جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 03.10.2010, 19:09

افق تحولات و ضرورت همبستگی ملی


اصلاح‌طلبان عدالت‌خواه


بررسی تحولات ماههای اخیر حاكی از افزایش تنش و درگیری میان دولت كودتا با جنبش سبز و تشتت و پراكندگی جناح‌های درون بلوك‌ كودتاچیان و فروكش نمودن نمودهای بیرونی اعتراضات طرفداران جنبش سبز و اعمال محدودیت‌های بیشتر بر سر راه ارتباط رهبری جنبش با بدنه آن و انحلال و غیرقانونی كردن فعالیت سیاسی دو سازمان جبهه مشاركت ایران اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی است. بر این موارد انتقاد گرایش‌های سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی علیه جنبش سبز را كه بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری با آن همراه شده‌اند، بعلاوه تشدید چالش میان جمهوری اسلامی و جهان را بر سر مسئله انرژی اتمی نیز باید بر آنها افزود. در این نوشتار با بررسی موقعیت هر یك از عوامل موثر در فرآیند جاری، كوشش به عمل آمده تا با تبیین آینده تحولات، چشم‌اندازی از رویدادهای پیش رو ترسیم شود.

الف –
امروز همه آزادی‌خواهان ایران و جهان می‌دانند كه آنچه از ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۸ تاكنون بر مردم این سرزمین رفته بر پایه برنامه‌ریزی‌هایی بوده كه یكی از سرداران سپاه پاسداران با نام "مشفق"، در سخنرانی خود در مشهد به آن اعتراف كرده‌است. از سخنان وی می‌توان مستفاد نمود كه آنان حتی ماهها قبل از برگزاری انتخابات، انجام كودتا را طراحی و تدارك و در هنگام انتخابات به اجرا گذاشتند. این بخش از حاكمیت كه عملا كلیه نهادهای اجرایی، قضاییه و مقننه را در كنترل خود دارد به تقلبی آشكار در انتخابات اقدام نمود تا تسلط خود را همچنان بر قوه اجرایی كشور حفظ نماید. اصول‌گرایان برای عملی شدن نیات خود و تثبیت آن با پشتیبانی بالاترین مقام حكومتی و نیروهای سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی و اطلاعاتی زیر نظر رهبری و حمایت بورژوازی دولتی – نظامی یا بوروكرات و بخش گسترده‌ای از بورژوازی تجاری اقدام به كودتا نمود.

افشای جنایت‌های دولت كودتا و حامیانش علیه مردم طی بیش از ۱۵ ماه گذشته، آنگونه كه آیت‌اله خامنه‌ای اعتراف نموده، موجب ریزش وسیع و گسترده طرفداران آنان شده‌است، به طوریكه امروز بقایشان با زور سرنیزه و حمایت عده‌ای از اراذل و اوباش به نام لباس شخصی و موتورسوار پیوند دارد. چشم‌انداز خطرناك تحولات ناشی از برنامه‌‌های ضد ملی دولت كودتا در حوزه‌های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجب شده تا حتی شكاف میان جناح‌های اصول‌گرا به لحاظ نگاه متفاوتشان در حوزه‌های یاد شده، عمیق‌تر و كشور به پرتگاه ویرانی و هلاكت نزدیك‌تر شود.

دولت احمدی‌نژاد در ماههای اخیر با اتخاذ سیاست‌های عوام‌پسند ملی‌گرایانه، مخالفت‌های مصلحتی با بگیر و ببند زنان و دختران در رابطه با "عفاف و حجاب" و چالش با مجلس بر سر لایحه بودجه سال ۱۳۸۹ و قانون هدفمند كردن یارانه‌ها و برنامه پنجم توسعه و عدم اجرای قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و دخالت در امور قوه قضاییه، در برابر كلیه جناح‌های متحد خود قرار گرفته به طوریكه از اعزام اراذل و اوباش لباس شخصی برای تحت تاثیر قرار دادن و اهانت به رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ابا نكرده‌است. وی قبل از عزیمت به نیویورك برای شركت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نظر آیت‌اله خمینی مبنی بر اینكه "مجلس در راس امور است" را به شرایط زمانی گذشته، مربوط دانست كه علاوه بر واكنش اصلاح‌طلبان، با عكس‌العمل تند اصول‌گرایان به ویژه چهره‌های سرشناس آن چون علی لاریجانی، احمد توكلی، حداد عادل، محمدرضا باهنر، علی مطهری، شهاب‌الدین صدر، محمد حسن ابوترابی فرد، جبهه پیروان خط امام و رهبری، حزب موتلفه اسلامی، بعلاوه تعدادی از مراجع دینی مدافع اصول‌گرایان، و شخصیت‌های برجسته روحانیت مبارز مواجه شد كه نشان از عمیق‌تر شدن اختلافات میان جناح‌های درون اصول‌گرایان دارد. در این گیر و دار سخنرانی آیت‌اله خامنه‌ای در جمع اعضاء دولت خودساخته دهم و انتقاد از سیاست‌های احمدی‌نژاد مبنی بر نادیده‌ گرفتن اصول حاكم بر سند چشم‌انداز ۲۰ ساله، پایین بودن شاخص‌های اقتصادی در مقایسه با هدف‌های برنامه‌ پنجساله چهارم و سیاست‌های كلی سند چشم‌انداز و انجام كارهای موازی نشان می‌دهد كه آیت‌اله خامنه‌ای برغم عدم تمایل در ابراز نارضایتی از كار دولت احمدی‌نژاد این بار با به زیر سوال بردن صحت ارقامی كه از طرف رئیس جمهور در خصوص شاخص‌های اقتصادی بیان شد، انتقادی‌تر از همیشه با دولت احمدی‌نژاد سخن گفته‌است.

بدون تردید تشدید تحریم‌ها، كه اساسا برخلاف نظر كشورهای تحریم كننده بیشترین صدمه را به مردم وارد می‌سازد، چنانچه با قانون هدفمند كردن یارانه‌ها همراه شود، فشاری مضاعف بر آنان تحمیل خواهد كرد و مردم به درستی مسبب تمام نابسامانی‌های اقتصادی و پیامدهای اجتماعی ناشی از تاثیر این دو عامل را متوجه دولت كودتا می‌دانند كه می‌تواند عواقب ناگواری را برای كشور به دنبال داشته باشد. با این فرآیند، شكاف میان جناح‌های درون حاكمیت باز هم بیشتر شده و دولت در حل مشكلات جامعه بیش از پیش ناتوان‌تر خواهد بود.

ب –
مناسبات میان رهبران و نیروهای جنبش سبز با دولت كودتا با گذشت زمان شفاف‌تر و امكان بازگشت یا نزدیكی آنان به هم غیرممكن شده‌است. تعداد زیادی از رهبران و طرفداران جنبش سبز و نزدیكان آقایان موسوی و كروبی همچنان در زندانند و یا در معرض خطر دستگیری و آزار و اذیت قرار دارند. نظام جمهوری اسلامی ارتباطات رهبران جنبش سبز با مردم را هر روز محدود و محدودتر می‌سازد و از دستگیری و محاكمه آنان صحبت می‌كند و برخلاف نظر عده‌ای كه جنبش سبز را "دوایر خودساخته نظام جمهوری اسلامی یا غرب امپریالیستی" تحلیل می‌كنند، این جنبش تنها نیروی قدرتمند و عملا موجود مردم ایران در برابر كودتاچیان است و چالش میان آنان جدی و واقعی است. این منازعه تا به آنجا پیش رفته كه هر گونه راه برگشت و آشتی میان آنان را منتفی ساخته‌است.

واقعیت آن است كه اگر قرار بر تفاهم و نزدیكی میان جناح‌های اصول‌گرا و اصلاح‌طلب ‌بود چه ضرورتی به كودتا و متعاقب آن كشتار، دستگیری، شكنجه و زندان بوده‌است؟ یقینا كودتاچیان حذف اصلاح‌طلبان را از قدرت سیاسی در دستور كار خود داشته و عملی كرده‌اند، از این رو چنانچه گرایشاتی در درون اصول‌گرایان مایل به نزدیكی و حل مسالمت‌آمیز مسائل باشد، شواهد و قرائن حاكی از آن است كه بخش خشونت‌طلب این جناح كه دست بالا را نیز در میان اصول‌گرایان و دولت كودتا بر عهده ‌دارد مانع از این نزدیكی می‌شود. حمله به مراسم تشیع جنازه آیت‌اله منتظری و منازل مراجع طرفدار جنبش نظیر آیت‌اله صانعی در قم و آیت‌اله دستغیب در شیراز، تشدید حملات تبلیغی علیه آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده‌اش و كوشش برای خارج كردن دانشگاه آزاد از كنترل و مدیریت وی و طرفدارانش و افزایش فشار بر اصلاح‌طلبان و خانواده‌های آنان با دستگیری، شكنجه و زندانی كردن آنان، همگی نشاندهنده آن است كه جریان خشونت‌طلب در انجام كودتا نقش تعیین كننده داشته و مانع از نزدیكی دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب شده‌است، به طوریكه توصیه كمترین انعطاف در رویارویی خشونت‌طلبان علیه جنبش سبز با تهدید اخراج از بلوك اصول‌گرایی و عناوینی چون " بی‌بصیرتی" روبرو می‌شود، از این رو با عنایت به حوادث ۱۵ ماه گذشته نشانه‌ای مبنی بر نزدیكی جنبش سبز - كه عمدتا از اقشار میانی جامعه و گروه‌هایی از كارگران و كشاورزان و تهیدستان شهرها و روستا تشكیل گردیده - با دولت كودتا، دیده نمی‌شود و ارزیابی‌ها حاكی از آن است كه این فرآیند همچنان در راستای فاصله گرفتن آنان از هم و گسترش وتوسعه نیروهای طرفدار جنبش سبز از یك طرف و ریزش نیرو‌های طرف مقابل از طرف دیگر، تا پایان رویارویی ادامه خواهد یافت.

پ – تعدادی از جریان‌ها و افراد سیاسی داخل و خارج كشور نیز با انگیزه مخالفت با سیاست‌های سركوب نظام جمهوری اسلامی یا كاركرد جهان سرمایه‌داری در رابطه با ایران با رویكردی متفاوت از جنبش سبز در صحنه‌های سیاسی حضور دارند. این افراد و جریان‌های سیاسی گرچه به لحاظ تعداد كم نیستند، اما در اثرگذاری بر تحولات جاری وزن اندكی دارند. آنان، نه به عنوان طرف اصلی چالش در جریان، بلكه در درون جنبش، با گفتار و رفتار و شیوه خود برای پیشبرد مطالبات دموكراتیك مردم راه می‌جویند و اقدام می‌كنند. این افراد و جریانها، انتقاد از جنبش سبز و رهبری آن را با استناد به دلایل و مداركی كه، پشتوانه صحت نظرات خود می‌كنند، تا آنجا پیش می‌روند كه بجای خودكامگان سركوبگر، سركوب‌شدگان بر صندلی اتهام نشانده می‌شوند و با اتخاذ مواضع متفاوت با سیاستهای كلی جنبش، موجبات گسست نیروهای جنبش را فراهم و پراكندگی و تفرق آنان را سبب می‌شوند. این بخش از نیروها ناكامی‌هایشان را در پیوند با توده‌های محروم و زحمتكش، نه در ارتباط با سیاست‌ها و برنامه‌های‌شان، بلكه همراهی رسانه‌های غربی با جنبش، مماشات و پیوند سران جنبش و اصلاح‌طلبان با حاكمان و نبود فضای مناسب برای ارتباط با توده‌ها تعریف می‌كنند.

متاسفانه در شرایط حاكمیت دیكتاتوری و فضای امنیتی و عدم امكان اطلاع‌رسانی كامل و جامع، زمینه‌ای فراهم شده تا این افراد و جریانها بتوانند، در پوشش دفاع از آزادی و دموكراسی و مبارزه در راه تحقق حقوق زحمتكشان و انتشار نظرات نادرست و غیر عملی و ایجاد امیدهای كاذب در فقدان شرایط عینی و ذهنی تحقق مطالبات، اولا در راستای منافع حاكمیت سركوبگر، جنبش سبز را به بی‌عملی و ناتوانی متهم نموده و از پیوستن نیروهایی كه می‌توانند آن را قوت بخشند محروم كرده و ثانیا با عدم تحقق مطالبات خارج از توان جنبش حس یاس و ناامیدی را به آن تزریق ‌كنند. این تفكر و گرایشهای سیاسی هیچگاه قادر نبوده‌اند جز شعارهای كلی و نامشخص، برنامه شفاف و عملیاتی ارائه نمایند. آنان همواره منتقد جریان اصلی رویارو با حاكمیت‌اند و عموما اعتراضاتشان را در سایه و یا در پناه انبوه مردم حق‌طلب اعلام می‌دارند كه اغلب نیز همراه و همسو با خواست عمومی جنبش قرار ندارد و معمولا مطالباتشان زودهنگام و تحریك‌كننده و خارج از مقدورات و امكانات بالفعل و ظرفیت‌های بالقوه جنبش است كه در روند مبارزات عینیت پیدا می‌كند. آنان نمی‌دانند كه مطالبات حداكثری با امكانات و مقدورات حداقلی جنبش قابل تحقق نیست و به گمان ما آنان مصداق واقعی این گزاره‌اند كه می‌گوید "آنان كه همه چیز را با هم می‌خواهند به هیچ چیز نمی‌رسند". این افراد و گرایش‌ها كه با عناوین سلطنت‌طلب، ملی‌گرا، ماوراء چپ‌ لائیك و مذهبی فعالیت دارند، با قائل نشدن تمایز میان اصلاح‌طلبان و طرفداران جنبش سبز با دولت حاكم، نظر و عملشان در نهایت به نفع حاكمیت سركوبگر منتهی می‌شود.

ت –
جهان سرمایه‌داری و در راس آن امریكا بعلاوه چین و روسیه در تحولات جامعه ما تاثیر غیرقابل انكار دارند و دیگر كشورهای جهان نیز جز موارد استثنایی در چهارچوب سیاست‌ كشورهای صنعتی مذكور اتخاذ موضع می‌كنند. اینك روند تحولات جامعه ما بیش از هر زمان دیگری زیر تاثیر سیاست‌های جهان خارج قرار دارد، به طوریكه همواره موضوع‌های مرتبط با انرژی اتمی ایران، تروریسم بین‌المللی، صلح خاور میانه و حقوق بشر از اصلی‌ترین مسایلی بوده‌اند كه سبب چالش میان این كشورها به ویژه دنیای غرب با ایران بوده‌است.

جهان غرب از میان چهار زمینه چالش برانگیز با ایران، اولویت اول خود را بر برنامه انرژی اتمی ایران و سپس بر تروریسم و صلح خاورمیانه و در نهایت حقوق بشر در ایران قرار داده است. اولویت بندی جهان غرب از موضوعات چالش‌برانگیز با نظام جمهوری اسلامی نشان می‌دهد كه آنان منافع و مصالح كشور خویش را بر هر مصلحت دیگری ارجح می‌دانند، زیرا اگر چه پرداختن به حقوق بشر برای جنبش مردمی ایران كم اهمیت‌تر از مسئله انرژی اتمی نیست اما میزان اهمیتی كه جهان غرب برای انرژی اتمی قائل است قابل مقایسه با موضوع حقوق بشر نیست، بدون آنكه، این تفاوت عمده میان آنان را كه یكی جهان سرمایه‌داری را تهدید می‌كند و دیگری شهروندان ایرانی را از حقوق اولیه‌شان محروم می‌سازد از نظر دور بداریم و حق آنان را در ایجاد امنیت بیشتر برایشان نادیده بگیریم. در این ارتباط یادآور می‌شویم كه برغم مخالفت اغلب مردم كشورمان با اعمال تحریم‌ها و اثرات مشخص آن بر زندگی میلیون‌ها شهروند این كشور، جهان غرب با هدف تغییر یا تمكین دولت جمهوری اسلامی ایران و برای فرار از پاسخگویی به افكار عمومی، "تحریم‌های هوشمند" را علیه ایران در دستور كار خود قرار داده و برای تشدید این تحریمها با تمام نیرو تلاش می‌كند. بی‌شك جهان سرمایه‌داری در صورت توافق با ایران بر سر موضوعاتی مثل انرژی اتمی و مسئله فلسطین و تروریسم، باید اطمینان داشته باشیم كه فشارها و تضیقاتی كه از ناحیه نظام جمهوری اسلامی بر مردم وارد خواهد شد، نمی‌تواند جهان غرب را وادار به اتخاذ تصمیمی نماید كه خللی بر اقتدار حاكمیت ایران وارد سازد.

با چنین ارزیابی از عوامل تاثیرگذار بر تحولات جاری، اعتقاد داریم كه فرایند تعمیق شكاف میان اصول‌گرایان ادامه پیدا خواهد كرد و این روند زیر تاثیر فشارهای اجتماعی ناشی از تحریم‌ها و پیامد اجرای طرح هدفمند كردن یارانه‌ها كه موجبات اعتراضات گسترده كارگران و دیگر زحمتكشان تهیدست شهرها و روستاها را فراهم می‌آورد، مسئولیت جنبش را برای برقراری پیوند نزدیك‌تر با آنان یادآور شده و رسالت رهبری جنبش را در مدیریت نارضایتی‌ها افزون می‌سازد و با چنین رویكردی است كه جنبش سبز مردم ایران نیرومندتر از گذشته قادر خواهد شد دولت نظامیان (پاسداران) را در انجام اقدامات سركوبگرانه‌اش ناتوان و فلج و سرانجام وادار به عقب‌نشینی و تسلیم نماید.

جهان غرب و آنان كه امروز مهمترین دغدغه ذهنی آنان توافق با ایران بر سر مسئله اتمی است، با ارزیابی از روند تحولات، بر خواست خود با هدف دستیابی به حداكثر امتیازات تا تسلیم دولت احمدی‌نژاد ابرام می‌ورزند. اگر چه بر دولت‌های غربی آشكار است، امتیازاتی را كه دولت احمدی‌نژاد به غرب تقدیم خواهد نمود، هرگز نمی‌تواند مورد تایید و پذیرش مردم ایران قرار گیرد. از این رو احتمال قوی آن است كه غرب از طولانی شدن و عدم دسترسی به توافق با دولت احمدی‌نژاد نگران نیست و در انتظار موقعیتی است تا با دولت مورد پذیرش اكثریت مردم برای حل و فصل مسائل مورد اشاره توافق نماید. لذا به دلیل تشدید اختلافات درون جبهه اصول‌گرایان و كوشش بخش متصلب این جبهه با مدیریت آقای احمدی‌نژاد و متحدانش از سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی و اطلاعاتی و هم چنین حمایت آیت‌اله خامنه‌ای و سایر مراجع اصول‌گرا از جمله نوری همدانی و مكارم شیرازی، به رغم آنكه اكنون رو به كاهش نهاده، سعی دارد قبل از آنكه رهبری جمهوری اسلامی و سایر مراجع حمایت خودشان را از این بخش دریغ دارند، و با ادامه حضور وی به عنوان رئیس جمهوری در نظام مستقر، مخالفت نمایند، دیگر رقبای خود را در جبهه اصول‌گرایان از صحنه سیاسی حذف نموده، تا خود بماند و رهبری برای آغاز ماراتنی دیگر و برای تصفیه یكدیگر، البته اگر جنبش سبز امكان چنین فرصتی را به آنها بدهد.

در این مسیر اگر چه عناصر ملی و دموكراتیك مذهبی و سكولار و چپ همراه با اقشار و طبقات مدافع آزادی، دموكراسی و عدالت اجتماعی در داخل و خارج كشور از جنبش سبز حمایت می‌كنند و موجبات تقویت و تحكیم آن را در برابر دولت كودتا فراهم می‌سازند، اما عده‌ای با گرایشات ملی‌گرایانه، دموكراسی‌خواهی و چپ كه با ارزیابی‌های خود در نحوه پیش‌برد مبارزه علیه نظام جمهوری اسلامی و كسب قدرت سیاسی در مخالفت با جنبش سبز سخن می‌گویند و ایجاد سازمان جایگزین آن را، هدف خود اعلام میدارند، میتوانند به جنبش لطمه وارد ساخته و عامل كمك غیرمستقیم به اصول‌گرایان شوند. از این رو وظیفه نیروهای ملی و دموكرات و چپ معرفی زوایای انحرافی آن گرایشات سیاسی است كه مبارزه جاری در كشور را به چالش‌ میان "جمهوری اسلامی و غرب امپریالیستی" محدود می‌كند و اساسا در تحلیل‌هایشان جنبش سبز مردم ایران را كه امروز در دورافتاده‌ترین نقطه این كره خاكی نیز شناخته می‌شود و بار اصلی مبارزه با دولت كودتا را بر دوش دارد به عمد نادیده می‌گیرند، تا بتوانند به دلخواه خود، سازمانی را برای رهبری جنبش خلق نمایند و به مردم عرضه كنند. صاحبان این اندیشه در گذشته كم اشتباه نبوده‌اند، و به رغم آنكه هر بار این انحراف در تحلیل سیاسی، به آنها گوشزد شده‌، اما چون نخواسته‌اند در جهت اصلاح رویكرد خود به مسائل اساسی جامعه حركت كنند، مرتكب اشتباهی دیگر از زاویه‌ای دیگر شده‌اند. آنان برخلاف ادعایشان و نوشتارشان بدون آنكه خود بدانند در برابر مردم و علیه جنبش به كار گرفته می‌شوند و مسیر دستیابی به پیروزی را پر هزینه و طولانی می‌سازند. عشق و علاقه به مردمی كه همه فشارها را تحمل می‌كنند، مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند، به گلوله بسته می‌شوند، و زندان و شكنجه را پذیرا شده‌اند، حكم می‌كند تا با درك ضرورت اتحاد نیروها و گردآمدن پیرامون تشكلها عملا موجود و جنبش سبز مردم ایران هم هزینه و آلام مردم را كمتر و هم امكان پیروزی آنان را سرعت بخشیم.

ششم مهرماه ۱۳۸۹
اصلاح‌طلبان عدالت‌خواه



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024