جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 18.06.2017, 22:27

کدام مداخله، کدام رای و کدام کشور؟


احمد پورمندی

نقدی بر پاسخ کوشندگان اصلاح طلب به وزیر خارجه آمریکا

شماری از شخصیت‌های خوشنام و موجه سیاسی، طی بیانیه‌ای اظهارات وزیر خارجه آمریکا را مداخله‌جویانه دانسته و آن را محکوم کردند. وزیر خارجه آمریکا گفته است: «سیاست ما در قبال ایران این است که هژمونی و برتری آن را عقب رانده و توانایی آنها در تولید سلاح هسته‌ای را مهار کنیم و از عناصری در داخل ایران حمایت کنیم که منجر به انتقال مسالمت‌آمیز حکومت شود. و البته همان‌طور که می‌دانیم، آن عناصر حضور دارند.»

واضح است که این بیانیه صرفا مصرف داخلی دارد و دوستان در رابطه با تاکید تیلرسون بر وجود عناصری که خواهان انتقال مسالمت‌آمیز حکومت هستند، دست پیش را گرفته‌اند تا حملات احتمالی اقتدارگرایان را خنثی کنند و بگویند که خود را مخاطب وزیر خارجه آمریکا نمی‌دانند.

تا اینجا می‌توان نگرانی و واکنش دوستان را درک کرد. آنچه اما، غیر قابل فهم است، نوع و محتوای واکنش دوستان به اظهارات وزیر خارجه آمریکا، «تعیین نرخ وسط دعوا»، برخورد یکجانبه و مسکوت گذاشتن نقش اقتدارگرایان ایران و دادن یک ارزیابی نادرست از سوی آنها است. روی این موارد مکث کنیم:

برخورد بیانیه با سخنان وزیر خارجه آمریکا از موضع «مقابله با مداخله‌جوئی»، به شدت متناقض و در تبیینی خوشبینانه، متاثر از درکی عقب مانده از جهان کنونی و چالش‌های سیاست خارجی کشورهائی نظیر ایران است. نمی‌توان به اظهارات تیلرسون خرده گرفت و آنرا مداخله‌جویانه دانست و در عین حال وارد بحث مصادیق مداخلات شد و این یا آن مداخله را چون در خدمت حقوق بشر نیست و یا با انگیزه حفظ منافع آمریکا صورت می‌گیرد، محکوم کرد و این مفهوم مخالف را الغا کرد که نوع دیگری از مداخله ممکن و پسندیده است و اگر چنین است، محکوم کردن سخنان وزیر خارجه آمریکا دیگر چه معنی دارد؟ چرا که در این سخنان، تیلرسون می‌گوید که آمریکا از نیروهائی که در داخل ایران برای گذار مسالمت آمیز تلاش می‌کنند، حمایت خواهد کرد. آیا چنین حمایتی، در خدمت حقوق بشر، ایران، مردم ایران و منطقه قرار ندارد و نباید مورد استقبال قرار بگیرد؟ و آیا می‌توان یک سیاست را مستقل از محتوای آن و فقط به صرف اینکه از سوی رییس دیپلماسی ایالات متحده مطرح شده، محکوم کرد و آیا اینگونه محکوم کردن‌های فله‌ای نشانه آن نیست که گویا دوستان ما در قرن ۲۱ زندگی نمی‌کنند و به مسایل هنوز با عینک «ضد امپریالیسم» دوران ماضی نگاه می‌کنند؟

ما بدون توجه و پذیرش منافع نیرومندی که آمریکا در منطقه دارد و حفظ آن مداخله آنرا اجتناب ناپذیر می‌کند، فقط در زمین «اجنبی ستیزی» عهد باستان بازی خواهیم کرد و با دست خود بر دست‌هایمان دستبند زده، از ترس مرگ، به استقبال خودکشی می‌رویم و کاری را می‌کنیم که اقتدارگرایان انتظارش را دارند!

نا راستی‌های بیانیه به اینجا محدود نشده است. به این بند اعلامیه دقت کنیم: «این اظهارات در شرایطی بیان می‌شود که اکثریت قاطع مردم ایران پای صندوق‌های رأی حرف‌ خود را می‌زنند و در همان حال کاخ سفید برای غارت درآمدهای نفتی منطقه از کشورهایی حمایت می‌کند که کاملا استبدادی اداره می‌شوند.»

در این بند یک دروغ بزرگ و یک ارزیابی تلویحی، نادرست ولی بدون ابهام، تعبیه شده است. این ادعا که «اکثریت قاطع مردم ایران پای صندوق رای حرف خود را می‌زنند» یک دروغ بزرگ است. اکثریت قاطع مردم ایران خواهان کشوری آزاد، دموکراتیک و مرفه هستند و به دفعات به ولی فقیه، ولایت فقیه، اقتدارگرایان و نظامی- امنتیتی‌های دزد، فاسد، بی کفایت و سرکوبگر نه گفته‌اند و این حرفشان را هم نه پای صندوق رای، که در منزل، قهوه خانه، محل کار، مسجد و هر جا که فرصتی بیابند، زده ومی زنند.

برای این اکثریت قاطع، البته این صندوق شکسته رای هم یک امکان است که با استفاده از آن به این نظام فرتوت و قرون وسطائی سیلی بزنند -که می‌زنند. این مردم حتما روزی حرفشان را پای صندوق رای خواهند زد. در آن روز اما، انتخابات از سوی شش آخوند اقتدارگرا، جاه طلب و کم سواد مدیریت نمی‌شود و مردم فرصت دارند که با گزینش نمایندگان خود، همه حرفشان را پای صندوق بزنند. تا آن زمان، بهره جوئی هشیارانه مردم از منفذ صندوق رای به شدت مدیریت شده انتخابات را «زدن حرف پای صندوق رای» تعبیر کردن، تنها تمکین به ادعای دروغ خامنه‌ای و حواریون اقتدارگرای اوست.

برخورد دوستان با واقعیت‌های کشور و منطقه به شدت یکجانبه است. آنها با اشاره‌ای به اینکه بخش مهمی از بحران منطقه ریشه داخلی دارد، ایران را در میان کشور‌های دیگر منطقه بر زده و به همین کلی گوئی بسنده کرده‌اند. گویا آنها نه بخشی از کنشگران اصلاح طلب ایرانی، که مفسران فلان رسانه‌ی ژاپن هستند. ما به عنوان بخشی از جامعه سیاسی ایرانی، چه هنگامی که رو به خارج حرف می‌زنیم و چه هنگامی که رو به خارج، پیامی را به داخل می‌فرستیم، نمی‌توانیم نقش مخرب اقتدارگرایان کشورمان در اوضاع بحرانی کشور و بحران فزاینده منطقه را مسکوت بگذاریم. چنین مسکوت گذاشتنی، وقتی با آن ادعا که مردم ایران حرفشان را پای صندوق رای می‌زنند و این حکم نادرست که «کشورهای مورد حمایت آمریکا در منطقه کاملا استبدادی اداره می‌شوند» جمع شوند، این توهم را ایجاد خواهند که بیانیه را جمعی از اهالی سوئیس نوشته‌اند که تنها دغدغه ذهنشان فقدان دموکراسی در عربستان است و مایل نیستند که بیگانگان با اظهارات غیر مسولانه خود، نظم دموکراتیک کشورشان را بر هم بزنند!

اگر قرار بر مقایسه‌ای واقع بینانه باشد، اسرائیل، ترکیه، عراق، اردن و افغانستان هم از جمله کشورهای منطقه هستند که مورد حمایت امریکا قرار دارند و به شیوه‌هائی به مراتیب غیر مستبدانه تر از ایران، اداره می‌شوند. نه تاکید بر وجود استبداد در عربستان و نه دادن نقشی به شدت غیر واقعی به صندوق شکسته رای در ایران، پاسخ شایسته پیام وزیر خارجه آمریکا نیست. وقت آن است که اصلاح طلبان به جای تمکین به شانتاژ خامنه‌ای و حواریون نظامی- امنیتی او، دست از لال‌بازی و انتشار مطالبی شبیه این بیانیه بردارند و به جای آن با استقبال از جنبه‌های مثبت پیام وزیر خارجه آمریکا، از آقای روحانی در پیشبرد سیاست تعامل با ایالات متحده آمریکا، در مقابل کارشکنی‌های رهبر نظام قاطعانه دفاع کنند.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024