جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 27.03.2006, 5:20

منطق عرفی يا حجت قدسی


ياسين رسولی

دوشنبه ٧ فرودين ١٣٨٥

اين نوشته نقدی بر بيانيه روشنفكران افغان در پرونده عبدالرحمن نشر شده در سايت آسمايی است.

ناشران سايت آسمايی بيانيه يی نشر كرده‌ اند و درخواست امضاء برای بسيج روشنفكران برای آزادی "عبدالرحمن" از بند به جرم تغيير عقيده از اسلام به مسيحيت شده اند، با خواندن آن بيانيه و استدلال‌ های درست آن وسوسه شدم كه با امضايی در پای آن سند بر اعتقادم نسبت به اصول قانون اساسی و ميثاق حقوق بشر و آزادی عقيده تاكيد كنم اما با اين انديشه از امضای آن منصرف شدم كه، پسر! قصه ريشه دار تر از اين است كه امضای جمعی، تبليغات يا فشار جهانی بتواند آن را حل كند.

روشنفكران افغان غير از اين بيانيه و صدها بيانيه بی‌ فايده ديگر كه از ٢٠٠١ به اين سو صادر كرده اند و فشار بر كرزی و درخواست اقدام عاجل از و كاركرد مثبت ديگری نداشته‌اند در حالی كه رييس‌ جمهور كرزی بدون يادآوری و اصرار اينان هم اهميت آزادی بيان را باور دارد.

بيانيه ها و ايجاد همنوايی جهانی و فشار رسانه‌‌يی شايد حربه‌ی مهم در برابر دولتهای اقتدارگرا باشد و آخر ديكتاتورها را به نرمش وادارد اما هرگز راهكاری كارآمد در يك رويارويی فكری نيست، فشار تبلغات جهانی نمی تواند كسی يا مردمی را از باور و ايمان به انديشه‌‌يی و يا اعتقاد به مذهبی منصرف كند. نمونه‌‌های شاهد اين امر زياد است؛ مثلاً اقدام روزنامه‌‌های غربی در مورد كاريكاتورها نه تنها مسلمانان را قانع نكرد بلكه آتش كينه و انتقام را شعله‌ورتر ساخت.

مورد عبدالرحمن، محقق نسب، جريمه تلوزيون افغان و خوانندگی زنان در تلوزيون و انواع مجازات‌ های شرعی نه اولين مورد است و نه آخرين خواهد بود و من برافراشتن علم سكولاريزم را در اين ميدان‌‌گاه به صلاح جماعت روشنفكر نمی دانم چه اينكه چنين اقداماتی يك بحث فكری، قضايی و فرهنگی را به تعارضی سياسی بدل می كند كه همه می دانيم برنده آن اين چند روشنفكر تنها نيست! و تجربه قرن بيستم نشان داد كه علم سكولاريزم در افغانستان در برابر طوفان عصبيت زمان دراز در اهتزاز نمی ماند.

روشنفكران افغان از رييس جمهور كرزی می خواهند كه تصميم قاطع به نفع آزادی بگيرد اما كرزی خوب می داند كه افغانها اگر در برابر انتخاب دنيا يا دين، كمك‌ جهانی يا دين، فشار بين المللی يا دين، هجمه تبليغاتی يا دين قرار گيرند بدون شك "دين" را بر می گزينند. اما چه اندك‌شماراند افغانهايی كه بر اساس دركی شايسته از حقيقت دين جانب دين را می گيرند.

دوستان سايت آسمايی و آنهايی كه عادت كرده‌اند هر روز چنين بيانيه‌هايی نشر كنند يا امضا ميكنند به گمانم شتاب زده عمل می كنند و كمتر از عقلانيت كار می گيرند. شايد كارشان نفع سياسی يا مالی برای گروه خاصی داشته باشد اما گرهی از اين معضلات كه هر روز در برابر نوسازی سدی ايجا می كند را حل نخواهد توانست.

نويسندگان دانشور آن بيانيه، شتاب زده قانون اساسی را ورق زده‌ اند و موادی را شاهد آورده‌ اند (حتی می شد اين را علاوه كنند كه قوانين قبلی مورد استناد قاضيان محكمه چون ناقض قانون اساسی فعلی است فسخ است و ديگر اينكه عبدالرحمن در خارج از افغانستان و احتمالاً در زمان يك تابعيت ديگر به مسيحيت مشرف شده و يك مسيحی به افغانستان بازگشته است. و ...) اما اين موضوع صرف يك قصه قانون نيست بلكه بر حجت های دينی تكيه دارد كه حتی استنادات به قانون اساسی هم اذهان افغانها را راضی نمی كند چه اينكه اين مردم قانون اساسی را به جای قرآن و سنت نمی پذيرند.

چاره چيست؟
رييس جمهور كرزی در برابر اين چالش و مواردی ديگر از اين دست كه هر روز شاهد استيم چند آلتر ناتيو پيش رو دارد:
اول. به خواست جامعه جهانی، پاپ و ... يك تصميم سياسی بگيرد و با استفاده از اختيارات رياست دولت چنان گرفتارانی را حتی به رغم محكوميت قانونی ببخشد و برهاند.
دوم. با اشارت به ققاضيان حرف شنو مسايل را حل كند.
سوم. همه كسانی كه مقاله می نويسند يا عقايدی ابراز می كنند، ديوانگی شان را ثابت كرده و از چنگال محكمه برهاند.
چهاوم. از آنجايی كه در اين موضوع و بسياری از موضوعات مشابه اجماع همه مجتهدان مسلمان را ندارد و بعضی از بزرگان دين به راستی بر اين اعتقاد اند كه تفسيری آزادانديشانه تر و منطبق با عقلانيت و الزامات معاصر دارند و كرزی می تواند اختيار چنين پرونده هايی را به آن مجتهدان يا شيخ الحديث ها يا قاضيان بسپارد كه به راستی قرائت آنان گشايشی در آزادسازی جامعه دارد. در اين حالت تنها ممكن است موضوع به مجادله يی فقهی، كلامی و يا فلسفی بينجامد كه انجامی نيك دارد و شر سياسی برپا نمی كند.

سخن‌ام به آن دوستداران آزادی هم اين است كه با صدور بيانيه های پی هم جز اينكه موضوعات فقهی و فكری را به چالش های سياسی بدل كند فايده ديگری برای دموكراسی نوپا و شكننده ما ندارد. خوب تر و موثرتر آن است كه كه در پی راه حل ها و پاسخ هايی از متن دين باشند چراكه مساله دينی با پاسخ دينی حل شدنی است و پرسش عرفی با منطق عرفی. اگر دانشوران نويسنده آن بيانيه بر آيات و روايات و سيره و سنت رسول و ائمه خلفا در باب مشروعيت آزادی عقيده و بيان استناد می كردند و نشان می دادند كه قرآن آزادی عقيده را پذيرفته است و پيامبر اسلام كسی را به جرم تغيير دين گردن نزده است و رای مجتهدان در اين باب و سخت گيری شان بيشتر ناظر بر فتنه كفر در بلاد اسلام است نه منع آزادی تغيير عقيده يك فرد آنهم با تعمق و تحقيق و از روی عق و اختيار. در آن صورت بيان شان مقبول تر و تاثير گذارتر می شد و امضاء های بيشاری هم می توانستند بگيرند.

تحربه جوامع اسلامی نشان داده است كه ملت هايی كه به ضرب قوت نظامی و سياسی نيروهای مذهبی را به حاشيه رانده اند پيروزی گذرايی داشته اند و باز با موج جديد بنياد گرايی كه تجديد قوا شده ی همان نيروی سنتی مذهبی است روبرو شده اند. اما خردمندانی كه اصلاح دينداری و فكر دينی و آميختن ايمان قدسی با عقلانيت مدرن را در پيش گرفته اند گرچه راه دين شناسانه دشوار و پيچيده است اما دستاوردی بس با بركت تر داشته و مردم را به راهی از مدنيته با آسيب های كمتر رهنمون شده اند.

در افغانستان گفتمان مدرنيته بر سنت در سطح سياسی پيروز شده است اما در سطح فرهنگی و اجتماعی هنوز غلبه با سنت است و سنت توان بسيج اجتماعی دارد. ناكامی نوسازی در قرن بيستم معلول اصرار روشنفكران افغان از حكومت بود كه به اجبار و تحميلی تغيير اجتماعی و فرهنگی را از بالا به پايين تطبيق كند و اگر روشنفكر افغان بجای سوار شدن بر قدرت حكومت و تحميل رفرم به فكر تغيير اجتماعی و فرهنگی به آرامی و تدريج و با "مهندسی تدريجی اجتماعی" همنوا با مردم (با رويكرد تفهمی و نه ايزاری) باشد خدمتی بس ارجمندتر به دموكراسی و پيشرفت جامعه خود می كند.

ياسين رسولی
كابل
دوشنبه ٧ حمل ١٣٨٥



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024