پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - Thursday 28 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 04.04.2009, 22:29

زنگ‌های خطر برای سرمایه‌داری


شهلا صمصامی

سال ۲۰۰۹ از بسیاری جهات شباهت به سال‌های ۱۹۳۰ دارد. سال‌هایی که نه تنها طبقه‌ی فقیر جامعه گرسنه و بی‌خانمان بود، بلکه میلیون‌ها نفر از طبقات متوسط، کارگران، کشاورزان و بسیاری دیگر بیکار و بدون غذا و مسکن ماندند. خاطرات دردناک روزهای فرو ریختن ستون‌های اقتصادی یک جامعه سرمایه داری و صنعتی، از تاریک ترین صفحات تاریخ آمریکاست. در آن سالها، یک جنبش توده گرا علیه سیستم موجود و قدرت‌های وابسته به آن بوجود آمد. این جنبش در حقیقت ابتدا در قرن ۱۹ آغاز شده بود، زمانیکه سرمایه داری تنها برای سرمایه داران رفاه بوجود آورده بود، در آن روزها بود که آمریکایی‌ها از شهرهای کوچک صدای اعتراض خود را بلند کرده و آن زمان نیز مانند امروز خشم مردم متوجه ثروتمندان مرفه و طمع کاری بود که موجب بیکاری و فقر میلیونها نفر شدند. این جنبش مردمی در ۱۸۹۲ موجب شد که تغییرات مهم اجتماعی بوجود آید. از جمله قانون ۸ ساعت کار در روز بود که تا آن زمان وجود نداشت و یا قانون مالیات بر درآمد که بر اساس مقدار درآمد محاسبه می‌شود.

در سالهای ۳۰ مجدداً یک جنبش توده گرا، سرمایه داران و نمایندگان پارلمان را مجبور کرد که به کمک مردم عادی بیایند. در سالهای بحرانی ۱۹۳۰ هزاران کارگر دست به اعتصاب‌های عمومی زده و کارخانه‌ها را تصرف کردند. میلیونها نفر به عضویت اتحادیه‌های کارگری درآمدند. برخی نیز به عضویت احزاب سوسیالیست یا کمونیست درآمدند. جامعه در لب پرتگاه بود. رهبران سیاسی و مذهبی مردم را تشویق می‌کردند که علیه سیاست زور، تبعیض و طمع بپا خیزند. سرمایه‌داری شکست خورده بود. در ۱۹۳۶ «فرانکلین روزولت» با یک نظرگاه مردمی و لیبرال مجدداً انتخاب شد. تمام کوشش او بر این بود که به مردم بقبولاند دولت مدافع آنهاست. با بهبود وضع اقتصادی و بالا رفتن سطح زندگی جنبش توده گرا به تدریج از بین رفت. ولی امروز در سال ۲۰۰۹ ، بحران اقتصادی و ازدیاد فقر و بیکاری در آمریکا و جهان زمینه‌ی تازه‌ای برای رشد یک جنبش توده گرا بوجود آورده است. بسیاری از مفسرین سیاسی بر این عقیده‌اند که بحران اقتصادی امروز، مانند گذشته فرصت مناسبی برای تغییرات بنیادی در این جامعه و بقیه دنیا می‌باشد. انتخاب «اوباما» که خود نمایانگر زنده شدن جنبش مردمی در آمریکاست، به پرزیدنت جدید اجازه می‌دهد که بتواند سیستم سرمایه داری و مریض و فاسد را تغییر داده و مناسب با نیازهای روز آنرا شکل بدهد.

«اِلیوت اسپتزر» مفسر سیاسی «نیوزویک» می‌نویسد: «فاجعه اقتصادی امروز نتیجه ۳۰ سال نابودی عمدی مقرراتی است که می‌توانست سرمایه داری را در مسیر درست نگه دارد. برای اینکه دموکراسی به هرج و مرج نیانجامد نیاز به قانون است. سرمایه داری نیز احتیاج به قوانینی دارد که رهنمون آن باشد. اصولی که بتواند ثروت یا عدالت بوجود آورد» .

«اسپتزر» و بسیاری دیگر از مفسران سیاسی و اقتصادی معتقدند که در شرایط کنونی تنها دولت است که می‌تواند به مردم اطمینان خاطر بدهد که امور اقتصادی در کمال عدالت و شفافیت و با صداقت اداره می‌شود. در نظر داشته باشیم که بازار، نیاز به رقابت دارد. این وظیفه دولت و حکومت است که قوانین محکمی علیه سیاست‌های انحصار طلبانه بوجود آورد. انحصار طلبی روح رقابت و ابداع گری را از بین می‌برد.

در دنیای امروز این دولت است که باید مدافع محیط زیست باشد. «اسپتزر» می‌گوید: «قوانین علیه آلودگی هوا از نظر اقتصادی نیز درست است، ولی اقتصاد بر اساس بازار آزاد نباید تنها اصل باشد. برای مثال، بازار آزاد می‌تواند علیرغم پائین آمدن دستمزدها ادامه یابد. بازار آزاد تبعیض را تحمل خواهد کرد، ولی صدماتی که در نتیجه بی حرمتی به اصول بنیادی جامعه بوجود می‌آید قیمتی برای آن نمی‌‌توان گذاشت.»

اعتراضات جهانی

برای نخستین بار ۲۰ کشور جهان در لندن گرد هم آمدند تا بحران اقتصادی را که جهانی شده است مورد بحث قرار دهند. پیش از این گرد هم آیی، هزاران نفر از طبقات گوناگون جامعه در لندن، پاریس، برلین، روم و سایر نقاط دست به اعتراضات وسیعی زدند. در لندن بیش از ۳۵ هزار نفر زن و مرد، پیر و جوان از نمایندگان اتحادیه‌های کارگری گرفته تا مؤسسات غیر انتفاعی، گروه‌های طرفدارمحیط زیست و کلیساها جمع شده و علیه سیاست‌های دولت‌های اروپایی و آمریکا تظاهرات کردند. برای مثال بسیاری معتقدند که در وضعیت کنونی جهان و خطرات جدی که در مورد محیط زیست وجود دارد تشویق مردم به مصرف بیشتر برای بهبود اقتصاد اشتباه بزرگی است. واقعیت اینست که زندگی غربی و آمریکایی قابل ادامه نیست. بسیاری، بحران فعلی را فرصتی برای تغییرات اساسی در نحوه ی زندگی مصرفی امروز می‌دانند.

۲۰ کشور مهم جهان، آمریکا، چین، روسیه، ژاپن، اتحادیه اروپا، برزیل، هند، آفریقای جنوبی، آرژانتین، استرالیا، کاندا، انگلیس، فرانسه، آلمان مکزیک، عربستان سعودی، کره جنوبی، ترکیه، اندونزی و ایتالیا که مجموعاً ۸۰ در صد از اقتصاد جهانی را تشکیل می‌دهند یک هدف مهم و مشترک دارند و آن نجات دنیا از بحران اقتصادی فعلی است. راه حل و سیاستی را که آمریکا انتخاب کرده است یعنی کمک‌های دولتی در تمام سطوح جامعه بمنظور نجات مؤسسات مالی و کارخانه‌ها از ورشکستگی و همچنین ایجاد کار، لزوماً مورد قبول همه کشورها نیست. بویژه که این کمک‌های دولتی بدون پشتوانه بوده و به کسر بودجه ی آمریکا می‌افزاید. کشورهایی مانند آلمان که سیستم کمک‌های اجتماعی وسیعی دارند نیاز نیست که مانند آمریکا برای کمک به بیکاران بودجه ی جداگانه‌ای اختصاص دهند. در این کشورها چنین بودجه‌ای از قبل وجود داشته است.

رکود اقتصادی بویژه در اروپا جنبش عظیمی را بوجود آورده است. موضوع مورد بحث اینست که سیستم سرمایه داری با شکست مواجه شده و زمان آن رسیده است که توزیع ثروت عادلانه تر باشد. سرمایه داران بزرگ مانند بانک‌ها، شرکت‌های بیمه، کارتل‌های نفتی همگی فاسد و طمع کار هستند و این سیستم باید دگرگون شود. از جمله شعارهای تظاهرات لندن این بود که «مرزها باید از بین برود» «کار و مسکن برای همه مردم باشد نه طبقات مرفه» .

در آمریکا اگر چه هنوز مردم به خیابانها نریخته‌اند ولی خشم و عصبانیت مردم کاملاً آشکار است. اعتماد مردم نسبت به بانک‌ها و وال استریت و سایر مؤسسات مالی از بین رفته و در یکی از آخرین آمار سنجی‌ها ۸۳ درصد از مردم می‌خواهند که حقوق و مزایای رؤسای بانک‌ها و کمپانی‌های بزرگ بسیار محدود شود. این موج اعتراض و خشم قابل فهم است. در یکی از آخرین آمارها اخیراً معلوم شد که در آمریکا از سال ۱۹۷۹ تا امروز درآمد یک درصد از جمعیت ۳۰۰ برابر شده است. یک در صد در حدود یک میلیون و نیم نفر می‌شود. در حالیکه درآمد مردمی که کار داشته‌اند بین ۲۵ تا ۳۰ درصد بالا رفته است. این یک درصد همان صاحبان و رؤسای مؤسسات مالی و ثروتمندان جامعه هستند که در دنیای دیگری متفاوت از مردم معمولی زندگی می‌کنند.

نیاز به روشی نو

یکی از ستارگان درخشان جهان سیاست پرزیدنتِ برزیل است. «لوئیز لولا» Luiz Lula محبوب ترین رئیس جمهوری که ۸۰ درصد از مردم کشورش طرفدار او هستند. «لولا» که در فقر زندگی کرده و بزرگ شده است پس از طی مراتبی در یک اتحادیه ی کارگری بریاست آن اتحادیه انتخاب شد و سپس بریاست جمهوری برزیل درآمد.« لولا» در یک مصاحبه ی تلویزیونی گفت: «من چندین بار با پرزیدنت «اوباما» ملاقات کرده ام به او گفتم بیشتر از آنکه برای خودم دعا کنم برای تو دعا می‌کنم. زیرا هیچکدام از ما نمی‌‌توانیم و نباید در برنامه‌هایمان شکست بخوریم. برزیل نمونه‌ای است از کشوری که اختلافات طبقاتی شدیدی در آن وجود دارد. ثروتمندانی مانند آنها که در بهترین نقاط اروپا زندگی می‌کنند و طبقات بسیار فقیر مانند بنگلادش در برزیل وجود دارد» . «لولا» که هدفش تعادل ثروت و برقراری عدالت اجتماعی در برزیل است خود را سوسیالیست و طرفدار فقرا و زحمتکشان می‌داند.

«لولا» که برای شرکت در کنفرانس لندن آمده بود می‌گفت: «در شرایط کنونی جهان دیگر کنفرانس کشورهای هشت گانه معنی ندارد. چگونه می‌شود با مسائل اقتصادی جهان بدون حضور هند، برزیل، چین و یا کره ی جنوبی به راه حلی رسید؟ دنیای امروز با ۱۹۴۸ بسیار متفاوت است. سازمان ملل باید تغییر کند و بویژه شورای امنیت باید از اعضای بیشتری تشکیل شود.»

«لولا» از جمله رهبرانی است که معتقد است از نظر سیاسی و اقتصادی باید روشی جدید اتخاذ کرد. گردهم‌آیی ۲۰ کشور دنیا در لندن نتایج قابل ملاحظه‌ای بهمراه داشت. از جمله موافقت شد که بودجه ی «بانک جهانی» IMF سه برابر شده و به یک تریلیون دلار افزایش یابد. این تصمیم مهمی بود زیرا بحران اقتصادی جهانی به کشورهای فقیر و در حال توسعه صدمه زیادی وارد آورده است. افزایش بودجه ی بانک جهانی بنفع بسیاری از این کشورها و مؤسسات دیگر در همه جاست. سران ۲۰ کشور شرکت کننده همچنین پذیرفتند که در سطح داخلی و جهانی مقررات تازه‌ای برای بانک‌ها و مؤسسات مالی بوجود آورند. از جمله همگی موافقت کردند که حقوق و مزایای رؤسای بانک‌ها و مؤسسات مالی مناسب با نوع کار و میزان موفقیت کاری آنها باشد.

اعتراضات مردم اروپا بی‌نتیجه نبود زیرا یکی از موضوعات مهم، تسلیحات اتمی و خطری است که این سلاح‌ها برای ثبات سیاسی و محیط زیست دارند. در ملاقات پرزیدنت «اوباما» و رئیس جمهور روسیه هر دو تعهد کردند که برای محدود کردن تسلیحات اتمی مذاکره کنند.

بحران کنونی بی‌شک زنگ خطری برای سیستم سرمایه داری که نخست وزیر انگلیس آن را یک سیستم شکسته نامید، می‌باشد. مردمی که در کشورهای سرمایه داری زندگی می‌کنند مخالف این سیستم شده‌اند.

بالا رفتن در صد بیکاری، در نه تنها کشورهای جهان سوم بلکه در اروپا و آمریکا بزرگترین خطر برای همه‌ی دنیا است. روش‌های امتحان شده‌ی قبلی که نا موفق بوده است قابل تکرار نیست. جهان نیاز به روشی نو و مبتکرانه دارد. این چالشی است که نه تنها پرزیدنت اوباما بلکه رهبران همه کشورها بویژه کشورهای غنی و سرمایه دار با آن روبرو هستند.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024