جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 19 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 25.08.2013, 16:29

کودتای ۲۸ مرداد و پرونده هسته‌ای


م رها

شصت سال از رویداد تاریخی ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ گذشت و بار دیگر واکاوی آن در دستور کار روزنامه‌نگاران، کنشگران و تحلیل‌گران سیاسی قرار گرفت. در این بین سازمان جاسوسی سیا نیز برای اولین بار با انتشار بخشی از اسناد خویش به دست داشتن در این کودتا اعتراف کرد.

بسیاری از ناظران و تحلیل‌گران سیاسی باور دارند که کودتای ۲۸ مرداد (و به باور برخی قیام ۲۸ مرداد) تأثیرات ژرفی بر روند تحولات و دگرگونی‌های کشور بجای گذاشت و حتی به نوشته آقای فرج سرکوهی اثراتش بر شعر و ادبیات کشور از کشتارهای سال‌های ۶۰ نیز بیشتر بود. پرسشی که ممکن است برای هر خواننده‌ای پیش آید این است که آیا این کودتا اجتناب‌ناپذیر بود؟ آیا مصدق می‌توانست از وقوع آن و عواقب اسف‌بارش بر منافع دراز مدت ملی و روند تحقق دموکراسی در کشور جلوگیری کند؟

یکی از آثاری که در این رابطه به تازگی به زبان انگلیسی انتشار یافته است کتاب “کودتا: ۱۹۵۳، سی.آی.ای و ریشه روابط امروز ایران و آمریکا” نوشته یرواند آبراهامیان تاریخ‌شناس برجسته ایرانی است که در میان روشنفکران و کنشگران به درستی از احترام ویژه‌ای برخوردار است. ابراهامیان در این کتاب که چکیده‌ای از آن در چندین تارنمای خبری و روزنامه انتشار یافته است، برخلاف مواضع رسمی انگلیس و آمریکا که دلیل اصلی کودتا را “خطر کمونیسم” اعلان می‌کردند، با استناد به اسناد معتبر، ثابت می‌کند که “هدف کودتا در واکنش به ملی‌شدن نفت، حاکمیت ملی کشورهای نفت‌خیز و تبعات سیاسی آن در جهان و تاثیر آن بر بازار و منابع نفتی آن‌ها بود.” به باور این نویسنده تاکید بر خطر سرخ و کمونیسم که در فضای جنگ سرد صورت می‌گرفت بهانه و سرپوشی بیش برای توجیه کودتا نبود. در واقع بنا بر تحلیل سازمان سیا در آن زمان، توانایی‌های حزب توده در حدی نبود که بتواند قدرت را بدست گیرد.

همانگونه که آقای ابراهامیان باور دارد، دولت ترومن پس از آنکه دریافت که مساله اصلی مصدق افزایش سود و سهم نهانی نیست، بلکه وی قصد دارد حاکمیت ملی کشور بر صنایع نفت را اعمال کند، به همراه شرکت‌های نفتی آمریکایی به طرفداری از انگلیس پرداخت. در این رابطه ترومن نماینده‌ای را به تهران فرستاد که ضمن ملاقات با شاه از وی خواست که قانون ملی شدن نفت را که به تصویب مجلس رسیده بود، امضا نکند. این نماینده (آورل هریمن) همچنین ماموریت داشت طی یک تماس تلفنی با مصدق تأکید کند که ملی شدن بطور خودکار “کنترل” بر صنعت نفت را تحقق نمی‌بخشد زیرا نفت و بازار جهانی آن ” از پیچیدگی خاصی برخوردار” است.

روزنامه گاردین نیز به نقل از مصاحبه آقای ابراهامیان با تارنمای فارسی‌زبان تابلو نوشته است که کودتا را با این هدف طراحی کردند “تا شخصیتی ملی‌گرا که اصرار بر این داشت که نفت می‌بایست ملی شود را حذف کنند.”

مقوله “مصالحه” در فرهنگ ایرانی

در کشورهای دمکراتیک غربی مراوده کشورها با یکدیگر براساس تعامل، گفتگو و بده و بستان و حتی سازش (compromise) استوار است. این بده و بستان‌ها بویژه در زمان اختلافات تجاری و حتی سیاسی برپایه قوانین بین‌الملل، توازن قوا، منافع دراز مدت ملی، افکار عمومی و پشتیبانی نیروهای سیاسی داخلی از دولت مستقر صورت می‌گیرد. در برابر در فرهنگ ما ایرانی‌ها (که بررسی علل تاریخی آن را باید به جامعه‌شناسان سپرد) مقوله مصالحه و سازش به معنی ضعف و ناتوانی است و در رابطه با اختلافات بین‌المللی و خارجی می‌تواند به عنوان خیانت و پشت پا زدن به منافع ملی به شمار آید، بویژه آنکه پای آرمان‌ها نیز در میان باشد.

شوربختانه در مسئله ملی شدن نفت و برقراری حاکمیت ملی بر این صنعت به نظر می‌رسد دکتر مصدق که فردی کاملا میهن پرست بود، برآورد درستی از توازن قوا چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی نداشت و پافشاری وی بر ملی کردن صنعت نفت بیشتر به یک خودکشی سیاسی شبیه بود. اسناد و واکاوی‌های فراوانی در دست است که دولت مصدق در ماه‌های پایانی از نظر سیاسی بسیار ناتوان بود و از رابطه خوبی با بازیگران سیاسی داخل از جمله اسلام‌گراها برخوردار نبود. دولت انگلیس نیز در صدد بود با تمام قوا از منافع نفتی خود دفاع کند و آمریکا نیز به عنوان میراث‌خوار استعمار مصمم بود جای پای بیشتری در جهان بگشاید. این دو کشور علاوه بر نفوذ و کنترل بی‌کران بر بازارهای نفتی، در داخل نیز از پشتیبانانی از جمله دربار و برخی از افسران بلندپایه ارتش برخوردار بودند.

با توجه به این واقعیت‌ها مصدق چه بسا می‌توانست با تعدیل خواسته‌ها و کنار آمدن با غرب دست یافتن به حاکمیت ملی بر صنعت نفت را با گام‌های شمرده تر و با تثبیت دولت خود به تدریج دنبال کند و از انجام این فاجعه جلوگیری نماید.

شور بختانه آقای ابراهامیان نیز با مطلق کردن حاکمیت ملی تمام قد از کارکرد مصدق دفاع می‌کند و می‌گوید: “تحقیقات به من ثابت کردند که هیچ‌گونه پیشنهاد منصفانه‌ای از سوی غرب در اختیار مصدق قرار نگرفت، آن‌ها از مصدق انتظار داشتند تا از ملی شدن صنعت نفت بگذرد و اگر او این پیشنهاد را می‌پذیرفت جنبش ملی دیگر معنایی نداشت...”

آیا تاریخ دوباره تکرار می‌شود؟

کودتای ۲۸ مرداد می‌تواند تجربه بزرگی برای سیاستمداران ایرانی در تمام دوره‌ها باشد. شوربختانه جهموری اسلامی حداقل در مورد جنگ ۸ ساله از این تجربه نیاموخت و پس از آزادسازی خرمشهر با پافشاری بر شعار آرمانی “راه قدس از کربلا می‌گذرد” جنگ را به مدت ۶ سال طولانی تر کرد. بر اثر این اقدام، جان ده‌ها هزار نو جوان از دست رفت و خسارت‌های مالی بسیاری به کشور وارد شد که تاکنون حاکمیت در ترمیم و بازسازی آن ناتوان بوده است.

شعار “انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست” نیز تا اینجا راه جنگ ۸ ساله را پیموده است. این پرونده که با آرمان‌های راست افراطی پیوند خورده است، در ۸ سال گذشته، کشور را تا آستانه حمله نظامی بیگانگان به پیش برده و بحران‌های شدید اقتصادی و انزوای جهانی گسترده‌ای را به مردم و کشور تحمیل کرده است. راست افراطی از راه این پرونده ناشفاف می‌کوشد به جاه طلبی‌های منطقه‌ای خود نیز تحقق بخشد. پیشنهادهای ایران در مذاکرات گذشته با ۱+۵ از جمله بحران سوریه و بحرین را نیز در بر می‌گرفت که با موضوع هسته‌ای هیچگونه رابطه و همخوانی نداشت.

دولت آقای روحانی که با شعار بازکردن قفل هسته‌ای و حل مشکلات مردم از جمله کاهش تورم و بیکاری، از بین بردن فضای امنیتی در پهنه عمومی بویژه در دانشگاه‌ها، ازادی مطبوعات و رسانه‌ها و رفع تبعیض علیه زنان و اقوام به پیروزی رسید، ناچار است از آرمان‌گرایی فاصله گیرد، پرونده هسته‌ای را از دست امنیتی‌ها خارج سازد و با شهامت تمام با جامعه جهانی به تأمل و سازش رسد.

۲ شهریور ۹۲



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024