: “من ولایت فقیه را قبول دارم نه ولایت بر فقیه را”[۹]

شخص دیگری که در بر انگیختن خمینی علیه آیت‌الله شرکت داشت ری‌شهری وزیر اطلاعات دولت موسوی بود که از سوی خمینی به این سمت منصوب شده بود. وی در سال ۶۵، مهدی‌ هاشمی برادر داماد آیت‌الله را به جرم داشتن خانه تیمی دستگیر و به چندین فقره قتل متهم ساخت که برخی از آنها بدست نیروهای سپاه انجام شده بود.

مهدی هاشمی همچنین مسئول “موسسه نهضت‌های آزادی بخش” زیر نظر آیت‌الله منتظری بود که دستگیری و اعدامش به دنبال مذاکرات کارگزاران ایرانی با هیآت آمریکایی شامل مک فارلین به منظور دریافت اسلحه از اسرائیل ( با موافقت خمینی) صورت گرفت که ایران در جنگ با عراق به شدت نیاز داشت. آمریکایی‌ها در ازاء صدور اسلحه به ایران، از مقامات این کشور می‌خواستند علاوه بر کمک به آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان صدور انقلاب ( به گفته آنان ترورویسم) به خارج را متوقف سازند.

آیت‌الله منتظری مخالف محاکمه عادلانه مهدی‌هاشمی نبود اما با سیاسی شدگی‌اش مخالفت می‌ورزید. به باور وی مهدی‌هاشمی را چوبی کرده بودند که به کف پای آیت‌الله بکوبند[۱۰]

در باره انگیزه ری‌شهری از توطئه چینی علیه آیت‌الله روایت‌های گوناگونی بیان شده است. از جمله گفته شده که وی در نظر داشت آیت‌الله مشکینی پدر زنش را به مقام رهبری برساند. اما وی با رد این موضوع در مصاحبه‌اش ضمن تشکر از خامنه‌ای که از اقدامتش پشتیبانی می‌کرده گفته: ” شاید همان موقع هم در ذهن بنده این موضوع وجود داشت که آیت‌الله خامنه‌ای بعد از امام به رهبری برسند. اما نکته مهم در آن روزها این بود که اول کسی که توانایی و شایستگی رهبری ندارد کنار برود.”[۱۱] لازم به تذکر است که از ابتدای رهبر شدگی خامنه‌ای تاکنون، دو تن از معاونان ری شهری (محمدی گلپایگانی و حجازی) زمام امور دفتر خامنه‌ای را در دست داشته‌اند.[۱۲]

به باور محمود دردکشان، از نخستین فرماندهان سپاه، رفسنجانی نیز با رهبری آیت‌الله و هم زمان با تخریب وی مخالف بود؛ ” مطلوبترین وضعیت برای‌هاشمی این بود که آقای منتظری پشتوانه علمی قدرت مداری‌هاشمی باشد.”[۱۳]

پس از دوسال توطئه چینی گروه‌های گوناگون علیه ایت الله، انتقاد شدید از اعدام‌های سال ۶۷، خمینی را برآن داشت که در فروردین سال ۶۸، طی نامه شدید الحنی آیت‌الله منتظری را به استعفا وادارد. با انتشار استعفاء نامه وی اقدامات حدف کامل وی از حوزه عمومی آغاز و از جمله عکس‌ها و حتی رساله‌اش جمع اوری شد.

البته علی مطهری نماینده پیشین مجلس دو نامه خمینی به آیت‌الله را جعلی و “اساسا با نوع ادبیات- به گفته او”[۱۴] بی‌شباهت می‌سنجد. احمد منتظری نیز باور دارد که نامه‌ها مزبور دست خط خمینی نبوده است.[۱۵] البته امکان جعلی بودن نامه‌ها با توجه به دشمنی احمد خمینی نسبت به ایت‌الله امکان پذیر است، اما باید در نظر داشت که خمینی دفاع از نظام را ” اوجب واجبات ” می‌دانست و در این راه از انجام هر جنایتی از جمله کشتار دهه ۶۰ کوتاهی نکرد بنابری از قربانی کردن” پاره تنش” نیز ابایی نداشت.

در همین حال به گفته احمد منتظری، یک ماه و نیم پیش از استعفای آیت‌الله منتظری، «در ۲۲ بهمن سال ۶۷ که جشن‌هایی در سفارتخانه‌های ایران در کشورهای خارجی برگزار می‌شد، برخی از مقام‌های کشورهای خارجی خبر داشتند که قرار است آیت‌الله منتظری برکنار شود”.[۱۶]

”نصب” ولایت خامنه‌ای

در فردای مرگ خمینی مجلس خبرگان رهبری به ریاست رفسنجانی تشکیل و پس از پذیرش استعفای آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری، با کارگردانی ماهرانه رفسنجانی حجت الاسلام خامنه‌ای به عنوان ولی فقیه دوم به تصویب رسید. این در حالی بود که وی از درجه مرجعیت برخوردار نبود و حتی در این جلسه طی گفتاری اظهار داشت که باید خون گریست بر جامعه اسلامی که حتی احتمال [رهبر شدن] کسی مثل بنده در آن مطرح بشود !

رفسنجانی در این جلسه از جمله نامه‌ای از خمینی را خواند که در آن شرط مرجعیت برای انتخاب رهبر آینده رد شده بود که از سوی بنی صدر جعلی نامیده شد: ” من نامه را بعدها به یک متخصص خط ‌شناسی دادم و به من گفت این نامه خط یک فرد ۹۰ساله نیست و به فردی با سن ۵۰ سال تعلق دارد.”[۱۷]

به باور بنی‌صدر “به احمد خمینی قول داده شده بود که با ادامه تحصیلات حوزوی او را به عنوان رهبر آینده منصوب کنند که با قتل او مهم‌ ترین ضلع این مثلث حذف شد.”[۱۸] شاید به علت همین قول و قرار‌ها بود که رفسنجانی “نصب” خامنه‌ای را موقتی خواند

“سردار مشفق (از فرماندهان سپاه) که بزرگان نظام را «درس بصیرت» می‌داد، شهادت داده حسن‌ خمینی در زمان حیات پدر به دیدار خامنه‌ای رفته و گفته «امانت رهبری را به اهل آن برگردانید».”[۱۹]

رفسنجانی، ضلع دیگر مثلث نیز در سال ۹۵ و در حالی که همواره از رهبری خامنه‌ای دفاع کرده بود با توجه به اختلافاتش با این رفیق ۵۰ ساله، به طور مشکوک در استخر شنا درگذشت. خامنه‌ای در نماز میت رفسنجانی که به امامت وی برگزار شد برخلاف رویه معمول که در مورد دیگر نزدیکانش عبارت ” خدایا ما جز خوبی از او ندیدیم” را بکار برده بود، از خداوند خواست که از سر تقصیراتش بگذرد و نه بار عبارت ” از او بگذر” را تکرار نمود !

”نصب” رهبر سوم

با بالا رفتن سن خامنه‌ای مسئله جانشینی وی هر از گاهی به موضوع روز تبدیل می‌گردد. تاکنون نام‌های گوناگونی در حد حدس و گمان برای نامزدی رهبر سوم مطرح شده است. شاهرودی، حسن خمینی، روحانی، صادق لاریجانی، رئیسی و مجتبی خامنه‌ای افراد شناخته شده‌ای هستند که گمانه زنی‌ها را برانگیخته‌اند. با مطرح شدن نام‌های بالا جنگ قدرت میان برخی از آنان برای خارج کردن رقبا از صحنه رقابت بالا گرفت و خامنه‌ای نیز تا حدودی در این جنگ دخالت کرد.

هاشم شاهرودی از دنیا رفت اما پرونده فساد در خانواده وی در جریان بوده است.

رفسنجانی در زمان حیات کوشید حسن خمینی را برای جانشینی وارد مجلس خبرگان سازد که با ناکامی روبرو شد و خامنه‌ای نیز با نامزدی‌اش برای انتخابات ریاست جمهیوری سیزدهم مخالفت کرد. بنابرین بختی در این رقابت نخواهد داشت.

برادر حسن روحانی بجرم فساد به زندان افتاد و نامش را خدشه دار ساخت. کارکردهای وی در دوران ریاست جمهوری، بدبینی خامنه‌ای نسبت به گرایش‌های غرب گرایانه‌اش و تخریب اصولگرایان نام این سیاست مدار را از فهرست نامزدهای رهبری پاک کرده است.

ریاست رییسی به قوه قضاییه و اتهام فساد به اکبر طبری دست راست صادق لاریجانی، شایعه جاسوسی دخترش، کشمکش‌های لفظی‌اش با محمد یزدی رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مخالفت آشکارش با شورای نگهبان پس از رد صلاحیت برادرش و استعفا از این شورا بخت وی را نیز بسیار کم رنگ ساخته است.

در حال حاضر دو نامزد شناخته شده در فهرست این مسابقه باقی مانده‌اند که گمانه زنی‌های بسیاری را در دنیای مجازی برانگیخته است

۱- ابراهیم رییسی

حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ رییسی را متهم ساخت که در ۴۰ سال گذشته جز اعدام و زندان کاری انجام نداده است. این گزاره واقعیت بخش مهمی از کارکرد این نامزد احتمالی رهبری در جمهوری ولایی را بیان می‌کند. ترفندهای گوناگونی که برای انتصاب وی به ریاست جمهوری بکار رفت، نشان گر هم فکری و هم راهی رییسی با خامنه‌ای در شیوه اداره کشور است. در این مورد می‌توان از تخلفات حقوقی در تآیید صلاحیت وی در حالی که سه نفر از اعضای شورای نگهبان پیش ازین از سوی ابراهیم رییسی به مجلس معرفی شده بودند و حفظ منصب ریاست قوه قضاییه همزمان با اعلان نامزدی در انتخابات، دخالت سازمان اطلاعت سپاه برای جلوگیری از تبلیغات رسانه‌ای علیه وی از جمله مشارکت در هیات مرگ، رد صلاحیت رقبای جدی رییسی، کناره گیری نامزدهای پوششی از انتخابات،اشاره کرد.

این جنایتکار از جمله در مورد مسایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و روابط بین الملل شباهت‌ها و هم فکری‌های بسیاری نیز با خامنه دارد:

- رییسی همچون خامنه ای[۲۰] از اجرای حدود یعنی بریدن دست و پا و غیره دفاع می‌کند. طرفدار تفکیک جنسیتی است. در مورد تبعیض علیه زنان هر دو هم فکر‌اند و در غرب ستیزی و نگاه به شرق با ولی مطلقه فقیه همراه است.

- پشتیبانی‌های بالا و خصوصیات مشترک رییسی با خامنه‌ای گمانه زنی در مورد رهبری وی پس از مرگ رهبر کنونی را تقویت کرده است به ویژه آنکه علاوه بر تجربه اجرایی در بخش‌های مختلف قوه قضاییه، نهادهای اقتصادی همچون تولیت آستان قدس رضوی، نمایندگی مجلس خبرگان، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، شورای پول و اعتبار و شورای عالی فضای مجازی عضویت داشته است.

هرچند رییسی نامزد باب طبع خامنه است، اما بواسطه گذشته جنایی، عدم صلاحیت فقهی، ضعف شدید در سخنوری و محبوبیت اجتماعی (کاریزما)، تحریم‌های حقوق بشری و دلهره وی از شرکت در مجامع بین الملی بخت وی را در بدست گرفتن رهبری نظام با چالش جدی روبرو ساخته است.

۲- مجتبی خامنه‌ای

نام و جایگاه مجتبی خامنه‌ای در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ بر سر زبان‌ها افتاد. کروبی یکی از نامزدهای انتخاباتی پس از آنکه با مهندسی انتخاباتی از دور دوم کنار گذاشته شد، خشم گینانه طی نامه‌ای به خامنه‌ای از نقش پسرش در دخالت در انتخابات و پشتیبانی از احمدی نژاد اعتراض کرد و از کلیه سمت‌هایی که خامنه‌ای بوی داده بود استعفا نمود. علی خامنه‌ای به این نامه پاسخ نداد اما در کودتای انتخاباتی ۸۸ وی را تنبیه کرد و شمار آرا کروبی حتی کمتر از شمار اراء باطله اعلان گردید.

مجتبی حضور ناروشنی در افکار عموی دارد. تا کنون در حوزه عمومی دیده نشده است. بطور رسمی هیچگونه سمتی نداشته اما جسته و گریخته از اختیارات و سیع و نفوذ گسترده‌اش در نهادهای امنیتی و نظامی سخن به میان آمده است. محمد گلپایگانی رییس دفتر خامنه‌ای فاش کرده که هم اکنون رهبری بخشی از مسئولیت‌های خودش را به مجتبی محول کرده است. واگذاری اختیارات به مجتبی با واگذاری بخشی از اختیارات خمینی به آیت‌الله منتظری شبیه است که می‌تواند به عنوان تآیید صلاحیت رهبری آینده مجتبی از سوی خامنه‌ای به شمار آید.

مجتبی خامنه‌ای با دختر حداد عادل ازدواج کرد و بنا بر اطلاعت فاش شده ویکی لیکس، بخاطر اشکالات نازایی همسرش با مادر همسر و شمار زیادی همراه و محافظ برای معالجه به مدت دوماه به لندن رفت و بیمارستانی اجاره کرد که اجاره آن به یک میلون پاند می‌رسید. البته حداد عادل این اطلاعات را تکذیب کرده است.

تاکنون اطلاعات زیادی در باره نفوذ مجتبی در سازمان اطلاعات سپاه، سرکوب چیزش علیه کودتای انتخاباتی سال ۸۸ ، نفوذ در صدا و سیما و حتی محاکمات زندانیان سیاسی انتشار یافته است. بی تردید گرایش‌های اقتدارگرایانه مجتبی اگر بیشتر از خامنه‌ای نباشد کمتر از وی نیست.

چندی پیش پوستری از خامنه‌ای و مجتبی در سطح شهر تهران به در و دیوار نصب شد که نشان دهنده اشتیاق هوادارن وی در جهت تححق رهبری اوست.

نصب رهبری آینده در سه پرده

۱- از «ولایت‌فقیه اصلح» به «ولایت موروثی فقیه»[۲۱] حالتی است که خامنه‌ای ترجیح دهد رهبری را موروثی کند و پی آمدهایش از جمله تشابه آن با نظام پادشاهی را به جان خرد. هرچه باشد در مورد رهبری خودش «ولایت مجتهد اصلح» به «ولایت‌فقیه غیرمجتهد” تنزل یافت و آب از آب تکان نخورد. در این پرده با توجه به بی تجربگی اجرایی مجتبی، فقدان محبوبیت و مشروعیت، نقش سپاه افزایش خواهد یافت.

۲- رییسی رهبر نمادین و مجتبی رهبر در سایه؛ در این پرده، از پی آمدهای موروثی شدن رهبری جلوگیری و مجتبی رهبر واقعی خواهد بود. اما با توجه به تجربه رهبر شدگی خاممنه‌ای و در نتیجه کلاه گشادی که بر سر احمد خمینی و‌هاشمی رفسنجانی رفت، این امکان وجود دارد که رییسی با تمام نقصان‌ها و ضعف‌هایش از فرمانبرداری از مجتبی خود داری کند و مجتبی را براحتی به حاشیه راند.

۳- خامنه‌ای در دقیقه ۹۰ گزینه ناشناخته‌ای با مشخصات دلخواه به جانشینی برگزیند. این گزینه در صورتی امکان کامیابی خواهد داشت که با توجه به قحط الرجالی موجود، از میان سرداران سپاه منصوب شود که با یاری تکنوکرات‌های همراه و سربراه قدرت اجرایی را اداره و با اقتدار تمام اعتراض‌های احتمالی روحانیون و یا جامعه مدنی را سرکوب کند. هر چه با شد حفظ نظام “اوجب واجبات ” است.

با مرگ خامنه‌ای عمود نظام کج و یا حداقل متزلزل خواهد شد و بعید است گزینه‌های بالا بتوانند خیمه نظام استبدادی ولایت فقیه را برای مدتی طولانی سروپا نگه دارند.

آبان ۱۴۰۰
mrowghani.com
——————————————
[۱] - سعید منتظری، کتاب انتقاد به خود، ص. ۱۴۴-۵
[۲] - همانجا ص. ۱۰۴
[۳] - ولایت مطلقه فقیه از مصادیق بارز شرک است، باشگاه جوانان ایرانی
[۴] - همانجا ص. ۶۴
[۵] - ایران گیت و حذف آیت‌الله در مصاحبه با ابوالحسن بنی‌صدر، زیتون، ۳ اسفند ۱۳۹۶
[۶] - انتقاد به خود، پاورقی ص. ۴۶
[۷] - علی کلائی، احمد خینی صرفا بستر حذف آیت‌الله منتظری شد، زیتون ۹ فروردین ۱۳۹۷
[۸] - احمد منتظری: احمد خمینی پدرم را تخریب می‌کرد تا خودش رهبر شود، رادیو فردا، ۲۵ بهمن ۱۳۹۶
[۹] - همانجا
[۱۰] - علی کلایی
[۱۱] - خاطرات ری شهری از دادگاه مهدی‌ هاشمی، کودتای نوژه و تشکیل وزارت اطلاعات، تاریخ ایرانی، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲
[۱۲] - انتقاد از خود زیر نویس ص. ۴۵
[۱۳] - علی کلایی
[۱۴] - علی مطهری: نامه‌های منتسب به خمینی در باره منتظری و نهضت آزادی احتمالا جعلی است.، شبکه جهانی کلمه، ۳۳ بهمن ۹۷
[۱۵] - احمد منتظری
[۱۶] - احمد منتظری
[۱۷] - ایران گیت و حذف آیت‌الله ددر مصاحبه با ابوالحسن بنی صدر، زیتون، اسفند ۹
[۱۸] - همانجا
[۱۹] - همانجا
[۲۰] - خامنه‌ای، سخن رانی تلویزیونی به مناسبت سی و دومین سالگرد رحلت امام خمینی، ۱۴ خرداد ۱۴۰۰
[۲۱] - مجتبی دهقانی، مجتبی خامنه‌ای؛ نگران از سرنوشت احمد خمینی و‌هاشمی رفسنجانی، اطلاعات نت، ۳ خرداد ۲۰۲۱



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024